مردم عادت کردهاند انتقاد کنند. خوبیها را نمیتوانند ببینند.
مردم عادت کردهاند انتقاد کنند. خوبیها را نمیتوانند ببینند.
ماجرای مردی را شنیدم که از همسرش خواست برایش دو تخم مرغ بپزد، اما یکی را نیمرو و دیگری را آب پز کند.
زن نیز همین کار را کرد.
مرد وقتی تخم مرغها را دید، سرش را تکان داد.
زن پرسید: “دیگر چه اشتباهی کردهام؟ این دقیقا همان چیزی است که خودت خواستی.” مرد گفت: “میدانستم این اتفاق میافتد. تو تخم مرغ اشتباهی را نیمرو کردی.”
برخی از مردم آنقدر انتقادی فکر میکنند که هر کاری هم برایشان بکنید،
راضی نمیشوند…
?جوئل اوستین