فروش علم ومنطق
کشوری که کف خیابانش منطق و علم
می فروشند و پشت ویترین مغازه های لوکس
وسایل آرایش صورت و بزک ظاهر ؛
مطمئنا امید و انتظاری
از مردمانش نیست…!
کشوری که کف خیابانش منطق و علم
می فروشند و پشت ویترین مغازه های لوکس
وسایل آرایش صورت و بزک ظاهر ؛
مطمئنا امید و انتظاری
از مردمانش نیست…!
روزی “اندوه” به روستای ما آمد
“گفتیم رهگذر است
اما ماند
گفتیم مسافر است و خستگی در می کند و می رود
باز هم ماند و نشست و شروع کرد به بلعیدن ذخیره امیدمان
گفتیم:مهمان بد قدمیست
دو سه روز دیگر می رود
و باز هم ماند و ماند و ماند و تبدیل شد به یکی از اعضای ده مان
اکنون اندوه کدخدا شده و تمام کوچه ها بوی “آه” می دهد .
تمام امیدها را بلعید و به جایش “حسرت” در دلها انبار کرد
پیران ده هنوز به یاد دارند :
روزی که اندوه آمد
“جهل” نگهبان دروازه روستا بود…
لقمان حکیم گوید:
روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم
خوشه هایی از گندم که از روی تکبر
سر برافراشته و خوشه های دیگری که از
روی تواضع سر به زیر آورده بودند
نظرم را به خود جلب نمودند
و هنگامی که آنها را لمس کردم،
•• شگفت زده شدم ••
خوشه های سر برافراشته را تهی از دانه
و خوشه های سر به زیر را
پر از دانه های گندم یافتم
با خود گفتم: در کشتزار زندگی نیز
چه بسیارند سرهایی که بالا رفته اند
اما در حقیقت خالی اند
? یک پشت پا به خودت بزن
شناگرها را دیدهاید که وقتی به دیوارۀ استخر میرسند پایشان را به آن میکوبند تا شتاب گرفته و چند متر به جلو بروند؟
این پا که به دیوارۀ استخر میکوبند، در واقع همان کفر به طاغوت است. با همین پا زدن، چند متری به انتهای استخر نزدیک میشوند و استفاده از دست و پایشان برای پیشروی هم در واقع همان ایمان بالله خواهد بود.
اما نکته اینجاست که آن لگد و پا کوبیدن اولی است که ایشان را کمک میکند.
انسان باید یک تکانی به خودش بدهد تا از خودش بدش بیاید.
در این صورت است که خیلی شنا کرده.
بیش از اینکه از دستش شنا ساخته باشد از پایش ساخته است.
انسان باید یک پشت پایی به خودش بزند تا جلو برود.
? آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه
#پندانه
صبر برای ما واژه ی غریبی است …
همیشه درگیر زود قضاوت کردن هایی هستیم که بهترین رابطه ها را خراب میکنند
صبر کردن را باید آموخت
صبر کردن را باید تمرین کرد
وقتی میخواهی چایی ات را بنوشی برای سرد شدنش عجله نکن , بگذار به آرامی سرد شود , از نفسهایت لذت ببر
پشت چراغ قرمز ایستاده ای عجله نکن , دیر یا زود به مقصد میرسی
مهم این است یاد بگیری که صبر کنی
صبر کردن دوای خیلی از دردهاست