مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

چه آسیب‌هایی به دین، امام حسین (ع) را به قیام واداشت؟(4)

26 شهریور 1397 توسط مدیر النفیسه

‍  چه آسیب‌هایی به دین، امام حسین (ع) را به قیام واداشت؟
 
25 سال پس از رحلت پیامبر (ص)، حضرت علی (ع) فرمود: «آگاه باشید که شما پس از هجرت و ادب آموختن از شریعت به خوی بادیه نشینی خود بازگشتید و پس از پیوند دوستی و برادری، دسته دسته متفرّق شدید. بدانید که شما رشته پیوند با اسلام را گسستید و حدود آن را شکستید و احکام آن را به کار نبستید.» 

قیام امام حسین (ع) علاوه بر اعتراض به بی‌عدالتی و قرارگیریِ ظاهری باطل در جایگاه حق، به واسطه شدت آسیب‌هایی بود که جریان فریبکار یزید و عواملش به دین وارد کرده بود و بیم آن می‌رفت این بدعت‌ها، امت مسلمان را به شدت تغییر می‌دهد؛ اما مشخصاً در عصر عاشورا، دین با چه آسیب‌هایی مواجه شد که ثارالله برای هشدار به جامعه تشیع در مقابل این انحراف، چنین قیامی کرد؟

از بین رفتن روحیه حق گرایی

سکوت در برابر انحرافات و مفاسد از مهم ترین عوامل آسیب زا در پیشرفت معنوی یک جامعه است که روحیه حق گرایی را به طور کلی از بین می برد. هنوز نیم قرن از ارتحال پیامبر عظیم الشأن نگذشته بود که حوادث و وقایعی پیش آمد که تصوّر آن هم استخوان سوز است.

ظهور و بروز جریان جعل حدیث، سازمان دهی جریان های اعتقادی و انحرافی و احیای ارزش های قومی و قبیله ای و بسنده کردن به آن چه که از طرف بنی امیّه به اسم اسلام به خورد جامعه داده می شد، از نمونه های بارز از بین رفتن روحیه حق گرایی بود.

سکوت در برابر بی عدالتی ها و کفر و شرک در حدّی بود که یزید بن معاویه به راحتی توانست افکار کفرآمیز خود را که حاکی از عدم ایمان و باور قلبی حتّی به رسالت حضرت ختمی مرتبت بود، بر زبان جاری سازد. او گستاخانه همه باورها و اعتقادات دینی را به بازی گرفت و کسی هم در برابرش دم برنمی آورد.

امام حسین(ع) در مورد چنین عامل آسیب زا فرمود: «جدّاً اوضاع زمان دگرگون شده، زشتی ها آشکار گردیده و نیکی ها و فضیلت ها از محیط ما رخت بر بسته است. مردم در زندگی پست و ذلّت باری به سر می برند و صحنه زندگی همچون چراگاهی سنگلاخ و کم علف به جایگاه سخت و دشواری تبدیل شده است! آیا نمی بینید که دیگر به حق عمل نمی شود و از باطل خودداری نمی شود؟! در چنین وضعی جا دارد که شخص با ایمان، مشتاق دیدار پروردگار باشد. در این محیط ذلّت بار و آلوده مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز رنج و آزردگی و ملال نمی دانم.»(12)

ستم پذیری

تن به ستم دادن آسیب مهمی برای دینداری مردم است. ستم پذیری موجب می شود که جبّاران و ستمگران بر جامعه حاکم شوند، امّا اگر انسان ها با عزّت زندگی کنند، قطعاً خط سیر جامعه سر از ستم و بی عدالتی درنمی آورد.

سالار شهیدان می فرماید: «آن چه جبّاران را بر شما مسلّط نموده است این است که شما از مرگ گریزانید و به این زندگی ننگین ناپایدار دل خوش نموده اند. مردم ضعیف را تسلیم آنان کرده اید، جمعی برده وار بی اراده و مقهور هستند و گروهی گرسنه و مغلوب و ستمگران به دلخواه در امور مملکت تصرّف می کنند. شگفتا که سرزمین اسلام قبضه کسانی است که یا خائن و یا ستمکار هستند یا باجگیرند و نابکار و یا بی رحم و بی انصاف.»(13)

حضرت اباعبداللّه(ع) خطاب به حرّ بن یزید ریاحی فرمود: «این خواری و ذلّت برای تو بس است که زنده بمانی و مورد ستم و تجاوز قرار بگیری و نتوانی از حق خود دفاع کنی.»(14)

استفاده ابزاری از دین

یکی دیگر از آسیب های دین از منظر حضرت سیدالشهداء(ع) استفاده ابزاری از دین است. کسانی که برای دست یافتن به مقاصد و منافع خویش به دین پناه می برند و آن را ابزاری جهت رسیدن به مقصود قرار می دهند و اعمال درست و نادرست خود را با رنگ و آب به دین نسبت می دهند، بستر دین را دچار آسیب و آفت می کنند. سخن فرزدق (شاعر) به سالار شهیدان این حقیقت را تأیید می کند.

وی می گوید: از کوفه بازگشتم که امام حسین(ع) مرا دید. پرسید: ای ابا فراس از مردم کوفه چه خبر؟ گفتم: «قلوبهم معک و سیوفهم مع بنی امیّة؛(15) دل های مردم با توست، امّا شمشیرهایشان با بنی امیّه و علیه توست.»

امام حسین(ع) در جواب من فرمود: «آری! این سخن حقی است که تو از روی صداقت و راستی می گویی، زیرا مردم بردگان دنیا هستند و دین لقلقه زبان آن هاست! حمایت آنان از دین تا آن جاست که زندگی ایشان همراه با رفاه و آسایش باشد و آن گاه که در بوته امتحان قرار گیرند، دینداران کم هستند.»(16) در این بیان حضرت ابا عبداللّه(ع) با صراحت، بحث استفاده ابزاری از دین و سپر قرار دادن دین را مطرح و رد کرده است.

جاه طلبی

از منظر امام حسین(ع) جاه طلبی یکی از رذایل اخلاقی است که اگر بذر آن در نهاد انسان جوانه بزند بشر ایمان و اعتقاد حقیقی خود را از دست می دهد. حقیقت این است که اولین جرقه های زمینه سازی ولایتعهدی و سپس خلافت یزید که اصلی ترین محور شرارت آفرین بود از جاه طلبی و دلبستگی به ریاست و مقام آغاز شد.

عمر بن سعد ابی وقاص یکی از اضلاع مثلث شوم حادثه کربلاست که در کنار دو ضلع دیگر (یزید و ابن زیاد) به ایفای نقش ناپسند خود پرداخت. گرچه او امتیاز خاص رزمی و نظامی نداشت، ولی به جهت برخورداری از وجهه اجتماعی و مذهبی به عنوان سفیر لشکر در مقابل امام حسین(ع) انتخاب شد. او کسی نبود که حضرت ابا عبداللّه(ع) را نشناسد، بلکه به خوبی آن حضرت را می شناخت و در مرحله اول هم راضی به قبول این مسؤولیت نبود، امّا آنچه او را بر خلاف خِرَدش به وادی جنگ با امام حسین(ع) کشاند، جاه طلبی و ریاست خواهی بود.

سیدالشهدا(ع) در ملاقاتی که با عمر بن سعد داشت، از او پرسید: آیا قصد کشتن مرا داری؟

عمر بن سعد در صدد توجیه کار خود برآمد و گفت: اگر از این گروه جدا شوم، می ترسم خانه ام را خراب کنند.

امام جواب داد: من برای تو خانه می سازم!

عمر بن سعد بهانه تراشی کرد و گفت: می ترسم املاکم را از من بگیرند!

امام فرمود: بهتر از آن را به تو می دهم. عمر سعد ابن بار نیز بهانه دیگری آورد.

امام حسین(ع) در پایان فرمود: مرا می کشی و گمان می کنی که عبیداللّه بن زیاد ولایت ری و گرگان را به تو خواهد داد؟ به خدا سوگند! گوارای تو نخواهد بود و این عهدی است که با من بسته شده است و تو هرگز به آرزوی دیرینه خودنخواهی رسید. پس هرکاری می توانی انجام بده، زیرا بعد از من روی شادی را در دنیا و آخرت نخواهی دید و می بینم که سرتو را در کوفه بر سر نی می گردانند و کودکان آن را هدف قرار داده و به سویش سنگ پرتاب می کنند.(17)

 نظر دهید »

چه آسیب‌هایی به دین، امام حسین (ع) را به قیام واداشت؟(3)

26 شهریور 1397 توسط مدیر النفیسه

چه آسیب‌هایی به دین، امام حسین (ع) را به قیام واداشت؟
 
25 سال پس از رحلت پیامبر (ص)، حضرت علی (ع) فرمود: «آگاه باشید که شما پس از هجرت و ادب آموختن از شریعت به خوی بادیه نشینی خود بازگشتید و پس از پیوند دوستی و برادری، دسته دسته متفرّق شدید. بدانید که شما رشته پیوند با اسلام را گسستید و حدود آن را شکستید و احکام آن را به کار نبستید.» 

قیام امام حسین (ع) علاوه بر اعتراض به بی‌عدالتی و قرارگیریِ ظاهری باطل در جایگاه حق، به واسطه شدت آسیب‌هایی بود که جریان فریبکار یزید و عواملش به دین وارد کرده بود و بیم آن می‌رفت این بدعت‌ها، امت مسلمان را به شدت تغییر می‌دهد؛ اما مشخصاً در عصر عاشورا، دین با چه آسیب‌هایی مواجه شد که ثارالله برای هشدار به جامعه تشیع در مقابل این انحراف، چنین قیامی کرد؟

 

شکستن حرمت احکام اسلام

از جمله آسیب هایی که می‌تواند فرهنگ یک جامعه را مورد تهاجم قرار دهد و شالوده آن را تخریب نماید، شکسته شدن حریم هاست که این امر موجب بی اعتمادی و تزلزل در باورها می شود. امویان پس از نفوذ در دستگاه های اجرایی، اقتصادی و سیاسی جهان اسلام، عملیات استحاله را آغاز کردند. یکی از مهم ترین روش های استحاله آنان شکستن حرمت احکام اسلامی از طریق رواج فساد اخلاقی، اقتصادی، اداری و تحریک احساسات مسلمانان بود.

سرور عاشوراییان بر این نکته تأکید می کند و می فرماید: «این قوم بنی امیّه، طاعت و سرسپردگی شیطان را پذیرفته اند و از طاعت خدای رحمان سربرتافته اند، در زمین فساد کرده اند، حدود الهی را تعطیل نموده میگساری می کنند و اموال فقیران و محرومان را به خود اختصاص می دهند و من از هر کس دیگر به یاری دین و عزّت بخشیدن به شریعت خداو جهاد در راه او شایسته تر هستم. باشد که سخن خداوند برترین سخنان است.»(9)

 

نفی اندیشه‌ها و ارزش‌ها

انحرافات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در جامعه اسلامی با رحلت پیامبر(ص) آغاز شد و روز به روز گسترش یافت. در عصر عثمان ارزش‌های اسلامی و معنوی یکی پس از دیگری جای خود را به معیارهای مادّی و جاهلی داد و این روند انحرافی در اواخر عمر معاویه به اوج خود رسید. با حاکمیّت یزیدبن معاویه، مبارزه با مبانی و ارزش های اسلامی شکل علنی به خود گرفت.

امام حسین(ع) در پاسخ مروان که از آن حضرت برای یزید بیعت می خواست، فرمود: «انّا للّه و انّا الیه راجعون و علی الاسلام السّلام اذ قد بلیت الامّة براعٍ مثل یزید؛(10) وقتی امت گرفتار شخصی مانند یزید شود، فاتحه اسلام خوانده شده است.»

شهید مطهری (ره) در این زمینه می گوید: «فرق است بین خلیفه ای که شخصاً ناصالح است ولی امور را درست می چرخاند و بین خلیفه ای که وجودش علیه مصالح مسلمانان است. در زمان امام حسین(ع) مشکل عمده این بود که مدار خلافت اسلامی تبدیل به سلطنت جائرانه، ظالمانه، مترفانه و فاسقانه شده بود و اگر امام حسین(ع) قیام نمی کرد، خطر این بود که بساط اسلام از طرف مردم با انقلاب ممالک فتح شده برچیده شود.»(11)

 نظر دهید »

فرزندتان دوست خیالی دارد؟ از این ۴ نکته غافل نشوید!

26 شهریور 1397 توسط مدیر النفیسه

فرزندتان دوست خیالی دارد؟ از این ۴ نکته غافل نشوید!

خانمی تعریف می‌کرد که یک‌بار موقع رانندگی به‌همراه کودکانش اتفاقی افتاد که او را بسیار ترساند. سه کودکش روی صندلی‌های عقب خودرو نشسته بودند و او در بزرگ‌راه می‌راند که ناگهان کوچک‌ترین دخترش که ۴ ساله بود، با وحشت فریاد می‌زند: «وایسا!» او که از این فریاد ناگهانی یکه خورده بود، به‌سرعت خودرو را متوقف می‌کند و از دخترش می‌پرسد که چه اتفاقی افتاده است. دخترک هم با ناراحتی و وحشت می‌گوید: «داشتی بوپسی رو زیر می‌گرفتی.» بوپسی، دوست خیالی او بود. در این قسمت در مورد دوست خیالی کودکان و نحوه رفتار صحیح والدین با آن صحبت خواهیم کرد.


 
بیشتر مواقع کودکان تقریبا تمام کارهای خود را همراه دوستان جدید خود انجام می‌دهند. با هم بازی می‌کنند، غذا می‌خورند و به قصه‌های موقع خواب گوش می‌دهند. آنها حتی وقتی می‌خواهند بخوابند، اجازه می‌دهند که دوست‌شان هم کنارشان بخوابد. تنها مشکلی که در این میان وجود دارد، آن است که دوستان آنها خیالی و نامرئی‌اند. شما هرگز نمی‌توانید دوست او را، که ممکن است گوش‌های بلند مثل خرگوش یا بینی سبز داشته باشد، ببینید. اگرچه مشاهده‌ی اینکه کودک‌تان بیشتر وقت خود را با دوست خیالی خود می‌گذراند، نگران‌کننده است، اما وجود این دوست خیالی کودکان بخش مهمی از رشد آنهاست.

تخیل و فانتزی برای کودکان نوپا و پیش‌دبستانی بسیار واقعی به‌نظر می‌رسد. ناتان بلوم، متخصص اطفال و مدیر بخش رشد و رفتار اطفال در بیمارستان کودکان فیلادلفیا می‌گوید: «کودکان به هر چیزی که تخیلی است، مانند پری‌‌ها، بابانوئل و هر شخصیت فانتزی دیگر، کاملا باور دارند و دوست خیالی یکی دیگر از باورهای آنهاست.» ازآنجایی‌که کودکان در این دوره از زندگی خود معمولا با تجربه‌های جدیدی مانند آموزشِ رفتن به دست‌شویی یا رفتن به مهدکودک و پیش‌دبستانی روبه‌رو می‌شوند، در ذهن خود دوست‌های خیالی پرورش می‌دهند که از عهده‌ی اضطراب ناشی از اولین تجربه‌ها برآیند. همچنین آنها با کمک این دوستان خیالی می‌توانند مهارت‌های اجتماعی خود را تمرین کنند.

از طرفی کودک به یک دوست شجاع نیاز دارد تا همیشه کنارش باشد و از او مثلا در برابر وحشت از تاریکی حمایت کند. در واقع زمانی‌که او خجالت می‌کشد از ترس خود بگوید، دوست خیالی‌اش تنها کسی است که می‌تواند احساسات او را درک کند و در تحمل و عبور از شرایط سخت کمکش کند. دوست خیالی کودکان همراه واقعا ایده‌آلی است. به نکات مثبت آن توجه کنید: هر وقت کودک‌تان به دوست خود نیاز دارد، او بلافاصله حاضر می‌شود. دوست خیالی همیشه موافق خواسته‌های کودک‌تان است. به کودک‌تان اجازه می‌دهد بازی دل‌خواه خود را انجام بدهد و هر وقت هم کودک اراده کند دوست خیالی‌اش بدون لج کردن و اوقات تلخی، پی کار خودش می‌رود. دوستان خیالی سپر بلاهای خوبی هستند. کودک هر زمان که احساس کند، ممکن است به‌دلیل خطایی به دردسر بیفتد، تمام گناه را به گردن دوست خیالی خود می‌اندازد. یا حتی می‌تواند احساسات خود را از زبان دوست خیالی‌اش بیان کند؛ مثلا جکی دلش نمی‌خواهد که خاله سارا او را ببوسد.

رفتار والدین در برابر دوست خیالی کودکان

بنابر تحقیقات روان‌شناسان دانشگاه اورگان در سال ۲۰۰۴، مشخص شد که ۶۵ درصد از کودکان تا ۷ سالگی، در دورانی از زندگی خود، دوست خیالی دارند. بنابراین لازم است که والدین بدانند باید چه رفتاری نسبت به این دوست خیالی داشته باشند.

۱. بیش‌ از حد نگران نشوید

دکتر بلوم می‌گوید: «با دوست خیالی کودک‌تان مخالفت نکنید و کودک را مجبور نکنید که دوست خیالی‌اش را رها کند. وجود دوست‌های خیالی در سنین پایین بسیار عادی است.» اگر کودک‌تان را از داشتن چنین دوستی ممنوع کنید، فقط باعث می‌شوید او به دوست خیالی‌اش بیشتر علاقه‌مند شود. در ضمن تصور نکنید کودک‌تان احساس تنهایی می‌کند یا مشکلی وجود دارد. آرام بمانید و از ورود دوست جدید کودک‌ به جمع خانوادگی‌تان استقبال کنید. (حتی اگر لازم است هنگام غذا خوردن، یک ظرف اضافی هم برای او روی میز قرار دهید). البته خلق و حفظ یک دوست خیالی، یکی از مهارت‌های پیچیده‌ی شناختی است و کودکان می‌توانند واقعیت را از تخیل، تشخیص بدهند. همچنین هر وقت کودکان قدم به مدرسه بگذارند و دوستان خیالی‌شان از طرف جامعه پذیرفته نشود، کم‌کم با کودک خداحافظی کرده و ناپدید می‌شوند.

اما اگر کودک‌تان به کلاس اول یا دوم دبستان رسیده بود و وجود دوست خیالی‌اش مزاحم اجتماعی شدن و پیدا کردن دوست واقعی بود، حتما باید فکری به حال این وضعیت کنید.

۲. علاقه‌ی خود را نسبت به دوست خیالی نشان دهید

ازآنجایی‌که این دوستان خیالی مدتی مهمان‌تان خواهند بود، پس سعی کنید آنها را بهتر بشناسید. شارلوت رزنیک، روان‌شناس آموزشی کودک و استاد بازنشسته‌ی دانشگاه UCLA و همچنین نویسنده‌ی قدرت تخیل کودک، می‌گوید: «با کودک‌تان درمورد دوست خیالی‌اش صحبت کنید و از او سؤال‌هایی مانند “دوستت کیه؟"، “کنار همدیگه چه کارهایی انجام می‌دید؟” و “او اهل کجاست؟” بپرسید.»

گفت‌وگو درمورد دوست خیالی کودکان به شما کمک می‌کند تا ارتباط محکم‌تری با کودک‌تان برقرار کنید و درعین‌حال به پرورش قوه تخیل او کمک کنید. علاوه‌برآن، دانستن بیشتر درمورد دوست خیالی باعث می‌شود شما درباره‌ی علایق، ترس‌ها و احساسات کودک‌تان بیشتر بدانید، زیرا علایق یا بیزاری‌های کودک‌ با دوست خیالی‌اش یکسان است. معمولا این دوستان خیالی ممکن است ویژگی یا استعداد خاصی داشته باشند یا در فعالیتی شرکت کنند که کودک‌تان درمورد آن کنجکاو است اما ترس این را دارد که آن کار را انجام دهد.

البته مراقب باشید بیش‌ازحد به دوست خیالی کودک‌تان توجه نکنید، زیرا ممکن است او بیشتر از حدمعمول دوست خیالی خود را حفظ کند یا حتی به شما حسادت کند و تصور کند که می‌خواهید دوستش را از او بدزدید. بنابراین نسبت به دوست خیالی کودک‌تان اشتیاق زیاد نشان ندهید و هرگز آنها را با هم مقایسه نکنید. یک قانون کلی این است که هرگز درمورد دوست خیالی کودک‌تان حرفی نزنید، مگر اینکه او خودش درمورد چنین دوستی صحبت کند.

۳. محدودیت تعیین کنید

اگر این مهمان نامرئی بیش‌ازحد در زندگی خانوادگی‌تان دخالت می‌کند، پس باید دست به کار شوید. به‌طور مثال، وقتی کودک‌تان کار نامناسبی انجام می‌دهد و بعد می‌گوید: «بیلی هم این کار را می‌کند.» یا «مامان بیلی، او را مجبور نمی‌کند» به او بگویید: «بیلی ممکن است در خانه‌ی خودش بتواند هر کاری که دوست دارد، انجام بدهد. غذایش را به کناری پرت کند یا دندان‌هایش را هرگز مسواک نزند، اما وقتی به خانه‌ی شما می‌آید، باید به قوانین خانه اهمیت بدهد.»

به کودک‌تان اجازه ندهید با استفاده از دوست کوچولویش، از عواقب کارهای خود فرار کند. هر بار که انگشت اتهام را به‌سوی دوست خودش می‌گیرد به یادش بیندازید که سرزنش کسی دیگر به‌خاطر خطایی که خودش انجام داده، دروغ‌گویی و کار بدی است. به او بگویید که می‌خواهید حقیقت را بشنوید. هر بار هم که کودک به خطای خودش اعتراف کرد، به‌خاطر صداقتش او را تشویق کنید و سپس به او نشان بدهید که هر خطایی چه عاقبتی دارد.

۴. زندگی واقعی را برای او جذاب کنید

دوست خیالی داشتن به‌نوعی شرایط سرگرم‌کننده‌ای برای برخی از لحظات کودک فراهم می‌کند، اما مسلما هیچ‌کس دوست ندارد که زندگی تخیلی کودکش، جذاب‌تر از زندگی واقعی او شود. بنابراین با کودک‌تان بازی‌های تفریحی و شاد انجام بدهید و از او بخواهید که با دوستان واقعی و خواهر و برادرش بازی کند. او را به مکان‌های تفریحی مختلف (مانند پارک، موزه و کتابخانه) ببرید و سعی کنید با کودکان هم‌سن خود آشنا شود. هرقدر کودک‌تان تجربه‌های جدیدی در دنیای واقعی داشته باشد، زودتر با دوست خیالی خود خداحافظی می‌کند. 

 

 نظر دهید »

«هفته چهل و چند»؛ روایتی از مادران نسل جدید

26 شهریور 1397 توسط مدیر النفیسه

«هفته چهل و چند»؛ روایتی از مادران نسل جدید
«روایت‌هایی که دل اهالی اطراف را می‌لرزاند»

مجموعه «هفته چهل و چند» شامل 20 روایت از مادرانی است که این روزها سرشان گرم بچه‌داری است.
به گزارش خبرآنلاین، مجموعه «هفته چهل و چند» شامل 20 روایت از مادرانی است که این روزها سرشان گرم بچه‌داری است.
دبیر این مجموعه فاطمه ستوده است که سال‌ها نام او را در همشهری داستان می‌دیدیم و آثار دیگری نیز در قالب ترجمه و داستان‌نویسی نیز داشته است.
ستوده در مقدمه این مجموعه نوشته است: «پیش و بیش از آن که نوع قلم و سبک نوشتاری مادران راوی در این مجموعه برایمان مهم باشد، تلاش کرده‌ایم نوع نگاه و جهان‌بینی مخصوص مادران نسل جدید را به‌تصویر بکشیم. هدف ما سهیم‌کردن مخاطب کتاب در شناخت کنش‌ها، منش‌ها و روش‌های مادران امروز است؛ مادرانی از طیف‌های فکری متفاوت با مادرانگی‌ای متنوع و متکثر.
روند گردآوری این مجموعه شیرین و عجیب بود و تازگی داشت. کنار هم قرار گرفتن بیست مادر که هرکدام فرزندانی کوچک و دغدغه‌هایی بزرگ داشتند، مثل چیدن و ارنج کردن تیم فوتبال سخت بود. در فصل سرد سال که دنیا پر از ویروس‌ها و باکتری‌های موذی است، مادران راوی یکی یکی گرفتار سرماخوردگی و تب و اسهال کودکان‌شان می‌شدند. کودکان که بهتر می‌شدند، نوبت به بیماری پدران و مادران می‌رسید و نوشتن روایت‌ها مدام به تأخیر می‌افتاد. حتی یکی از مادران راوی دو سه روز بعد از پایان نسخه آخر روایتش کودک دومش را به دنیا آورد. پشت صحنه این کتاب پر از صحنه‌های ضبط شده و پخش نشده‌ای است که از فرط دل‌نشینی، دست و دل اهالی «اطراف» را می‌لرزاند.»



در واقع نگاه‌ها، صداها و دل‌مشغولی‌های متفاوتی که با سبک زندگی و اندیشه‌ این 20 روایت‌گر گره خورده و در کتاب منعکس شده، متن چهل‌تکه‌ای آفریده که تصویر دقیق و زنده‌ای از تجربه‌ تربیت فرزند در دنیای معاصر را بازسازی می‌کند. کسانی که در هفته‌ چهل‌و‌چند قلم زده‌اند، دانش‌آموختگانی در رشته‌های فیزیک، کامپیوتر، تئاتر، حسابداری، جامعه‌شناسی،‌ شهرسازی،‌ زبان‌شناسی، روزنامه‌نگاری، مدیریت منابع انسانی، علوم ارتباطات،‌ گرافیک، روان‌شناسی، الکترونیک، ادبیات، محیط‌زیست و علوم‌تربیتی هستند که مادری، هیچ‌وجهه‌ای از زندگی حرفه‌ای و حریم شخصی را ازشان نگرفته است. در این مجموعه شهلا بهادری، نیره حاتمی‌کیا، امیلی امرایی، نورالهدی ماه‌پری، مرجان هاشمی، منصوره مصطفی‌زاده، فاطمه صالحی، رضوان خرمیان، سوده شبیری، نسیبه میرباقر، مریم فردی، نرگس عزیزی، فاطمه جناب اصفهانی، ضحی کاظمی، فاطمه حجوانی، زینب بحرینی، زهرا کاردانی، فاطمه ابوترابیان، آصفه آصف‌پور و فاطمه ستوده روایت‌گرانی هستند که هرکدام از زاویه دید خودشان، کودکشان و چالش‌های مواجهه با یک عضو جدید در خانه را روایت کرده‌اند.

در بخشی از روایت‌های این مجموعه آمده است: «من هنوز روی گُل قالی نشسته بودم و به پوشک خالی ور می‌رفتم و می‌خواستم کشف کنم چسبش باید کجا باشد و سرش کجا و تهش کجا. لب ورچیده بودم و هق‌هق می‌کردم و می‌نالیدم و به خودم بد و بیراه می‌گفتم که چرا تمام خوانده‌هایم دود شده رفته هوا. حتی کتاب دست‌شویی رفتن کودک که چند سال پیش خودم ویرایشش کرده بودم و از پرفروش‌‌های بازار نشر بود، یک خطش هم یادم نمی‌آمد. صفر مطلق بودم. یک هفته‌ تمام گریه می‌کردم و ریزریزکی و زیرزیرکی می‌گفتم «خیلی سخته. خیلی.» مامان علی می‌گفت «معلومه. بچه‌داری خیلی سخته.» مامانم هم پشت‌بندش در می‌آمد که «تا گوساله گاو شود…» اشک می‌ریختم. به علی می‌گفتم «من اون‌ همه کتاب خوندم. کجا رفتند چیزهایی که از بر کرده بودم؟ دلم چه بیخودی خوش بود.» انگار ذهنم خالی بود. سفید مانده بود، مثل تخته وایت‌برد کلاس یکِ پنجِ دبیرستان باهنر، وقتی بعد از تعطیلات عید نوروز برگشتیم مدرسه و دیدیم سرایدار مدرسه با الکل افتاده به جان تخته و مثل ماست سفیدش کرده است. ذهن من هم سفید شده بود؛ بدون هیچ ماده‌ی شیمیایی.»

15371669172018_9_16_14_55_18.jpg

 نظر دهید »

زن و مرد علاوه بر تفاوتهای طبیعی در شخصیت در برخی اعتقادات و باورها نیز اختلافشان طبیعی است.

25 شهریور 1397 توسط مدیر النفیسه



یکی از باورهای غلط در زندگی این است که فکر‌کنیم زن و شوهر موفق، در همه چیز باید باهم توافق داشته باشند.

زن و مرد علاوه بر تفاوتهای طبیعی در شخصیت در برخی اعتقادات و باورها نیز اختلافشان طبیعی است.

مهم این است که با وجود تفاوتها و اختلافات، مهارت مدارا کردن با همسر را داشته و بتوانیم رفتار صمیمی و صلح‌جویانه از خود نشان دهیم

1537124252photo_2018-06-29_22-30-35.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 247
  • 248
  • 249
  • ...
  • 250
  • ...
  • 251
  • 252
  • 253
  • ...
  • 254
  • ...
  • 255
  • 256
  • 257
  • ...
  • 1250
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • فرهنگی تربیتی مرکز آموزش های غیر حضوری
  • صفيه گرجي

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 13
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 27
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 27
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس