اینجا کوئیک؛ یازده روز پس از زلزله
اینجا کوئیک؛ یازده روز پس از زلزله امید زیباست حتی روی ویرانی ها
اینجا کوئیک؛ یازده روز پس از زلزله امید زیباست حتی روی ویرانی ها
نود درصد ناراحتی های ما مربوط به گذشته است و ده درصد به زمان حال اختصاص دارد.
وقتی بازوی تان زخمی نباشد ضربه کوچکی اصلا شما را آزرده نمی کند اما وقتی بازوی تان زخمی است با کوچکترین ضربه ای درد زیادی حس می کنید.
این بازوی زخمی رنجش های سرکوب شده گذشته ی انسانها هستند که با تنه های معمولی حساس تر می شوند.
اگر باور کنیم که نتیجه عصبانیت ما در برابر فرزندانمان، چیزی جز بی اعتباری ما و ایجاد آسیب بر روح لطیف کودکمان نیست،
شاید به گونه ای دیگر به این احساس بنگریم و بر روی این جمله که “نمی خواستم عصبانی شوم اما دست خودم نبود”
تجدید نظری کنیم و بدانیم که، کنترل احساسات ما در دستان خود ماست به شرط اینکه بخواهیم اینگونه فکر کنیم.
کاش استثنا بودن را اینگونه برای کودک معنا می کردیم :
دروغ نگفتن..
فریب ندادن…
یک رنگ بودن…
این ها صفاتی ست که این کودکان را متمایز می کند در معنای بزرگ
استثنایی
انسانها همه نابینا هستند …!
ما همه نابینائیم ! هرکداممان به نوعی :
آدمهای خسیس ،
نابینا هستند چون فقط طلا را میبینند …!
آدمهای ولخرج ،
نابینا هستند چون امروزشان را میبینند …!
آدم.های کلاهبردار ،
نابینا هستند چون خدا را نمیبینند …!
آدمهای شرافتمند ،
نابینا هستند چون کلاهبردارها را نمیبینند …!
خود من نابینا هستم ،
چون حرف می زنم اما نمی بینم که شما ،
گوشهای شنوا ندارید …!!!