مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

شنیدن صدای اطفال از عقب صف های نمازگزاران

15 اردیبهشت 1402 توسط مدیر النفیسه

هرگاه صدای اطفال از عقب صف های نمازگزاران شنیده نشد، باید بر نسل های آینده ترسید.

1683292913photo_2023-05-05_16-50-29.jpg

 نظر دهید »

هنوز هم به مطهری و اندیشه هایش نیازمندیم

15 اردیبهشت 1402 توسط مدیر النفیسه

هنوز هم به مطهری و اندیشه هایش نیازمندیم
 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

دوازدهم اردیبهشت مصادف با سالگرد شهادت استاد شهید مرتضی مطهری است که بی‌تردید از ماندگارترین چهره‌های دینی و ملی در تاریخ کشور ما خواهد ماند. مطهری را به عنوان یک روحانی و اسلام‌شناس برجسته، به عنوان یک فیلسوف و متفکر ژرف‌اندیش، به عنوان یک استاد و نویسنده نمونه و به عنوان‌های دیگری از این قبیل شناخته‌ایم؛ اما شناخت او به عنوان یک مصلح اجتماعی نیاز مغفولی است که به دو دلیل ضرورت مضاعفی یافته است.

این دو دلیل چیست؟ نخست آنکه مطهری از معدود متفکرانی است که مورد قبول و اقبال قشر‌های متفاوت اجتماعی و طیف‌های گوناگون فکری است و نظر صائب، نیت خالص و قدرت نظریه پردازی او را همگان پذیرفته و تحسین کرده‌اند. دیگر آنکه این روز‌ها جامعه ما دچار التهاب‌ها و نابسامانی‌هایی است که راه چاره می‌طلبد. اصلاح این نابسامانی‌ها با درشتی و تحکمی که گاه و بیگاه می‌بینیم و متاسفانه بعضاً از جایگاه دین و روحانیت نیز صادر می‌شود، موجب پیدایش تردید‌ها یا پرسش‌هایی در ذهن جوانان در خصوص توانایی اندیشه‌های دینی و متولیان آن شده است.

نگاهی به آثار و کارنامه عمر پر برکت این شهید بزرگ نشان می‌دهد که هنوز هم می‌توان او را به عنوان یک مصلح اجتماعی که اتفاقاً از خاستگاه دین به همه چیز نگریسته است، مورد مطالعه قرار داد و از آثار مکتوب و شفاهی، و از آن مهم‌تر سیره عملی و رفتار اجتماعی او الگوی قابل اطمینانی برای خود ساخت. این که چرا مطهری اینگونه بود و چگونه می‌توان مانند او شد یا کسانی، چون او را تربیت کرد پرسش‌های ضروری و سودمندی است که البته فرصتی فراخ و همتی بلند می‌طلبد. اما به این اندازه می‌توان گفت که رمز موفقیت وی شناخت عمیق دین و نیاز‌های بشر و احساس مسوولیت در برابر آن بود. اگر آن حکیم الهی به واقع توانست در جایگاه یک احیاگر تفکر دینی ظاهر شود، در گام نخست به دلیل عبور از پوسته و ظواهر به حقیقت ناب و بهجت‌آفرین آموزه‌های اسلامی بود. او سال‌های طولانی به مطالعه و اندیشه در احکام و معارف دین نشسته و در بخش‌های مختلف آن صاحب رای و نظر گشته بود. از سوی دیگر معاشرت و تعامل مستمر و متواضعانه وی با قشر‌های مختلف، به ویژه جوانان و دانشگاهیان، مطهری را به دردآشنای کسانی تبدیل کرده بود که در عطش دستیابی به گوهر هستی می‌سوختند.

حاصل جمع این دو ویژگی «طبیب دوّار»‌ی بود که حاذقانه به جست و جوی مواضع آسیب‌پذیر می‌پرداخت و مشفقانه بر آن مرهم می‌نهاد و مداوا می‌کرد. هر گفتار و نوشتار او بازتابی از رنج‌های فکری و پاسخی به نیاز‌های زمان بود، از داستان راستان تا پاورقی‌های قیّم اصول فلسفه و روش رئالیسم.

مطهری گرچه احیاگری و اصلاحات مبتنی بر تفکر دینی را مقتضای گرایش به اسلام و قرآن می‌دانست، و به شدت نیز از تجدد‌گرایی‌های افراطی و مجذوب و مرعوب تمدن غرب شدن می‌نالید، اما در نقطه مقابل، به پرسش‌های نوپیدا نیز بی‌اعتنا نبود و هیچ سوالی را با منع و طرد روبرو نمی‌ساخت. او در مقدمه کتاب عدال‌الهی، اصولاً شک را معبر یقین می‌نامد و با قاطعیت ادعا می‌کند که آزادی اندیشه و بیان همیشه به سود اسلام تمام شده است.

آگاهی شهید مطهری به زمان، بصیرت دینی و ذکاوت او در شناختن معضلات فکری جامعه، حضور وی در متن زندگی اجتماعی، تواضع و رفتار جذاب وی با جوانان، احساس مسوولیت و سعه‌صدر او در پاسخ به پرسش‌هایی که گهگاه پرخاشگرانه هم می‌نمود و بالاخره تلاش خستگی‌ناپذیرش برای تبیین حکیمانه و عقلانی دین، نه امروز، که نیاز هر روز ماست.

اگر بخواهیم رمز برجستگی و راز ماندگاری شهید مطهری را در یک چیز خلاصه کنیم، بدون شک باید زمان‌شناسی و داشتن درد اصلاح جامعه را در صدر ویژگی‌های شخصیت آن بزرگوار قرار دهیم. عالم دینی هنگامی می‌تواند به رسالت خود عمل کند که از این ویژگی محروم نباشد؛ وگرنه هر گاه دانش او خسارت بار نباشد، سودی هم نخواهد داشت. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «عالم به زمانه است که مورد هجوم اشتباهات قرار نمی‌گیرد»؛ و ما مصداق‌های مفهوم مخالف این گفته حکیمانه را کم ندیده ایم.

اگر تاریخ زندگی مطهری و سرنوشت او را با همراهان و همپایه‌های علمی او مقایسه کنیم به روشنی صدق این گفته پیشوای ششم را مشاهده می‌کنیم. آنان که نه تنها خود را در علم رسمی کمتر از مطهری نمی‌دانستند که در ظاهر بروز و ظهور بیشتری هم داشتند، نتوانستند در نهایت دردی از مردم خود درمان کنند؛ اگر نگوییم خود دردی دیگر شدند افزون بر انبوه درد‌های جامعه؛ چرا که بالاخره راه‌گم کردند و دیگران را نیز گمراه. عالم باید حاضر در زمانه باشد و اصولاً مفهوم اجتهاد همین است و علت تقلید از مجتهد زنده نیز همین. مطهری می‌گوید: «شرط زنده بودن مرجع تقلید برای آن است که بتواند درد روزگار خود را بشناسد و با استفاده از دانش خویش درمانی متناسب برای مردم خود بیابد؛ وگرنه شیخ‌انصاری (مثلاً) اعلم از همه عالمان است. چرا از او تقلید نکنیم؟!»

مطهری خود چنین بود و مانند طبیبی حاذق به دنبال شناخت درد و یافتن درمان جامعه بود. ایشان در همان حال که به شدت نسبت به اصول و ارزش‌های دینی پای‌بند بود، با نگاهی ژرف و بیانی شیوا مهم‌ترین مشکلات و معضلات زمانه را چاره‌یابی می‌کرد و همین است رمز‌ماندگاری و راز موفقیت او در میان همه کسانی که خاستگاهی، چون او داشتند.

مطهری مصداق نوآوری دانش دینی و شکوفایی استعداد ایرانی بود و هنوز هم که چند دهه پر نشیب و فراز از چاره‌اندیشی‌های او می‌گذرد، می‌توان داروی درد‌های اجتماع را از میان آثار او جست‌وجو کرد. سلام خدا بر او و بر همه شهیدان باد.

 

محسن اسماعیلی

 نظر دهید »

تله ایثار چیه؟

14 اردیبهشت 1402 توسط مدیر النفیسه

تله ایثار چیه؟

1683180930399570_1_.jpg

 نظر دهید »

پاسخ رهبری به استفتاء درباره «قوت غالب» برای فطریه

02 اردیبهشت 1402 توسط مدیر النفیسه

پاسخ رهبری به استفتاء درباره «قوت غالب» برای فطریه
در استفتائیه‌ای از رهبر انقلاب سوال شد کسی که در کل سال بیشتر برنج استفاده می‌کند، آیا باید برنج یا مبلغ سه کیلو برنج را برای فطریه محاسبه کنید.


کسی که در طول سال، بیشتر برنج استفاده می‌کند تا نان، آیا باید سه کیلو برنج یا مبلغ آن را برای فطریه بدهد؟

فطریه اگر از گندم، جو، خرما، برنج و مانند اینها یا پول هر کدام داده شود، کفایت می‌کند و منحصر به قوت غالب شخص نیست.

16821561341650413_173.jpg

 نظر دهید »

اگر اطرافیان غرغرو دارید، این مطلب را بخوانید

29 فروردین 1402 توسط مدیر النفیسه

اگر اطرافیان غرغرو دارید، این مطلب را بخوانید


شاید شما هم در بین اطرافیانتان از دوست و آشنا گرفته تا فامیل و حتی خانواده آدم غرغرو داشته باشید. آدمهایی که در جامعه هم کم نیستند و این روزها همه جا ممکن است ببینیدشان؛ در یک فروشگاه‌ هنگام خرید، تاکسی‌های سطح شهر یا داخل مترو. کسانیکه که دائما در هر شرایطی فارغ از اینکه چه اتفاقی افتاده باشد غر میزنند و از شرایط ناله می‌کنند. حالا اما بیشتر از همه‌جا پای این آدم‌ها به شبکه‌های اجتماعی باز شده است.

در این مطلب ما به این پرداختیم که چرا غر جای انتقاد موثر را می‌گیرد و چطور ما در تله غرزدن می‌افتیم.

غر با انتقاد فرق دارد

اولین نکته‌ای که باید بدانید این است که غر با انتقاد متفاوت است. نقد؛ جنبه‌های مختلف یک مسئله را بررسی می‌کند و ازدیدگاه‌های متفاوت به مشکلات و ایرادهای یک موضوع یا ساختار اشاره می‌کند. در غر زدن اما نگاه ساختاری وجود ندارد و هدف صرفا غر زدن و نوعی تخلیه روانی است. به همین خاطر است که انتقاد می‌تواند موثر واقع شود اما غر زدن هیچ سودی ندارد.

اکثر افراد سراغ غر زدن می‌روند چون راحت است. آسان است که درباره هر موضوعی صرفا غر بزنیم، اما اگر از غرغروها بپرسید که دقیقا ایراد مسئله چیست یا چه راه‌حلی برای حل موضوع دارند اصولا پاسخی ندارند، برعکس منتقد که ایراد ساختار را می‌شناسد و می‌تواند راه‌حل ارائه دهد.

غر زدن از ما یک کنشگر اجتماعی نمی‌سازد

یکی از دلایلی که افراد درباره هر مسئله اجتماعی، سیاسی غر میزنند یا ناله می‌کنند این است که با این حرف‌ها احساس مثبت کاذبی پیدا می‌کنند. یک لذت درونی و پنهانی در عین غر زدن از شرایط و وضع موجود. این اثر هنگام خواندن اخبار بد هم رخ می‌دهد. با اینکه اخبار بد ناراحت‌کننده‌اند اما چرا همیشه پر بازدید می‌شوند؟ یا چرا انگار پس از مدتی به این کار عادت می‌کنیم و در تله اخبار بد می‌افتیم؟ چون به نوعی اعتیادآورند و از نظر روانی ما را راضی می‌کنند. خواندن اخبار و صرفا در جریان اتفاقات بودن به شما توهم فعال بودن می‌دهد.

پس از چند ساعت وب‌گردی درباره یک موضوع و خواندن اخبار و توییت‌های مرتبط اصولا چه احساسی درباره‌اش دارید؟ نوعی حس کاذب موثر بودن. در حالیکه شما فقط توییت خوانده‌اید! این اتفاق درباره غر زدن هم وجود دارد. وقتی درباره یک موضوعی غر می‌زنید شاید فکر کنید از نظر اجتماعی کنشی انجام داده‌اید اما در واقع اینطور نیست. فرد کنشگر باید بتواند راه‌حل ارائه دهد و برای بهبود شرایط و حل مسائل اجتماعی که به آنها نقد دارد کنش موثر داشته باشد. نکته مهم این است که غر فایده‌ای ندارد، نوعی مفعول بودن اجتماعی‌ست که شخص گویی صرفا شرایط را پذیرفته و بی‌تلاش سعی می‌کند وجدان خود را آرام کند

غر بزنید، فالوور بگیرید
زمانی بود که هر هنرمندی از کلمه “مسئولین” استفاده می‌کرد مردم برایش دست و جیغ و هورا می‌کشیدند. سلبریتی‌ها هم فهمیده بودند کسی این کلمه را به خودش نمی‌گیرد هر بار می‌خواستند توجه‌ها را به خودشان جلب کنند دو تا غر هم به جان “مسئولین” می‌زدند. حالا حکایت بعضی افراد است که برای جلب توجه و فالوور دائما در صفحات مجازی‌شان درباره هر موضوعی غر می‌زنند. کافیست چند فحش هم ضمیمه کنند تا لایک بیشتری بگیرند.

اما اگر از دنبال‌کنندگان این صفحات هستید بعد از خواندن هر توییت یا پست‌شان به این فکر کنید که فایده این کار چیست؟ جز اینکه فرد به یک غرغروی اجتماعی تبدیل شود و قصد داشته باشد با دست گذاشتن روی آسیب‌ها و معضلات اجتماعی صرفا فالور بگیرد.

کارشناس‌ها چه می‌گویند؟

ما درباره این غرغروهای اجتماعی با یک کارشناس هم گفتگو کردیم. محمد محمدی روان‌درمانگر تحلیلی است. او درباره شخصیت غرغروها اینطور می‌گوید: “به طور کلی شاید نشود همه غرغروها را از یک تیپ شخصیتی دانست. اما از چند جنبه می‌شود به آنها نگاه کرد و بررسی‌شان کرد: خود شخص؛ خانواده و اجتماع.”

در روانشناسی ما بحثی داریم به اسم نشخوار فکری. این نشخوار فکری می‌تواند در بعد شخصی و اجتماعی بروز پیدا کند. به زبان ساده فرد دائما با موضوعات کوچک و بزرگ درگیر است و به جان خودش نق می‌زند. محمدی می‌گوید: “این نق‌زدن می‌تواند در بعد اجتماعی هم بروز پیدا کند و از شخص فردی غرغرو بسازد. ضمن اینکه در بعد فردی این اشخاص اصولا دستاوردی هم ندارند، یعنی کمتر پیش آمده که طبق یک برنامه‌ریزی جلو بروند و به هدفی برسند. اگر به غر زدن هم نگاه کنیم می‌بینیم با همین روند روبروییم.”

از منظر خانوادگی هم اگر به این افراد نگاه کنیم می‌بینیم که در خانواده خودشان هم عاملیت ندارند. احتمالا هرگز به رسمیت شناخته نشده‌ و مرجعیت هم نداشته‌اند. این مسئله را کجا می‌بینیم؟ در بحث‌های راننده تاکسی‌وار.

نظر کارشناس ما هم البته جالب است. او اینطور اضافه می‌کند: ” همین جمله ساده “کار خودشونه” که این روزها به طنز هم استفاده می‌شود در لایه عمیق‌تر اما از یک عدم عاملیت صحبت می‌کند. اینکه یک بخش مهمی از جامعه خود را فقط نظاره‌گر می‌بیند. پس چون هیچ تاثیری ندارد صرفا برای آرام کردن وجدان خود و کاستن از حس مفعول بودن به غر زدن رو می‌آورد.”

درباره تفاوت کنشگر و غرغروی اجتماعی نظر محمدی؛ روان‌درمانگر تحلیلی را پرسیدیم که اینطور پاسخ داد: “در بعد اجتماعی هم غرغروها برعکس چیزی که شاید فکر می‌کنند کنشگر نیستند. اعتراض و انتقاد هدف دارد و دنبال راه‌حل است، می‌خواهد از جامعه فضای بهتری بسازد. اما غر به این شکل نیست. شخص غرغرو حتی منشا خشم درونی و مشکلش را هم نشناخته و صرفا به اولین روشی که بلد است آن را بروز می‌دهد. انگار که فقط می‌خواهند بگویند دیدید ما هم گفتیم؟ این روزها هم که در فضای مجازی کافیست کمی غر بزنی و دوتا فحش به کسی بدهی تا عده زیادی دنبالت راه بیفتند.”

در نهایت نکته مهم این است که غر فایده‌ای ندارد، نوعی مفعول بودن اجتماعی‌ست که شخص گویی صرفا شرایط را پذیرفته و بی‌تلاش سعی می‌کند وجدان خود را آرام کند.

16818347345840317.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 1248
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • rahyab moshaver

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 9
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس