مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

مواظب باشید کشتن مگس روی همسر خواب خطر ناک است

27 مهر 1397 توسط مدیر النفیسه

درسال 1987 مردی در کره جنوبی بعد ازاینکه همسرش اورابا کشتن یک مگس برروی بدنش بیدار کرددراثر عصبانیت بعد از کشتن همسرش در خیابان به راه افتاد و با اسلحه 57 نفر دیگر را نیز کشت ?
مواظب باشید کشتن مگس روی همسر خواب خطر ناک است

1539974139photo_2018-10-19_22-01-46.jpg

 نظر دهید »

موضوع انشا؛ یک زوج متاهل و دارای دو فرزند پسر، اخر هفته ی خود را چگونه می گذرانند...

27 مهر 1397 توسط مدیر النفیسه

به نام خدا

موضوع انشا؛ یک زوج متاهل و دارای دو فرزند پسر، اخر هفته ی خود را چگونه می گذرانند…

جونم براتون بگه که زوج های دارای دو فرزند آن هم‌‌ پسر، اصلا آخر هفته ای و ندارند که بگذرونن! حالا اگه مورد لطف و عنایت الهی قرار بگیرند و برن که یه آخر هفته ی خوب و رقم بزنن اینگونه میشود…

درست ساعت 6 بعدازظهر با یه عالمه مشقت و بدبختی سه تاییمون و آماده کردم و رهسپار محل کار همسر جان شدیم!
جناب آقای همسر هم بلافاصله بعد از رسیدن ما، کار و تعطیل کرد و به سمت پارک و شهر بازی کوچیک شهرمون رفتیم، که ای کاش نمی رفتیم!

شده بچه اتون سوار هلی کوپتر بشه و بعد از 5 دور چرخیدن پیاده نشه؟! از اون طرفم همسرتون اصرار کنه که از پسرا عکس بگیر، خودشم چون انگشت شصتش درد میکنه قادر به گرفتن عکس نباشه ? بعد درست پشت سرت کارگردانی کنه و بگه که از کدوم زاویه عکس بگیری تا عکسات خوب از آب دربیاد!؟ منم در این مواقع چاره ای جز با مشت کوبیدن روی بازوش ندارم، البته تاثیری که نداره…
خلاصه بعد از یه عالمه رشوه دادن و وعده و وعید پسرا از هلی کوپتر پیاده میشن و پدر خانواده که در این مکان دست کمی از پسراش نداره بلیط ماشین برقی می گیره!
خودش و پسر بزرگم تو یه ماشین…
خودم و پسر کوچیکم تو یه ماشین…

خیلی خنده داره که همه ی ماشینا حرکت کنند جز ماشینی که من و پسر کوچیکم توش نشستیم! درست شدیم مثل یه توپ، تو زمین فوتبال که همه ما رو به یه سمت شوت می کردند از همه حرص درار تر خودِ جناب همسر بود که نه تنها نمی اومد ما رو نجات بده بلکه تا تونست حق همسری و به جا اورد و به هر جایی تونست ما رو کوبید و به هر جایی هم که نتوست بقیه ی دست اند در کاران ما رو کوبیدن!

البته دو باری که خیلی فاصله امون نزدیک بود تونستم با کیفم بزنمش ?

خلاصه ماشین سواری تموم شد و من رفتم خدمت آقایی که بلیت ها رو به ما فروخت و خواستار این شدم که پول بلیت ما رو پس بده چون ماشینشون خراب بود و ما مورد حمله قرار گرفته بودیم،‌اما جناب همسر تشریف آوردن و نه تنها از طرف مقابلم عذر خواهی کردند که من و هم گرفتند و با خودشون بردند!
خوب پول که علف خرس نیست، هست؟!

شب های سرد و لب ساحل و بلالاش دیگه ?
چهار تا بلال سفارش دادیم با چهار تا چایی نبات…
بگذریم تا سفارشا بیان صد بار صندلی هامون که تو ماسه ها فرو رفته بودند قصد سرنگونی ما رو داشتند ?
به محض اوردن بلال ها پسر بزرگم، یکی از بلالا رو برداشت و سینی ای که مابقیه بلال ها درش قرار داشتند و هم به دست گرفت و فرار…
لب ساحل جناب همسر به دنبال پسرم….
تعقب و گریز ??

بالاخره پسر بزرگم و می گیره و بدون بلال ها بر می گردن تو این بین کسی که ازش بلال خریدیم خواستار سینی عتیقه ای که در اختیارمون گذاشته بود میشه! همسرم می خواد مبلغ سینی رو پرداخت کنه ایشون هم اعلام می کنه ده هزار تومن!
اخه سینی پلاستیکی که تو دو تومنی ها ریخته تازه ترک هم داشت میشه ده هزار تومن؟
از اون جایی که خانوما همیشه اقتصاد دان هایی خوبی هستند من مداخله می کنم و میگم"آقای محترم سینی تون دو تومن بیشتر قیمتش نیست دست دومم که بود میشه هزار تومن، ده تومن برای چی می خواین شما!؟”

که دوباره جناب همسر تو مذاکرات من مداخله می کنه ? ده هزار تومن و هم می پردازه‌…
ما ورشکست شدیم بدونید ایشون باعثشن ?

خلاصه وقتی به این نتیجع می رسیم که با حضور بچه ها اخر هفته که هیچی ثانیه ای هم نمی تونیم نفس بکشیم با مادر اینجانب که همیشه ی خدا قربونش برم من، زحمت بچه هامو به گردن می گیره هماهنگ می کنیم و بچه ها رو انتقال میدیم به عزیزشون و بعد‌…
و بعد…

و بعد میریم اسکله ???
و اینگونه میشود که می توان گفت اخر هفته ی خوبی را گذراندیم ??


داستان های خانواده ی آقای کریمی ?

 2 نظر

مقام معظم رهبری: وقتی به کوهستان‌های اطراف تهران می‌روم و می‌بینم هیچ‌کس نیست! غصه می‌خورم

27 مهر 1397 توسط مدیر النفیسه

مقام معظم رهبری: وقتی به کوهستان‌های اطراف تهران می‌روم و می‌بینم هیچ‌کس نیست! غصه می‌خورم
دل انسان خیلی غصه‌دار می‌شود که چرا آنها در آن‌جا چهار قدم بالا نمی‌آیند و از این ‌امکان استفاده نمی‌کنند

در صدوپنجاه و پنجمین شماره نشریه حزب‌الله توصیه‌هایی از رهبر معظم انقلاب به جوانان برای ترغیب و تشویق آن‌ها به ورزش کوهپیمایی منتشر شد.

بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب که در تاریخ 30 آبان ماه 84 جوانان را به کوه پیمایی توصیه و تشویق کردند به این شرح است:

بنده گاهی اوقات که بر همان تنبلی مورد بحث و بر ضعف‌های مربوط به سن و پیری فایق می‌‌آیم، چند ‌قدمی از کوهستان‌های اطراف تهران می‌روم بالا و می‌بینم هیچ‌کس نیست! غصه می‌خورم! در کوهستان، جاهایی هست که ساختمان‌ها در زیر پا پیداست، این همه آدم در اتاق‌ها خوابیده‌اند که در ‌بین آنها جوان هست، در بین آنها کسانی هستند که ظاهر جسم‌شان اقلاً ده برابر ما توان و قدرت ‌دارد، اما از این اتاق‌ها بیرون نمی‌آیند، ولی ما از این گوشه‌ٔ شهر با سنِ نزدیک به هفتاد سال، ‌می‌رویم آن‌جا.

دل انسان خیلی غصه‌دار می‌شود که چرا آنها در آن‌جا چهار قدم بالا نمی‌آیند و از این ‌امکان استفاده نمی‌کنند. شما امکانات و اتوبوس بگذارید که اگر کسی خواست از پایین شهر و از ‌راه‌های دور به این ارتفاعات بیاید، بتواند.

ارتفاعات بعضی از شهرها یک خرده با شهر فاصله دارد، ‌بنابراین، وسایلی فراهم کنید که اگر کسی خواست، بتواند بیاید -حالا اگر کسی همت نکرد و اراده ‌نکرد، آن، بحث دیگری است- و تشویق بشوند، نگویند وسیله نداشتیم و نیامدیم.

1539951386902121_421.jpg

 نظر دهید »

برگی از غرب زدگی ،جلال ال احمد

27 مهر 1397 توسط مدیر النفیسه

ما فقط به این قناعت کرده ایم که به ضرب دگنک حجاب را از سرشان برداریم و درب عده ای از مدارس را به رویشان باز کنیم ؛ و بعد؟ دیگر هیچ! همین بسشان است! قضاوت که از زن نمی آید، شهادت هم که نمی تواند بدهد! طلاق هم که بسته به رای مرد است! الرجال قوامون علی النساء را هم که چه خوب تفسیر می کنیم…! پس در حقیقت چه کرده ایم؟ به زن، تنها اجازه ی تظاهر در اجتماع را داده ایم؛ فقط تظاهر…یعنی خود نمایی. یعنی زن را که حافظ سنت و خانواده و نسل و خون است، به ولنگاری کشیده ایم.به “کوچه” آورده ایم!

به خود نمایی و بی بند و باری واداشته ایم؛ که سر و روی را صفا بدهد و هر روز ریخت یک مد تازه را به خود ببندد و ول بگردد! آخر کاری، وظیفه ای، مسئولیتی در اجتماع، شخصیتی…ابدا! یعنی هنوز بسیار کمند زنانی از این نوع… ما در کار آزادی صوری زنان، سال های سال پس از این هیچ هدفی و غرضی جز افزودن به خیل مصرف کنندگان پودر و ماتیک، محصول صنایع غرب، نداریم؛ صورت دیگری از غرب زدگی.

#غرب_زدگی
#جلال_آل_احمد

 نظر دهید »

اگر این اتفاق در اروپا رخ می‌داد چه باز تابی در رسانه های جهان وحقوق حیوانات داشت!

27 مهر 1397 توسط مدیر النفیسه

اگر این اتفاق در اروپا رخ می‌داد چه باز تابی در رسانه های جهان وحقوق حیوانات داشت!

1539942968948838_175.jpg

1539942968948839_198_1_.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 215
  • 216
  • 217
  • ...
  • 218
  • ...
  • 219
  • 220
  • 221
  • ...
  • 222
  • ...
  • 223
  • 224
  • 225
  • ...
  • 1248
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • رهنما
  • سید میرکمالی
  • ساناز تهرانی
  • سمیه صالحی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 18
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 18
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس