چرا به جای زنگ زدن، پهپاد رو زدن؟
من شماره دادم زنگ بزنن
چرا به جای زنگ زدن، پهپاد رو زدن؟ ? ? ? ?
من شماره دادم زنگ بزنن
چرا به جای زنگ زدن، پهپاد رو زدن؟ ? ? ? ?
وظایف منتظران
? یکی از مهمترین راههای حفظ دین، حفظ زبان است به همین خاطر یک منتظر واقعی باید در زمان غیبت زبان خویش را حفظ کند.
ترامپ ناشنوا شد!
?طرح: محمدعلی رجبی
خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو.
اولین چیزی که در این ضربالمثل اندرزگونه خودنمایی میکند القای این نکته است: خودت نباش.
نقش بازی کن.
دروغ بگو.
واقعیت، خودت و حرف و نظرت را کتمان کن.
صریح و روراست نباش. رنگ عوض کن تا موقعیتت بهبود یابد.
دو رو و ریاکار باش
دومین مسئلهای که به چشم میآید ضعف شخصیتی ماست.
این که نیاز انکارناپذیری به تایید داریم. پس همصدا میشویم با جهان اطراف و جامعه و افکار و آرای حاکم که مبادا طردمان کنند.
ما شبیه دیگران میشویم برای این که میترسیم که بهجای متفاوت دیده شدن، احمق به نظر برسیم. نظر خودمان را نادیده میگیریم تا جامعه ما را به عنوان عضوی ناسازگار پس نزند.
در جمعها، نظرات، گفتار، رفتار و حتی اخلاقمان از اشخاص حاضر تبعیت میکند و ناخودآگاه با سرعت زیادی به سمت یکسان شدن و شباهت پیدا کردن پیش میرویم.
در سال 1943، زمانی که شرایط جنگ برای آلمان سخت و طاقتفرسا شده بود و هر لحظه وضعیت رو به وخیمتر شدن میرفت، “جوزف گوبلز"، وزیر تبلیغات آلمان نازی در جنگ جهانی دوم(کسی که مسئول مستقیم مرگ هزاران تن است) طی یک سخنرانی پرشور و آتشین از جمعیت مخاطبش پرسید: 《آیا خواهان یک جنگ تمامعیارید؟ آیا خواهان جنگی تمامعیارتر و افراطیتر از آن چیزی که امروز میتوانید تصور کنید هستید؟》
جمعیت به نشانهی موافقت یک صدا فریاد کشید و با هیجان ولوله راه انداخت.
اگر این سوال از هر فرد داخل آن جمع، تنها و بهطور جداگانه پرسیده میشد، بدون شک درصد بسیار بالایی جواب منفی میدادند. چون نسبت به شرایط جنگ آگاه بودند. اما چه شد؟
میل به تبعیت کورکورانه از جمع و این که انگ ساز مخالفت زدن به کسی نخورد، باعث شد تا اشخاص فرصت ابراز وجود و بیان نظراتشان را نداشته باشند و به راحتی تن در دهند به چیزی که میدانستند اشتباه است.
ما هم همین گونهایم. خانواده به شدت بر این اصل پایبند است که حتما اعضایش باید در چارچوبهای تعریف، پذیرفته و تثبیت شده گام بردارند. آموزشمان هم به همین شکل و برمبنای اطاعت است و فرمانبرداری. ما بیشتر از این که معلم داشته باشیم، مبلغ داریم.
ما میآموزیم که دستور بگیریم، زیرا آسانتر است از فکر کردن
ما میآموزیم که سرسپرده و تسلیم باشیم چون کمخطرتر است
ما میآموزیم که دنبالهروی جمع و پیشینیان باشیم و خلاقیت، نوآوری، ابداع و ابتکاری ازمان سر نزند.
پینوشت 1:
یکی ازنفرت انگیز ترین و مخربترین جملات زبان فارسی همین ضربالمثل است.
پینوشت 2:
بهخاطر مردم تغییر نکن.
این جماعت هر روز تو را جور دیگری میخواهند. “هرتا مولر”
پینوشت 3: اگر پنجاه میلیون نفر هم چیز احمقانهای بگویند، آن چیز کماکان احمقانه است. “سامرست موام”
رضا مقصودی
گروه علوم تربیتی دانشگاه تهران
خوشبختی مکان و شرایط نیست !
احساسی است که باید آن را بلد شد .
شبیهِ غم ، شادی ، خشم و تمامِ احساس هایِ دیگر …
برایِ غمگین نبودن ، باید بخواهی که غمگین نباشی ،
و برای خوشبخت بودن هم ، باید بخواهی که خوشبخت باشی …
گاهی قدم بزن ، کتاب بخوان و موسیقیِ مورد علاقه ات را گوش کن .
خوشبختی ، اتفاقی نیست که بیفتد ، یک حسِ نابِ درونی است ،
باید آن را ایجاد کرد !