مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

نوبخت: 6 آذر تعطیل رسمی است

30 آبان 1396 توسط مدیر النفیسه

سخنگوی دولت با اشاره به اینکه دولت برای تعطیلی روز ششم آذر به مجلس لایحه داد گفت: روز ششم آذر تعطیل رسمی است.

محمدباقر نوبخت در نشست خبری هفتگی خود در پاسخ به این سوال که چرا تعطیلی روز 6 آذر در تقویم نیامده است و موضع دولت نسبت به این تعطیلی چیست، تصریح کرد: دولت خودش این لایحه را به مجلس فرستاد و آن را هم ابلاغ کرد.

نوبخت: 6 آذر تعطیل رسمی است

وی همچنین افزود: این لایحه مخالفت‌هایی هم داشت اما موضع دولت نسبت به تعطیلی 6 آذر صریح وشفاف است ولی باید بپرسم که چرا در تقویم نیامده است.

براساس این گزارش، طبق بند ح از ماده 37 قانونی به نام قانون «احکام دائمی برنامه‌های توسعه کشور»، هشتم ربیع‌الاول به‌ مناسبت سالروز شهادت امام حسن‌ عسکری و آغاز امامت حضرت‌ مهدی تعطیل رسمی تعیین شده است. این قانون در 16 فروردین 1396 در روزنامه رسمی منتشر شده و از آنجایی‌که تقویم رسمی موسسه «ژئوفیزیک دانشگاه تهران» به عنوان مرجع تقویم و سررسید رسمی در نیمه‌ سال قبل (95) تدوین شده، این تعطیلی در آن قرار نگرفته است.

 نظر دهید »

در ستایش مهربانی ها در گیر و دار زلزله کرمانشاه

30 آبان 1396 توسط مدیر النفیسه

در ستایش مهربانی ها در گیر و دار زلزله کرمانشاه
ناف ما را با نیمه خالی بریده اند!
ما در بی اعتمادی داریم لذت می بریم. از این که حس کنیم کمک ها جای دیگر سر در می آورد. چون صبح تا شب این طوری به اطراف مان نگاه می کنیم.
زلزله کرمانشاه به حدی بد بود که یادمان رفت می شود توی برگ ریزان کوچه باغ ها شعر خواند و شجریان گوش داد اما دل و روح مان چسبید به بیستون و در گیر و دار درد جگر لابه لای اخبار که خبر رسید سرمای تیغ انداز کوه های کرمانشاه را باید کاری کرد.

موج تسلیت های مجازی به درخواست کمک تبدیل شد و حس مهربانی در رگ و پی مان دوید چه قدر حس خوب به هم می دادیم آن قدر خوب بودیم که آدم هوس می کرد همیشه زلزله ای باشد تا ما هم چنان مهربان باشیم.

ما را آن طور آموزش نداده اند کمتر آسیب ببینیم و نیاموخته ایم در حوادث چه گونه هماهنگ شویم و بقیه هم مثل ما حرکت کنند و بدتر این که نه معذرت خواهی بلدیم و نه جا را خالی کردن برای فردی مسلط تر.

درهمه ایستادن هایمان نیمه هستیم.اخبار تعلل کمک رسانی اقلامی توسط نیروهای امداد رسان موجی دل سردی در دل ها دست به دست می کرد. همیشه یک جریان کنار ما هستند تا نخ بدهند به بادبادک نا امیدی های مان، انگار ناف ما را به همین موج های منفی و بی اعتمادی بریده اند.

همه ما دوستی داشتیم توی مناطق زلزله که بی اعتمادی ما را تایید می کرد و هیچ کس ندانست آن دوست کیست و فقط به یک باره چشم برهمه چیز بستیم و خیلی ها را با موج منفی از گردونه پیاده کردیم چون ما مهربانی بلد نیستیم و تا دل ‌تان بخواهد اهل بی اعتمادی هستیم و انگار سنگ را به وقت نیاز بسته ایم به زمین.

در انبوه مهربانی ها ممکن است خسی باشد اما نباید از ترس افتادن در چشم ، چشم ببندیم.

چرا ما دوست داریم به هم بی اعتماد باشیم؟ به امدادگر بی اعتماد باشیم؟ به جلو دار حرکت های مردمی و خیر ها بی اعمتاد باشیم؟

ما در بی اعتمادی داریم لذت می بریم. از این که حس کنیم کمک ها جای دیگر سر در می آورد چون صبح تا شب این طوری به اطراف مان نگاه می کنیم.

از اینکه به چشم نمی بینیم که آن عزیز رنج کشیده به کور سوی از آرامش می رسد.سهم نیت را نادیده می گیریم. حق با همه است که باید نیت به سرانجام برسد اما تا مادامی که این بی اعتمادی هست نمی شود به تداوم مهربانی امید داشت.

چرا در طول سال این گونه گرد هم جمع نمی شویم برای کمک تا زمان از دست ندهیم و روز چندم زلزله ما هنوز داریم کمک جمع می کنیم آنها دقیقا الان به کمک احتیاج دارند تا خود سرپا شوند انگار تا نبینیم به چه کسی کمک می کنیم دست به کار نمی شویم.

با راه اندازی سایتی برای ثبت کمک های مردم و درج منطقه مورد نیاز و سایر موارد جلوی بی اعتمادی ها را گرفت که هرکس خودش به جاده نزند و بخشی از انرژی نیروهای امدادی صرف کنار زدن مردم نشود.

سایتی مرجع که همگان ببینند چه مقدار کالا نیاز هست و چه مقدار کمک شده و حتی در چه اقلامی اشباع وجود دارد و مثل نایلون برای بارندگی پیش رو و مردم درگیر چند قلم به خصوص نباشندتا مجموعه ای از نیاز ها در نظر گرفته شود.

این بار شبیه مردمی شدیم که گرد پلاسکو جمع شده بودند با این تفاوت همه یک شیلنگ آتش نشانی دست گرفته اند.

سازمان مدیریت بحران که اسمش را در سردرگمی به چالش کشید چرا طرح استان های معین جهت تجمیع اقلام مورد نیاز برای حوادث این چنینی را پی گیری نکرده است که امکانات با سرعت و حجم مورد نیاز به مناطق منتقل شود و با تاخیر چند روزه مردم خود اقدام کنند باید به فکر چه گونگی دریافت و انتقال و توزیع کمک های مردمی باشیم تا عموم با خیال آسوده نیت خیرشان را جامه عمل بپوشانند و نگران این نباشند که از جای دیگر سر در می آورد.

مهربان باشیم و به این فکر نکنیم که نتیجه چه می شود و یادمان نرود دیوار مهربانی را که فراموش مان شد و می شد این گونه به هم شهری های زلزله زده روزگار هم گرمای مهر بتابانیم.

ما یکی شدن و دست به دست هم دادن را در انتخابات ها خوب آموخته ایم و بقیه سال زل می زنیم به هم.

می شود در آستانه آخرین ماه پاییز مهربان باشیم و از طبیعت و آرامش همسایه لذت ببریم.
روح الله صالحی

 نظر دهید »

خرافات اول ربیع

28 آبان 1396 توسط مدیر النفیسه

خرافات اول ربیع 

چند سالى است که در شب اول ماه ربیع الاول حرکتى در بعضى مساجد باب شده است بدین ترتیب که از حدود نیمه شب تا اذان صبح افرادى با در دست داشتن شمع پشت در مساجد مراجعه و با کوبیدن به در مساجد و خواندن اذکارى توسل جسته و حاجات خود را طلب مى‏نمایند، البته این عمل را تا هفت مسجد ادامه می دهند،

1- آیا چنین عملی مستند روایی دارد؟

2- آیا چنین عملی (که در حال گسترش می باشد) می تواند به عنوان یک حرکت شایسته مورد تأسی دیگران قرار گیرد؟

3- در صورتی که عمل فوق از جمله خرافات و یا خدای نکرده نوعی بدعت باشد وظیفه ما (ائمه جماعات و متدینین) در این خصوص چیست؟
آیت الله خامنه ای: بسمه تعالی، عمل فوق الاشاره مستند روایی ندارد و شیوه قابل تأیید نیست. اگر چه اصل اذکار و ادعیه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسندیده است، لیکن اشکال در شیوه عمل به نحو یاد شده است. آقایان علماء اعلام - دامت افاضاتهم - و مومنین - ایدهم الله تعالی - با پند و اندرز و موعظه و نصیحت از رواج چنین رفتارهایی که چه بسا ممکن است منتهی به وهن مذهب گردد، جلوگیری نمایند.

آیت الله مکارم: بسمه تعالی با توجه به اینکه این عمل در روایات معصومین(ع) وارد نشده است انجام آن به عنوان یک عمل مستحب شرعی جایز نیست و سزاوار است ائمه محترم جماعات مردم را به سوی مراسم و توسلاتی دعوت کنند که در روایات معصومین(ع) وارد شده است وگرنه ممکن است افراد منحرف برای وهن مذهب هر روز امر تازه ای اختراع کنند و ناآگاهان را به سوی آن دعوت کنند. همیشه موفق باشید.

آیت الله صافی گلپایگانی: بسم الله الرحمن الرحیم
1- مستند روایی بر عمل مذکور به نظر نرسیده والله العالم.
2- با عدم مستند شرعی تأیید آن معنی ندارد. والله العالم.
3- علمای اعلام باید مردم را آگاه کنند. وفقکم الله. والله العالم.

مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی: بسمه تعالی مستند شرعی برای عمل فوق ملاحظه نشده است و لازم است مومنین از این گونه اعمال اجتناب نموده و برای قضای حوایج و برآورده شدن حاجات از طرقی که در کتب ادعیه آمده استفاده کنند.

 نظر دهید »

:میل مبهم جامعه ایرانی به «غُرزدن»

28 آبان 1396 توسط مدیر النفیسه

میل مبهم جامعه ایرانی به «غُرزدن»
 ظاهرا غرزدن به واکنش یا رفتاری تبدیل شده است که دیگر هدف و غایت آن طرح یک موضوع، مشکل یا مسئله نیست.

این روزها آدم های زیادی را دور و برم می بینم که از جایگاهی که در آن قرار گرفته اند، ناخُرسندند. آن ها فکر می کنند در جایگاهی که در پی آن بوده اند و شایستگی اش را داشته اند قرار نگرفته اند. این نوع نگاه را در بین آدم های گوناگون از گروه های مختلف می بینم؛ چه زن، چه مرد، چه آدم های دارای تحصیلات عالی، چه آدم های کم سواد، بی سواد و… گذشته از این موضوع که چقدر در این ادعا حق با آن هاست و این تصور چه مقدار واقعی و چقدر توهم است، باید پذیرفت که «نارضایتی مداوم» و برطرف نشدن نارضایتی، یکی از زمینه های شکل گیری و تداوم رفتاری است که می توانیم آن را «غرزدن» بنامیم؛ به ویژه زمانی که ساز و کارهای لازم و نتیجه بخش برای اعلام نارضایتی و رسیدن به رضایت فراهم نیست، حتی وقت که نارضایتی ها واقعی نیستند.

«غرزدن» به مثابه تفریح و سرگرمی

گویی غرزدن به واکنش یا رفتاری تبدیل شده است که دیگر هدف و غایت آن طرح یک موضوع، مشکل یا مسئله نیست. انگار غرزدن، کارکردهای فرهنگی- اجتماعی دیگری هم پیدا کرده است که از قضا به مهم ترین کارکردن های آن تبدیل شده اند. شاید خنده دار- یا تاسف بار- باشد اگر یکی از کارکردهای آن را حتی «تفریح» یا «سرگرمی» قلمداد کنیم.

غرزدن از هستی آیین من است؛ طرح مجدد موضوع

در بین عموم ایرانی ها وضعیتی رایج شده است که من آن را «غرزدن به مثابه اجتماعی» یا «نق زدن های اجتماعی» می نامم. «غرزدن به مثابه اجتماعی» یا «نق زدن های اجتماعی» رفتاری است که به نظر می رسد به تدریج به یک عادت رفتاری در بین عموم ایرانی ها تبدیل شده است؛ نوعی گلایه کردن از همه چیز، پرسش کردن گلایه آمیز از همه چیز که فقط و مدام از سوی ما تکرار می شود، بدون این که برای آن به دنبال پاسخ، راه حل یا اقدامی باشیم- گاه حتی راه حل هایی هم داریم، اما از اقدام خبری نیست- زیرا اساسا قرار نیست مسئله یا مشکلی حل شود؛ غرزدن رفتار و در سطحی دیگر واکنشی است که هویت خود را از «تکرار شدن» می گیرد؛ این «تکرار شدن» خود هویت بخش و معنابخش به چنین رفتار یا واکنشی است. در این جا از غرزدن هم به عنوان «رفتار» نام می بریم و هم «واکنش»، زیرا این رفتار به طور مشخص در واکنش به یک موقعیت یا موضوع شکل می گیرد.

در غرزدن همیشه گویی این انتظار وجود دارد که پاسخ و حل یک مسئله، مشکل یا موضوع غرزدن باید از سوی کس دیگری یا در جای دیگری ارائه شود؛ در بسیاری از موارد مثلا دولت یا حکومت. در جلسات و گردهمایی های دوستانه، در نشست های اداری، در گفت و گو با همکاران و در همه جا از بدی اوضاع می گوییم و می پرسیم؛ از دلایل ناکامی هایمان، از فقر، از بی عدالتی، از شایسته سالاری، از خویشاوندگرایی (پارتی بازی) و نظایر آن، به نحوی که گویی ما بیرون گود ایستاده ایم و در چنین چرخه ای حضور نداریم و مدام پاسخ را به دیگری حواله می دهیم.

این پرسش ها و نق زدن ها در حد غرزدن های اجتماعی یا گروهی مدام تکرار می شود. (یقینا این تحلیل براساس تجربه های زیسته نگارنده این یادداشت عنوان می شود، اگرچه برخی نظرسنجی های انجام شده میزان نارضایتی اجتماعی ایرانی ها- به عنوان مهم ترین عامل غرزدن- را بالا نشان می دهد. (این در حالی است که در یک ساز و کار اجتماعی سالم و بسامان، پرسش ها یا مطالبات به راحتی مطرح و رویه های تعریف شده ارائه می شوند.

نظام اجتماعی، نهادهایی را برای پاسخگویی به این پرسش ها و مطالبات تعیین کرده است (سازمان ها یا نهادهای سیاست، اقتصاد، دین، خانواده، آموزش و پروش)؛ این نهادها در یک فرایند به پاسخگویی این پرسش ها اقدام می کنند؛ برخی از پرسش ها که در قالب مسائل اجتماعی مطرح شده اند نیز پروبلماتیک می شوند و در مسیر حل مسئله قرار می گیرند. در چنین شرایطی، کمتر مجالی برای نق زدن ها یا غرزدن های اجتماعی باقی می ماند. ما بیشتر سوال می کنیم ه یا بیشتر غر می زنیم؟

اما همان گونه که پیش تر اشاره کردم، در غرزدن معمولا قرار نیست مسئله ای حل شود؛ مسائلی که حل می شوند دیگر غرزدن- در مفهوم بیمارگونه ای که از آن صحبت می کنیم- نیستند. به نظر می رسد وقت آن رسیده است که درباره دلایل غرزدن که به تدریج به یک رفتار یا فرهنگ عمومی تبدیل شده است، به طور جدی تامل کنیم.

مفهوم پردازی «غرزدن»

غرزدن به عنوان رفتاری که روز به روز شاهد فراگیری یا عمومیت یافتن بیشتر آن هستیم، موضوعی است که باید بهطور جدی مورد توجه «جامعه شناسی روزمره» یا «مطالعات فرهنگی» قرار گیرد؛ موضوعی که بخشی از زندگی روزمره ماست. درواقع باید درباره آن «مفهوم پردازی» کرد. تلاش برای مفهوم پردازی درباره این موضوع، ما را در مسیر مواجهه علمی با آن قرار می دهد؛ برای این کار باید چنین موضوعی را رفتارشناسی، گونه های متعدد چنین موضوعی را بررسی و مقوله بندی و از این طریق به تعریف یا تعاریفی از مفهوم «غرزدن» دست پیدا کرد و متغیرهای گوناگون چنین رفتارهایی را مشخص کرد؛ در چنین صورتی است که می توان به تحلیل یا تحلیل های همه جانبه از غرزدن دست یافت.

شاید در یک تعریف اولیه انسان شناختی غرزدن را بتوان این گونه تعریف کرد: «بیان مکرر و انتقادی یک موضوع (مسئله یا مشکل) بدون انتظار جدی برای حل شدن آن». اما این تعریف نمی تواند حتی همه گونه های «غرزدن های اجتماعی» را پوشش بدهد؛ برای مثال، بسیاری از موضوعاتی که دلیل اصلی غرزدن های گروهی یا اجتماعی هستند اساسا- یا حداقل در بسیاری از مواقع- ساختگی (خیالی)اند؛ ساخته ذهنند یا فرسنگ ها از واقعیت فاصله دارند. هرگز نمی توان به حل مسئله ای که ساخته و پرداخته ذهن است، امیدوار بود؛ از این روست که اساسا مفهوم «غرزدن» به عنوان یک رفتار اجتماعی در جایی مطرح می شود که موضوع یا مسئله دائم تکرار می شود، بدون این که قرار باشد این موضوع یا مسئله حل شود یا اساسا چنین انتظاری وجود داشته باشد.

مناسک «غرزدن»؛ اجرای یک قطعه موسیقی

غرزدن، غرغر کردن یا نق زدن را به عنوان یک مفهوم «انسان شناختی» یا جامعه شناسانه می توان به عنوان «رفتاری مناسکی» بررسی و تحلیل کرد؛ در این موقعیت با چیزی به عنوان «مناسک غرزدن» مواجهیم و قواعد رفتاری حاکم بر آن. در بسیاری هم نشینی ها (مهمانی ها، دورهم نشینی ها و…) اجرای این مناسک و قاعد آن به جزء لاینفک آن ها تبدیل شده است؛ افراد از جایی و از موضوعی غرزدن را شروع می کنند.

در این مناسک، بقیه حاضران با «غرزننده» همدلی و همراهی می کنند؛ این رفتار به صورت «پاس کاری» ادامه می یابد و فرد یا افراد دیگر حاضر در جمع، در آن مشارکت می کنند. در این رفتار، گاه چیزی شبیه به «مُدگری» در موسیقی اتفاق می افتد؛ درواقع علاوه بر موضوع بحث، گاه ریتم یا تمپوی (ضرباهنگ و سرعت) غرزدن تغییر می کند؛ برای مثال، بحث از غرزدن درباره وضعیت ترافیک و آلودگی هوا یا پیش بینی های غلط آب و هوا شروع می شود و در ادامه به موضوع گرانی، تورم، فساد، مقوله های سیاسی و… پرداخته می شود.

گاه بیشترین وقت یک مهمانی خانوادگی یا قرار دوستانه به همین «مناسک غرزدن» می گذرد. رفتار کسانی که در چنین جمع هایی در این مناسک شرکت نمی کنند، از سوی دیگران رفتار مناسبی تلقی نمی شود. درواقع از همه حاضران انتظار می رود در این مناسک مشارکت داشته باشند، چه به عنوان «غرزننده» و چه به عنوان «شنونده فعال»؛ شنونده فعال کسی است که با رفتارهای خود به غرزننده یا سایرین نشان می دهد به موضوعات مطرح شده علاقه مند است یا به نحوی (با سوال پرسیدن یا تایید گفته های دیگران) آن ها را به ادامه این مناسک تشحیذ می کند.

«غرزدن»؛ ساز و کاری برای اعلام نارضایتی

غرزدن را می توان نشانه ای از یک وضعیت نابسامان اجتماعی نیز قلمداد کرد. ابزاری که مردم به وسیله آن ضمن اعلام نارضایتی از شرایط و بی پاسخ ماندن پرسش ها، انتظارات و مطالبات، از نظر روانی خود را تسکین می دهند (اگرچه کوتاه و موقت).

غرزدن گاه زمانی اتفاق می افتد که شما نمی توانید پرسش یا پرسش های خود را به طور شفاف و صریح مطرح کنید. از این منظر شاید بتوان غرزدن را رفتاری در امتداد «فرهنگ اعتراض» در تاریخ فرهنگی ایران تلقی کرد، چه در فرهنگ عامه و چه در ادبیات کلاسیک ایران (شعر)؛ ابهام، نمادپردازی، تمثیل، کنایه و نظایر آن ابزارهایی هستند که اصحاب فرهنگ در ایران به وفور از آن ها برای بیان غیرمستقیم دیدگاه های اعتراضی یا انتقادی خود استفاده کرده اند.

غرزدن هم می تواند چنین کارکردی داشته باشد؛ شما غر می زنید تا اعتراض کرده باشید. گاه شما به موضوعی معترضید یا از موضوعی ناراضی هستید، اما این اعتراض یا نارضایتی خود را از طریق بهانه جویی یا غرزدن درباره موضوعات دیگر (و گاه بی ربط و ناوارد) دنبال می کنید. همه ما چنین رفتارها یا واکنش هایی را در زندگی شخصی مان تجربه کرده ایم.

ظاهرا غرزدن خواه ناخواه به یک الگوی رفتاری در فرهنگ عمومی مان تبدیل شده است. الگوهای رفتاری از سوی جامعه تعریف و ارائه می شوند؛ این الگوها نه یک شبه که به تدریج و براساس شرایط جامعه، نیاز جامعه و کارکردهایی که می توانند ایفا کنند، شکل می گیرند. در شکل گرفتن آن ها، متغیرهای گوناگونی نقش دارند و آموزش آن ها هم به شکل غیرمستقیم (غیررسمی) و هم به شکل مستقیم (رسمی) انجام می شود. غرزدن را براساس چنین تعریفی از الگوی رفتاری (فرهنگی) باید بررسی کرد؛ الگویی که افراد عموما خود را موظف به مکلف به تبعیت از آن احساس می کنند.

گاه این الگوهای رفتاری به عنوان سنت، در یک فرهنگ باقی می مانند، بدون این که دیگر کارکردهای اولیه خود را داشته باشند؛ رفتارهایی که از سر عادت و سنت از ما سر می زنند. در بسیاری از موارد چنین سنت ها یا منش هایی، خود یکی از جدی ترین موانع پیشرفت یا کامیابی یک جامعه اند. با این حال برخی از ما از این رفتارها گریزانیم؛ کم نیستند آدم جایی که دیگر حوصله شنیدن غرزدن های این و آن را ندارند و به آستانه خسته شدن از غرزدن رسیده اند. هر گاه خود را در آستانه چنین احساسی دیدید، لبخند بزنید و به در پیش بودن روزهای بهتری امیدوار باشید.

منبع: هفته نامه کرگدن

 افشین داورپناه
 
 

 نظر دهید »

خواهر که باشی....

27 آبان 1396 توسط مدیر النفیسه

خواهر که باشی مجبوری بعد از از دست دادن پدر و مادر،
برادرت را اینگونه بغل کنی و منتظر اقوام باشی …

1511011610photo_2017-11-18_16-56-20.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 148
  • 149
  • 150
  • ...
  • 151
  • ...
  • 152
  • 153
  • 154
  • ...
  • 155
  • ...
  • 156
  • 157
  • 158
  • ...
  • 165
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • متین
  • صفيه گرجي
  • یا کاشف الکروب
  • زهرا بانوی ایرانی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 61
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 279
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس