با توجه به سلیقه همسرتون براش هدیه بخرید
#همسرانه
برای اینکه نشون بدید به همسرتون و علائقش احترام میذاریدبا توجه به سلیقه همسرتون براش هدیه بخرید
نوع انتخاب شمابر این اساس
نشون دهنده توجه شما به او و نیازهاش هست
#همسرانه
برای اینکه نشون بدید به همسرتون و علائقش احترام میذاریدبا توجه به سلیقه همسرتون براش هدیه بخرید
نوع انتخاب شمابر این اساس
نشون دهنده توجه شما به او و نیازهاش هست
#همسرانه
10 چیزی که زن ها درمورد مردها نمی پسندند
قابل پیش بینی بودن
زن ها واقعاً از مردان قابل پیش بینی که هیچوقت کار متفاوتی انجام نمی دهند، بدشان می آید. آنها عاشق مردانی هستند که سرشار از سورپرایزهای عالی اند.
اولویت دادن به دوستانشان
زنها میخواهند نفر اول زندگی مردشان باشند اولویت دادن به دیگران و دوستان و گذراندن زمان زیاد با آنها میتواند امنیت روانی یک زن را کاهش دهد.
مدام بحث کردن
زن ها از مردهایی که هر صحبت کوچک را به بحثی ادامه دار و مشاجره تبدیل می کنند خوششان نمی آید.
دید زدن خانم های دیگر جلو چشم آنها
با اینکه نگاه کردن به خانم ها برای برخی آقایان مسئله ای عادی است (البته نه زیاد از حد آن)، اما وقتی این کار را جلو زن زندگیتان انجام دهید مشکل ساز خواهد شد.
وابستگی
اعتماد به نفس و استقلال ویژگی هایی بسیار جذاب در آقایان است، اما وابستگی و ناامنی اینطور نیست. زن ها دوست ندارند با مردانی باشند که به خودشان اعتماد ندارند و برای روابط، کار و دوستی هایشان نیاز به تایید دائمی دارند.
خوب شما خانما هم بخونید هم عیب نداره!!!!!!
#همسرانه
اگرچه خیلی از زن ها گمان می کنند با فداکاری تمام و کمال می توانند یک مرد را عاشق خود کنند اما واقعیت این است که مردها ترجیح می دهند، همسرشان عقاید و نظرات خودش را داشته باشد. مردها بیشتر به زنان با اعتماد به نفس توجه می کنند و دوست دارند به جای خمیری که به آن شکل می دهند، یک زن قدرتمند و منطقی را انتخاب کنند که دوشادوش شان برای ساختن یک زندگی خوب انرژی می گذارد.
#همسرانه
یادتون باشه توی دوران عقد هرچی دارید یه دفعہ رو نکنید
چون بعد از مدت کوتاهی دستتون در مقابل همسرتون کہ انتظاراتی داره خالے میشه
#پندانه
زود قضاوت نکنیم
پسر کوچولو از مدرسه اومد و دفتر نقاشیش رو پرت کرد روی زمین! بعد هم پرید بغل مامانش و زد زیر گریه! مادر نوازش و آرومش کرد و خواست که بره و لباسش رو عوض کنه. دفتر رو برداشت و ورق زد. نمره نقاشیش ده شده بود! پسرک، مادرش رو کشیده بود، ولی با یک چشم! و بجای چشم دوم، دایرهای توپر و سیاه گذاشته بود! معلم هم دور اون، دایرهای قرمز کشیده بود و نوشته بود: «پسرم دقت کن!»
فردای اون روز مادر سری به مدرسه زد. از مدیر پرسید: «میتونم معلم نقاشی پسرم رو ببینم؟»
مدیر هم با لبخند گفت: «بله، لطفا منتظر باشید.»
معلم جوان نقاشی وقتی وارد دفتر شد خشکش زد! مادر یک چشم بیشتر نداشت! معلم با صدائی لرزان گفت: «ببخشید، من نمیدونستم…، شرمندهام.»
مادر دستش رو به گرمی فشار داد و لبخندی زد و رفت. اون روز وقتی پسر کوچولو از مدرسه اومد با شادی دفترش رو به مادر نشون داد و گفت: «معلم مون امروز نمرهام رو کرد بیست!» زیرش هم نوشته: «گلم، اشتباهی یه دندونه کم گذاشته بودم!»
بیا اینقدر ساده به دیگران نمرههای پائین و منفی ندیم. بیا اینقدر راحت دلی رو با قضاوت غلطمون نشکنیم.