هر کس مثل چای با تو تلخی کرد تو با او مثل قند ، شیرین باش!
ببین!
کنار چای ، قند می گذارند و دلچسب می شود.
هر کس مثل چای با تو تلخی کرد تو با او مثل قند ، شیرین باش!
[استاد رنجبر]
ببین!
کنار چای ، قند می گذارند و دلچسب می شود.
هر کس مثل چای با تو تلخی کرد تو با او مثل قند ، شیرین باش!
[استاد رنجبر]
#طنزانه
زن ایده آل
نقل است از ملا نصرالدین پرسیدند زن ایده ال باید چطور باشه؟
گفت:
باید سه خصلت داشته باشه:
اول از همه باید نجیب باشه.
گفتن یعنى به تو وفادار باشه؟ گفت نه یعنى با جیب من کارى نداشته باشه.
دوم اینکه باید خانه دار باشه.
گفتن یعنى همه کارهاى خونه را خوب بلد باشه؟
گفت نه، یعنى از خودش خونه داشته باشه!
سوم باید مثل ماه باشه
گفتن یعنى مثل ماه خیلى زیبا باشه؟
گفت نه، یعنى مثل ماه شب بیاد و روز ناپدید بشه
#همسرانه
همسر عزیزم، من قدرت حدس زدن احساساتت را ندارم؛ اگر از من دلخوری با من حرف بزن.
یادت باشد، رابطهها با نگفتنها خراب می شود و به پایان میرسد….!
آدمهایی که وسط مهمانی یک دفعه روی یک نفر زوم میکنند، شکارش میکنند و میگویند “فلانی، چاق شدی.” دقیقا دنبال چه هستند؟
آنها با اعلام بلند این جملهی خبری میخواهند به چه برسند؟ توقع دارند چاق صید شده، به خاک بیفتد و بگوید “بله سرورم همین طور است، مرا عفو کنید"؟
یا با گفتن این جمله سعی دارند به او درس زندگی بدهند؟
مثلا فکر میکنند چاق صید شده به محض تمام شدن جمله، گرمکن بر تن میدود توی جاده تندرستی و کلاغ پر سوار تاکسی میشود و سبزیجات آبپزش را در حین شنای سوئدی میخورد و دیگر موقع انجام امور بانکی توی شعبه هم طناب میزند و دیگر چکهایش را نمیخواباند بلکه به آنها تمرین دراز نشست میدهد؟
جالب اینجاست که گوینده همیشه این جمله را با نفس حبس شده در سینه ادا میکند و سعی دارد تا دقایقی برجستگی شکمش را مخفی کند. یعنی فلانی، فقط تو چاقی، من خوبم. یاد بگیر.
جملهی “فلانی، چاق شدی” درست مثل این است که وسط مهمانی زل بزنی توی صورت کسی و بگویی “فلانی، زشت شدی.” یا “فلانی، بو میدی.”
پرسش اصلی این است که آیا این دوستان فکر میکنند طرف پیش از این به چاقی خود پی نبرده؟ خودش را توی آینه ندیده؟ دچار افسردگی پس از ملاقات با چربیهای اضافه نشده؟ برای رهایی از چاقی برنامه نریخته؟ با خودش قرار “رژیم و ورزش از شنبه” نگذاشته؟ یا شاید هم این دوستان خود را در نقش کریستف کلمب و کاشف قارهای گوشتی میبینند.
دست از سر دیگران برداریم. خبرهای ناامیدکنندهای که قطعا خودشان قبلا شنیدهاند را به سمع و نظرشان نرسانیم. چشمهایمان را باز کنیم و خوبیها را ببینیم.
“فلانی، زیبا شدی. خوش تیپ شدی. ژاکت قشنگی پوشیدی.چه عطر خوبی زدی.قشنگ حرف میزنی. بانمکی. خاطرات خندهداری تعریف میکنی. صدای قشنگی داری. مهربانی، صادقی، خوش سلیقهای…”
توی جهان مملو از خبرهای روح خراش، گوینده اخبار امیدوار کننده باشیم.
هیچ وقت نگو رسیدم ته خط
اگه هم احساس کردی رسیدی ته خط
یادت بیار که معلم کلاس اولت همیشه می گفت
نقطه سر خط …….