مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

در صورت بی علاقه شدن نسبت به همسر شما 3 راه در پیش رو دارید.

11 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

در صورت بی علاقه شدن نسبت به همسر شما 3 راه در پیش رو دارید.

اولین گزینه این است که با همین روش - که به همسر خود علاقه ای ندارید - به زندگی ادامه دهید که مهم ترین پیامد این روش آسیب های جبران ناپذیری است که به فرزندان تان وارد خواهد شد.
دومین گزینه این است که از همسرتان جدا شوید البته طلاق پدیده ای است که عوارض و دشواری های بسیاری را به همراه دارد و در شرایطی که شما در آن قرار دارید، به هیچ عنوان برای راه حل توصیه نمی شود. گرچه طلاق انتخاب آخر است اما باید زمانی به این انتخاب به صورت جدی اندیشید که قدرت مقابله با عوارض و دشواری های آن در فرد وجود داشته باشد و صد البته راه دیگری برای حل مشکلات وجود نداشته باشد.
سومین گزینه که پیشنهاد می شود این است که برای بهبود رابطه تان به مشاور مراجعه وتلاش کنید تا زندگی تان را دوباره بازسازی کنید.

 نظر دهید »

ریشه یابی و بررسی بی علاقگی به همسر بعد از ازدواج

11 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

ریشه یابی و بررسی بی علاقگی به همسر بعد از ازدواج

روزهای اول زندگیشان به خوبی سپری می شود . حرف های عاشقانه و ابراز احساسات در بین انها موج می زند اما رفته رفته محبت‌ها کمرنگ می شود و زن که تحمل کمی در برابر کمبود محبت همسرش دارد و سرشار از احساسات است با این روند نه تنها از زندگی زده می شود بلکه از همسرش هم متنفر می شود…

واقعیت این است که بعضی زوجین در طول زندگی مشترک، این احساس را دارند که همسرشان شخص مورد علاقه و ایده آل آن ها نیست و از این موضوع احساس ناراحتی می کنند. این احساسی است که بسیاری از افراد متاهل آن را تجربه کرده اند اما برای برخی افراد، حسی کوتاه مدت و گذرا است و برای برخی دیگر احساسی مداوم و پایدار است که بر زندگی مشترک آن ها سایه افکنده است.

نشانه‌های بی‌علاقگی
برای درک بی‌علاقگی همسرمان به خود، باید به نشانه‌های رفتاری او توجه و با دقت آنها را ریشه‌یابی و بررسی کنیم.

نشانه‌های بی‌علاقگی در زوج‌ها :
احساس ناامیدی و غم و تنهایی،
عصبانیت و تحریک‌پذیری،
توجه کمتر به هم و احساس نیاز برای برقراری روابط عاطفی خارج از محدوده زناشویی با غیرهمجنس،
کاهش تعهد به طرف مقابل و درست انجام ندادن مسوولیت‌های معمول،
کاهش تمایل جنسی

در یافتن دلایل بی‌علاقه شدن همسرتان اول از همه به خود و رفتارتان مراجعه کنید و ببینید ممکن است کدام خصوصیت و رفتار باعث دوری همسرتان از شما شده باشد.
به گفته کارشناسان، وقتی زنی به همسرش بی‌علاقه می‌شود در او رفتارهای متفاوتی می‌بینیم مثلا دائما شوهر خود را مسخره می‌کند و از او ایراد می‌گیرد، غرور او را می‌شکند و در جمع به او بی‌احترامی می‌کند. زنان وقتی به شوهر خود بی‌علاقه می‌شوند، نمی‌توانند به نیاز‌های جنسی او پاسخ دهند و دائما دنبال بهانه‌ای برای دور شدن از همسر خود می‌گردند.

همچنین وقتی مردی به همسرش بی‌علاقه می‌شود، تحریک‌پذیری او نسبت به رفتارهای همسرش بیشتر می‌شود، یعنی با کوچک‌ترین برخوردهای همسرش از کوره در می‌رود و دنبال بهانه می‌گردد که سر همسرش داد بزند و او را تحقیر کند.
مردان با تحقیر همسرشان ـ وقتی به او بی‌علاقه‌اند ـ آرام می‌شوند. این مردان دیگر به برنامه‌های خانوادگی علاقه نشان نمی‌دهند و سر خود را با کار و فعالیت‌های فردی گرم کرده و به بهانه‌های مختلف از خانه فرار می‌کنند. براساس تحقیقات انجام شده، میزان خیانت در میان مردان به دلیل بی‌علاقه شدن به همسر خود بیشتر از زنان است.

برای این‌که نشانه‌های بی‌علاقگی را در همسر خود بیابید، خصوصیات کلی وی را به یاد داشته باشید و به تغییرات ناگهانی او در رفتار و احساساتش دقت کنید،
اگر او قبلا روی مسائلی مربوط به شما حساسیت نشان می‌داد و اکنون به یکباره نسبت به آن مسائل بی‌تفاوت شده است،

اگر قبلا با شما مهربان و انعطاف‌پذیر بوده، ولی حالا با شما نامهربان و سنگدل شده، اگر رفتارش با فرزندان و افرادی که شما به آنها علاقه‌مندید، بد شده است،
اگر از با شما بودن فرار می‌کند و از موقعیت‌هایی که با هم تنها می‌شوید اجتناب می‌ورزد، ممکن است به دلیل بی‌علاقه بودن به شما باشد.
حال که متوجه تغییر رفتار همسرتان شدید باید به جستجوی دلیل بپردازید، گاهی این تغییرات رفتاری به دلیل بی‌علاقگی به شما نیست و ممکن است دلیل دیگری داشته باشد.

مهم‌ترین کار پس از کشف بی‌علاقگی در خود یا همسرمان یافتن دلیل این بی‌علاقگی است تا بتوانیم آن را برطرف کرده و عشق میان خود و همسرمان را دوباره زنده کنیم.

 نظر دهید »

خطرهای برفک تلویزیون

11 دی 1396 توسط مدیر النفیسه


خطرهای برفک تلویزیون

تکنولوژی برای انسان امروزی دستاوردهای بسیاری به همراه آورد. افزایش رفاه، تولید انبوه انواع محصولات متنوع، درمان بیماری ها و ریشه کن کردن بسیاری از مشکلاتی که نسل های قبلی بشر را تهدید می کردند؛ اما این یک روی سکه است. تکنولوژی چهرۀ دیگری هم دارد که کمتر به آن اشاره می شود. دان دلیو، نویسنده کتاب “برفک” گفتنی های زیادی از روی تاریک تکنولوژی دارد.

داستان “برفک” که به انتخاب مجله تایم در فهرست صد رمان برتر انگلیسی زبان بین سال های 1923 تا 2005 قرار گرفته است، از “زندگی در زمانۀ خطرناک” می گوید. روایت پست مدرن رمان برفک از جامعۀ مدرن در کشورهای توسعه یافته و نظام سرمایه داری، زندگی خانوادگیِ جک را دست مایه قرار می دهد تا با کنکاشی در آن، انسان و معنای جهان را بار دیگر به پرسش بکشد.


دان دِلیلو نویسنده باهوشی است. داستانی که او از زندگی مدرن یک خانواده در بستر یک کشور مدرن روایت می کند، برای یک خواننده زیرک طرح شده است. هر صفحه کتاب شما را به فکر کردن تشویق می کند. سوالی که از شخصیت های داستانی پرسیده می شود، سوال از خواننده است. نقد جریان مدرن و شیوه زندگی امروزی، دغدغه امروز ماست. بحث های مطرح شده در کتاب، المان هایی بسیار ملموس برای ما هستند چرا که زندگی ما به شدت با آنها عجین شده است.


نقدِ جریانی که درونِ آن هستی بسیار متفاوت با نقد سایر پدیده هایی ست که مشمول گذر زمان شده اند و از بیرون به آن می نگریم؛ این نقدِ خودِ ماست. حضور فروشگاه های پُر از اجناس و لذت خریدهای جانانه، تلویزیون و نقشِ رسانه ها، هر روز تماشای انواع اخبار از وقوع سیل و زلزله گرفته تا تولید انبوه مدل جدید تویوتا، تولیدات شیمیایی خطرناک زیست ناپذیری که زمین و نسلهای آینده را تهدید می کنند، رواج داروهای مهندسی شده بیوشیمیایی برای درمانِ بیماری های نوظهور روانی و… حتا رشته های دانشگاهی جدید مثل هیتلر شناسی، بررسی فرهنگ عامه در رسانه ها، فرشته شناسی و…در کنار سردرگمی برای کنترل این ویژگی های تازه متولد شده در زندگی، دغدغه های همیشگی انسان هم چنان با اوست.


تولیدات انبوه انواع محصولاتی که حقیقتا به آن نیازی نداریم، سرمایه های طبیعی و حیات زمین را به خطر انداخته است. سالهاست که زنگ خطر به صدا درآمده. کنفرانس ها و اجلاس بین المللی سالانه تشکیل شده و در مورد آینده زمین بحث می کنند: “ما زمین را از گذشتگان خود به ارث نبرده ایم، بلکه آن را از آیندگان به امانت گرفته ایم.” ضرب المثلی سرخپوستی. اما هم چنان جو مادی گرایی و سرمایه داری به تولید بیشتر انواع مواد شیمیایی، زباله های سمی و…ادامه می دهد. هر ساله پروژه های پر طمطراقی برای تولید مواد شیمیایی جدیدتری تلاش می کنند در حالی که نمی دانند این مواد در آینده چه تاثیراتی بر انسان، حیوانات و محیط زندگیشان خواهد گذاشت. به این نادانی، عدم شناخت کافی از طرز استفاده تکنولوژی های جدید در زندگی را هم اضافه کنید، درون مایه کتاب دلیلو که تلاش می کند از وضعیت زندگی امروزی انسان تصویری بدست دهد.

روند داستان به این صورت است که جک استاد رشته هیتلر شناسی است که خانواده بزرگی متشکل از بچه های ازدواج های قبلی خودش و همسر کنونیش، بابِت، را سرپرستی می کند. مواجهه با شکل جدید زندگی مدرن با امکانات بالا او را در برابر تاثیراتی که انواع تکنولوژی های اخیر بر زندگی خودش و کودکانش می گذارد به فکر می اندازد. تا اینکه واقعه ای در شهر رخ می دهد و ماده شیمیاییِ سمی نشت می کند. ابری سمی بر بالای شهر پیش رَوی کرده و مردم را مجبور به فرار می کند. بر سر جک که در معرضِ ابر قرار گرفته چه می آید؟ زنش چه دارویی مصرف می کند که آن را پنهان می کند؟ همسرانِ قبلی جک که گه گاهی در داستان خود را نشان می دهند چه مسیرهای غیر معمولی چون جاسوسی یا ورود به فرقه های عجیب در زندگی خویش در پیش گرفته اند؟ پسرِ نوجوانشان که بسیار سوال می پرسد از طریق نامه نگاری با قاتلی در زندان شطرنج بازی می کند و دخترشان در مانورهای آموزشی به خوبی نقشِ قربانیان احتمالی را ایفا می کند؛ داستانِ زندگیِ مدرن یک خانواده در روزگار تکنولوژی. گزیده هایی از متن کتاب را می خوانیم:

گفتم “پسره داره بدون تلویزیون بزرگ میشه، احتمالا یه جوری بار می آد که آدم دلش می خواد باهاش حرف بزنه موری، یه جور بچه وحشی جنگلی، باهوش و باسواد ولی محروم از کُدها و پیام های عمیق تری که نوع بشر رو از باقی موجودات متمایز میکنه.”
موری گفت “تلویزیون موقعی دردسره که یادت رفته باشه چه جوری باید نگاه کنی و گوش بدی، من و دانشجوهام دایم داریم راجع به این بحث می کنیم. احساس می کنن باید علیه این رسانه بایستند، درست مثل نسل قبلی شون که علیه والدین و کشورشون ایستادن. من بهشون میگم که باید یاد بگیرن دوباره شبیه بچه ها نگاه کنن. هر محتوایی رو تو ذهنشون ریشه کَن کنن. به قول تو کُدها و پیام ها را پیدا کنن جک.” (ص59)

“من برای جواب این سوال روت حساب می کنم جک.”
“چه سوالی؟”
“تو تنها کسی هستی که اونقدر درس خونده که بتونه جوابم رو بده.”
“نگفتی چه سوالی.”
“مردم قبل از تلویزیون هم این قدر احمق بودن؟"(صفحه 262)

کتاب برفک نوشته دان دِلیو در سه فصل “امواج و تشعشع"، “واقعۀ هوای سمی” و “دایلاراما” توسط پیمان خاکسار ترجمه و به وسیله نشر چشمه منتشر شده است.

15148000956317332226165864419531301610811119193198.gif

 نظر دهید »

بیان قسمتی از یک داستان خواندنی در سوره کهف

11 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

بیان قسمتی از یک داستان خواندنی در سوره کهف

این داستان حضرت موسی و خضر یک داستان به هم پیوسته است که اگر قرار باشد کل نکات آن بیان شود باید کل داستان مطرح شود. در آیه ی شصت و پنج و شصت و شش آداب استادی و شاگردی و آداب تعلم و تعلیم بیان شده است.

اجازه می دهید من از علم شما استفاده کنم؟
داستان حضرت موسی و خضر که یکی از داستان های بسیار زیبا و پر رمز و راز قرآنی بیان شده است. مرحوم علامه طباطبایی در المیزان فرمودند: سوره ی کهف برای بیان سه داستان آمده است: یکی داستان موسی و خضر، یکی داستان اصحاب کهف و سوم داستان ذوالقرنین.
این داستان حضرت موسی و خضر یک داستان به هم پیوسته است که اگر قرار باشد کل نکات آن بیان شود باید کل داستان مطرح شود. در آیه ی شصت و پنج و شصت و شش آداب استادی و شاگردی و آداب تعلم و تعلیم بیان شده است.

اگر فردی تابع کسی که خیرخواه همه است و از رگ گردن به همه نزدیکتر است نباشد، هوای نفس، در وجودش جای این خیرخواه بزرگ را می گیرد و این مقدمه‌ی انحراف است. پس باید دانست که انسانیت از عبودیت حاصل می‌شود.

مهم ترین ویژگی یک استاد
در آیه ی شصت و پنج ویژگی های استاد را بیان می کند . اینکه استاد کسی است که باید عبد باشد.
مهمترین خصلت حضرت خضر که موسی را برای شاگردی او فرستادند تا چیزهایی را به موسی بیاموزد عبد بودن او بود . به خاطر همین خصلت او است که خداوند فرمود: ما هم رحمت هم به او داده ایم و هم علم.
اجازه می دهید من از علم شما در مسیر رشد استفاده کنم ؟
نکته ای که در این بحث قابل توجه است، موضوع عبودیت است. به عبارتی عبودیت درس اصلی است که باید محور همه ی درس های زندگی “من جمله یک استاد” که مورد بحث در این سوره است باشد. حضرت موسی وقتی که درخواست کرد اجازه می دهید یک مدت من از شما استفاده کنم ؟ تعبیر حضرت موسی این است که اجازه می دهید من از علم شما در مسیر رشد استفاده کنم؟ یعنی تعلم و یادگیری باید در مسیر رشد باشد . اگر غیر از این باشد تعلم ارزشی ندارد
از طرفی نیز می دانیم که رشد و تکامل انسان در مسیر تحقق و شکوفا نمودن استعدادهای درونی در قبال عبد بودن و عبودیت الهی است. چون کسی که می خواهد به قابلیت یک دستگاه پی ببرد نیازمند به گوش کردن و تبعیت از حرف های سازنده‌ یا مخترع آن است.


خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‏ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ [نحل/36] ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید!»
معنای انسانیت را کسی می تواند معنا کند که خود، آفریننده‌ و خالق انسان است و او است که به انسان می‌گوید راه شناخت، راه ترقی و کمال در عبد بودن است (أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ) و عبد بودن چیزی جز تسلیم در مقابل فرامین الهی نیست. پیامبری که رحمه للعالمین شد اول عبد بود، بعد به مقام نبوت رسید و صفت مهربانی را پیدا کرد. پس این را بدانیم عبد بودن راه برای انسان بودن است.


اگر فردی تابع کسی که خیرخواه همه است و از رگ گردن به همه نزدیکتر است نباشد، هوای نفس، در وجودش جای این خیرخواه بزرگ را می گیرد و این مقدمه‌ی انحراف است. پس باید دانست که انسانیت از عبودیت حاصل می‌شود.

15147997431702105416821021926225254103355242211244105.jpg

 نظر دهید »

چند بار اتفاق افتاده که ما با دیدن رفتار بد دیگران، به شستشو و پالایش روح خود پرداخته ایم...؟

11 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

شما صورتتان را می شورید
دو آتش نشان وارد جنگلی می شوند تا آتش کوچکی را خاموش کنند. آخر کار وقتی از جنگل بیرون می آیند و می روند کنار رودخانه، صورت یکی شان کثیف و صورت آن یکی تمیز است.

سوال: کدامشان صورتش را می شوید؟

جواب: آن که صورتش کثیف است به آن یکی نگاه می کند و فکر می کند صورت خودش هم همان طور است. اما آن که صورتش تمیز است می بیند که سرتا پای رفیقش غبار گرفته است و به خودش می گوید: حتماً من هم کثیفم، باید خودم را تمیز کنم.

حالا فکر کنیم؛ چند بار اتفاق افتاده که ما با دیدن رفتار بد دیگران، به شستشو و پالایش روح خود پرداخته ایم…؟

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 727
  • 728
  • 729
  • ...
  • 730
  • ...
  • 731
  • 732
  • 733
  • ...
  • 734
  • ...
  • 735
  • 736
  • 737
  • ...
  • 1248
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • رهنما
  • صفيه گرجي
  • ترنم
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • بتول سادات بنیادی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 18
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 18
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس