جام جهانی بود
افتاده بودیم تو یہ گروه سخت،
گروه مرگ!
ڪل دنیا یہ طرف، ایران یہ طرف
قرعہ بہ نام جوونامون افتاد،
یا حسین گفتن، گل ڪاشتند؛ خـون دادند، جون دادند
اما یه وجب خاک ندادند
بنا نیست ما به کودکان راستگویی
و صداقت را بیاموزیم.
بناست کاری نکنیم که صداقت و راستگویی آنها تبدیل به دروغ گویی و ریا کاری شود.
پاسخ کودکان دبستانی به یک سوال:
اگر به جای پدرتان بودید چه می‌کردید؟
جواب ها فوق العاده هست!
وقتی بچه ما مشکلی داره، مثلا می ترسه، خجالتیه، زود عصبانی می شه، دندون هاش رو نمی شوره و. … گفتن اینکه “دخترم، پسرم شما نباید اینطوری باشی” معمولا تاثیری نداره. به جای این کار بهتره از قصه گویی کمک بگیریم و در قالب یک داستان ، بهش توضیح بدیم که چطوری می تونه رفتارش رو تغییر بده.
بچه ها قصه رو دوست دارند، بهش توجه می کنند و اون رو به خاطر می سپارند.
نوجوان درست به اندازه یک نوزاد نیاز به مراقبت عشق، توجه، همدلی و همراهی دارد.
با این تفاوت که نوزاد صبورانه این توجه را جذب می کند و نوجوان لجوجانه این توجه را پس می زند، اما واقعیت این است که به عشق ما بزرگسالان نیاز دارد.
این مسوولیت ما بزرگسالان است که عشق بیشتری به نوجوانان خود نثار کنیم.
