فراموش نکن
فراموش نکن
کفشی که برای پای تو مناسب است، ممکن است پای دیگری را زخم کند.
این ناعادلانه است که تمام دستورالعملهای زندگیمان را خودخواهانه درست بدانیم و آن را برای همگان بخواهیم.
همیشه آنچه در ذهن تو میگذرد، اصلِ مطلق نیست.
فراموش نکن
کفشی که برای پای تو مناسب است، ممکن است پای دیگری را زخم کند.
این ناعادلانه است که تمام دستورالعملهای زندگیمان را خودخواهانه درست بدانیم و آن را برای همگان بخواهیم.
همیشه آنچه در ذهن تو میگذرد، اصلِ مطلق نیست.
?6 راه برای داشتن انرژی مثبت
-روزی نیم ساعت پیاده روی کنید. برای انرژی مثبت بودن، این روش عالی است.
-یک قضیه را حتی بی ارزش و کوچک ، انقدر در بوق و کرنا نکنیم. مسائل مهم، برای شما مهم باشد. مسائل کوچک را کوچک برخورد کنید. سعی کنید درباره مسائل کوچک با دیگران صحبت نکنید.
-همواره خرق عادت کنید! خرق عادت کردن یعنی آن که به دنبال چیزهایی برای خواندن و تماشا کردن باشید که در زندگی تان تا حالا سابقه نداشته است.
- کارهایی که شادی آفرین نیستند را بدون رودربایستی کنار بگذارید.
برای انرژی مثبت بودن، باید با انرژی مثبت ها گام بردارید و هم نشین شوید. شناخت انرژی مثبت ها در پیرامون شما سخت نیست. وقت زیاد تری را با آن ها سپری کنید.
-برای انرژی مثبت بودن، نباید 20 ساعت در روز کار کنید. کار و استراحت و تفریح و مطالعه و تغذیه، 5 عنصر حیاتی برای حیات انرژی مثبت هاست. به هر کدام سر جای خود احترام بگذارید.
- انرژی مثبت ها، به دنبال این نیستند که صبح تا غروب به این فکر کنند که دیگران درباره آن ها چه فکری می کنند. پس حرف و نظر مردم در زندگی شخصیتان نباید کوچکترین تاثیری داشته باشد.
?عقایدی که باعث می شوند ما روی خوش زندگی را تجربه نکنیم و باید که از خودمون دورشون کنیم :
١-من حتما باید کارها را به خوبی انجام دهم تا مورد تایید دیگران قرار بگیرم و در غیر اینصورت فرد بی عرضه و بی ارزشی هستم .
٢-دیگران باید همیشه با من با ملاحظه و مهربان و عاشقانه و عادلانه رفتار کنند مگرنه ملعون و فاسد هستند.
٣-شرایط زندگی من باید راحت باشد تا بدون هیچ زحمتی به خواسته هایم برسم مگرنه تحمل ندارم و زندگیم خوب نیست .
به جایش بگوییم :
١- حتی اگر من در انجام امور مشکلی داشته باشم و مورد تایید نباشم ارزشمند هستم .
٢-دیگران با توجه به شرایط زندگی و موقعیت های درونیشون با من ارتباط برقرار می کنند و برخورد نامناسب آنها ربطی به شخصیت و ارزشمندی من ندارد و دلیلی ندارد که آدمهای خوبی نباشند .
آنها فقط با من متفاوتند .
٣- در دل سختیها و مشکلات درسهایی برای رشد و آگاهی من نهفته است و من انسان قدرتمندی هستم که می توانم آنها را موهبتی فرض کنم و در دل آنها رشد کنم .
خدا از آدمهای رام ِ خشکه مقدس یک بعدی بدش میآید
اگر نه چرا فرشتههای مطیع و پاکش را که همگی از آغاز خلقتشان یا در حال رکوع اند و یا در حال سجود … به پای آدم عصیانگرِ خطاکارِ میافکند؟
علی چرا چهار هزار خر مقدس حافظ قرآن و شب زنده دار را در نهروان به زیر شمشیر مردانه اش میگیرد؟
خدا از آدمهایی که ضعف و زبونی خود را میخواهند با خدا پرستی جبران کنند، بیزار است.
از آنهایی که یک تخته شان کم است و جای خالی آن را با مذهب پر می کنند، نفرت دارد.
خدا آدم های ذلیل و طماع و ترسو و چاپلوس را دوست ندارد.
خدا عارف عاشق می خواهد ، نه مشتری بهشت
دکترعلی شریعتی _ هبوط
?مارتین لوتر کینگ، مبارز بزرگ آمریکایی در کتاب خاطراتش ﻣﻰنویسد:
روزی در بدترین حالت روحی بودم، فشارها و سختىﻫﺎ جانم را به تنگ آورده بود. سر در گم و درمانده بودم. مستأصل و نگران، با حالتی غریب و روحى ﺑﻰجان و ﺑﻰتوان به زندگی خود ادامه ﻣﻰدادم.
همسرم مرا دید به من نگاه کرد و از من دور شد، چند دقیقه بعد با لباس سر تا پا سیاه روی سکوى خانه نشست. دعا خواند و سوگوارى کرد!
با تعجب پرسیدم: چرا سیاه پوشیدهﺍی؟ چرا سوگواری ﻣﻰکنی؟
همسرم گفت: مگر ﻧﻤﻰدانی او مُرده است؟
پرسیدم: چه کسی؟
همسرم گفت: خدا… خدا مُرده است!
با تعجب پرسیدم: مگر خدا هم ﻣﻰمیرد؟ این چه حرفی است که ﻣﻰزنی؟
همسرم گفت: رفتار امروزت به من گفت که خدا مُرده و من چقدر غصه دارم، حیف از آرزوهایم…
اگر خدا نمُرده پس تو چرا اینقدر غمگین و ناراحتی؟
او در ادامه ﻣﻰنویسد: در آن لحظه بود که به زانو در آمدم گریستم.
راست ﻣﻰگفت، گویا خدای درون دلم مُرده بود…
بلند شدم و براى ناامیدیﺍم از خدا طلب بخشش کردم.
هیچوقت نا امید نشوید، خداوند هرگز ﻧﻤﻰمیرد…!