مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

خیانت بزرگی بنام دامپینگ

30 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

 

دامپینگ چیست؟

خیانت بزرگی بنام دامپینگ در جامعه در حال وقوع است . هوشیار باشید .
یک فروشگاه زنجیره ای را تجسم کنید. بسیار بزرگ. بسیار شیک. وارد محله ای می شود. محله ای با مردمانی از طبقه متوسط. نبش اصلی ترین چهار راه محله، زمینی به وسعت 10 هزار مترمربع را می خرد. آن را در هفت طبقه می سازد. با پله برقی، آینه ها و لامپ های زیبا.
خوشحالید نه؟
فروشگاه شروع به کار می کند. تعداد زیادی از اهالی محل را هم استخدام می کند. ولی فقط چند ساعت در هفته. مثلا روزی یکی دو ساعت. چه خاصیتی دارد؟

روشن است که وقتی خانم خانه دو ساعت در فروشگاهی که با آن همه زلم زیمبو و رعایت قواعد مارکتینگ چیده شده کار می کند، خرید روزانه اش را هم از همانجا انجام خواهد داد. بخصوص که قیمت ها هم پائین تر از عباس آقای میوه فروش و حسین آقای پارچه فروش است. حتی پائین تر از قیمت تمام شده! به این می گویند دامپینگ!

جالب اینکه خانم عباس آقا هم میوه اش را تازه از همان فروشگاه می خرد. چرا؟ چون عباس آقا سالها هرچه میوه بد داشته که کسی نخریده بوده به منزل آورده. الان خانم عباس آقا خودش دارد کار می کند. با حقوق خودش حسرت سالیان را از دلش در می آورد.

چند ماهی گذشته. کار و بار عباس آقا و حسین آقا خراب است. درآمدشان اجاره مغازه شان را هم در نمی آورد. شاگرد مغازه اخراج می شود و می رود در فروشگاه زنجیره ای استخدام می شود. هفته ای 10 ساعت. ولی حقوق ساعتی اش بالاست. این حقوق ساعتی آنچنان توقع او را بالا برده که جای دیگری نمی تواند کار پیدا کند.

دو سال گذشته. عباس آقا در شرف ورشکستگی است. آخرین مقاومت ها را کنار می گذارد و مغازه را تعطیل می کند. او نیز به فروشگاه زنجیره ای می رود و زیر دست شاگرد سابقش که حالا یکی از انباردارهای فروشگاه است استخدام می شود. همسرش اما اخراج شده است. چون انتظار داشته بعد از دو سال حقوقش یا دست کم ساعت کارش اضافه شود.

چهار سال گذشته است. صاحب مغازه عباس آقا دو سال است اجاره ای نگرفته است. از وقتی عباس آقا مغازه اش را خالی کرده یکی دو مستاجر عوض کرده که هیچکدام بیش از یکی دو ماه دوام نیاورده اند. کاسبی نیست. مغازه ها را به قیمت ارزانی می فروشد به یک بساز و بفروش.

سال پنجم دیگر محله مردمانی از طبقه متوسط ندارد. حسین آقا و شاگردش هر دو کارگر ساختمانی هستند. قیمت های فروشگاه زنجیره ای بالاست. سود هشتصد درصدی روی قیمت تمام شده کالا عادی است. فروشگاه حقوق ساعتی را کم کرده. تعداد بیشتری را با ساعت های کمتر استخدام کرده است.

سال هفتم. فروشگاه محله را به خاک سیاه نشانده. کسی دیگر در آن محله پس اندازی ندارد. فروشگاه کالاهایش را به سایر شعبه ها انتقال می دهد. این شعبه تعطیل است. مردم فقیر منطقه قدرت خرید از چنین فروشگاه باکلاسی را ندارند!

این اتفاقی است که هر روز در آمریکا می افتد. صاحب فروشگاه همان یک درصد است و ساکنین محله همان 99 درصد. فقرا فقیرتر و پولدارها پولدارتر می شوند. شهردارهای مناطق و شهرهای کوچک هر روز با التماس از مردم می خواهند که به جای خرید از فروشگاه های عظیم، از بیزینس های محلی (عباس آقا و حسین آقا) خرید کنند. ولی اغلب مردم با همین طرز فکر شما خریدشان را از غول های بزرگ انجام می دهند. شیک. ارزان!

از خودتان بپرسید چرا اروپا غول های آمریکایی مثل والمارت را محدود کرده؟ جالب اینکه به دلیل همین محدودیت متهم به کمونیست بودن و مخالفت با تجارت آزاد هم می شود.

نه دوست عزیز. هرکه ارزان می فروشد برای رضای خدا ارزان نمی فروشد!

اگر چین سیب و پرتقالش را با ضرر وارد کشورتان می کند و ارزانتر از باغدار شما ميفروشد برای این است که می خواهد باغدار باغش را نابود کند و ویلا بسازد. اگر چین پیراهن مردانه را در تهران می فروشد 5000 تومن و شما برای دوختن همان پیراهن باید 10 هزار تومن مزد بدهی، فقط به دلیل ارزانی نیروی کار چینی نیست! بلکه دارد دامپینگ می کند! قضیه خیلی ساده است .

این قضیه متاسفانه دلیل اصلی تعطیلی کارخانجات اخیر است.

برگرفته از پژوهش استاد
جامعه شناسی دکتر جمالو

 نظر دهید »

فزوده شدن «اختلال بازی» به فهرست بیماری‌های سلامت روان

29 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

افزوده شدن «اختلال بازی» به فهرست بیماری‌های سلامت روان

ایسنا نوشت: سازمان جهانی بهداشت (WHO)، اختلال بازی را به فهرست بیماری‌های سلامت روان افزود.

 قرار است در نسخه جدید طبقه بندی بین‌المللی بیماری‌ها (ICD) که فهرست استاندارد سازمان جهانی بهداشت از بیماری‌ها و مشکلات پزشکی و مورد استفاده کشورهای سراسر جهان است، اختلال بازی به عنوان یک اختلال سلامت روان گنجانده شود.

افزوده شدن اختلال بازی به فهرست بیماری‌های سلامت روان به متخصصان کمک می‌کند تا تعیین کنند بازی‌های ویدئویی در چه مرحله‌ای مشکل زا می‌شوند.

هر چند تعریف رفتارهایی همچون بازی کردن به شکلی که در گروه بیماری‌های سلامت روان قرار بگیرد همچنان بحث انگیز است. برخی کارشناسان استدلال می‌کنند “رفتار بازی مشکل‌زا” اغلب نشانه چالش در سلامت روان است اما به خودی خود یک اختلال روانی به حساب نمی‌آید.

همچنین واژه بازی سطح گسترده‌ای از فعالیت‌ها را در بر می‌گیرد که جنبه انفرادی یا اجتماعی دارد. به طور مثال می‌توان به انجام بازی پازل در گوشی همراه یا انجام بازی دسته جمعی اشاره کرد.

هر چند تعریف سازمان جهانی بهداشت از اختلال بازی به این معنی نیست که هر نوع بازی اعتیاد آور است یا انجام بی رویه آن به بروز اختلال منجر می‌شود.

به گزارش ساینس الرت، طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت، انجام بازی‌های ویدئویی تنها زمانی بیماری سلامت روان در نظر گرفته می‌شود که این رفتار به اندازه کافی شدید باشد که به اختلال حائز اهمیتی در رفتارهای شخصی، خانوادگی، اجتماعی، تحصیلی و کاری منجر شود. در واقع به روابط شخصی آسیب زده یا در عملکرد تحصیلی یا کاری فرد اختلال ایجاد کند.

 

 نظر دهید »

کارگردان «سر دلبران» تاکید کرد: «ما فیلمسازان کمتر پشت در مسجد رفته ایم

29 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

نویسنده سریال «سر دلبران» در نشست خبری این مجموعه مطرح کرد که ما روحانی‌ای را در این سریال می‌بینیم که گویی در جامعه کمرنگ شده است.
 

لطیفی در ابتدای نشست در سخنان کوتاهی بیان کرد:  «وقتی پیشنهاد این کار به من ارایه شد به سرعت پذیرفتم‌ زیرا در کشور من به گونه ای شده که وقتی از قشر روحانی حرف می زنیم وجه سیاسی در ذهن می آید و درباره وجه اجتماعی کمتر حرف زده می شود.»

کارگردان «سر دلبران» تاکید کرد: «ما فیلمسازان کمتر پشت در مسجد رفته ایم و این فضا را به تصویر کشیده ایم ولی فکر می کنم با آنچه در این سریال نمایش داده شد تا حدودی به خواسته خود رسیده ام. روحانی این سریال پیش‌نماز یک مسجد با روحیات خود است و امیدوارم این ویژگی های اجتماعی در قصه دیده شده باشد.»

وی درباره پرخاشگری های برزو ارجمند به عنوان نقش روحانی سریال اظهار کرد: «این روحانی همیشه عصبی نیست. در جامعه روحانیون برای این لباس ارزش قایل هستند و به این دلیل اگر فریادی دارند جای دیگر آن را برمی آورند و نمی گذارند کسی بشنود. البته بخشی از این پرخاشگری به شکل شوخی بود و بخشی هم جاهایی بود که او باید عصبانی می شد.»

این کارگردان همچنین درباره عروسی در مسجد اظهار کرد: «وقتی خواستیم عروسی را در مسجد بگیریم چالش داشتیم. مثل این چالش که رمضان ماه جشن است و ما باید دوران شادی را بگذرانیم. عروسی در مسجد سنتی است که باید احیا شود.»

 برزو ارجمند دیگر بازیگر سریال درباره پرخاشگری هایی که نقشش داشت، اظهار کرد: «من خیلی خوشحال هستم که دهمین کارم را با لطیفی انجام دادم و در این زمینه رکورد دارم. زمانیکه ما در مشهد تحصیل می کردیم اتوبوس ها همیشه مقصدشان حرم امام رضا(ع) بود و ما از مدرسه و از هرجا در می رفتیم به حرم می رسیدم. من آنجا با دوستان روحانی رفاقت پیدا کردم و دیدم آنها هم مثل بقیه آدم ها هستند. آیا توقع دارید یک نفر پول نزول کند و روحانی فقط بگوید چه کار بدی انجام دادی و عصبانی و ناراحت نشود. در نیروی انتظامی هم این اتفاق می افتد و آنها هم عصبانی می شوند.»

 

وی ادامه داد: «من از آنچه بازی کردم راضی هستم چراکه من انسان مطلقا خوب را بازی نکردم. سید سلیم پیشه اش روحانیت است و اگر هر کاری می کند شغلش است و در منزل مثل دیگران است و ممکن است عصبانی شود.»

این بازیگر یادآور شد: «هرآنچه نمایش داده شد از فیلتر فردی مثل لطیفی رد شده است‌. ما برای هر سکانس زیاد تمرین می کردیم و در نهایت آقای لطیفی نظر می داد. لطیفی فردی است که اسلام را می شناسد و کارنامه او اینها را نشان می دهد و آنچه در این سریال تصویر شده است از فیلتر چنین فردی عبور کرده است.»

لطیفی در بخشی از این نشست درباره ایده های فیلمنامه که پرداختی ضعیف داشتند، عنوان کرد: «من همیشه در ذهنم یک روحانی وجود دارد و او مرحوم حجت الاسلام چیذری است که در محله چیذر زندگی می کرد و یک معمار بود که در طول عمرش ریالی پول از منبرهایش نگرفت این روحانی برای من همیشه قابل احترام بود و بخشی از شخصیت مورد نظرم در سریال را از او گرفته ام.»

 

وی درباره فیلمنامه «سر دلبران» ادامه داد: «من اگر بخواهم خود را به چالش بکشم باید بگویم اتفاقاتی در این سریال و در فیلمنامه مدنظرمان بود که فکر می کنم به صورت «کاشت» اتفاق افتاد ولی شکل نگرفتن این اتفاقات از جایی لطمه می خورد که به حس خود بیننده مربوط می شود.»

این کارگردان سینما و تلویزیون برخی انتقادها به سریال را به دلیل سوژه آن دانست و بیان کرد: «قشر روحانیت در کشور ما اولین قشری است که مورد نقد قرار می گیرد و نسبت به آن موضع می گیرند. این سریال فقط حرف هایش را زده و نه بر تایید و نه رد کسی دیگر است.»

در ادامه محمدرضا شفیعی تهیه کننده درباره فضای سریال و اینکه زندگی مردم و ارتباطات با زمان کنونی تطابق ندارد، اظهار کرد: «لازم نیست در سریال ها همه چیز براساس وقایع و سبک زندگی روز باشد. مسجد جایگاهی را ۳۰ سال قبل در کشور داشت که الان ندارد. این سریال تذکری بود تا بگوییم جایگاه مسجد در گذشته این چنین بوده است که روحانی و معتمدان محله آسیب ها و مسایل را حل می کردند. می شد تاریخ این سریال را در دهه ۷۰ انتخاب کنیم اما خواستیم زمان حاضر را انتخاب کنیم تا تذکری برای مخاطب باشد.»

حسین حسنی نویسنده سریال نیز در ادامه درباره اینکه سریال چه مخاطبی را هدف قرار داده است، گفت: «مخاطب این سریال هم روحانیون هستند و هم مردم.»

 به گفته وی، ما روحانی ای را در این سریال می بینیم که گویی در جامعه کمرنگ شده است.

وی درباره ضعف فیلمنامه نیز عنوان کرد: «نظر من این نیست که فیلمنامه ضعیف است اما فکر می کنم قصه می توانست با طمانینه بیشتری پیش رود حتی خاطرم است وقتی آقای لطیفی این فیلمنامه را خواند، بیان کرد که کار قابلیت ۵۰ قسمت شدن را دارد.»

در ادامه خشایار موحدیان تدوینگر سریال نیز تصریح کرد: «افرادی که اینجا هستند هیچ گاه نمی خواهند کار ضعیف بسازند اما ممکن است کاری بهتر باشد یا پایین تر باشد. ما سعی خود را انجام دادیم و امیدواریم مردم هم کار را پسندیده باشند.»

لطیفی نیز با اشاره به بازخوردهایی که از مردم گرفته است، عنوان کرد: «من با مردم ارتباط دارم و بازخوردهایی داشتم خیلی متوسط بود و عده ای کار را دوست داشتند و عده ای هم اظهار بی میلی می کردند. من می پذیرم که در نقاطی ریتم سریال می افتد اما بشر جایزالخطاست. من برای بعضی از آثار با دل خودم می روم اما شاید دیگر دلی سراغ کاری نروم زیرا ممکن است عده ای آنها را دوست نداشته باشند.»

حذف مباحثی درباره سودهای بانکی

وی افزود: «ما در این سریال به مسایلی مثل نزول و سودهای بانکی هم پرداختیم اما در این نشست از این مباحث حرفی نشد. ما در سریال حرف هایی از سودهای بانکی بیان کردیم که حذف شد.»

کارگردان «سر دلبران» با اشاره به سودهایی که بانک ها بابت وام دریافت می کنند، گفت: «من با بانک های کشور مشکل دارم و وام نمی گیرم چون این پول ایراد دارد؛ این نظر من به عنوان یک مسلمان است که سیستم بانکی ایراد دارد. من قبل از انقلاب نزول خواری می شناختم که ۱۰ درصد می گرفت اما امروز باید ۱۸ درصد سود بدهید. ما فقط اسامی را عوض کرده ایم ولی پول کشور دچار مشکل شده است.»

وی اضافه کرد: «من سریالی مثل «کت جادویی» را ساختم و از همان ابتدا درباره این دغدغه ها حرف داشتم. اینها درد من است و می گویم کشورم دارد به خاطر پول نابود می شود.»

شفیعی نیز با اشاره به دیالوگی که از سریال حذف شد، گفت: «دیالوگی داشتیم که در آن گفته می شود «شما فرض کنید در بانک های ما انقلاب نشده است» و این دیالوگ از سریال حذف شد.»

حسنی نویسنده سریال نیز در این باره توضیح داد: «این دیالوگ را عینا حجت الاسلام جوادی آملی بیان کرده بود اما مشکل این است که وقتی ما (در سریال ها) این سخنان را بیان می کنیم، حذف می شود.»

لطیفی در بخش دیگر درباره «سر دلبران» که به دغدغه های مختلفی پرداخته است، اظهار کرد: «زمانیکه قرار بود این سریال را بسازیم به نویسنده گفتیم ما در زمین حریف بازی می کنیم و باید آماده باشیم چون خیلی نقد خواهیم شد.»

وی اضافه کرد: «بعضی مرا فیلمساز حکومتی می دانند اما چه کسی می داند که من چه فیلمنامه هایی را می خواستم کار کنم و نشده است.»

در بخش پایانی نشست برزو ارجمند تصریح کرد: «ما چرا از تجربیات نسل قبل استفاده نمی کنیم؟ این رویکرد باعث می شود که با سر به زمین بخوریم. سریال «سر دلبران» تجربه نهمین کار من در ماه رمضان است و فکر می کنم اگر ۷۰۰ نفر هم این سریال را دیده باشند و برایم دعا کرده باشند این انرژی وارد زندگی من می شود.»

لطیفی در پایان این نشست گفت: «من در این نشست نه ضعف کار را پذیرفتم و نه قوت کار را و از این حرف ها توشه ای برای کارهای بعدی خود می گیرم. با این حال من از آنها که نظر بد دادند ممنونم چون نشان می دهد باز هم سریال را دیده اند.»

 نظر دهید »

مملکت کلا شده است دکتر و ارشد

28 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه



از خیابان انقلاب که رد می‌شوی هر چار پنج متر یکی را می‌بینی پلاکارد دستش دارد و هرگونه سفارش علمی را در هر رشته‌ای برایت قبول می‌کند. از پایان نامه‌ی کارشناسی و ارشد و دکتری گرفته تا سطح سه و چهار حوزه‌ی علمیه. مقاله‌ی علمی پژوهشی، و آی‌اس‌آی (یعنی مجلات معتبر بین‌الملی) و هر کوفت و زهرماری که دانشجو برای دفاع مدرکش و استاد برای ارتقای شغلی و مالی‌اش نیاز به نوشتن دارد. یا تحلیل‌های آماری که منِ بدبخت با این هوش متوسطم در دوره کارشناسی ارشد از چند جا شکافت هسته‌ای برداشتم تا چند تحلیل ساده را یاد بگیرم، همه‌اش با یک شماره تلفن و یک شماره حساب در عرض چند روز تقدیم‌تان می‌شود.
خیابان که تمام می‌شود با خودم فکر می‌کنم بعضی گول‌ها هستند که از بس شیک و لطیفند، آدم هِی دوست دارد بخوردشان. نه تنها بخورد؛ بلکه، به پایش پول هم بدهد و بعد سرش را چند سانتی بالاتر بگیرد و پُز بدهد که آی مردم من از شما بیشتر گول خوردم، تو رو خدا بیایید من را ببینید. تازه قبلش هم یک سفره‌ی حضرت عباسی نذر آن می‌کند که توفیق گول خوردن نصیبش شود.

یکی ازین گول‌ها، گول تحصیلات عالیه‌ی دانشگاهی است که در این چند ده سال اخیر همه در تلاشند آن را هر طوری شده بخورند و یک‌وقت از قافله‌ی خورندگان عقب نمانند. اتفاقا گاهی بابت تشکر از این چیز خوردن، پول کلانی هم به بنگاه های عظیم اقتصادی که پشت سر این مکان‌های علمی قرار گرفته است می‌دهند.
باورتان نمی‌شود من سه بار گول خوردم ارشد گرفتم و یک بار دکتری. حالا هم در چهل سالگی با وجود چندبار عمل فتق و دیسک کمر و ناخنک چشم و آسیب اعصاب مچ دست و مفاصل زانو و سردردهای میگرنی و بی‌خوابیِ شبانه و هزار کوفت و زهرماری که با زیاد درس‌خواندن نصیبمان شد بازهم حاضرم گول بخورم. تنها نعمتی که نصیمبان نشد بواسیر بود که با اجازه الان که به گوش فلک رسید، منتظرم دست طبیعت توفیق آن را هم بدهد.

خب که چی؟ به پیر به پیغمبر اوس ممدِ مکانیک محله‌مان هیچ کدام از این‌ها را ندارد و درآمدش هم چندبرابر من است. وسط کار هم نیازی نیست مدام حواسش به این باشد یک موقع سوتی سیاسی و فلان و فلان بدهد که به هزار جا پاسخگو باشد.

آقا جان من، والدین عزیز، به پیر به پیغمبر دانشگاه خبری نیست. گاهی حتی خلاقیت کُش است. باور کنید یک مملکت این همه دانشجو نمی‌خواهد. باور کنید درآمد و عزت و احترام یک استادکار فنیِ خوب (چه هنرها و فنون زنانه و چه مردانه‌اش) از یک استاد دانشگاه بیشتر است. این چه مصیبتی است سرمان آمده که حتماً باید دانشگاه برویم تا بتوانیم چندرغاز از دولت گدایی کنیم. تو را به خدا استعدادهای بچه‌تان را کور نکنید، بگذارید دنبال استعدادش برود. دانشگاه هم تا لیسانس بس است. باور کنید در ینگه دنیای پیشرفته، ارشد و دکتری فقط مال نوابغ است یا مال آدم‌های خیلی پولدار. اصلا کسی به فکر این چیزها نیست. مردم دنبال کار یاد گرفتن هستند. شرکت‌ها هم وقتی کارشان با یک لیسانس راه می‌افتد دیگر مرض ندارند ارشد و دکتری استخدام کنند که ادعایشان گوش فلک را کر می‌کند و به وقت کار اندازه‌ی شاگرد اوس ممد هم جربزه ندارند.

مملکت کلا شده است دکتر و ارشد. والا من جرأت نمیکنم کسی را به اسم خودش صدا بزنم. به آبدارچی‌مان هم می‌گویم دکتر. حتی به خردسالان محله‌مان هم مهندس می‌گویم. نگویی، بهشان برمی‌خورد. آن‌وقت سر کلاس می‌روی، همین ارشدها و دکترها خیلی‌هاشان یک پاراگراف انگلیسی و عربی نمی‌توانند ترجمه کنند. حالا حرف زدن پیشکش!حتی پیشکش اساتید.

از ما گفتن بود!
ولی شما باز بروید گول‌تان را بخورید.

دکتر محسن زندی

 نظر دهید »

هشدارهای پلیس پایتخت در خصوص مراقبت از کودکان/ این نکات را خیلی جدی بگیرید!

28 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

هشدارهای پلیس پایتخت در خصوص مراقبت از کودکان/ این نکات را خیلی جدی بگیرید!

مرکز اطلاع رسانی پلیس پیشگیری تهران بزرگ اعلام کرد: کودکان خود را در مراکز خرید، تفریحی و خودرو تنها نگذارید و آنها را به حال خود رها نکنید.

به گزارش خبرآنلاین، مرکز اطلاع رسانی پلیس پیشگیری تهران بزرگ در رابطه با امنیت کودکان در اماکن عمومی گفت: با توجه به شروع فصل تابستان و تعطیلی مدارس و نیز حضور بیشتر کودکان در اماکن عمومی، بهتر است والدین در فعالیت های اجتماعی، فرزند خود را همراه در اجتماع حاضر کنند تا ضمن ارائه آموزش های لازم به کودکان، مهارت های خود مراقبتی را فرا بگیرند.

این مرکز از والدین می خواهد از فرستادن فرزندان خود برای خرید مایحتاج روزانه به صورت تنهایی خودداری و سعی کنند فرزندشان را همراه خودشان برای خرید به مراکز تجاری ببرند تا علاوه بر آموختن آداب خرید، مهارت های لازم را فرا گیرند و قدرت نه گفتن و اعتماد به نفس آنان تقویت گردد. همچنین از رها کردن آنان در مراکز خرید، محیط های ساختمانی و داخل خودرو، دوری کنند،همچنین در طول روز، زمانی را برای بازی کردن و تفریح کودکان اختصاص بدهند و همراه کودکانشان در محیط های ساختمانی و یا مراکز تفریحی بازی کنند.

چنانچه هنگام مراجعه به مراکز تجاری، نوزاد خود را در کالسکه قرار می دهند آن را در معابر رها نکند و در زمان مشاهده ویترین‌های مغازه و یا صحبت کردن با سایر افراد و متصدیان مغازه، نهایت مواظبت را داشته باشند و از آنان غافل نشوند؛ به خصوص زمانی که فرزندشان به طلا و جواهر آراسته است؛ زیرا سارقان طلاجات کودکان در کمین هستند.

این مرکز در پایان به شهروندان تاکید کرد: والدین نقاط خصوصی بدن کودکانشان را به آن ها آموزش دهند و تأکید کنند کسی حق لمس و نوازش آن را ندارد.

152932627918-6-18-143910n00101233-b.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 114
  • 115
  • 116
  • ...
  • 117
  • ...
  • 118
  • 119
  • 120
  • ...
  • 121
  • ...
  • 122
  • 123
  • 124
  • ...
  • 164
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 20
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 41
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس