مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

چرا به خشونت‌های زبانی بی‌تفاوتیم؟ (4)

08 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

چرا به خشونت‌های زبانی بی‌تفاوتیم؟ (4)

«تاکنون تحقیقاتی با محور «زبانشناسی جنسیت» در زبان فارسی کمتر انجام شده و بیشتر به کاربردهای زبانی مختلف برای جنس و جنسیت‌ تمرکز شده و کار منسجمی در این باره انجام نشده و یا مورد توجه قرار نگرفته است.» این‌ها را پردیس عامری می‌گوید و اضافه می‌کند: «مطابق دیدگاه پست مدرن، از طریق معکوس کردن پیش فرض های بنیادین، می‌توان فضا را برای پیش فرض‌هایی که قبلاً مورد توجه قرار نگرفته‌اند، آماده کرد.

پس شالوده شکنی در حقیقت، شیوه غلبه بر تحکم تاریخمند یک ایده و تفکر است که اینجا می‌توان به تسلط مردسالارانه نهان و آشکار در زبان اشاره کرد. اگر نگران تبعیض‌های اجتماعی و جنسیتی هستیم، لازم است به گفتمان عمومی دقت کنیم و موضوعات بحث انگیز و پیچیده‌ را از منظرهای گوناگون موشکافی و واکاوی کنیم تا در نهایت افراد نسبت به پیش فرض‌های خود که بصورت خواسته و ناخواسته، تحت تسلط فرهنگ مردسالارانه و ترویج «دیگربودگی» و فرودست انگاری جنسی است، مردد شوند. از آنجا که در شالوده‌شکنی زبانی، افراد مشاهده‌گر اندیشه خود هستند، بنابراین امکان ایجاد تحول در یک ایده و اندیشه و بسط و گسترش این تحول به جامعه، ایجاد می‌شود.»

کرمی هم با تأکید بر اینکه در همه دنیا فضای زردی که رسانه‌های رسمی و غیررسمی تولید می‌کنند مشکلات زبانی را ترویج می‌کنند، می‌گوید: «این رسانه‌ها می‌کوشند فضا را مردانه و زنانه کنند و از خانم‌ها خنده بگیرند اما اینکه چرا این بحث از سطح نخبگان به سطح توده‌ها نمی‌آید جای سؤال است. به عنوان مثال بخش مهمی از سینمای پرفروش ما ازهمین خشونتهای جنسی و کلامی استفاده می‌کند، به اصطلاح کارگردان‌ها، سناریونویس‌ها و طنزپردازها که انتظار داریم از طبقه نخبه جامعه باشند هم برای جذب مخاطب ازکلیشه‌های جنسی و جنسیتی استفاده می‌کنند.

یعنی من استاد دانشگاه و کارگردان، ممکن است در کلاس درس و حوزه کاری خودم این حرفها را بزنم اما در فضای فرهنگی آنها را بازتولید می‌کنم. این به این معنا است که هنوز نخبگان ما به این رهایی بخشی اعتقاد ندارند. چون من استاد دانشگاه وقتی یک طنز جنسیت‌زده می‌بینم باید به آن واکنش نشان دهم، بیانیه بدهم، نقدش کنم، برایش کمپین تشکیل دهم تا این بحثها و نقدها از سطح دانشگاه به جامعه هم برسد.»

حتماً شنیده‌اید که بعضی از آقایان روز زن، برای دوست و همکارشان کادو می‌گیرند؛ لابد تا مدت‌ها می‌شود به این شوخی خندید و دهان به دهان از این دورهمی به آن دورهمی تعریف کرد. حتماً شنیده‌اید که رفتار خیلی از راننده‌ها نسبت به یک راننده زن فرق دارد تا یک راننده هم جنس؛ به راننده مرد می‌شود راه داد، اگر اشتباهی کرد می‌شود ندید اما در مورد راننده زن قضیه فرق می‌کند.

باید حالش را گرفت، باید آخرین متلکی را که همین دیروز یاد گرفته‌ای توی صورتش داد بزنی و تکرار کنی. طوری که همه راننده‌های دور و بر بخندند؛ «برو بشین پشت ماشین لباسشویی» دیگر تکراری شده و باحال نیست. آدم باید به روز باشد. جوک باید دست اول باشد، باید خنده‌دار باشد، باید بشود از یک برنامه میلیونی تکرارش کرد؛ طوری که زنان هم غش غش بخندند.

 نظر دهید »

قصدمان فقط شوخی است!(3)

08 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

قصدمان فقط شوخی است!(3)

وقتی در فضای مجازی به این شوخی‌ها انتقاد می‌شود و از این افراد خواسته می‌شود با مسائل مهم شوخی نکنند یا از کلمات جنسیت‌زده استفاده نکنند، آنها در پاسخ می‌گویند که حق دارند با همه چیز شوخی کنند. کرمی در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان با این مسائل بویژه موضوعاتی که مورد نفرت عمومی است، شوخی کرد، می‌گوید: «اساس طنز برای به چالش کشیدن قدرت است و از این منظر می‌توان با هر چیزی شوخی کرد. مهم این است که هدف ما انسانی باشد.

شوخی که هدفش نقد، انتقاد و اصلاح‌طلبی نیست، اساساً شوخی نیست و در هیچ چارچوب معرفتی پذیرفته شده‌ای نیست. شوخی که بازتولید روابط قدرت باشد، هیچ مشروعیتی ندارد. این فضای «شوخی برای شوخی» در فضای طنز فعلی جامعه ما معنایی ندارد و بیشتر شبیه هجو است.»

وی از این خشونت‌ها با عنوان خشونت‌های نمادین، خشونت های احساسی وعاطفی و خشونت خاموش نام می‌برد: «درخشونت های شخصی، معمولاً رفتار تحقیرآمیز وجود دارد و اکثر آدم ها به این خشونت‌ها واکنش نشان می‌دهند، چون سویه شخصی مشخص دارند اما در خشونت‌های کلامی چون سویه شخصی وجود ندارد، معمولاً آدم‌ها نسبت به آن ناراحت نمی‌شوند و واکنش مستقیم نشان نمی‌دهند، اما معنایش این نیست که افراد جامعه را تهدید نمی‌کند. به این معنا خشونت‌های خاموش با پنبه سر می‌برند.»

 نظر دهید »

ژرف‌تر شدن خشونت‌های کلامی در جامعه(2)

08 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

ژرف‌تر شدن خشونت‌های کلامی در جامعه (2)

«شوخی‌های جنسیتی و طنزهای موجود جنسی معمولاً «مرد محورند »و در واقع به خاطر سلطه مردسالاری و سلطه مردمحوری در فرهنگ ما رسوخ کرده‌اند. زنان و دختران ما که ناخودآگاه فهمیده‌اند ارزش مسلط جامعه چیست، می‌خواهند با این ارزش های مسلط همنوایی کنند و بگویند از قدرت مسلط جامعه دور نیستند.» این‌ها گفته‌های محمد تقی کرمی، دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه در گفت‌و‌گو با ماست. او معتقد است خیلی از زنان و دختران برای عقب نیفتادن از فرهنگ مسلط جامعه، با شوخی‌های رکیک جنسیتی همراه می‌شوند و همنوایی می‌کنند.

او در ادامه می‌گوید: «این دختران گاهی با خود می‌گویند اگر مردی می‌تواند با شوخی‌های جنسی، دوستانش را به چالش بکشاند، من هم می‌توانم همین کار را بکنم و برای همین در شبکه‌های مجازی شاهد موجی از این گونه شوخی‌های جنسی و جنسیتی از سوی زنان هستیم.

جریان آکادمیک هم هرچند در بعد نظری، مردسالاری را به چالش می‌کشد اما در عینیت و در فرهنگ توده این کار را نمی‌کند و تحت تأثیر هژمونی فرهنگ امریکایی که بر فضای مجازی مسلط شده راه دیگری می‌رود. اگر دقیق تر نگاه کنید، خشونت های کلامی این گونه عمیق‌ترو پیچیده‌تر شده است. یعنی هر چقدر گفتمان‌های انتقادی قوی‌ترعمل می‌کنند، خشونت ها و الگوهای آن هم به ساختارهای ژرف‌تررفته و پیچیده‌ترمی‌شوند.»

او برای حرف هایش مثال هم می‌آورد: «به عنوان مثال برنامه دورهمی که همین چند وقت پیش از تلویزیون پخش می‌شد تحت تأثیر همین خشونت های جنسی و جنسیتی بود. در این برنامه وقتی یک شوخی جنسیتی می‌شد، خانم‌ها بیشتر و بلندتر از مردها می‌خندیدند که این مسأله در جامعه شناسی مخاطب، بسیار مهم است. چراکه خانم‌ها برای اینکه از این شوخی‌ها لذت می‌برند به آنها نمی‌خندند بلکه می‌خندند تا بگویند ما نکته این شوخی‌ها را گرفته‌ایم و از قافله عقب نیستیم. شوخی‌هایی که بارها در فیلم‌های سینمایی هم تکرار می‌شود؛ حتی گاهی موقع پخش این شوخی‌ها می‌توان اخم و خجالت را در چهره مردان دید اما صدای خنده بلند زنان در این میان همیشه جلب توجه می‌کند که نیاز به تحلیل و تأمل جدی دارد. معلوم نیست چه اتفاقی در ساختارهای زبانی و فرهنگی جامعه در حال شکل‌گیری است، اما نتیجه‌اش این رفتارهاست.»

 نظر دهید »

چرا زنان موافق شوخی‌های مردانه علیه خود هستند؟

08 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

چرا زنان موافق شوخی‌های مردانه علیه خود هستند؟(1)
همه باهم می‌زنند زیر خنده، زنها حتی بلندتر از مردها. مجری با صدای بلند می‌گوید: «خانم‌ها که فقط کارشون خریده…» و چند جمله بعد: «آخ آخ امان از این خانم‌ها که فقط غرمی‌زنن…» رو به میهمان بعدی برنامه: «آقا شغلش چیه؟ خانم هم که معلومه خانه‌دار و…» و چند لحظه بعد: «خانم‌ها که فقط غیبت می‌کنن…» و «خانم‌ها هم که ماشالله باید یک جمله رو 10 بار براشون بگی.» بازهم صدای خنده حضار و بازهم خانم‌ها بلندتر از آقایان.

فضای خنده و شوخی داغ است. در اینستاگرام، توئیترو تلگرام و همان‌ها که این روزها شبکه اجتماعی می‌نامیم‌شان. شوخی های جنسی و جنسیتی گوی سبقت را از بقیه شوخی‌ها ربوده. اصلاً به نظر می‌رسد خیلی‌ها در به در دنبال این گزاره‌ها هستند که بنشینند و بخوانند و تعریف کنند و غش غش بخندند. هرچه رکیک‌تر بامزه‌تر، هر چه وقیح‌تر باحال‌تر. گاهی دخترها پیشتازترند. چرا باید عقب بیفتند از گفتمان مسلط مردانه؟ چرا باید کم بیاورند وقتی می‌توانند با جسارت بیشتری شوخی جنسی و جنسیتی کنند و کلمات جنسیت‌زده به کار ببرند؟ گاهی جملات‌شان شوکه‌ات می‌کنند و از خودت می‌پرسی چرا؟ این همه رکیک بودن برای چه؟

بارها این جمله را شنیده‌ایم که خشونت فقط خشونت فیزیکی نیست، خشونت زبانی هم هست. پس چرا آنقدر دست کمش می‌گیریم؟ چرا این همه در طول روز از واژه‌های جنسیت‌زده استفاده می‌کنیم؟ در گفت‌و‌گوهای دورهمی، در سینما و تلویزیون، در خیابان و…آیا صدا و سیما شگرد بهتری برای جذب مخاطب در آستین ندارد؟

زبان امری اجتماعی است و نمی‌توان نسبت به تأثیرات مهم و بازتاب‌های مکرر آن در جامعه بی‌تفاوت ماند. آیا کلمات و جملات خشونت‌زده به بازتولید خشونت نمی‌انجامند؟ چرا خود زنان هم با وجود دانستن این‌ها باز هم با هر چیزی شوخی می‌کنند؛ با تجاوز، آزارجنسی، متلک و آزار کلامی و… چرا؟ چرا آنها به شوخی‌های جنسیتی بلندتر از مردها می‌خندند؟ آیا همه این‌ها به فضای پر خشونت دامن نمی‌زند؟ خشونت خاموش.

تقلید از زبان مردانه مرسوم، استفاده از شوخی‌های کوچه و بازاری در فضای مجازی نشانه چیست؟ آیا تقلید و استفاده از این واژه‌ها راهی برای برابری خواهی است یا عقب نماندن از قافله مردسالاری؟

عامری، پژوهشگر اجتماعی و نویسنده کتاب در گفت‌و‌گویی با ما در این باره می‌گوید: «تقلید از زبان مردانه، شامل شوخی‌ها، الفاظ، گاهی فحش‌های کوچه و خیابانی، حرکتی در راستای جنسیت‌زدایی و برابری نیست. چراکه ساختاری که از زبان موجود می‌شناسیم به طور کلی «مردساخته» است و هر مقابله به مثل و یا تقلیدی از این موارد، دویدن در زمین سلطه تاریخمند جنسیتی به شمار می‌آید، نه اقدامی رهایی بخش.»

عامری با تأکید بر اینکه این روزها خیلی از زنان از الفاظ جنسی بویژه در فضاهای مجازی استفاده می‌کنند، تأکید می‌کند: «بنابه نتایج پژوهش‌ها، تبعیض‌های حقیقی در جامعه و کلیشه‌های تبعیض‌آمیز جنسیتی در فرهنگ، زمانی رفع می‌شوند که مبانی فکری افراد جامعه تغییر کرده باشد. یکی از شیوه‌های تشخیص اصلاح یا جمود فکری جامعه نیز تحلیل زبانی است. از این رو یکی از وظایف و فعالیت‌های جدی فعالان زن، بویژه در دوره پست مدرن، تحلیل عملکرد زبان جنسیت‌گراست.

براساس پژوهش‌ها، موارد مختلف نمایش فرودستی زنان در زبان، مورد توجه قرار گرفته. واژه‌هایی که عامل به حاشیه رانده شدن زنان معرفی شده‌اند. مثل واژ‌ه های مردانه‌ای که برای مخاطب قرار دادن عموم به کار می‌روند تا واژگان جنسیتی شده و الفاظی که تمرکز بر جنس زن یا بخش‌هایی از بدن زنان با کاربرد نهانی تحقیر، تمسخر، کم ارزش‌انگاری و… دارند.»

به گفته او زبان جنسیت‌زده و مردساخته، نیازمند شالوده شکنی به صورت کاملاً علمی و نه برمبنای برداشت شخصی ماست و تنها با این شیوه، می‌توان از زبانی که کارکرد بازتولید تبعیض و خشونت جنسی- جنسیتی نداشته باشد، استفاده کرد، نه تقابل با روش‌های مردانه و یا همان زبان مردسالارانه و مردساخته.

 نظر دهید »

چگونه حرام‌ها حلال شد؟!

07 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

 

از یک قرن پیش، جامعه شبه‌جزیره عربستان و به تبع آن همه جغرافیای سلفی در یک حصار دینی بسته زندگی می‌کرد. داستان‌های زیادی درباره رنج افراد از فتوا‌های شیوخ وهابی تندرو روایت می‌شود. در یک مرحله‌ای در گذشته هنرها، فناوری‌های جدید، انتقاد از هیئت حاکمه و بسیاری دیگر از نظریه‌های علمی حرام بود. بعضی از این محرمات تاکنون حرام باقی مانده است.

دستگاه دینی عربستان چگونه مهار شد؟

 محرمات در عربستان سه نوع‌اند: اجتماعی، فناورانه و سیاسی. از دهه هشتاد قرن گذشته، حدت و شدت آن دسته از فتوا‌هایی که همه چیز‌های جدید را حرام اعلام می‌کرد، بیشتر شد. اما امروزه این فتوا‌ها بیش از تحریم به حلال‌سازی متمایل است. در آغاز دهه هشتاد، با ظهور “جریان بیداری” فتوا‌های تندرو رایج شد. میلیون‌ها جزوه سخنرانی و کتاب از این جریان به فروش رفت و این امر نشانه‌ای از وجود یک جریان عمومی بود که در این مسیر قرار داده شد.

از زمان تاسیس دولت اول سعودی در سال ۱۷۴۴ یک اتحاد بین دو شخصیت مهم آغاز شد: محمد بن سعود، بنیانگذار هیئت حاکمه و محمد بن عبدالوهاب، مؤسس مذهب وهابی. رابطه بین این دو شخصیت، مسیر تاریخی کشور عربستان را ترسیم کرد.

از همان آغاز، تمایل چموشی برای بستن تمام روزنه‌های جامعه وجود داشت. تا این جامعه از واقعیتی که در آن زندگی می‌کرد، جدا شود. جسدش در زمان حاضر و روحش در تاریخ سیر کند. تمام مسائل مهم زندگی معاصر حرام اعلام شد. تلویزیون، تلویزیون دارای دوربین، گردشگری، بیرون رفتن به قصد تفریح، نزدیک شدن به زن، رانندگی زنان، پخش ماهواره‌ای را حرام اعلام کردند. حتی (اهدای) گل سرخ هم حرام اعلام شد. زیرا این امر شبیه رفتار “کفار” بود. داستان و قصیده حرام شد، زیرا فاسد است، اینترنت حرام اعلام شد، زیرا به فساد منجر می‌شود.

این جنبه از مسائل با زندگی عامه مردم مرتبط بود. جنبه‌ای که بازتاب‌دهنده تصورات ساده‌ای است که از یک طرف دارای دیدگاه متعصبی درباره جهان و واقعیت است و از طرف دیگر واقعیت ویژه‌اش را به سادگی تجربه بسته و محدود بودن، محول می‌کرد. از این مرحله در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ عبور شد. پس از آن بود که دیگر فناوری حرام نبود و هنر‌ها مجال بروز یافتند. اما از دهه پیش، بازگشت تندروی دینی، همه مسائل را به حالت اول بازگرداند.

تندروی دینی که شیوخ وهابی آن را اعمال کردند، لاجرم به چند انفجار پی در پی منجر شد که از سال ۱۹۷۹ هنگام شورش جهیمان العتیبی علیه آل سعود، آغاز شد. این شورش فرصتی برای حرام کردن تظاهرات و تحمیل یک دیدگاه بشدت افراطگرایانه بر جامعه بود. این دیدگاه متکی بر یک قاعده فقهی بود که از آن برای محاصره زندگی مردم سوءاستفاده شد. بر اساس این قاعده “دفع مفاسد بر جلب منافع مقدم‌تر است.”

در مقایسه با آنچه که در چهار دهه گذشته اتفاق افتاد، جامعه شبه‌جزیره، به نوعی توازن دینی را تجربه می‌کرد. این سبک زندگی در مناطق جنوب، حجاز و شرق عربستان ادامه پیدا کرد. زیرا این مناطق به دلیل موقعیت جغرافیایی با دیگر کشور‌ها که غالبا مذاهب مختلفی دارند، تبادل اجتماعی داشتند.

ظهور العتیبی صرفا نتیجه یک تفکر دینی تندرو نبود بلکه بازتابی از رفتار سیاسی عربستان بود. چهار سال قبل از العتیبی، در سپتامبر ۱۹۶۵ شاهزاده خالد بن مساعد، ملک فیصل را در انتقام از کشته شدن برادرش، ترور کرد. برادر این شاهزاده در اعتراض به پخش فیلم و آهنگ از تلویزیون عربستان در حین حمله به ساختمان صداوسیما کشته شده بود.

راه حل دولت این بود که محدودیت‌هایی تحمیل کند که گویی منتظر توجیه آن‌ها بود. هیئت امر به معروف قدرت زیادی کسب کرد و هنگام اوقات نماز، مغازه‌ها را می‌بست و رفتار مردم را کنترل می‌کرد.


شاید عبارت “دین بدون فرهنگ” که اولیوییه روا، پژوهشگر فرانسوی در کتاب “جهل مقدس” آورده، بهترین توصیف ماهیت “جریان بیداری” باشد که در طول چهار دهه گذشته در عربستان سیطره ایدئولوژیک داشت. البته این توصیف، تحولات کنونی عربستان را به عنوان واکنش‌های طبیعی به آن جریانِ متفاوت با دستگاه رسمی دینی، تفسیر نمی‌کند. این تحولات، نشان‌دهنده انتقال از یک دوره خشونت‌زا به یک مرحله جدید است که جای گرفتن علنی در آغوش صهیونیسم را توجیه می‌کند.

آنچه که هم‌اکنون در عربستان اتفاق می‌افتد؛ فقط نتیجه انسداد نظری و تفسیر صوری از مفهوم بیداری نیست. بلکه یک ایجاب خارجی است. تفسیر صوری از مفهوم بیداری بوسیله نوشتجات شبیه به هم و افکار بی‌مایه مبلغان مذهبی شکل گرفت. آنچه که این امر را ثابت می‌کند، دگرگونی سریع مفتی‌ها است. به عنوان نمونه، عبدالعزیر آل الشیخ، مفتی عربستان، ظرف سه هفته از روی همان منبری - در مسجد امام ترکی - که مشارکت زنان در انتخابات شورای شهر را حرام اعلام کرده بود، مشارکت آن‌ها را حلال اعلام کرد. این امر به بسیاری از مردم نشان داد که دستگاه‌های دینی کاملا تابع کاخ پادشاهی است و این دستگاه برای خدمت به منافع و گرایش‌های سیاسی دربار عمل می‌کند. این مسئله باعث از بین رفتن اعتماد مردم و بویژه روشنفکران مستقل به روحانیون شد. آن‌ها معتقدند که تغییر فتوا‌ها ناشی از تغییر دیدگاه مفتی و رسیدن او به یک اجتهاد جدید نیست، بلکه این تغییر را ناشی از تغییر تفکر و گرایش سیاسی حاکم می‌بینند. مفتی نیز چاره‌ای جز همراه شدن با تغییرات جدید ندارد.

مرتبط نکردن این مسیر با یک مسیر دیگر که باعث بوجود آمدن القاعده و داعش شد، غیر ممکن است. این دو گروه بر اساس فتوا‌های تکفیری واپسگرایان، تندروی بی‌نظیری را نشان دادند. پیدایش القاعده با آغاز بازگشت به تندروی - پس مدتی آرامش در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ - همزمان شد. دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل برای اجرای برنامه‌های خونین، مخرب و دردناک از افغانستان گرفته تا عراق و سوریه، از این دو گروه استفاده کردند.


با روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز و پسرش محمد - پرنفوذترین مرد - تصمیم ریشه‌کن کردن میرات فتوا‌های تندروی “جریان بیداری” نه تنها با هدف سکولارسازی کشور بلکه اساسا برای پاسخ‌دهی به خواسته‌های آمریکایی در خصوص موضع در قبال قدس و حق فلسطینی‌ها به عنوان بخشی از آنچه “توافق قرن” نامیده می‌شود، گرفته شد؛ بنابراین طبیعی بود که فتوا‌ها زیر و رو شود. به طوری که ناگهان قدس به یک شهر غیرمهم برای مسلمانان و عرب‌ها تبدیل شد و فلسطین نیز صرفا مشکل خود فلسطینی‌ها شد. فتوا‌ها، بر حرام بودن قتل صهیونیست‌های یهودی تاکید کرد. نمونه این امر، فتوای شیخ وهابی علی الحلبی است. این فتوا‌ها به کاستن از اهمیت قدس و به حاشیه راندن مسئله فلسطین بوسیله سکوت کر کننده رسمی سیاسی و دینی منجر شد. سکوتی که نشکست جز با صدا‌های برخی از نویسندگان سعودی که فلسطینی‌ها را مورد هدف قرار می‌دادند.

منبع: وبگاه شبکه المیادین

ترجمه: وبگاه فرارو

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 139
  • 140
  • 141
  • ...
  • 142
  • ...
  • 143
  • 144
  • 145
  • ...
  • 146
  • ...
  • 147
  • 148
  • 149
  • ...
  • 165
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • سامیه بانو
  • فائزه ابوالقاسمی
  • نورجان

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 61
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 279
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس