14درصد از جمعیت بالای 18سال کشور، به صورت روزانه سیگار و قلیان مصرف میکنند.
چه میکنند این جماعت 18+
14درصد از جمعیت بالای 18سال کشور، به صورت روزانه سیگار و قلیان مصرف میکنند.
چه میکنند این جماعت 18+
14درصد از جمعیت بالای 18سال کشور، به صورت روزانه سیگار و قلیان مصرف میکنند.
خطیب موقت نماز جمعه تهران: مدیران مراقب سخنان خود باشند
در جبهه داخلی صابر و استوار باشیم| فتح قلوب مردم از فتح ممالک بالاتر است
محمدحسن ابوترابیفرد در اولین خطبه نمازجمعه خود گفت: مدیران کشور مراقب سخنان خود باشید. چرا سخنانی بگوییم که دارای محملهای مختلفی است.
حجت الاسلام محمدحسن ابوترابی فرد در خطبه اول نماز جمعه تهران اظهار داشت: امیدوارم آنچه را که تاکنون در دانشگاه و حوزه آموختهام بتوانم در خدمت نمازگزاران بگذارم و با هدایت الهی و یاری حق و با زبان دانشگاه و حوزه با شما سخن بگویم که زبان علم، برهان، استدلال و ادب است.
خطیب نمازجمعه تهران با اشاره به حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، گفت: این حرکت عظیم، تداوم رحمت و عنایت خدا به ملت بزرگوار ایران است. این رحمت خدا بود که در بیش از هزار شهر و پنج هزار روستا تجلی یافت. باید این نعمت گرانبها را با ایمان، تقوا و عمل صالح پاس بداریم.
وی پیام این راهپیمایی افتخارآفرین را تحکیم پیوند استوار امت با امام خویش خواند و گفت: این مهم در پرتو شناخت رهبر صالح و فهم درست رهنمود و پیام او و التزام عملی به رهنمودهای معظمله تحقق یافته است که این نعمت گرانبها رمز اقتدار ملت است.
اهم صحبت های او از این قرار است:
* پیام ۲۲ بهمن در واقع پیام تحکیم پیوند امت با امام، رهبری و مقتدای خویش است؛ کدام ملتی توانسته بدون رهبری صالح قلههای رفیع قدرت را فتح کند و کدام ملتی بدون شناخت و اطاعت از رهبری صالح به چنین وحدت و انسجامی دست یافته است؟ کدام ملت بدون فرماندهی مقتدر به جبهه واحد متحد در برابر همه دنیای استکبار تبدیل شده است.
* پیام سوم راهپیمایی عظیم مردم برای مسئولین و مدیران ارشد و میانی کشور است. چرا مردم در صف مقدم قرار دارند؟ چرا مردم در فهم وظیفه و انجام شایسته آن گوی سبقت را از مسئولین یا جمع قابل توجهی از آنها ربودهاند؟ پاسخ این است که ملت در سایه اطاعت از رهبری به این پیروزی دست یافته و اگر مسئولین میخواهند در این مسیر قلههای موفقیت را فتح کنند باید نقشه راه ارائه شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی را نقشه راه خود قرار دهند.
* در مقام عمل زاویه جدی در مجلس و دولت با سیاستهای کلی ابلاغی از سوی رهبری مشاهده میشود که به اختلاف نظرهای سیاسی و حزبی هم بر نمیگردد؛ این ویژگی تمام نهادها و قوا در فراز و نشیبهای مدیران کشور است.
* سکاندار انقلاب برای خلق قدرت سیاسی،فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و دفاعی برای ملت چشمانداز ۲۰ساله را تدوین کردند، سیاستهای کلی با نگاه به دستیابی به چشمانداز تدوین میشود و آینده را میبیند و این اقتضاهایی دارد اما در تدوین لایحه بودجه ۹۷ نگاه به سال ۹۷ است. در مجلس هم با نگاه به سال ۹۷ بودجه را تصویب میکنند و این نگاه کوتاه مدت و روزمره روز به روز بر مشکلات کشور خواهد افزود.
* مطالبه ملت فهم سیاستهای کلی ابلاغی رهبری معظم و برنامهریزی برای تبدیل آن به قانون است و ملت آماده است برای رسیدن به هدف با مشکلات دست و پنجه نرم کند. ملتی که تا امروز ایستاده تا ایران را در قله اقتدار ببیند در صورت اجرای درست سیاستهای ابلاغی آماده است تا مشکلات را برای رسیدن به قدرت در فردا تحمل کند.
* حیات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و در همه عرصه ها در سایه فهم صحیح از دین بدست می آید.
* انسان زانو زده در مدرسه قرآن یک قدم بدون دانش بر نمی دارد و دولت محترم، مدیران دلسوز، مسئولین ارشد دستگاهای قضایی و همکارانم در مجلس اگر این پیام قرآنی را شنیده باشند؛ مشکلات به سرعت حل خواهد شد.
*امروز اقتدار ما دستاورد وحدت ماست اما باید بر صفوف امت اسلام بیفزاییم و وحدت کلمه را استحکام ببخشیم و درکنار هم پشت سر رهبر معظم انقلاب حرکت کنیم.
* سیاست ها باید سیاست های دانش بنیاد باشد؛ این سیاست ها باید بر اساس دانش و علم و بر اساس چالش های جامعه باشد و باید دانش و علم مسیر حرکت خانواده و جامعه را تدوین کند. هرگام و هر سخن بدون پشتوانه علمی و کارشناسی یک گناه بزرگ است.
* اگر مسئولیتی به فردی که شایستگی ایمانی و رفتاری آن را ندارد سپرده شود خیانت به دین است.
* مدیران کشور مراقب سخنان خود باشند. چرا سخنانی بگوییم که دارای محمل های مختلفی است تا این سخنان را نقد کنند و بعد به نقد آنان اعتراض کنیم و بگوییم این منظور ما نبود. از یک مقام مسئول انتظار می رود سخنانش محکم، مستدل، متقن و مبتی بر اصول باشد تا دلها را نزدیک کند. قول باید سدید و لین باشد تا دلها قبول کنند.
* باید در جبهه داخلی صابر و استوار باشیم و در برابر دشمن مقاوم و ایستاده باشیم و این ویژگی جامعه اسلامی است.
* اسلام تنها دینی است که اساس آیین خود را بر اساس اجتماع قرار داده است. اسلام مردم را از هرگونه پراکندگی بدور داشته است، جامعه مورد توجه آموزه های دینی است و یکی از اساسی ترین ویژگی ها و ارکان یک جامعه اسلامی وحدت است و امروز اقتدار ما دستاورد وحدت ماست.
*در آیات قرآن به گوهر وحدت تاکید شده است. قطعا تاریخ ایران این اندازه از وحدت را تجربه نکرده است. این دستاورد انقلاب اسلامی است. باید به صفوف انقلاب بیافزاییم و وحدت کلمه را بهتر کنیم و در چارچوب اصول در کنار هم در یک صف واحد در خدمت آرمانهای انقلاب و رهبر کار کنیم. باید جبهه اسلامی در درون منسجم و در برابر دشمن مقتدر یکپارچه باشد.
*پیامبر اکرم در روایاتی میگوید امر مدارا با مردم امر مهمی است؛ فتح قلوب مردم از فتح ممالک بالاتر است. فتوحات اسلامی در اثر فتح قلوب است. باید به عدالت اجتماعی و مساوات در جامعه اسلامی پرهیز از مداهنه و سازشکاری توجه شود. روی خوش نشان دادن در جایی که نباید اینطور باشد اشتباه است. مبادا مدارا به کوتاه آمدن در حق منجر و نتیجتا جامعه گرفتار سازش شود. این از اصول کلیدی است
یادداشت معنادار «خط حزبالله» درباره احمدینژاد
هفتهنامه خط حزبالله همزمان با تکرار رفتارهای ساختارشکنانه رئیس جمهور سابق کشور، در یادداشتی به بررسی رفتار انقلابینماها در آن زمان و جریان مشابه در سالهای اخیر کرد.
هفتهنامه خط حزبالله نشریه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، در یادداشتی تبیینی با برشمردن سه جریان اصلی جامعه مدینه در زمان حیات پیامبر(ص) با استفاده از بیانات رهبر معظم انقلاب، جریان انقلابینماها در صدر اسلام و در دوران حاضر را بررسی کرده است.
انتشار این یادداشت همزمان با رفتارهای ساختارشکنانه محمود احمدی نژاد با سواستفاده از شعارهای انقلابی و عدالتخواهانه، معنادار است.
متن کامل این این یادداشت به این شرح است:
انقلابینماها بهدنبال چه هستند؟
حکومت پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم در مدینه، فصل دوم رسالت ایشان بود. پیشتر پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم در مرحلهی سیزده سالهی مکه، شالودههای اولیهی نظام اسلامی را پیریزی کرده بود، و حالا در ده سال مدینه، وقت نظامسازی و جامعهسازی بود. برای همین، دشمنی با پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم در این مرحله، هم بیشتر و هم پیچیدهتر شده بود. از یکسو، دشمنان بیرونی چون کفار مکه یا یهودیان مدینه، جنگهایی را بر پیامبر تحمیل میکردند، و از سویی دیگر، دشمنان درون جامعهی اسلامی، در بزنگاههای حساس و سرنوشتساز، موجب تحمیل هزینههای زیادی به حکومت نوپای پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم میشدند. از این حیث، میتوان افراد موجود در جامعهی پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم را به سه دسته تقسیم کرد.
دسته اول، اصحاب راستین: این دسته از افراد کسانی بودند که تا آخرین لحظه و قطرهی خون، از پیامبر و دین اسلام دفاع کردند، آنها همانهایی بودند که قرآن در وصفشان چنین میفرماید: «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ و َمِنهُم مَن ینتَظِرُ و َما بَدَّلوا تَبدیلًا». امیرالمؤمنین علیهالسلام، عمار و سلمان، نمونههایی از این افرادند.
دسته دوم، ضعیفالایمانها: افرادی که اگرچه ایمان آورده و به پیامبر گرویده بودند، اما از آنجا که ضعف در ایمان داشتند، در حوادث و شداید، ممکن بود پایشان بلرزد و از راه به درشوند. اینها همان کسانی بودند که در ماجرای جنگ احد که پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم، دستور مراقبت از تنگه را به آنها داده بود، به هوای جمعآوری غنائم، مأموریت خود را رها کرده و سرنوشت جنگ را تغییر دادند. «مسلمانها اول پیروز شدند، بعد یک عدهای مأموریتها را فراموش کردند، تنگه را رها کردند، رفتند سراغ غنیمت جمعکردن؛ دشمن هم توانست نیروهای اسلام را دور بزند، بیفتد به جانشان، تعدادی از آنها را بکشد، آنها را منهزم کند.»(1389/04/23) روش پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم، با این گروه، روش “تربیت و تزکیه و تعلیم” بود.
دسته سوم، انقلابینماها: کسانی که “ظاهرا” ایمان آورده و ادعای اسلام میکردند، اما رفتار آنها، دقیقا برخلاف ادعای آنان بود. اینان کسانی بودند که با کارهای خود مانند انتشار شایعه، دروغ یا سیاهنمایی از وضع موجود، موجب تضعیف نظام اسلامی و ایجاد تشویش در گروه دوم میشدند. مثلا در ابتدای جنگ احد، پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم مانند همیشه از اصحاب خواستند که نظر خود را دربارهی چگونگی جنگ بیان کنند. عدهای معتقد به جنگ در درون مدینه و عدهای موافق جنگ در خارج از مدینه بودند. بالاخره تصمیم به جنگ در خارج از مدینه گرفته شد و پیامبر با سپاه هزار نفری خود، به سمت خارج از مدینه حرکت کرد تا در مقابل سپاهی چند برابری قرار گیرد. اما در میانهی راه، انقلابینماها به بهانهی آنکه پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم حرف آنان را گوش نکرده و در درون مدینه نجنگیده است، ساز مخالفت با پیامبر زده و 300 نفر از او جدا شدند.
انقلابینماها در جریان جنگ احزاب هم چنین کردند. «در جنگ احزاب، همهی قبائل مشرک مکه و غیر مکه و ثقیف و غیره آمدند متحد شدند؛ ده هزار نفر نیروی رزمنده فراهم کردند؛ یهودیهایی هم که همسایهی پیغمبر بودند و امانیافتهی پیغمبر بودند، خیانت کردند؛ اینها هم با آنها همکاری کردند… یک جنگ احزاب درست کردند؛ جنگ احزابی که دلها را خیلی ترساند.»(1391/07/19)
آن هنگام که پیامبر بشارت پیروزی مسلمانان بر ابرقدرتهای آن روز دنیا (روم و ایران و یمن) را داد، این افراد با تمسخر یا ایجاد ابهام در سخنان او، این حرفها را کذب و نادرست خواندند.
آنها سپس با ایجاد تشویش و اضطراب در جامعهی اسلامی (مثلا اینکه میگفتند راهی که پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم انتخاب کرده اشتباه است و این جنگی است که در آن، شکست حتمی است) سعی کردند افراد را از گرداگرد پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم جدا کرده و آنها را از جنگیدن منصرف کنند. قرآن دربارهی این افراد میفرماید: «قَدْ یعْلَمُ ٱللَّهُ ٱلْمُعَوِّقِینَ مِنکُمْ وَٱلْقَائِلِینَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَینَا وَلَا یأْتُونَ ٱلْبَأْسَ إِلَّا قَلِیلًا» : «خداوند کسانی را بهخوبی میشناسد که مردم را از جنگ باز میداشتند، و کسانی را که به برادران خود میگفتند بهسوی ما بیائید و خود را از معرکه بیرون بکشید، و جز مقدار کمى -آنهم از روى اکراه و یا ریا- به سراغ جنگ نمىروند.»
پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم البته با این جریان، تا آنجا که میشد مماشات کرده و مانند سایر افراد با آنها رفتار میکرد و حتی سهم آنان از بیتالمال را نیز پرداخت میکرد، اما آنگاهکه این افراد تبدیل به یک “جریان سازمانیافتهی معاند” شدند، پیامبر نیز بهشدت با آنها برخورد کرد.
انقلاب اسلامی، و مواجهه با این دسته از افراد
14 قرن بعد از انقلاب نبوی، انقلاب اسلامی ایران نیز در مرحلهی دولتسازی و جامعهسازی، با همین سه دسته از افراد مواجه است:
“اصحاب راستین انقلاب اسلامی"، که با باور تام و تمام به خط انقلاب، در همهی شرایط، در کنار “رهبران انقلاب اسلامی” قرار گرفتند و با کار و تلاش شبانهروزی، کار انقلاب را به پیش بردند؛
“ضعیفالایمانهایی” که به دلیل هوای نفس، دنیاطلبی یا ترس از دشمن، در رخدادها و حوادث تاریخی، پایشان لرزید و یا دست از انقلابیگری برداشته و تبدیل به یک انسان خنثی شدند، یا حتی به سمت دشمن، میل پیدا کردند؛
و “انقلابینماییهایی” که شعار انقلاب داده و میدهند و عکس آن عمل میکنند. «کسی خیال نکند که مسألهی نفاق مربوط به صدر اسلام یا مربوط به اوج انقلاب بود، نه، همهی ما، من و شما در معرض این امتحان در تمام حالات هستیم، یک حقیقتی مطرح میشود که این حقیقت ممکن است با گوشهای از احساسات و دریافتهای ما ناسازگار باشد: یا با خودپرستی ما، یا با ادعاهای درونی ما، یا با علمی که برای خودمان قائلیم، یا برای سابقهای که برای خودمان میشناسیم، مثلاً باسابقهی مبارزه، یا با توقعی که نسبت به شخصیت خودمان داریم، این ناسازگار است، در مقابل این حقیقت چهکار خواهیم کرد؟ هم میتوان پا گذاشت روی این احساس غلط و درک باطل و تسلیم شد و حرکت کرد و در راه این حقیقت رفت، و هم میتوان تسلیم نشد، بلکه تسلیم آن احساسات غلط درونی شد، که اگر این کار انجام گرفت آنوقت: «فزاد هم الله مرضا» دائم این حالت دومی یعنی نفرت و جدائی، ایجاد میشود و کار را بهجاهای بسیار دشوار خواهد رساند.»(1370/08/29)
انقلابینماها سعی میکنند با ایجاد شایعه، شبهه، سیاهنمایی و لجنپراکنی، در دل مردم و جامعه، “ناامیدی” به وجود آورده و نسبت به راهی که انتخاب کردهاند، تشویش ایجاد کنند. این جریان را باید شناخت و نسبت به حربههای آنان آگاه بود. هرچند که «مردم قبول نمیکنند این را. حالا ممکن است کسی خیال کند که در مردم تأثیر میگذارد؛ نه، مردم آگاهند، میفهمند، نمیپذیرند این حالت را.»(1396/10/06)
انتقاد مرضیه برومند از مسیح علینژاد: دارن یه چیزی رو تبلیغ میکنن که ابدا راه گشا نخواهد بود..
یادت باشد
فضای مجازی شاید مجازی باشد
اما…
هر کلیکش در پرونده ی اعمال ؛
حقیقی ثبت می شود
مگذارفضای مجازی
فضای معنوی دلت را خراب کند.