آن فردا هیچوقت نمی آید!
#پندانه
وقتی دائم بگویی گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمی شوی
وقتی دائم بگویی وقت ندارم، هیچوقت زمان پیدا نمی کنی
وقتی دائم بگویی فردا انجامش می دهم، آن فردا هیچوقت نمی آید!
#پندانه
وقتی دائم بگویی گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمی شوی
وقتی دائم بگویی وقت ندارم، هیچوقت زمان پیدا نمی کنی
وقتی دائم بگویی فردا انجامش می دهم، آن فردا هیچوقت نمی آید!
#مادرانه
⛔️ “دیگه نبینم با پدر ومادرت اینجوری حرف بزنی!”
⛔️"صدات رو نشنوم”
⛔️” دیگه نشنوم از این حرفا بزنی”
⛔️ “این مسائل چرا نداره چون من میگم”
⛔️"این مسائل به تو ربطی نداره”
اگر میخواهید فرزندتان در جامعه زمانی که دیگران به او آسیب میزنند یا تقاضای اشتباه دارند، جرات اعتراض یا سوال کردن را داشته باشد، اجازه دهید در محیط امن خانه ابراز وجود کند.
بجای خاموش کردن یا از کار انداختن فرزندتان برای همه عمر روش درست اعتراض یا ابراز وجود را بیاموزید:
“میدونم انجام این کار رو دوست نداری احساس میکنی بی انصافیه، حق داری اما وقتی داد میزنی من نمیتونم کمکت کنم.”
#پندانه
در زندگی با تفاوت بین شنیدن و فهمیدن را به خوبی یادبگیرید.
بسیاری مواقع حرفی را که شنیده اید به درستی نفهمیده اید.
ازدواج دو بال ندارد، ازدواج چهار بال دارد…!
1- رابطه تو و همسرت
2- رابطه تو با خانواده همسرت
3- رابطه همسرت با خانواده تو
4-رابطه خانواده همسرت با خانواده تو
ازدواج پیوند دو قوم است، نه دو فرد. پس نگو رابطه خودم و فقط همسرم.
هر کدام از این رابطهها که خراب شد، امکان مجادله، اختلاف، دعوا و جدایی افزایش مییابد.
#حکایت
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد شادمان گوشه های دامن را گره زده و میرفت و در راه با پرودرگار خود سخن میگفت : ای گشاینده گره های ناگشوده ، گره از گره های زندگی ما بگشای . . .
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت. او با ناراحتی گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
و نشست تا گندمها را از زمین جمع کند که در کمال ناباوری دید ، دانه های گندم بر روی ظرفی از طلا ریخته است!
ندا آمد که :
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه . . .