بَرای خُدا کار کنید!
شهید سید مرتضی آوینی :
کارتان را برای خدا نکنید، بَرای خُدا کار کنید!
تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا.
شهید سید مرتضی آوینی :
کارتان را برای خدا نکنید، بَرای خُدا کار کنید!
تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا.
سند همکاری 25 ساله ایران و چین؛ بلندمان می کند یا بر زمین مان می زند؟!
آرایشگاه های مردانه در ایران، همیشه باشگاه سیاسی و اجتماعی بوده اند، درست مثل آرایشگاهی که در محله ما قرار دارد.
آن روز برای کوتاه کردن موهایم به آرایشگاهی که دو کوچه بالاتر از دفتر عصر ایران قرار دارد رفته بودم که سخن حاضران به توافق 25 ساله ایران و چین رسید؛ از کجا سخن به این موضوع کشید نیز جالب است:
- راستی خونه ات رو اجاره دادی؟
- نه هنوز؛ می خوام به دلار اجاره بدم!
- دلار؟ چطوری؟
- مگه نشنیدی؟ ایران و چین قرارداد ساله 25 بستن. همین روزاست که چینی ها سرازیر بشن اینجا و دنبال خونه باشن برای خرید و اجاره؟ آدم باید فرصت شناس باشه داداش…!
و بحث ادامه یافت و به این شوخی هم رسید که در سال های آینده متولدین دو رگه ایرانی و چینی خواهیم داشت و … .
فکر نمی کنم اکثر مردم ایران مانند این شهروند ساده دل باشند ولی سر و صدایی که درباره سند توافق همکاری 25 ساله ایران و چین به آسمان برخاسته است، بسیاری را درگیر علامت سوال کرده است، برخی دچار خوش بینی اند و این سند را پایانی بر تحریم ها می دانند و گروهی نیز بدبینانه فکر می کنند که چینی ها بر مقدرات کشورمان حاکم شده اند.
واقعیت چیست؟
طبق اطلاعات موجود، سند همکاری های راهبردی ایران و چین، مشتمل بر هیچ قراردادی نیست. یعنی در این سند مثلاً نیامده است که چین در ایران فلان معدن را استخراج می کند و فلان قدر می دهد یا چقدر گردشگر به دو کشور می روند یا در زمینه همکاری های دفاعی، دقیقاً چه می کنند.
در این سند، صرفا دورنمایی از روابط دو کشور ترسیم شده است و لذا به نوعی نقشه راه است تا “اگر” محقق شد، روابط دو کشور در عرصههای تجاری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، دفاعی و امنیتی ارتقا یابد.
به رسمیت شناختن اشتراکات فرهنگی، تقویت چندجانبهگرایی، حمایت از حق دولتها برای برخورداری از حق حاکمیت برابر و تاکید بر بومی بودن مدل توسعه از جمله موارد ذکر شده در سند است.
تمام آنچه نیز در این سند آمده، صرفا کلی گویی است، به عنوان مثال، طبق سند امضا شده:
- طرفین تصمیم گرفته اند همکاریهای خود در موضوعات مورد نظر و در نهادهای منطقهای و بینالمللی را افزایش دهند.
- دو کشور مصمم هستند در زمینه سرمایه گذاری و تولید مشترک به منظور تامین بازارهای داخلی طرفین و کشورهای ثالث همکاری کنند. همچنین در زمینه نفت، صنعت، معدن، انرژی های تجدیدپذیر، کشاورزی، مخابرات و ارتباطات جاده ای، دریایی، ریلی و هوایی، توسعه مناطق آزاد و گردشگری همکاری خواهند کرد.
همان گونه که می بینید، در هیچ جای این سند، هیچ تعهد مشخصی برای هیچ کدام از دو کشور وجود ندارد. این سند فقط نشان دهنده اراده دو کشور برای همکاری در یک بازه زمانی 25 ساله است و نه چیزی دیگر.
لذا اگر در طول این 25 سال، دو کشور مستند به این سند بخواهند مثلا یک کارخانه مشترک در ایران احداث کنند، باید مذاکرات و توافقات آن به طور کاملاً جداگانه و مستقل انجام گیرد. اتفاقا در قراردادهای موردی و مصداقی است که باید مته به خشخاش گذاشت و اجازه نداد دولتمردان مان امتیاز بی موردی به بیگانگان - و از جمله چینی ها که بسیار زیرک و فرصت طلب و بد معامله هستند - بدهند.
از منظر سیاسی نیز این سند، واکنش دو کشور به سیاست های محدود کننده آمریکا علیه ایران و چین است و بهایی بیشتر از یک بیانیه مشترک سیاسی ندارد. اتفاقا به باور من، بخش سیاسی و تبلیغاتی این سند، بر سایر شؤون آن می چربد و هر دو کشور ایران و چین، چه در داخل و چه در روابط خارجی می کوشند از این بخش، نهایت بهره برداری را داشته باشند.
از این رو نه آن گونه که برخی مسوولان و تریبون های کشورمان می گویند، این سند بلندمان می کند و نه آن طور که دیگران مدعی اند، بر زمین مان می زند. حتی این گزینه نیز منتفی نیست که بعد از چند روزی، گرد و خاک های سیاسی و رسانه ای بخوابد و این سند ، در حد همین شعارهایی که درونش نوشته شده بماند و به تاریخ بپیوندد.
پس نه زیاد بدان دل ببندید و اگر خانه ای دارید، منتظر اجاره دادنش به چینی ها نباشید و نه دچار وهم و واهمه شوید. با این همه، نظارت ملت بر عملکرد دولت، اصلی دائمی است که باید قاطعانه، استمرار یابد.
عصر ایران؛ جعفر محمدی
سیمای حضرت مهدی (ع) در کلام نبوی
آخرین وصی پیامبر خدا (ص)، حضرت مهدی موعود دوازدهمین امام شیعه و چهاردهمین معصوم از خاندان رسالت، ذخیره الهی است تا در بزرگترین بزنگاه تاریخ بشریت به نجات بشیریت از ظلمات برخیزد و جهان را صحنه عدل و داد نماید و منتظران واقعی همچنان در انتظار آن روز بزرگ که همه اولیای خدا به ویژه پیامبر اعظم وعدهاش را دادهاند، خواهند نشست.
پیامبر اعظم اسلام(ص) مجموعة تکامل یافتة فضائل همة انبیا و اولیای الهی در طول تاریخ و درخشان ترین کهکشان عالم وجود است که هزاران منظومه و خورشید درخشان فضیلت و کرامت را در خود جای داده است. علم توأم با اخلاق، حکومت همراه با حکمت، عبادت همراه با خدمت به خلق، جهاد توأم با رحمت، عزت همراه با فروتنی، روزآمدی توأم با دوراندیشی و صداقت با مردم در عین پیچیدگی های سیاسی از ویژگی های بارز پیامبر اکرم(ص) است.1
جلوة آشکار و مظهر اسمای خداوندی، نمونة انسان کامل و سرآمد تمام پیامبران و ختم رسل است. احادیث بسیاری از چنین شخصیتی وجود دارد که به بیان اسامی و ویژگی های اهل بیت گرامی اش می پردازد. هنگامی که می خواهد از کسی صحبت کند که او را هم نام خود معرفی می کند2 می فرماید:
آگاه باشید که هر کس (از پیامبران و امامان) پیش از او، نوید آمدنش را داده اند، آگاه باشید که او برگزیدة و انتخاب شدة خداوند است، آگاه باشید که او آنچه بگوید از پروردگارش می گوید و هشداردهنده به امر ایمان است.3 و مردم را به یاری، اطاعت و پیروی از او فرا می خواند. همانی که خداوند متعال تمام معجزات انبیاء و اوصیاء(ع) را به دست مبارکش جاری می سازد.4
پیامبر رحمت و رأفت بیاناتی دربارة شأن، مقام و منزلت حضرت مهدی(ع) در پیشگاه خداوندگار بزرگ دارند که به اجمال به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:
حضرت مهدی(عج) یکی از هفت آقای اهل بهشت
پیامبر اکرم(ص) شأن و منزلت فرزندش مهدی(عج) را در بهشت این گونه می داند:
ما، سروران اهل بهشت از فرزندان عبدالمطلب هستیم، من، حمزه(ع)، علی(ع)، جعفر(ع)، حسن و حسین(ع) و مهدی(عج).5
ابن ابی الحدید طی حدیث مرسلی آنها را سروران روز قیامت و آقایان اهل دنیا می داند.6
بهشت مشتاق حضرت مهدی(ع)
بهای انسان ها چیزی جز بهشت نیست، به فرمودة حضرت امیرالمؤمنین(ع) نباید خود را به چیزی کمتر از بهشت فروخت،7 حال با این همه اگر بهشت مشتاق کسی باشد چگونه است؟ حضرت رسول اکرم(ص) بهشت را مشتاق درک وجود حضرت مهدی(عج) می داند:
بهشت مشتاق چهار نفر از اهل بیت من است، خداوند آنها را دوست می دارد و مرا امر کرده است تا آنها را دوست بدارم، علی بن ابیطالب(ع)، حسن و حسین(ع) و مهدی(ع) که عیسی بن مریم(ع) پشت سر او نماز می خواند.8
حضرت مهدی(عج) طاووس بهشتیان
از آنجا که طاووس زیباترین مخلوقات است، هر آنچه را می خواهند به زیبایی و جمال متصّف کنند از آن با طاووس نام می برند، بهشتیان زیبارویانند و برترین آنها از نظر جمال حضرت مهدی(ع) است. چرا که پیامبر فرمودند:
مهدی(عج) طاووس اهل بهشت است.9
جزای پیروی و نافرمانی از آن حضرت
پیروی از حضرت مهدی(عج) سبب نجات و نافرمانی از امر آن حضرت سبب هلاکت، اطاعت وی اطاعت خداوند و نافرمانی وی نافرمانی خداوند است.
در زیارت آل یاسین آمده است: ای مولای من (اقرار می کنم) کسی که با تو مخالفت کند، شقی و بدبخت است و خوشبخت و سعادتمند کسی است که از تو فرمان ببرد و مطیع تو باشد.10 این گونه است که اطاعت از امام مهدی(عج) مایة نجات و سرباز زنی از فرامین او مایة هلاکت است.
دراین باره پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: قائم(عج) از فرزندان من است، نام او نام من و کنیه او کنیه من است، شکل او شکل من و سنت او سنت من است، مردم را بر دین و آئین من به پا می دارد و آنها را به سوی کتاب پروردگارم فرا می خواند. کسی که او را اطاعت کند مرا اطاعت کرده است و کسی که او را نافرمانی کند، از من نافرمانی کرده است. کسی که در دوران غیبت منکر او باشد مرا انکار کرده است و کسی که او را تکذیب کند مرا تکذیب کرده است و همچنین کسی که او را تصدیق کند مرا تصدیق کرده است. من از تکذیب کنندگانم دربارة امر او و انکارکنندگان گفتارم دربارة او و گمراهان امتم از راه او، به خدا شکایت می کنم، آنهایی که ظلم کرده اند به زودی خواهند دانست که به چه کیفرگاه و محل انتقامی بازخواهندگشت.11
خضوع و تواضع حضرت در برابر خداوند
پیامبر اکرم (ص) فروتنی و خشوع حضرت مهدی (عج) را در برابر پیشگاه ربوبی خداوند این گونه مثال میزنند:
حضرت مهدی (عج) نسبت به خداوند خاشع و خاضع است، مانند خشوع و خضوع باز شکاری که هنگام پرواز، بالهای خود را فرو میخواباند.۱۲
حضرت مهدی (عج) جانشین خداوند
رسول اکرم (ص) میفرمایند: حضرت مهدی ظهور میکند در حالی که در بالای سر او ابری است که ملکی بر آن سوار است و فریاد میزند که: این مهدی (عج) جانشین خداوند است از او پیروی کنید.۱۳
حضرت مهدی (عج) عبد صادقی که به سبب او خداوند، بندگانش را می بخشد
رسول اکرم (ص) فرمودند: آن هنگام که به آسمان هفتم عروج کردم و از آنجا به سدرةالمنتهی و سپس به حجابهای نورانی رسیدم، پروردگارم ـ جل جلاله ـ ندایم کرد که:ای محمد! تو بندة من و من پروردگار تو هستم. همانا تو را بنده، حبیب، رسول و پیامبر قرار دادم و برادرت علی (ع) را جانشین تو، همانا علی (ع) حجت بر بندگان من است و امام و رهبری برای مخلوقاتم. به واسطة او دوستدارانم از دشمنانم بازشناخته میشوند و به وسیلة اوست که حزب من از حزب شیطان شناخته میشود. به خاطر اوست که دینم برپا شده است و حدود و احکام دینم حفظ و اجرا میشود. به خاطر او و تو و فرزندان توست که بندگانم را میبخشم و به واسطة قائم (عج) فزندان توست که با تسبیح، تهلیل، تقدیس و تکبیر و تمجیدم زمین را میسازم و آباد میکنم، به واسطة اوست که زمین را از دشمنانم پاک کرده و دوست دارانم را وارث زمین میگردانم. به خاطر اوست که کلمة کسانی که کفر ورزیدند را پست قرار داده و کلمة خود را برترین میسازم. با علم و احاطة خود، به خاطر او و به واسطة اوست که بندگانم را زنده میسازم و شهرهایم را احیا میکنم. به سبب اوست که به تدبیر و مشیت من گنجها و ذخایر آشکار میسازم و فقط به خاطر اوست که به اراده ام اسرار و پنهانیها را آشکار میسازم و آن را به ملائکه میسپارم تا تأیید کنندة اجرای فرمان هایم و اعلان دینم باشد. او (مهدی (عج)) به حقیقت ولیّ (آیین) من است و مهدی (عج) صدیقترین بندگانم است.۱۴
به حقیقت منزلت و مقامی بس عظیم در پیشگاه مقام ربوبی خداوندگار دارد که خداوند به واسطة او و پدران گرامی اش باران را بر بندگانش فرو میفرستد و به واسطة وجود آنان است که آسمان نگاه داشته شده است و بر زمین نمیافتد.۱۵
برای ظهورش دعا کنیم و مشتاقانه منتظرش باشیم که حضرت امیرالمؤمنین (ع) نیز پس از توصیف کمالات حضرتش آهی کشیدند و با دست، اشاره به سینة خود کرده و فرمودند: «چقدر مشتاق دیدار اویم.» ۱۶
پی نوشت ها
۱. سخنرانی رهبر معظم انقلاب در حریم مطهر رضوی (ع)، ۱/۱/۸۵.
۲. صدوق، محمدبن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۱۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۷۳.
۳. مجلسی، همان، ج ۳۷، صص ۲۱۳ ـ ۲۱۱.
۴. حر عاملی، محمدبن حسن، إثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۰۰؛ صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر، ص ۳۱۲.
۵. الغیبة، ص ۱۱۳؛ صدوق، محمدبن علی بن بابویه، امالی، ص ۳۸۴؛ حر عاملی، همان، ص ۳۱۲.
۶. ابن ابی الحدید، ج ۷، ص ۶۴.
۷. نهج البلاغه، نامة ۴۵۶.
۸. حر عاملی، همان، ج ۴۳، ص ۳۰۴؛ أربیلی، کشف النعمة، ج ۱، ص ۵۲؛ حر عاملی، همان، ج ۳، ص ۵۵۲.
۹. مجلسی، همان، ج ۲، ص ۶۹۴؛ أربیلی، همان، ج ۳، ص ۲۷۱؛ صافی گلپایگانی، همان، ص ۱۴۷.
۱۰. یا مولای، شقی من خالفکم و سعد من أطاعکم.
۱۱. صدوق، همان، ج ۲، ص ۴۱۱؛ مجلسی، همان، ج ۵۱، ص ۷۳؛ حر عاملی، همان، ج ۳، ص ۴۸۲.
۱۲. عقد الدّرر، ص ۳۸.
۱۳. مجلسی، همان، ج ۵۱، ص ۸۱؛ حیلة الأبرار، ج ۲، ص ۷۱۶؛ صافی گلپایگانی، همان، ص ۱۴۷.
۱۴. مجلسی، همان، ج ۱۸، ص ۳۴۱؛ صدوقی، همان، ص ۵۰۴؛ صافی گلپایگانی، همان، ص ۱۶۷.
۱۵. فرازی از زیارت جامعة کبیره.
۱۶. نعمانی، الغیبه، ص ۲۱۲؛ مجلسی، همان، ج ۵۱. ص ۱۱۵؛ حر عاملی، همان، ج ۳، ص ۵۳۷.
فیل های سفید زندگی تان را می شناسید؟!
این دو مثال را ببینید:
1 - شرکت “الف” از سه سال پیش پروژه ای را دنبال می کند که هیچ دورنمایی برای موفقیت آن وجود ندارد. با این حال اعضای هیأت مدیره با این استدلال که تا کنون یک میلیارد تومان برای آن هزینه شده و حیف است که پروژه متوقف شود، همواره ادامه آن را تصویب می کنند.
2 - آقای “الف” چهار سال است که با خانم “ب" زندگی مشترک دارد. زندگی آنها پر از تنش است و هر سال بدتر از سال قبل.
آقا و خانم چند بار با یکدیگر درباره جدایی و رهایی از این وضعیت نامناسب صحبت کرده اند ولی هر بار توافق کرده اند به زندگی مشترک ادامه دهند، تنها به یک دلیل: این همه سال زندگی را نادیده بگیریم؟
آن شرکت و این زوج، درگیر پدیده ای هستند به نام "فیل سفید" که قصه اش بر می گردد به روزگاران قدیم در سرزمین تایلند.
در آن سرزمین، فیل های سفید که کمیاب هم بوده اند، نماد تقدس محسوب می شدند و البته چون تغذیه خاصی داشتند، نگهداری شان گران تمام می شد.
یک بار پادشاه تایلند که از یکی از درباریان رنچیده بود، فیل سفیدی به او هدیه داد. آن فرد از این که چنین هدیه ارزشمندی را از شخص پادشاه گرفته است، بسیار خوشحال و مفتخر بود ولی نمی دانست پادشاه او را وارد چه دردسری کرده است؟
القصه، آن درباری هر چه در می آورد خرج فیل سفید می کرد و هر گاه به فکرش می رسید که از خیر داشتن فیل بگذرد، یادش می آمد که اولاً این هدیه پادشاه است و ثانیاً حالا که کلی برایش خرج کرده، حیف است آن را نگه ندارد. بدین ترتیب، او روز به روز فقیرتر و فرتوت تر می شد.
ممکن است هر کدام از ما در زندگی فیل های سفیدی داشته باشیم که باید از شرشان خلاص شویم ولی چون قبلاً برایش هزینه کرده ایم فکر می کنیم باید بازی را ادامه دهیم.
هزینه هایی که باعث می شود فیل های سفید را همچنان به عنوان وبال گردن مان حفظ کنیم می تواند مادی باشد (مثلاً برای راه اندازی یک اپلیکیشن ناموفق، فلان مقدار هزینه کرده ایم و به امید این که روزی به بازدهی برسد، همچنان آن را سرپا نگه می داریم) یا معنوی (مثل دانشجویی که از ترم دو به بعد متوجه شده که از رشته تحصیلی اش متنفر است ولی می گوید یک سال از عمرم را برای این رشته صرف کرده ام و نباید تغییرش دهم.)
ادامه نگه داشتن فیل های سفید، نه تنها هزینه های قبلی را جبران نمی کند، بلکه هزینه های جدیدی نیز به ما تحمیل می کند: شرکتی که اول مطلب بدان اشاره کردیم ناچار است از منابع دیگرش بکاهد و صرف فیل سفیدش کند و آن زوج ناموفق، باید همچنان تنش ها و دعواهای جدیدی را تحمل کنند.
فیل های سفید می توانند افکار و باورهایی باشند که در طول زمان به دست شان آورده و عمری با آنها زندگی کرده ایم، یا روابطی ناسالم باشند که سال هایی را وقف شان کرده ایم، رشته تحصیلی یا شغلی باشد که دوست اش نداریم یا یک شیء بدون استفاده که از این خانه به آن خانه در اسباب کشی منتقل می کنیم یا یک پروژه اقتصادی که چاه ویلی شده است که بی هیچ خروجی خاصی مدام منابع مالی مان را می بلعد.
کلمه کلیدی درباره فیل های سفید "حیف" است و فکر کانونی، "امید واهی" به آینده فیل.
باید “حیف” و “امید واهی” را از اطراف فیل های سفید زندگی مان دور کنیم و با باز کردن این دو بند از پای فیل، او را از خود برانیم.
بعد از راندن فیل سفید نیز هرگز حسرتش را نخوریم. به زودی درخواهیم یافت چه بار بزرگی از روی فکر، روح، زندگی یا کار و کسب مان برداشته شده است و چه انرژی بزرگی آزاد شده که می توانیم به امور مهم تر زندگی مان اختصاص دهیم.
شناسایی فیل های سفید و اخراج آنها از زندگی، باید روندی مستمر در زندگی مان باشد و الّا زیر بار انواع فیل های سفید، کمرمان خواهد شکست.
جعفر محمدی -عصر ایران
نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظهی آن است!
باید کتابهایش را، فرهنگش را، تاریخش را از بین برد! بعد باید کسی راداشت که کتابهای تازهای بنویسد، فرهنگ تازهای جعل کند و بسازد، تاریخ تازهای اختراع کند! کوتاه زمانی بعد، ملت آنچه را که هست و آنچه را که بوده، فراموش میکند!
? کتاب:خنده و فراموشی
✍? اثر: #میلان_کوندرا