مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

پیاده روی اربعین با همه ی عظمتش.. زخم های عمیقی هم دارد..

29 مهر 1396 توسط مدیر النفیسه

پیاده روی اربعین با همه ی عظمتش..
زخم های عمیقی هم دارد..

_اینکه یک تیم دانشجویی متشکل از پسران و دختران مجرد راهی سفری چند روزه میشوند..
_اینکه دختری به صورت مجردی با دوستانش راهی سفر میشود..

از امام زمان علیه السلام میپرسند،چه چیز باعث گریه شب و روز شما شده که اگر اشک کم بیاورید خون گریه میکنید..سه مرتبه میفرمایند الشام الشام الشام..ناموس ما را میان نامحرم ها بردند…

بعضی ها فکر میکنند ،چون سفر زیارتیست
و چون مذهبی هستیم و رعایت حجاب هم میکنیم،پس در این حالت میشود با هم کلاسی های دختر و پسر،که اتفاقا همه همدیگر را به اسم کوچک میشناسیم راهی سفر شد..
به قول مرحوم حق شناس،بعد از وجود نازنین امام زمان علیه السلام عالم ترین فرد ابلیس است…99 دلیل شرعی اقامه میکند تا شما را از مسیر خارج کند..

بعضی دیگر هم میگویند خب در مسیر هم اختلاط هست،چه فرقی میکند❓❗️
اما آیا اختلاط مسیر،چند روز مدام و با یک عده ی خاص از نامحرم است؟

در اینگونه موارد میگویند، گوینده ی این حرف ها یا بیمار دل است و یا افراطی..
اما هر کسی خودش بهتر میداند..
چه دختر و چه پسر…
که در این مسیر،معمولا هر خانمی دلش با یکی از آقایان و هر آقایی دلش با یکی از خانم ها هم مسیر است..

بیایید جا نماز آب نکشیم..
_با وجود جاذبه ی شدید میان دختر و پسر،اگر کسی در اختلاط مدام،دلش برای جنس مخالفی نلرزد،یا نزدیک به معصوم است و یا بیمار …

✔️اگر شنیدید و جایی خواندید که، حضرت زهرا و حضرت زینب علیهما السلام یکبار،حتی یکبار تنها و بدون محارمشان از خانه خارج شدند ،شما به خاطر آن یکبار ،هر کجا خواستید تنها و با بدون محارم بروید..
اما اگر مثل گوینده ندیدید و نخواندید جایی ،اندکی در مورد حرف های بالا تأمل کنید…

 نظر دهید »

درسی که آیت‌الله مهدوی‌کنی به یک مشروب‌فروش داد.

28 مهر 1396 توسط مدیر النفیسه


درسی که آیت‌الله مهدوی‌کنی به یک مشروب‌فروش داد 

سردار آیت گودرزی که به “سردار آیت” معروف است، این روزها مشغول ثبت و ضبط خاطرات کمیته‌های انقلاب اسلامی است. همان نهادی که آیت‌الله مهدوی ریاست آن را در روزهای ابتدایی انقلاب عهده‌دار بود و او نیز عضو گروه راهبری این کمیته‌ها بود. او هم اکنون استاد دانشگاه علوم انتظامی است.

اولین فرمانده انتظامی تهران خاطرات نابی از آیت‌الله مهدوی از پیش از پیروزی انقلاب به بعد، به یاد دارد که چندی پیش پس از بازدید از باشگاه خبرنگاران تسنیم(پویا) گوشه‌ای از آن خاطرات را در گفت‌وگو با خبرنگاران سیاسی تسنیم بازگو کرد که در ادامه از منظرتان می‌گذرد:

سردار آیت گودرزی در ابتدای این مصاحبه درباره نحوه آشنایی‌اش با آیت‌الله مهدوی کنی اینگونه می‌گوید: پدر من سرکارگر کارگران مسجد جلیلی بود زمانی که بنای مسجد جلیلی به پایان رسید من 6، 7 ساله بودم و چون پدر من نذر داشت هنگام اذان هر کجایی که هست اذان بگوید، بعد از ساخت مسجد هم به عنوان خادم و موذن مسجد جلیلی انتخاب شد پدرم مرا خدمت مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی آورد و گفت: می‌خواهم ایشان کفشدار شما باشد. حاج آقا فرمودند بگذارید مکبر ما باشد. از آن زمان مکبری ایشان را برعهده داشتم و ارتباطم تا زمان ارتحال وی ادامه یافت.

** درسی که آیت‌الله مهدوی به یک مشروب‌فروش داد

مکبر سالهای دور مسجد جلیلی یکی از ویژگیهای این مسجد را حضور افراد برجسته برشمرد و دلیل آن را اینگونه بیان می‌کند: افرادی که به مسجد می‌آمدند می‌گفتند ما از این شیخ (آقای مهدوی) خوشمان می‌آید وقتی که شخصیت مرحوم آیت الله مهدوی و رفتار اخلاقی او به گونه‌ای بود که حتی فراد غیر مسلمان هم نسبت به او احترام خاصی قائل بودند به طور مثال وقتی از جلو یک مشروب فروشی که نزدیک مسجد بود عبور می‌کردند به آن فرد مسیحی سلام می‌کردند و این امر باعث که بعدها حاج آقا هرگاه که از مقابل مغازه وی رد می‌شدند، به حاج آقا سلام می‌کرد. بعد از گذشت یکسال این مشروب‌فروش شاگردش را مامور کرده بود تا هرگاه حاج‌آقا از دور مشاهده می‌شود، کرکره مغازه را به احترام وی پایین بکشد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی نیز این کار را انجام می‌داد. این فرد مسیحی اواخر عمرش بیمار شد و پس از آنکه با نظر حاج‌آقا به ملاقاتش رفتم و سلام حاج آقا را به او رساندم در پاسخ گفت “حاج‌آقا درس بزرگی با سلام کردنش به من آموخت.”

بخارایی شب قبل از اعدام منصور پیش آیت الله مهدوی کنی آمد

اولین فرمانده نیروی انتظامی تهران درباره رفت و آمد اعضای هیئت‌های موتلفه به مسجد جلیلی هم می‌گوید: محمد بخارایی از اعضای هیئت‌های موتلفه شب قبل از ترور حسنعلی‌ منصور به مسجد جلیلی آمد و با حاج‌آقا مهدوی صحبت کرد و حلالیت طلبید و صبح فردا منصور را ترور کرد. همه ما گمان کردیم فردا قرار است به مسافرت برود که حلالیت طلب کرد و نمی‌دانستم که قرار است چه کار بزرگی انجام بگیرد. برخی از نفرات برتر موتلفه مانند شهید هرندی و سایر اعضای گروههای مبارز به مسجد جلیلی رفت و آمد داشتند اما تحت پوشش و اصل عدم لو نرفتن.

چه کسی آیت‌الله مهدوی را به ساواک لو داد؟

وی به حضور نفوذی‌ها در مسجد جلیلی هم اشاره می‌کند و یادآور می‌شود: وحید افراخته از آن جمله افراد بود که با هماهنگی ساواک چند جلسه به مسجد جلیلی آمد و با حاج‌آقا صحبت کرد و بعد همین مطالب را به ساواک منتقل کرد. برنامه‌ای در مسجد طراحی شده بود که حداکثر افراد ساواکی و افراد مشکوک تا آسیب‌پذیری ما به کمترین سطح برسد.

توصیه اخلاقی آیت الله برای ورود به خانه ساواکی‌ها

آیت با بیان اینکه از جمله توصیه‌های مرحوم آیت الله مهدوی کنی این بود که وقتی وارد خانه کسی شدید بی‌احترامی نکنید، متذکر می‌شود: ایشان فرمود با کفش وارد خانه کسی نشوید، به وسایل شخصی افراد دست نزنید زیرا قبل انقلاب همه این بلاها سر ما آمده و می‌فهمیم یعنی چه و نمی‌خواهیم خودمان همین کارها را بر سر کسی بیاوریم لذا یادم هست وقتی وارد خانه ساواکی‌ها می‌شدیم و دستگیرشان می‌کردیم آن خانواده‌ها می‌گفتند از اینکه هنگام ورود به خانه به ما بی احترامی نکردید، ممنون هستیم.

2929

 نظر دهید »

سوء استفاده برخی افراد مرفه از فقرا درسایت‌های همسفریابی

28 مهر 1396 توسط مدیر النفیسه

سوء استفاده برخی افراد مرفه از فقرا درسایت‌های هم سفریابی                                                  

  ایرنا نوشت: پژوهشگر مسائل اجتماعی گفت: متاسفانه برخی افراد مرفه از مشکل مالی عده ای از هموطنان در سایت های همسفر یابی سوء استفاده می کنند.

 
افشین طباطبایی اظهار کرد: این افراد سود جو با پرداخت هزینه ای نه چندان زیاد بابت سفر کسانی که مشکل مالی دارند و نمی توانند به سفر بروند، علاوه برآنکه همسفری برای خود می یابند با یک تیر، دو نشان می زنند و ضمن ترویج مسایل غیراخلاقی با بهره برداری ازهمسفر فقیر به برخی اهداف شوم خود هم می رسند.

طباطبایی ادامه داد: این همسفران فقیر نیز به دلیل مضیقه مالی از اعمال کاربران لاکچری چشم پوشی می کنند. 
این پژوهشگر ضمن تاکید به والدین برای آگاه سازی فرزندانشان از اهداف این قبیل سایت ها افزود: مسئولان جامعه که وظیفه هدایت گری را درجامعه برعهده دارند باید مردم را آگاه سازند.
پژوهشگر مسائل اجتماعی تاکید کرد: باید موضوع همسفریابی را برای نسل جدید روشن کنیم.جوانان باید بدانند این سایت ها درچه راستایی و با چه اهدافی فعالیت می کنند.همچنین باید به دختران و پسران آموزش دهیم که چگونه ارتباط اجتماعی برقرار کنند.
وی بیان داشت: سایت های همسفریاب ازگذشته تا به امروز در اروپا، آمریکا وآسیا فعال هستند والبته این کارجالب و پسندیده ای است به شرط آنکه ازاین ظرفیت جهانی درست استفاده شود.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی درعین حال اظهار کرد: اینکه فردی برای سفر به کشوری مثلا چین با فرد دیگری همسفر شود تا سفر، اقتصادی تر تمام شود کارخوبی است اما چه بسا که این موضوع در کشورمان ، مورد سوء استفاده عده ای سودجو قرار گرفته است. 
به گزارش ایرنا، اخیرا سایت هایی با عناوین همسفریاب در فضای مجازی فعال شده اند.هر چند عملکرد این سایت ها شفاف نیست اما آنها با تبلیغات فریبنده و پر سر و صدا، به بهانه یافتن همسفری مناسب برای کاربران خود، بطورغیرقانونی از چت بازان و بویژه دختران و زنان سودجویی می کنند.
شیوه کار این گونه است که کاربران این سایت ها تقاضای خود را همراه شماره تماسی ثبت می کنند و منتظر تماس مستقیم همسفری مناسب می مانند. آنان اینطور عنوان می کنند که کل مبلغ هزینه همسفر را خود پرداخت خواهند کرد و البته که مدیران این سایت ها هم با تبلیغات گسترده کار خود را به انجام می رسانند و همسفری موقت چند روزه را برای سفر داخلی و خارجی کاربرانشان برمی گزینند. 
به عنوان مثال در یکی از این سایت ها چنین پیامی آمده است: «سلام - درشهریورماه قصد سفر به آنتالیا یا کوش آداسی را برای تفریح وعوض کردن آب وهوا دارم . یک همسفری فهمیده باشخصیت واهل تفریح میخواستم؛ خانم یا آقا فرقی ندارد، لطفا درصورت تمایل به شماره موبایلم به شماره … 0920 تلگرام یا مسیج و یا تماس بگیرید باتشکر.» اینها نمونه هایی از درخواست های این نوع کاربران است. 
دراغلب این درخواست ها ذکرشده است که هزینه سفر اگر همسفر خانم باشد از سوی درخواست کننده پرداخت خواهد شد. ضمن اینکه تقریبا همه این کاربران براین امر که باید همسفری که با آنها به سفر می رود فردی «اهل» و خوش برخورد باشد تاکید دارند. 
برخی از کاربران این سایت ها هم علاوه برثبت تقاضای سفرخود تاکید می کنند که همسفرشان را با رعایت موازین شرعی انتخاب خواهند کرد. 
حال این سوالات مطرح است که این سایت ها چه اهدافی را دنبال می کنند؟ کاربرانی که قصد یافتن همسفر و تقبل پرداخت کل هزینه همسفر خود را بعضا به خارج از کشور دارند چه اهدافی را دنبال می کنند؟ آیا هدف از همسفریابی تنهایی سفر نرفتن است یا…؟ 
نقش طراحان این سایت ها در این معادله کجاست؟ یعنی متقاضی ، تقاضا را می دهد و مشتری پاسخ می گوید و معامله تمام می شود در این میان چه بهره ای عاید مسئولان و طراحان این قبیل سایت ها می شود؟ امینت سفر را چه کسی یا چه اشخاصی تایید می کنند؟

 نظر دهید »

قرائتی را تحسین کنیم، نه خودمان را

27 مهر 1396 توسط مدیر النفیسه

قرائتی را تحسین کنیم، نه خودمان را
درباره برخورد تند آقای قرائتی، بیشترِ حرف‌ها گفته شده اما درباره تاثیرگذاری رسانه‌ها به نظر کمی تند می‌رویم.

ما آدم‌های افراط و تفریطیم. از چند روز پیش، به دلیل یک عتابِ آخوندیِ نه‌چندان عجیب - که البته غیرقابل قبول بود- همه بند کردیم به حاج آقا قرائتی و خواستار عذرخواهی‌اش شدیم، حالا هم پس از عذرخواهیِ او، یک لایه بالاتر از کنشگری عامه مردم، در سطح تحلیل خواص، باز دچار افراط شده‌ایم که صرفاً رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی شیخ محسن قرائتی را وادار به عذرخواهی کرده‌اند.

درباره برخورد تند آقای قرائتی، بیشترِ حرف‌ها گفته شده اما درباره تاثیرگذاری رسانه‌ها به نظر کمی تند می‌رویم. چند هفته پیش سرپرست شهرداری رشت، با آن یکی سمتش از خودش تقاضای منزل مسکونی کرد و خودش با درخواست خودش موافقت کرد و سند محیرالعقول این اتفاق تا چند روز نُقل تلگرام و اینستاگرام و توئیتر بود، نتیجه این رسوایی رسانه‌ای تمام‌عیار چه شد؟ من به شما می‌گویم، نامبرده با اعتماد بنفس کامل، به جای عذرخواهی، طلبکار شد و رو به دوربین از مسئولان خواست جلوی ول‌انگاری در فضای مجازی را بگیرند! یا در همان روزها نامه استخدام فرزند یکی از نمایندگان مجلس در یکی از وزارتخانه‌ها رسانه‌ای شد و مردم در شبکه‌های اجتماعی برای افشای این رانت‌ واضح چیزی کم نگذاشتند اما نهایتاً وزیر مربوطه روی آنتن زنده تلویزیون، با استناد به مدرک دکترای نامبرده سر و ته ماجرا را هم آورد و البته آب هم از آب تکان نخورد. کمی قبل‌تر در دوره رای اعتماد، از یکی از وزارتخانه‌های دیگر هر روز یک سند متفاوت از باج‌دهی وزیر برای جلب رای اعتماد بیرون می‌آمد و به طور گسترده در شبکه‌های مجازی می‌چرخید، آقای وزیر ولی نهایتاً با تعداد رای بیشتر از دوره قبل، در سمت خود ابقا شد. قبل‌تر از آن، ادعاهای درشت یک آقازاده و افاضات او درباره «ژنِ خوب» در فضای مجازی مضحکه خاص و عام شد. نتیجه‌اش؟ تقریبا هیچ! نه خود ایشان و نه ابوی گرامی‌شان، حتی یک عذرخواهی خشک‌وخالی نکردند که هیچ، تازه دست پیش را هم گرفتند.

مثالها یکی دو تا که نیست، کمی دورتر برویم، ماهها پیش فسادی بزرگ در یک دستگاه، رسانه‌ای شد و اسناد مربوط به آن فضای مجازی را درنوردید، اما احتمالاً شما هم یادتان نرفته که زودتر از متخلفان با فرد افشاکننده برخورد شد! یا مثلا در فاجعه پلاسکو مردم در فضای مجازی همه درگذشتگان شهرداری و وزارت کار و بنیاد مستضعفان را جلوی چشم‌شان آوردند، در نتیجه، دولت قرار شد به کسبه وام سیصد میلیونی بدهد، بنیاد قرار شد پلاسکو را دوساله بسازد و شهرداری قولهای متفاوت دیگری داد. تاریخ مصرف همه این قولها ولی به اندازه حافظه نه‌چندان طولانی شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها بود. رسانه‌ها پیشکش، در شبکه‌های اجتماعی، چه کسی امروز سراغی از کسبه پلاسکو و قولهای عمل‌نشده به آنها یا مثلاً قول‌های عمل‌نشده به معدن‌کاران یورت گلستان را می‌گیرد؟ هیچ کس، حتی‌آنهایی که در آن روزها، آتشِ پلاسکو و دوده معدن یورت از تصاویر پروفایل‌شان بالا می‌رفت!

سیاهه ترندهای بی‌نتیجه‌ی فضای مجازی بیش از اینها ادامه دادنی‌ست. البته غرض تخفیف قدرت رسانه‌های اجتماعی نیست که ممکن است فرد دیگری بتواند سیاهه‌ای از ترندهایِ منتج به نتیجه، ارائه کند؛ حرف این است که در تحلیل این تاثیرگذاری دچار افراط نشویم، تک‌بعدی تحلیل نکنیم و تاثیر عوامل دیگر را هم در نظر بگیریم.

محسن قرائتی جزء رسانه‌ای‌ترین روحانیون ایران است و در میان هم‌لباسان خود، بیشتر از خیلی‌های دیگر، مختصات رسانه را می‌شناسد. از این رو حتماً برخورد انتقادآمیزِ افکار عمومی، در عذرخواهی او از آقای دوربینی موثر بوده‌ اما منحصر کردن دلیل این عذرخواهی در این یک عامل، جفا در حق اوست. چه بسیار آدم‌های معروفی که تحت شدیدترین فشارهای رسانه‌ای و مجازی هم از اشتباهات خود عذرخواهی نکرده‌اند. نمونه‌اش خطیبی که یک روز روی منبر ادعا کرد وزارت خارجه می‌خواهد سردار قاسم سلیمانی را تحویل آمریکا بدهد و بعداً به رغم شماتت عام و خاص، نه تنها عقب‌نشینی و عذرخواهی نکرد، که ادعای خود را طور دیگری تکرار کرد. نمونه‌های دیگرش را هم بالاتر گفتم.
در طول چهل سال تدریس تلویزیونی حجت‌الاسلام قرائتی، کمتر کسی است که مخاطب او نبوده باشد و از دست شوخی‌ها و صراحت گفتاری عجیبش نخندیده باشد. صراحتی که با عذرخواهی اخیرِ او معلوم شد، توام با شجاعتی تحسین‌برانگیز هم هست. با این ویژگی‌ها، عذرخواهی آقای قرائتی چندان غیرمنتظره نبود، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها اگر واقعا اینقدر قدرت دارند، خوب است، حداقل برای یک بار هم که شده، باعث عذرخواهی بعضی دیگران شوند.

عباس رضایی ثمرین

 نظر دهید »

زنی که شوهرش را دودستی به دوست دوران دبیرستانش تقدیم کرد

27 مهر 1396 توسط مدیر النفیسه

زنی که شوهرش را دودستی به دوست دوران دبیرستانش تقدیم کرد
روزنامه ایران نوشت:«شیدا» با دختر خردسالش برای مشاوره آمده بود. زنی جوان و خوش چهره بود اما درعمق چشمانش به سادگی می‌شد غم بزرگی را دید. آرام روی صندلی نشست و دخترش را نیز در آغوش گرفت. در حالی که موهای خرمایی رنگ فرزند خردسالش را نوازش می‌کرد بدون هیچ مقدمه‌ای شروع به صحبت کرد.

او گفت: «من چوب اعتماد بیش از حدم به آدم‌ها را خورده و تاوان سنگینی پرداخته‌ام. دلم نمی‌خواهد این اشتباه من، دخترم را نیزبه دردسر بیندازد. راستش بدبختی من از یک سال پیش شروع شد. همان روزی که «پریسا»، بهترین دوست دوران دبیرستانم را در یک مرکز خرید دیدم. سال‌ها از هم خبر نداشتیم.آنقدر هیجان زده بودیم که بی‌خیال خرید شدیم و ساعت‌ها در یک رستوران دنج از گذشته و زندگی‌مان صحبت کردیم.

«پریسا» به‌تازگی از همسرش جدا شده بود و از نظر روحی به هم ریخته و افسرده بود. وقتی از هم خداحافظی کردیم طوری تحت تأثیر داستان زندگی‌اش بودم که حتی یک لحظه نمی‌توانستم از فکرش بیرون بیایم. می‌خواستم کاری کنم که هرطورشده شادی به زندگی‌اش برگردد. به همین دلیل رفت و آمدم را با او بیشتر کردم. روزها که شوهرم سرکار می‌رفت او به خانه ما می‌آمد و دور هم بودیم. این شرایط ادامه داشت تا اینکه سرانجام کاری که مدت‌ها دنبالش بودم برایم فراهم شد. شوهرم مخالف بود و می‌گفت دخترمان ضربه می‌خورد. اما هر طور بود متقاعدش کردم که اجازه دهد به خاطرعشق وعلاقه‌ام کار کنم. از طرفی با «پریسا» صحبت کردم و قرار شد او روزها به خانه ما بیاید و مراقب دخترم باشد.


همه شرایط عالی بود. خیالم از بابت دخترم که راحت شد بیشتردرمحل کار می‌ماندم. بیشتر شب‌ها بعد از شوهرم به خانه می‌رسیدم اما چون از او و «پریسا» مطمئن بودم و مانند چشمانم اعتماد داشتم هرگز تصور هیچ اتفاق بدی برای زندگی‌ام نداشتم. چند ماهی گذشت تا اینکه یک روز مادرشوهرم تماس گرفت و گفت حال دخترم خوب نیست و خودم را به خانه برسانم. وقتی از او سراغ «پریسا» را گرفتم، تازه فهمیدم چه کلاه بزرگی سرم رفته است. مادر شوهرم گفت: «این چند ماه هر روز صبح «مهدی»، دخترت را به خانه ما می‌آورد و عصر او را می‌برد. «پریسا» را من خیلی وقت است ندیدم.»
وقتی این حرف‌ها از دهان مادرشوهرم بیرون می‌آمد انگار یک سطل آب سرد روی سرم خالی کرده بودند.
لحظه‌ای تعلل نکردم و بسرعت به خانه رفتم که «پریسا» را در خودروی همسرم دیدم. رابطه آنها صمیمی‌تر از یک زن و شوهر بود. وقتی آن صحنه را دیدم حتی نمی‌خواستم صدایشان را دوباره بشنوم.
آنها به اعتماد من خیانت کرده بودند. «پریسا» سعی داشت آن صحنه را توجیه کند اما من نگذاشتم حرفی بزند و وسایل خودم و دخترم را برداشتم و به خانه پدرم رفتم. بعدها فهمیدم آنها از همان ماه‌های اول با هم رابــــــــــــــــطه داشتند و من با خوش خیالی ماه‌ها به جای زندگی‌ام، خرج خوشگذرانی‌های آنها را می‌دادم. بعد از این اتفاق دادخواست طلاق دادم و حضانت دخترم را هم گرفتم. اما با اینکه مدتی از آن موضوع گذشته و هر کاری برای پر کردن خلأ همسرم کرده‌ام اما دختر 4 ساله‌ام هر روز گوشه گیرتر می‌شود. به تــــــــــــــــــازگی هم شب ادراری گرفته و همین نگرانم کرده است. نمی‌دانم که اگر این شرایط ادامه پیدا کند چه بلایی سرش می‌آید. من تاوان اعتماد بیجایم را داده‌ام اما نمی‌خواهم دخترم هم قربانی شود….»
هر فردی را به حریم خصوصی‌مان وارد نکنیم
کارشناس «مرکز مشاوره آرامش» وابسته به پلیس اصفهان دراین باره گفت: «توجه یکی از ارکان مهم رابطه است. اگر این توجه به حد کافی نباشد، نیاز طرفین را برطرف نکرده و هر شخصی با هر میزان اعتقادی امکان خطا دارد. اینکه هر شخصی براساس باورهای غلط خود و قضاوت‌های خوش بینانه فکر کند که مورد خیانت واقع نمی‌شود اشتباه محض کرده است. اشتباه بعدی این است که فکر کند در این شرایط باید میدان را خالی کند. باید توجه داشت که درچنین شرایطی کودکان قربانیان اشتباه ها و خطاهای والدین هستند. چرا که هر شریک خیانت دیده توان حل مسأله و مهارت پرورش کودک را ندارد زیرا خود نیازمند کمک است. از طرفی باید توجه داشت افرادی که از نظر عاطفی شکست خورده‌اند را باید با رعایت نکات خاصی به حریم خصوصی‌مان وارد کنیم. نکته دیگر رفت و آمد با کسانی است که قید و بند‌های اخلاقی را رعایت نمی‌کنند. به‌دلیل اینکه کودکان در دوران رشد و تقلید کردن از دیگران هستند اشتباهی بزرگ است.
در این پرونده آنچه برای دختر خردسال خانواده پیش آمده تبعات از هم گسیختگی کانون خانواده است. نبود مادر یا پدر باعث اضطراب و استرس کودکان شده و دغدغه فکری بزرگی برایشان ایجاد می‌کند.»

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 155
  • 156
  • 157
  • 158
  • 159
  • 160
  • ...
  • 161
  • ...
  • 162
  • 163
  • 164
  • 165
  • 166
مهر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • صفيه گرجي
  • هایده بیابانی قره موسی
  • راز ملکوت

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 19
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 20
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس