مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

منزلت امام حسن (ع) نزد مسلمانان

17 فروردین 1402 توسط مدیر النفیسه

منزلت امام حسن (ع) نزد مسلمانان

معرفة‌الامام یکی از راه‌های افزایش محبت و سرچشمه فهم و درک معارف دینی است. در طول تاریخ علما و محدثان شیعی از هر فرصتی استفاده کردند تا با نقل فضائل اهل‌بیت پیامبر، مسلمین و به طور کل، بشریت را با منابع اصلی شناخت و معرفت آشنا کنند.

اگر اولین آثار شیعیان را تا کنون ورق بزنیم خواهیم دید که باب‌ها و فصل‌های گوناگونی حدیث در بیان عظمت و فضیلت حضرات معصوم و لزوم تمسک و توجه به آنان است. در این بین طبیعی است که شیعیان نسبت به بزرگان مذهب خود چنین حساسیتی داشته باشند و برای معرفی آنان دست به تلاش گسترده‌ای بزنند؛ اما با نظر به آثار سایر مسلمانان و پیروان دیگر مذاهب خواهیم دید حقیقت آن‌قدر درخشنده و تابناک بوده است که گذشتن از آن سخت و دشوار خواهد بود.

برای همین است که با نگاهی گذرا به کتب روایی اهل تسنن خواهیم دید که بزرگان این مذاهب و نحله فکری در مواضع بسیاری با نقل احادیث و گزارشات تاریخی شأن و منزلت خاندان پیامبر را متذکر شدند. در این راستا احادیث بسیاری را علمای اهل سنت در مقام و فضیلت امام حسن مجتبی نقل کردند، به طوری که شاید نظیر چنین گزارشات تاریخی را در آثار علمای شیعه نمی‌توانیم بیابیم. در ادامه سعی داریم چهره امام حسن و جایگاه این سبط الرسول را در کتب اهل سنت را بازگو کنیم تا به این شکل به مدد آن حضرت معرفتمان افزایش پیدا کند. 

تشابه به رسول الله

محدثین شیعه و اهل سنت بارها به تشابه امام حسن مجتبی (ع) به رسول خدا (ص) اذعان کرده‌اند و در منابع معتبر خود به این موضوع اشاره داشتند. تشابه امام مجتبی (علیه‌السلام) به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در تمام صفات به اندازه‌ای برای مسلمانان آشنا بود که با دیدن حضرت، مردم به یاد رسول الله (ص) می‌افتادند. ابوبکر بزاز یکی از علمای مشهور اهل سنت است که در کتابش به این نکته اشاره می‌کند و می‌نویسد: «بهی غلام زبیر نقل می‌کند که روزی عبدالله بن زبیر بر ما وارد شد و ما دسته جمع، شبیه‌ترین شخص از اهل بیت (ع) به رسول خدا (ص) را به یاد می‌آوردیم. در این هنگام عبدالله بن زبیر گفت: من شما را آگاه می‌کنم که شبیه‌ترین مردم به رسول خدا (ص) حسن بن علی (ع) است( ابوبکر بزاز، الفوائد الشهیر، ج ۱، ص ۳۷۷، رقم ۴۰۲، دار ابن الجوزی - السعودیة / الریاض، چاپ اول، ۱۴۱۷ ه).»

شدت علاقه رسول‌الله به امام حسن 

فرزندان فاطمه (س) برترین مخلوقات خدای رحمان در عالم هستی هستند. شدت محبت رسول خدا (ص) به امام حسن و امام حسین (ع) بر همگان مشخص بوده و هست. بخاری محدث مشهور اهل سنت در کتاب خود به نقل از براء می‌نویسد: «روزی پیامبر را دیدم که حسن بن علی (ص) را بر روی شانه‌هایش نشانده بود و در این حال می‌فرمود: پروردگارا! من او را دوست دارم، پس تو هم او را دوست بدار(بخاری، صحیح بخاری، ج ۵، ص ۲۶، رقم ۳۷۴۹، دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ ه ق) .»


دوستی و محبت رسول خدا (ص) تنها به دوست داشتن امام مجتبی (علیه‌السلام) خلاصه نمی‌شود و پیامبر رحمت، هر آن کس که سبط اکبر را دوست داشته و مطیع و شیعه‌اش باشد را نیز دوست دارد. ابن ماجه قزوینی یکی دیگر از علمای مشهور اهل سنت در کتاب سنن، به دعای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در حق دوستداران امام مجتبی (ع) اشاره می‌کند و می‌نویسد: «خدایا! من او را دوست دارم؛ پس او را دوست بدار و عاشقان او را دوست بدار(ابن ماجه قزوینی، سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۱۵۱، بشار عواد معروف، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۸ ه ق) .» شدت و علاقه رسول خدا (ص) به امام مجتبی (ع) را می‌توان در این سخن حضرت مشاهده کرد. آنجا که از نوردیدگانشان به گل خوشبو یاد می‌کنند. قرطبی عالم سرشناس اهل سنت در کتاب الاستیعاب از بیان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌نویسد: «حسن، گل خوشبوی من از دنیا است(قرطبی، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج ۱، ص ۳۸۵، دار الجیل، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ه ق.).»

عظمت امام حسن به قلم سنی‌مذهبان

ابن کثیر دمشقی، تاریخ نگار برجسته سنی مذهب به سندش از جابربن عبداللَّه نقل کرد که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى سَيِّدِ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فَلْيَنْظُرْ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ». هر کس دوست دارد به آقای جوانان اهل بهشت نظر کند باید به حسن بن علی نظر نماید.

ذهبى، سیره نویس معروف تاریخ اسلام مى نویسد: «الحسن بن على بن ابى طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، الامام، السید، ریحانة رسول الله(صلى الله علیه وآله) وسبطه، وسیّد شباب اهل الجنّة، ابو محمّد القرشى الهاشمى المدنى الشهید. وقد کان هذا الامام سیّداً، وسیماً، جمیلا، عاقلا، رزیناً، جواداً، ممدوحاً، خیّراً، دیّناً، ورعاً، محتشماً، کبیرالشأن»حسن بن على بن ابى طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، امام، سیّد، دسته گل رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و سبط او، و آقاى جوانان بهشت، ابومحمّد، قرشى، هاشمى، مدنى و شهید است. این امام، بزرگوارى بود تنومند، اهل خیر، بسیار دیندار، با ورع، داراى حشمت و جاه، و شأنى بزرگ .

ابن حجر هیتمى نیز مى نویسد: «کان الحسن ـ (رضی الله عنه) ـ سیّداً کریماً حلیماً زاهداً ذا سکینة ووقار وحشمة، جواداً ممدوحاً» حسن ـ (رضی الله عنه) ـ آقایى کریم، بردبار، زاهد، داراى سکینه و وقار و حشمت، اهل جود و مورد مدح و ستایش بود..

 نظر دهید »

حرمت امامزاده !

15 فروردین 1402 توسط مدیر النفیسه

حرمت امامزاده !

یکی از مهم ترین چالش های فرهنگی کشور که به دلایل مختلف رنگ و بوی سیاسی و حتی امنیتی پیدا کرده موضوع حجاب است. طی سالیان اخیر این موضوع به یکی از محورهای سخنان ائمه جمعه و صاحبان تریبونی مبدل شده که نگاه نزدیک به حاکمیت دارند. از سویی دیگر دشمنان، این عرصه مستعد برای دو قطبی سازی فرهنگی و تبدیل آن به یک پروسه سیاسی را در قالب چهارشنبه های سفید، آزادی یواشکی و … غنیمت شمردند و آن را به یک میدان منازعه تمام عیار تبدیل کردند.

 

در دهه هشتاد دو اتفاق مهم مرتبط با حجاب رخ داد: راه اندازی گشت ارشاد و تصویب قانون ساماندهی مد و لباس. از اواسط دهه هشتاد با ورود پلیس امنیت اخلاقی و گشت ارشاد مقابله با بدحجابی؛ بازخورد اجتماعی و رسانه ای بیشتری پیدا کرد. اصل ورود نیروی انتظامی و میزان تاثیر اقداماتش در حوزه عفاف و حجاب در کنار نوع مواجهه بعضی از مامورین با بانوان مورد نقد و بحث جدی قرار گرفت. اقدامی که همگان اذعان می‌کنند نتیجه مناسبی به همراه نداشته و اتفاقا موجب خدشه دار شدن جایگاه نیروی انتظامی به عنوان نیروی خدوم تامین کننده امنیت آحاد مردم شده است.

اما قانون ساماندهی مد و لباس را می‌توان جز اولین اقدامات تقنینی-فرهنگی و نه انتظامی در مواجهه با موضوع پوشش بانوان در کشور دانست. این قانون در سال 1385 در مجلس شورای اسلامی تصویب و در سال 1387 آئین نامه اجرایی آن منتشر شد که طبق آن مقرر گردید کارگروهی متشکل از نمایندگان وزارتخانه‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، بازرگانی، صنعت و معدن، سازمان صدا و سیما، صنوف طراحان و تولید کنندگان لباس و …  پوشاک عرضه شده را به معیارها و استانداردهای شرعی و قانونی نزدیک کنند. اما این قانون هم به علت تعلل دستگاه‌های اجرایی و عدم نظارت مجلس خروجی ملموسی نداشت.

با توجه به توضیحات فوق و شرایط موجود جامعه ذکر چند نکته را لازم می‌دانم:

- مستندات تاریخی به وضوح نشان می‌دهد که زیست عفیفانه یکی از وجوه مشترک و پر رنگ دین اسلام و تمدن ایران است. حجاب (صرف نظر از تعریف کیفیت آن) یک دستور الهی منطبق بر تار و پود فرهنگ ایرانیان است. 

- سیاست زدگی جامعه به گونه‌ای که به بسیاری از موضوعات فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و …از دریچه سیاست نگریسته می‌شود موجب تبدیل یک مسئله فرهنگی به مسئله سیاسی شده است.

- بسیاری از صاحب نظران به درستی معتقدند که راه حل یک چالش فرهنگی، از مسیر فرهنگ می گذرد. شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه‌های علمیه، ستاد احیا امر به معروف و نهی از منکر، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای سیاست گذاری ائمه جمعه، وزارت ارشاد و سایر موسسات کم بازده پر توقع فرهنگی که فقط در فصل تصویب بودجه در مجلس نامشان به گوش می‌رسد و از بیت المال ارتزاق می‌کنند امروز به جای طلبکاری و درخواست برخورد انتظامی با یک معضل فرهنگی باید پاسخگو عملکردشان باشند. 

- یکی از دلایل واکنش منفی بخشی از جامعه نسبت به امر به معروف و نهی از منکر در مقوله حجاب، سکوت، موضع ضعیف یا حتی توجیه مسئولین و صاحبان تریبون در خصوص منکرهای بزرگی است که مخاطب آن مسئولین و اجزای حاکمیت است. مانند فساد اقتصادی، افزایش فقر، سیستم بانکی ربوی، جولان آقازاده ها، وضعیت اسفناک خودرو. مردم وقتی می‌بینند برخی آقایان فریضه بزرگی به نام امر به معروف و نهی از منکر را که عالی ترین وجه آن متوجه حاکمان و کارگزاران است رها کرده‌اند و بارزترین و تنها ترین مصداق امروزش را حجاب می‌دانند، حساسیت و همدلی لازم را به خرج نمی‌دهند و گاه رفتار لجوجانه ای در پیش می‌گیرند. وقتی شما فساد را به خوب و بد تقسیم می‌کنید، به آقازاده‌ها نگاه خودی و غیر خودی دارید، عدالت را سیاسی و جناحی مطالبه می‌کنید و وقتی شما سفره تان را از مردم جدا می‌کنید باید انتظار این فاصله رفتاری را داشته باشید. در جامعه ای با مختصات ایران امروز منکر های بزرگتری از بی‌حجابی وجود دارد، حداقل آنها را هم وزن بی حجابی ببینید، همینقدر برایش وقت صرف کنید، منبر بروید و دعوت به امر معروف و نهی از منکر کنید تا توده های مردم صداقت ببینند و همراهی کنند.

- امر به معروف و نهی از منکر قول لین و زبان نرم می‌خواهد. متاسفانه برخی ائمه جمعه و روحانیون در تبیین ضرورت این فریضه از ادبیات غیر منصفانه ای استفاده می‌کنند که جز دو قطبی سازی جامعه، تهیه خوراک برای رسانه‌های معاند و تضعیف جریان انقلابی آورده ای ندارد. 

- هر نوع طرح و ایده ای در خصوص حجاب باید پیوست جامعه شناسی و روانشناسی داشته باشد. 

- با اطمینان عرض می‌کنم اگر جریان متدین و دغدغه مند تا زمان تصویب قانون شفافیت قوای سه گانه و زدودن تعارض منافع از سیستم حکمرانی کشور دست از تجمع نمی‌کشیدند، اگر برای رسوا کردن و محاکمه رانت خواران چپ و راست و برگزاری دادگاه علنی آنها کفن از تن در نمی‌آوردند، اگر جریان انقلابی در موضوع سفر خانواده مسئولین کشور به ترکیه آنها را وادار به عذرخواهی می‌کرد، اگر زبان بران امران به معروف و ناهیان منکر بر مافیای خودروسازی غلبه می‌کرد، آنگاه حرمت و اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در جامعه نهادینه می‌شد و بستر لازم برای سایر اولویت‌های آن فراهم می شد. راستی اندکی تامل کنیم سهم منکرهای فوق در کلام خطبای کشور چقدر بوده است؟

 

احمد شیرانی تک آبی

 نظر دهید »

1401؛ فقط مثل خودش!

02 فروردین 1402 توسط مدیر النفیسه

1401؛ فقط مثل خودش!

ابتدای آن نوید روزهای خوبی را می‌داد؛ کرونای سرکش و جان‌سخت رو به زوال بود و امید داشتیم که می‌توان به زندگی عادی برگشت. دستمزد کارگران هم که افزایش قابل توجهی داشت و می‌پنداشتیم که شاید همه چیز به سمت بهتر شدن میل می‌کند اما گویا این آرامش قبل از طوفان بود؛ طوفانی که پیش از بروزش نمی‌دانستیم چه تبعاتی برایمان دارد.

اردیبهشت‌ماه بود که ارز ترجیحی حذف شد؛ آزاد شدن قیمت‌ها و چند‌برابر شدن کالاها و شوک تورمی پس از آن. دلسوزان هشدار می‌دادند و دولت‌مردان و بهارستانی‌ها از مزیت‌ها و فواید آن می‌گفتند اما شد آن‌چه که نباید می‌شد و این موج تورمی پس از آن، چنان سهمگین بود که یارانه‌های 300 و 400 هزار‌تومانی هم دردی را دوا نکرد.

به خرداد رسیدیم؛ خردادی که خیلی‌ها علاقه دارند تا آن را خرداد پرحادثه بنامند اما حادثه خرداد 1401 این‌بار سیاسی نبود؛ یک واقعه تراژیک اجتماعی؛ فروریختن متروپل در آبادان و آغاز مرثیه‌خوانی‌ها و مویه‌های مجازی به سرکردگی سلبریتی‌ها که این نمایش‌های غیرقابل باور باعث شد اثرات اجتماعی آن حادثه دل‌خراش هم به حاشیه کشانده شود.

تیر و مرداد آن چنان خاص نبود؛ فقط چند موردی بود که نشانه‌های گسست اجتماعی را برایمان نمایان می‌کرد؛ درگیری‌های عده‌ای بر سر حجاب در اتوبوس و پارک‌ها و معابر عمومی که حکایت از برجسته شدن امری بود که می‌توانست بهتر مدیریت شود.

به شهریور می‌رسیم؛ شهریوری که هم آغاز و هم پایانش قابل توجه بود. اوایل آن صحبت از احیای برجام بود و خبرها از توافقات تمام و کمال طرفین حکایت می‌کرد که علی‌رغم این تصورات، زیاده‌خواهی‌های غرب در دقیقه 90، مانع از این کار شد. و اما به اواخر شهریور می‌رسیم؛ بازداشت دختری به نام مهسا امینی در تهران توسط نیروهای گشت ارشاد؛ انتقال به مقر پلیس امنیت اخلاقی و سکته او و متعاقباً فوت وی در بیمارستان. هر چند تلاش شد که ضرب و شتم را عامل فوت این دختر قلمداد کنند تا آتش خشم عمومی شعله‌ور گردد اما این ادعاها هیچ وقت اثبات نشد. فوت امینی و نفس وقوع این اتفاق، موجب اعتراضاتی شد که پیامد آن اغتشاش و درگیری‌های خیابانی بود؛ در این بستر فرصت سوء استفاده مهیا شد و بسیاری که نسبتی با این واقعه غمناک اجتماعی هم نداشتند از این آب گل آلود به دنبال ماهی‌گرفتن آمدند.

مهر و آبان و آذر به قدری پر اتفاق بود که نمی‌دانیم مهم‌ترین آن چیست؛ از حمله و آتش‌سوزی زندان اوین گرفته تا شورش‌های دانشجویی و درگیری‌های زاهدان و کردستان و شهادت غریبانه نیروهای مدافع امنیت و برخی شهروندان و حمله تروریستی به شاهچراغ و ایذه و … گوشه‌ای از پاییز ملتهب 1401 بود. این سه ماه پاییزی به قدری عجیب بود که می‌توان درباره آن هزاران کلمه نوشت.

اما التهاب این پاییز داغ در حوزه‌های دیگر هم خود را نمایان ‌کرد. تیم ملی فوتبال از اواخر آبان در جام‌جهانی به میدان رفت و حاصل کارش 2 باخت و یک پیروزی بود؛ اما نکته مهم، شادی خیابانی عده‌ای پس از باخت‌هایی بود که ایران به دست آورد؛ عده‌ای بی‌وطن که دیروز عزادار بودند، حالا برای برد رقیبان ایران شیهه می‌کشیدند؛ عده‌ای بسیار قلیل که باید از این رسوایی‌شان تا ابد یاد کرد.


زمستان از راه رسید و همان‌طور که انتظار می‌رفت، سردی این فصل روی شورش زن، زندگی، آزادی اثرات خود را گذاشته بود؛ فصل دستگیری‌ها از راه رسیده و کسانی که خون‌های ناحقی بر زمین ریختند و در خیابان‌ها نقش‌آفرینی کردند با مجازات روبرو شدند؛ چند تنی اعدام شدند و بسیاری روانه زندان. می‌خواستند به این بهانه دوباره خیابان‌ها را ملتهب کنند اما هر چه تلاش کردند نشد. التهاب رخ داد اما این بار به جای کف خیابان در بازار ارز؛ دلاری که افسار آن پاره شده بود و کسی توانایی کنترل آن را نداشت. شیب قیمت‌ها افزایشی و بسیاری در خیابان‌ها صف می‌کشیدند تا سود کنند. تغییر رئیس بانک مرکزی هم چاره‌ساز نبود و این دلار سر ناسازگاری داشت.

بهمن‌ماه سه اتفاق مهم را به همراه داشت؛ آغاز فرآیند مولدسازی دارایی‌های دولت که بسیار پر سر و صدا بود، عفو بسیاری از محکومین و متهمان اغتشاشات و راهپیمایی پرشکوه 22 بهمن.

و اما آخرین ماه سال هم باید نشان می‌داد که 1401 با کسی شوخی ندارد؛ قرار است در تمام فصول و ماه‌ها و هفته‌های این سال، جامعه درگیر و مواجه با تشنج نباشد. مسمومیت گسترده و سریالی دانش‌آموزان، آخرین سکانس از این نمایش نافرم و بد ترکیبی بود که دیدیم و به ما نشان داد که جامعه ایران مستعد چه بحران‌هایی است.

در واپسین روزهای این سال پرحادثه، با شنیدن خبری ناگهانی انگشت به دهان گرفتیم؛ ایران و عربستان با وساطت چین به توافق رسیدند و همین خبر بود که نشان داد دنیای سیاست تا چه اندازه شگفت‌انگیز و پیش‌بینی ناپذیر است.

1401 مثل خودش بود و به هیچ دوره دیگری شباهت نداشت؛ سالی بود که تجربه کردیم و غالب این تجربه‌ها هم تلخ از آب درآمد. برای 1402 یک آرزو داریم؛ مثل 1401 نباشد!
سعید ونکی، گروه اجتماعی الف

1679474193394166.jpg

 نظر دهید »

در کشاکش بدعت‌انگاری نوروز!

29 اسفند 1401 توسط مدیر النفیسه

در کشاکش بدعت‌انگاری نوروز!

 



احتمالاً با بعضی نظرات برخورد کرده‌اید که هرچه غیر از  آموزه‌های دینی باشد را به ورطه انکار می‌کشانند و آن را مصداق بدعت می‌دانند. چند دهه‌‌ای است که برخی چنین القا می‌کنند که برگزاری مناسبات ملی ایرانی نظیر نوروز تمسک به سنت زرتشتیان است! و شخص مسلمان باید از گرامیداشت چنین مناسبت‌ها و اعیاد پرهیز و اجتناب کند، چرا که دین خود اعیاد و مناسبت‌های خاص خود را داراست. در نظر اینان تا زمانی که اعیاد شعبانیه، عید فطر؛ عید قربان و… وجود دارد مسلمان حق ندارد به سمت سایر مناسبات برود و خود را وابسته بیگانگان کند!

 موضوع به اینجا ختم نمی‌شود و افراد با دست به قلم شدن، در کتب و مقالات خود نوروز را به شدید‌ترین شکل ممکن به باد انتقاد گرفتند. به طور مثال مرحوم آیت‌الله طهرانی در کتابی با عنوان «نوروز در جاهلیت و اسلام» از این منظر این عید ایرانی را نقد می‌کند که تعلق خاطر به گذشته را زنده کرده و با جهان‌بینی رو به جلوی اسلام در تعارض است. حال سؤالی مطرح می‌شود که آیا  ایرانیان پس از ورود اسلام اعیاد ملی را کنار گذاشته و آنان را مصداق بدعت می‌دانستند؟ آیا وجود نوروز و امثال آن در زیست فرهنگی ما نتیجه سیاست ملی‌گرایانه پهلوی است؟ مسلمانان ایرانی در گذشته چه دیدی نسبت به نوروز داشتند؟ در این نوشتار سعی داریم به این پرسش‌ها پاسخ دهیم.

نوروز مناسبتی نبود که پس از اسلام از بین برود و دوباره در دوران سلطنت پهلوی احیا شود. اساساً پس از ورود اسلام چنین انگاره و تفکری که اعیاد و مناسبت‌های ملی و بومی به‌ خاطر دین و اسلام کنار گذاشته شود وجود نداشت. اگر چنین تفکری را پیش‌گیریم نه فقط عید نوروز و اعیاد ملی بلکه برخی مناسبت‌های اسلامی نظیر عید مبعث یا جشن ولادت ائمه نیز زیر سؤال خواهد رفت چرا که جنبه تشریعی در دین ندارند و فقط اعیادی نظیر فطر، قربان، غدیر و جمعه هستند که دلالت‌های روایی را در مورد آن‌ها می‌توان جست‌وجو کرد. به تعبیر دیگر جشن ولادت برای ائمه امری بود که ده‌ها سال پس از فوت رسول‌الله در بین شیعیان باب شد و اساساً صبغه دستوری از سوی ایشان ندارد.پس به طور کلی چنین دیدی نسبت به سایر اعیاد وجود نداشت و صحبت از این نمی‌شد که هرچه غیر اسلام است را باید دور بریزیم.

 در مورد عید نوروز هم وضع به همین شکل است، یعنی دید منفی وضد دینی که آن را بدعت و خلاف اصول مذهبی به شمار بیاورد وجود نداشت، بلکه از بعضی گزارش‌ها می‌توان حُسن‌نظر در رابطه با آن را کشف کرد.

شیخ صدوق، محدث و عالم برجسته شیعی قرن چهارم هجری در اثر مهم‌ فقهی خویش، یعنی «کتابُ مَن لا‌یحضَره الفقیه» روایتی را نقل می‌کند که گویا در زمان خلافت حضرت امیرالؤمنین تحفه‌ای به ایشان به مناسبت نوروز از سوی ایرانیان پیشکش می‌شود و ایشان در پاسخ به این اظهار لطف می‌گویند«هر روز ما را نوروز کنید» و به نظر می‌رسد جمله «هر روزتان نوروز و نوروزتان پیروز» از این سخن مولا علی است. همانطور که دیده می‌شود حضرت علی به عنوان امام معصوم مخالفتی را نسبت به این اتفاق و ذکر نوروز ابراز نمی‌کند و از آن‌جا که فعل معصوم حجت تلقی می‌شود، این عدم مخالفت را باید از این منظر دید که بزرگداشت مظاهر نوروز خلاف دین و اصول آن نیست. لازم به ذکر است روایت مذکور در سایر منابع شیعی مثل دعائم‌الاسلام و یا حتی در مصادر سنی مذهبان چون تاریخ‌الکبیر بخاری یا شرح نهج‌البلاغه ابن‌ ابی‌الحدید وارد شده است.

 ما در کتب شیعی شاهد روایاتی در مورد اعمال مخصوص نوروز هستیم. برخی علما این اعمال و سفارش‌های موجود در روایات را به عنوان امر مستحب یا حداقل به نیت و قصد رجاء پذیرفته و قبول کردند. از باب نمونه در کتاب«جامع عباسی» که در حکم توضیح‌المسائلی فراگیر در عصر صفوی بود، شیخ بهایی بحثی در باب عید نوروز و اعمال مخصوص آن نظیر غسل مستحبی روز نوروز، به جا آوردن نماز و سجده شکر دارد و در باره این دست توصیه‌ها به روایتی از معلی بن خُنیس استشهاد می‌کند. این خط را اگر بگیریم به کتاب معروف مفاتیح‌الجنان شیخ عباس قمی خواهیم رسید که ایشان نیز در این اثر برخی اعمال و دستورات مستحبی را در باب نوروز بیان می‌کند.
مثلا در مفاتیح‌الجنان می‌خوانیم:« چون نوروز شود، غسل کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و به بهترین بوی های خوش خود را معطر گردان. پس چون از نماز های پیشین و پسین و نافله های آن فارغ شدی، چهار رکعت نماز بگذار یعنی هر دو رکعت به یک سلام و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر ( انا انزلناه ) و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل یا ایها الکافرون و در رکعت سوم بعد از حمد، ده مرتبه قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق را بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا را بخوان: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ عَلَی جَمِیعِ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ صَلِّ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ لَنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا الَّذِی فَضَّلْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَ خَطَرَهُ اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتَّی لا أَشْکُرَ أَحَدا غَیْرَکَ وَ وَسِّعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ اللَّهُمَّ مَا غَابَ عَنِّی فَلا یَغِیبَنَّ عَنِّی عَوْنُکَ وَ حِفْظُکَ وَ مَا فَقَدْتُ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَلا تُفْقِدْنِی عَوْنَکَ عَلَیْهِ حَتَّی لا أَتَکَلَّفَ مَا لا أَحْتَاجُ إِلَیْهِ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ. (مفاتیح الجنان،اعمال عید نوروز، ص 473)

حضرت آیت اللّه العظمى خوئى در پاسخ به استفتایى پیرامون فضیلت و اعمال عید نوروز پرسیده اند، ایشان پاسخ داده اند: «لا بأس بالاتیان بالأعمال المذکورة رجاء ، والله العالم». اگر این اعمال را به قصد رجاء باشد نه به قصد ورود، اشکال ندارد. (صراط النجاة للمیرزا جواد التبریزی، ج 2، ص 426.) از حضرت آیت اللّه العظمى سیستانى نیز پرسیده اند: «هل یعد اعتبار النیروز عیدا من البدع فی الدین؟» که آیا معتبر دانستن عید نوروز بدعت است؟ پاسخ داده اند: «لا یعد بدعة». خیر، بدعت شمرده نمى شود. فقهاى شیعه به استناد روایات متعدد، فتوى به استحباب غسل روز نوروز داده اند. علامه حلى مى‌فرماید: «ویستحب الغسل لیلة الفطر… ویوم النیروز للفرس». غسل شب عید فطر و… و نوروز مستحب است.( منتهى المطلب (ط.ق)، ج 1، ص 130.) همین فتوى را مرحوم ابن فهد در مهذب و مقدس اردبیلى در مجمع الفائده آورده. صاحب جواهر مى فرماید: «وأما غسل یوم النیروز فعلى المشهور بین المتأخرین بل لم أعثر على مخالف فیه». و اما استحباب غسل روز نوروز، نظریه مشهور میان متأخرین است بلکه در میان فقهاء کسى را مخالف نیافتم. (جواهر الکلام، ج 5، ص 41 )

تقابل صددرصدی با مظاهر ایران باستان در بین شیعیان وجود نداشته است و چه بسا به آن توجهاتی هم از سوی شیعیان صورت گرفته باشد، به طور مثال شاه اسماعیل صفوی که از داعیه داران شیعه است و کسی است که مذهب تشیع را در کشور ایران رسمی کرده بود اسامی پسرانش برگرفته از شاهنامه است، رستم، بهرام، سام و طهماسب. مسأله قابل توجه دیگری که در این رابطه نیز از اهمیت برخوردار است وجود علما و فقهای بزرگی چون علامه مجلسی، شیخ بهایی، محقق کرکی و… در دستگاه و حاکمیت سیاسی صفویه است، و این علما و صاحب‌نظران دینی اساساً زاویه‌ای و مخالفتی با نوروز و برپایی آن نداشتند، همانطور که گذشت در مورد نوروز حتی توصیه‌هایی هم داشتند و برخی اعمال مستحبی نظیر نماز و غسل را برای روز عید سفارش می‌کردند. نمونه دیگر از این توجهات به نوروز را در کتاب زادالمعاد علامه مجلسی که کتابی مناسکی بود می‌توان دید.

 

محمد مهدی اسکندری، گروه فرهنگی الف

 

 نظر دهید »

حقیقت نوروز

28 اسفند 1401 توسط مدیر النفیسه

🔰* حقیقت نوروز*

📌مقام معظم رهبری (مد ظله العالی):نوروز، یعنی روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروفِ «معلّی بن خنیس» - به این نکته توجّه شده است. معلّی بن خنیس که یکی از رُوات برجسته اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیتهای برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب میشود. او در کنار امام صادق علیه الصّلاة والسّلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّی بن خنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت میرود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبیرات عربی، «نوروز» را تعریب میکنند و «نیروز» میگویند حضرت به او میفرمایند : «أتدری ماالنیروز؟» آیا میدانی نوروز چیست؟

🔸بعضی خیال میکنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است! که در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیه نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور میفهمم که حضرت، «روز نو» را معنا میکنند. منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» گذاشته اند، یعنی روزِ نو! روزِ نو یعنی چه؟ همه روزهای خدا مثل هم است؛ کدام روز میتواند «نو» باشد؟

💢شرط دارد. روزی که در آن اتّفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است. روزی که شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگی را محقَّق کنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال میزنند و میفرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنی آدم و نوع بشر، روز نویی بود. روزی که حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - کشتی خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نویی است و داستان تازهای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزی که قرآن برای بشر نازل میشود، مقطعی در تاریخ است که برای انسانها روز نو است - روزی هم که امیرالمؤمنین علیهالسّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.
اینها همه، «نوروز» است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسی، با اوّلِ ماه «حَمَل» مطابق باشد یا نباشد. این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اوّلِ «حَمَل» - روز اوّلِ فروردین - اتّفاق افتاده است؛ نخیر. …

✳️ من حالا به شما عرض میکنم. روزی که انقلاب پیروز شد «نوروز» است، روز نویی بود. روزی که امام وارد این کشور شد، برای ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم این جوانان مؤمن و این ایثارگران ما در جبهه نبرد - علیه نظامیانی که از «ناتو» و «ورشو» و امریکا و شوروی و خیلی از مراکز دیگرِ قدرت تغذیه میشدند - روز پیروزی جوانان ما - با ایمانشان - بر آنها «نوروز» است؛ روز نو است.

⬅️حال اگر شما میخواهید روز اوّلِ فروردین را هم برای خودتان روز «نو» و نوروز قرار دهید، شرط دارد. شرطش این است که کاری کنید و حرکتی انجام دهید؛ حادثه ای بیافرینید. آن حادثه در کجاست؟ در درون خود شما! «یا مقلّب القلوب والابصار. یا مدبّراللیل والنّهار. یا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال». اگر حال خود را عوض کردید، اگر توانستید گوهر انسانی خود را درخشانتر کنید، حقیقتاً برای شما «نوروز» است! اگر توانستید پیام انقلاب، پیام پیامبران، پیام امام بزرگوار و پیام خونهای مطهّرِ بهترین جوانان این ملت را - که در این راه ریخته شده است - به دل خودتان منتقل کنید، برای شما «نوروز» است.

⚜️عزیزان من! سعی کنید روز اوّل فروردین را برای خودتان «نوروز» کنید. بعضی کسان روز اوّلِ فروردینشان «نوروز» نیست. ممکن است اوّل فروردین برای آنها از هر روز نحسی هم نحستر باشد! اوّل فروردین - «نوروز» - برای آنهایی که در درون خود، به فساد و انحطاط گرایش پیدا میکنند، آنهایی که خود را از خدا دور میکنند، آنهایی که خود را از هدفهای بلند این ملت و این انقلاب جدا میکنند، نوروز نیست، روز عید نیست، روز جشن و روز شادی نیست؛ شوم است! این، آن حقیقت مسأله در باب نوروز است.» 1377/01/01

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 164
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • رضائي كهخا
  • صالحي
  • زفاک
  • یا مهدی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 20
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 41
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس