مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

امام خمینی ، مردی که نظم جهانی را به چالش کشید

13 خرداد 1404 توسط مدیر النفیسه

مردی که نظم جهانی را به چالش کشید

حضرت امام خمینی(ره) با رهبری انقلاب اسلامی و بنیانگذاری جمهوری اسلامی توانست نظم جهانی را تغییر دهد. در زمان وقوع انقلاب اسلامی جهان دوقطبی بود اما بعد از انقلاب اسلامی و خصوصاً در سالهای اخیر، نظم جهان مورد چالشهای جدی قرار گرفته است. اینکه انقلاب اسلامی نظام دوقطبی حاکم بر جهان در آن زمان را به چالش کشید، یک دیدگاه مطرح و قابل توجه در تحلیل‌های سیاسی و تاریخی است که مورد قبول غالب اندیشمندان علوم سیاسی و روابط بین الملل جهان است.

در زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران، جهان عمدتاً تحت سیطره دو ابرقدرت، یعنی ایالات متحده آمریکا سردمدار بلوک غرب یا سرمایه‌داری و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق، سردمدار بلوک شرق یا کمونیسم قرار داشت. در این وضعیت که به جنگ سرد و نظم دوقطبی معروف بود، کشورهای جهان عمدتاً یا به یکی از این دو بلوک وابسته بودند یا سعی می‌کردند در چارچوب جنبش عدم تعهد، موضعی مستقل اتخاذ کنند، هرچند تأثیرگذاری این جنبش در برابر دو ابرقدرت محدود بود.

انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) از چند جهت این نظم دوقطبی را به چالش کشید:

ظهور یک قدرت مستقل و ایدئولوژیک جدید؛ انقلاب ایران نه به بلوک شرق وابسته بود و نه به بلوک غرب. امام خمینی(ره) با طرح شعار کلیدی «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، آشکارا هر دو ابرقدرت و ایدئولوژی‌هایشان را رد کرد. این امر، ظهور یک بازیگر جدید و مستقل را در صحنه جهانی نوید می‌داد که مبتنی بر ایدئولوژی اسلام سیاسی بود و راه سوم یا الگویی متفاوت برای اداره جامعه و سیاست بین‌الملل ارائه می‌داد.

الهام‌بخشی به جنبش‌های اسلامی و استقلال‌طلب
انقلاب ایران الهام‌بخش بسیاری از جنبش‌های اسلامی و آزادی‌خواه در سراسر جهان، به‌ویژه در خاورمیانه شد. این جنبش‌ها نیز به نوبه خود می‌توانستند منافع هر دو ابرقدرت را در مناطق مختلف به چالش بکشند.

تضعیف موقعیت آمریکا در جهان خصوصاً در منطقه خاورمیانه
ایران پیش از انقلاب، یکی از متحدان کلیدی آمریکا در منطقه خاورمیانه بود. با وقوع انقلاب و سقوط شاه، آمریکا متحد مهمی را از دست داد و منافع استراتژیک آن در منطقه به شدت آسیب دید. تقابل های ایران با آمریکا بیشتر در ایدئولوژی، جهان بینی و هستی شناسی بود که هنوز ادامه دارد و امروزه به برخورد جدی نظامی نزدیک شده، البته سالهاست که مذاکرات ایران و آمریکا برقرار است و در ماه های اخیر مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا در حال انجام است که وقوع جنگ را کاهش داده است.

طرح گفتمان جدید در روابط بین‌الملل
جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر مفاهیمی چون صدور انقلاب (به معنای صدور ارزش‌ها و آرمان‌های معنوی و نه دخالت نظامی)، حمایت از مستضعفان در برابر مستکبران، و وحدت جهان اسلام، گفتمان جدیدی را وارد عرصه روابط بین‌الملل کرد که با منطق قدرت‌محور و مبتنی بر منافع ملی صرفِ دو ابرقدرت تفاوت داشت.

از منظر این دیدگاه، پس از انقلاب اسلامی، جهان دیگر صرفاً یک صحنه دوقطبی ساده نبود. اگرچه ساختار اصلی قدرت نظامی و اقتصادی دو ابرقدرت فوراً تغییر نکرد، اما یک قطب ایدئولوژیک جدید یا حداقل یک چالشگر جدی نظم موجود ظهور کرده بود. 

 می‌توان گفت که انقلاب اسلامی ایران پیچیدگی بیشتری به نظم دوقطبی بخشید. به عنوان نیرویی مستقل و تأثیرگذار در کنار دو بلوک اصلی مطرح شد. زمینه‌هایی را برای تضعیف تدریجی نظم دوقطبی (که البته عوامل دیگری مانند فروپاشی شوروی نیز در آن نقش اساسی داشتند) و شکل‌گیری نظم‌های بعدی فراهم آورد، البته، میزان و عمق این تغییر و اینکه آیا جهان پس از آن به سمت یک نظم چندقطبی، تک‌قطبی (پس از فروپاشی شوروی) یا نوع دیگری از نظام بین‌الملل حرکت کرد، موضوع بحث‌های گسترده‌ای در میان تحلیل‌گران روابط بین‌الملل است. اما نقش انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک نقطه عطف مهم و یک عامل تغییردهنده در پویایی‌های جهانی آن دوره، غیرقابل انکار است.

سید حسین امامی، گروه سیاسی الف
 


 

 

 



 

 

 

 
 
 

 نظر دهید »

25 آبان ماه 1361 روز حماسه اصفهان ، اصفهانی ها 370 شهید عملیات محرم را بر دوش خود تا گلستان شهدا بدرقه کردند.

25 آبان 1403 توسط مدیر النفیسه

🌹🌹 25 آبان ماه 1361 روز حماسه اصفهان ، اصفهانی ها 370 شهید عملیات محرم را بر دوش خود تا گلستان شهدا بدرقه کردند.


♦️ سخنان تاریخی امام خمینی (ره) به مناسبت تشییع 370 شهید دراصفهان: در کجای دنیا جایی را مثل اصفهان پیدا می کنید که چند روز پیش 370 شهیدش را تشییع کردند. همین ملت شهید داده همچنان بر خدمت خود به اسلام ادامه می دهند.
📚 صحیفه نور، جلد 17، سخنرانى3/9/61

♦️ بخشی از سخنان امام خامنه ای در سالروز 25 آبان در جمع مردم اصفهان: من لازم میدانم در همین زمینه (مناقب اصفهان ،مردم اصفهان) چند جمله ای عرض کنم، اینها شناسنامه این مردم مومن وغیرتمند و ایستاده پای کار به حساب می آید. مردم اصفهان در یک روز سی صد وهفتاد شهید را تشیع کردند، خم به ابرو نیاوردند، بماند که همان روز اعزام به جبهه داشتند پشتیبانی داشتند و حرکت کردند.

🌹🌹 25 آبان ماه 1361 روز حماسه اصفهان ، اصفهانی ها 370 شهید عملیات محرم را بر دوش خود تا گلستان شهدا بدرقه کردند.


♦️ سخنان تاریخی امام خمینی (ره) به مناسبت تشییع 370 شهید دراصفهان: در کجای دنیا جایی را مثل اصفهان پیدا می کنید که چند روز پیش 370 شهیدش را تشییع کردند. همین ملت شهید داده همچنان بر خدمت خود به اسلام ادامه می دهند.
📚 صحیفه نور، جلد 17، سخنرانى3/9/61

♦️ بخشی از سخنان امام خامنه ای در سالروز 25 آبان در جمع مردم اصفهان: من لازم میدانم در همین زمینه (مناقب اصفهان ،مردم اصفهان) چند جمله ای عرض کنم، اینها شناسنامه این مردم مومن وغیرتمند و ایستاده پای کار به حساب می آید. مردم اصفهان در یک روز سی صد وهفتاد شهید را تشیع کردند، خم به ابرو نیاوردند، بماند که همان روز اعزام به جبهه داشتند پشتیبانی داشتند و حرکت کردند.

 نظر دهید »

انقلاب اسلامی و الگوی سوم از زن

13 بهمن 1402 توسط مدیر النفیسه

انقلاب اسلامی و الگوی سوم از زن

برای فهم نقش و تأثیر زنان در نهضت انقلابی و سیر مبارزه با رژیم پهلوی ناگزیریم که تاریخ و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی بانوان را پیگیری کنیم.

شاید نقطه شروع این نوع فعالیت‌ها را باید در دوران مشروطه دانست که طیفی از زنان با حضور شورانگیز و مهم خود دست به فعالیت‌هایی سیاسی و اجتماعی زدند که همگی تحت دفاع از دین و خاک کشور انجام می‌شد. این زنان با حفظ حدود الهی و حجاب دست به اقدامات مهمی زدند که می‌توان در بین آن‌ها به دفاع از مشروطه، دفاع از مجلس ملی، دفاع از کشور، حمایت از تولیدات داخلی، دفاع از اولتیماتوم به روسیه و…. اشاره کرد. 

این سیر و فعالیت‌ها تا 1314 ادامه داشت و پس از آنکه رضاخان طی اصلاحات به اصطلاح فرهنگی خود برخی ممانعات و محدودیت‌ها نظیر حجاب گرفتن بانوان در اجتماع را مطرح ساخت، ما شاهد آن بودیم که اساساً دیگر آن شور و حجم فعالیت سیاسی و اجتماعی زنان رو به کاهش و سپس محو شدن رفت. این سکوت و عدم فعالیت زنان ادامه دار بود تا شهریور سال 1320 که رضاخان خلع شد و پسرش محمدرضا روی کار آمد. گرچه نسبت به دوران پدرش فضا کمی برای زنان بازتر شده بود، اما آلودگی مملو از فساد جامعه در دوران پهلوی فضا و تصمیم را به این سمت می‌برد که زنان در خانه بمانند و چندان در جامعه ظهور و بروز نداشته باشند. زنی که در جامعه تبلیغ می‌شد، زنی با مختصات و ویژگی‌های غربی بود و این درحالیست که قاطبه زنان ما سنتی و مذهبی بودند و ترجیح و حتی اجبار بر این بود که در خانه بمانند و چندان فعالیت سیاسی و اجتماعی در جامعه نداشته باشند. 

با شروع نهضت مبارزه حضرت امام خمینی(رحمة‌الله علیه) حکومت پهلوی دست به برخی اقدامات در راستای عفاف‌زدایی زد. انتشار مجلاتی نظیر زن روز، ترویج انگاره‌های فمنیستی، تضعیف بنیان خانواده و… همگی پس از سال 42 با سرعت و شدت بیشتری پیگیری شد. در چنین فضایی، برخی روشنفکران و علمای روشن‌ضمیر سعی کردند دست به یک مقابله با دو الگوی موجود بزنند. چیزی که در ادبیات امروزه انقلاب اسلامی «زن سوم» نام دارد در برابر آن سنت‌گرایی که زن را در پستو خانه قرار می‌داد و آن زن متجدد غربی مطرح شد. در آن دوران موضوع زنان و حضورشان در جامعه در اندیشه مرحوم امام خمینی از جدیت قابل توجهی برخوردار بود. اما طیف گسترده حوزه و جامعه مذهبی مثل امام نمی‌اندیشید و چندان ارزشی برای حضور زنان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی قائل نبودند. برای همین است که این تعبیر رهبری که فرمودند فرق سال 42 با 57 در این است که زنان در سال 57 کف میدان بودند، تعبیری دقیق و درست و البته ظریفی است. چراکه ما در سال 42 و در آغاز نهضت بخش فرهنگ‌ساز و آگاهی‌دهنده به خانواده را در میدان نداریم!

اما نکته اساسی این است که از سال 42 تا سال 57 یک فرهنگ‌سازی جدی در ایران شکل می‌گیرد که تفکر و اندیشه درمورد حوزه زنان را دگرگون می‌سازد. به طور مثال وقتی دکتر شریعتی کتاب فاطمه‌فاطمه است را می‌نگارند، در حقیقت در پی اصلاح اندیشه‌ای هستند که از حضرت زهرا و به تبع آن زن مسلمان چهره غیرحقیقی و نادرستی ارائه داده بود. دقیقاً مرحوم امام هم در همان دوران سخنان قابل توجهی ز حضرت زهرا دارند که در بین آنان در حقیقت الگوی حقیقی از زن مسلمان ایرانی را ترسیم می‌کنند. همچنین قابل توجه است که اهالی قلم نظیر محمود حکیمی، علی دوانی، شهید مطهری و… در آثار خود در زبان داستان و روایت‌نویسی سعی دارند چهره‌ای از زن اصیل مسلمان را احیا کنند که تا آن موقع مغفول مانده بود. این فعالیت‌های فرهنگی موچب شد پای زنان به مبارزه باز شود و هسته‌های زنان مبارز در ایران پدید آید. 


این زنِ مسلمان که الگوی سوم را در پیش می‌گرفت، اما در دهه‌های ۷٠و۸٠ با دو مانع و رقیب مواجه شد. از طرفی، دشمن چون از وجود انقلاب ضربه خورده بود، سعی کرد با پیگیری الگوی زن غربی، مختصات زن متجدد بر مبنای ارزش‌های مدرن را تبلیغ نماید. از آنسو هم جالب است که نگاه متحجرانه به زن به اشکالی وارد طیف‌های سیاسی شد و ارزش زن را در حد زینة‌المجالسی پایین آورد، یعنی امروزه هم در بین اصلاح‌طلبان و هم در بین اصولگرایان کسانی هستند که حضوز زنان را به مثابه شکل و فرم دموکراتیک پذیرفته اند اما چندان اعتنایی به این کنشگری ندارند. مساله مهم این است که آن زنِ الگوی سومی در طول این سالیان به خوبی یک موضوع را درک کرده است و آن کسب تخصص و دانش است تا بتواند در این دنیا و در این نزاع الگویی حرفی برای گفتن داشته باشد و بقای خود را استمرار بخشد.

انوشه سادات میر مرعشی
نقش زنان در انقلاب

 2 نظر

رهبری که تنها انقلاب پیروز در اسلام معاصر را رقم زد

13 خرداد 1402 توسط مدیر النفیسه


 تاریخ انقلاب‌ در کشورهای عربی و اسلامی در دوره معاصر نشان می‌دهد که رهبری واحد و رویکرد یکپارچه مردمی اصلی‌ترین عامل موفقیت یک انقلاب به شمار می‌رود؛ چیزی که در انقلاب اسلامی ایران تحت رهبری امام خمینی (ره) مشهود است. طی 4 دهه گذشته، در میان همه تلاش‌هایی که در کشورهای مختلف عربی و اسلامی برای تغییر نظام و درواقع «انقلاب» صورت گرفته، انقلاب اسلامی ایران تنها نمونه موفق در این زمینه به شمار می‌رود و تلاش‌های مشابه در کشورهایی چون تونس، سودان، مصر و لیبی یا نیمه‌کار ماند یا نتیجه عکس داد.

 

برای درک این مطلب و اینکه چرا کشورهای مذکور در تحقق اهداف خود برای تغییر نظام و انقلاب ناکام بودند، در وهله نخست باید به مفهوم انقلاب توجه کنیم. اصطلاح انقلاب از تغییر و دگرگونی گرفته شده و به معنای تحولات بنیادین در هر زمینه‌ای است است. اما اساسا مردم انقلاب را تحت عنوان تغییرات سیاسی که به تغییر حکومت منجر می‌شود، می‌شناسند.

زمینه‌های وقوع انقلاب اسلامی ایران از دهه 20 شمسی و با اعتراض مردم به حکومت دیکتاتوری خاندان پهلوی فراهم شده بود و در دهه 30 تحت رهبری شخصیت‌های ملی و مذهبی همچون دکتر «محمد مصدق» و آیت‌الله سید «ابوالقاسم کاشانی» به اوج رسید و اولین نتیجه آن ملی شدن صنعت نفت بود. اما در 28 مرداد سال 1332 حکومتی که دکتر مصدق تشکیل داده بود در اثر یک کودتای آمریکایی-انگلیسی شکست خورد و رژیم دیکتاتوری پهلوی تا 2 دهه دیگر نیز حکومت کرد.

قیام خونین 15 خرداد 1342 نقطه عطف انقلاب مردمی ایران بود و جنایت‌هایی که رژیم شاه علیه ملت مرتکب شد چهره دیکتاتوری و استبدادی این رژیم را به همه جهانیان نشان داد. اما با این وجود مردم ایران عقب‌نشینی نکردند و اعتراضات به شکل یکپارچه تحت رهبری امام خمینی (ره) که در تبعید بود همچنان ادامه داشت تا این که بزرگترین رویداد تاریخی اسلام معاصر به ثبت رسید و در بهمن 1357 انقلاب اسلامی ایران پیروز شد.

در توضیح علت پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در ابتدای امر روشن است که نقش رهبری این انقلاب بسیار حائر اهمیت است. امام خمینی (ره) به عنوان شخصیتی مذهبی که در عین حال از یک کاریزمای عالی و بینش نظامی و سیاسی دقیق برخوردار بود توانست به مدت دو دهه یک رویکرد ثابت را برای قیام علیه رژیم مستبد شاه حفظ کند. این انقلاب طبقات اجتماع، بخشها، گروههای زیرزمینی و احزاب را تحت الشعاع خویش قرار داد.حتی  بعضی از این گروههای سیاسی در باطن به انقلاب اعتقادی نداشتند اما مجبور بودند به علت مقتضیات زمان و واقعیات موجود به آن گردن نهند.

دومین عامل اصلی موفقیت انقلاب ایران، اتحاد و پایداری مردم در ادامه مسیر انقلابی خود تا تحقق هدف و پیروزی بود؛ به طوری که ملت ایران علی‌رغم قرار گرفتن در معرض توطئه‌های خارجی و شکنجه‌های حکومت شاه، از پای ننشسته و بیش از 3 دهه در این راه مداومت ورزیدند.



اما شرایط انقلاب در سایر کشورهای اسلامی که به آن اشاره شد، متفاوت از ایران بود. انقلاب تونس در دهه قبل که زمینه‌ساز تحولات موسوم به «بهار عربی» بود با خودسوزی یک جوان تونسی به نام «محمد بوعزیزی» شروع شد که در پی آن اعتراضات گسترده علیه گرانی و فساد و بیکاری سراسر تونس را فراگرفت. اما تنها بعد از گذشت 2 سال از این انقلاب رهبران آن دچار اختلافات گسترده شدند و نه تنها به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکردند، بلکه شرایط حتی بدتر از قبل شد.

نمونه مشابه این اتفاق در لیبی نیز رخ داد که منجر به وقوع یک جنگ داخلی در این کشور شد. هدف از اعتراضات گسترده ملی در لیبی که از ژانویه 2011 آغاز شد، سرنگونی رژیم دیکتاتوری «معمر قذافی» بود که البته این امر حاصل شد. اما در نتیجه مداخلات ناتو و به طور مشخص آمریکا، این انقلاب به بیراهه رفت و در عمل منجر به تجزیه لیبی به دو قسمت شد که بر یک سوی آن دولت وفاق ملی و سوی دیگر «خلیفه حفتر» فرمانده نظامی و جنایتکار لیبیایی حکومت می‌کند و دائما با هم در حال جنگ هستند.

انقلاب مصر نیز چنین شرایطی داشت و بعد از آغاز اعتراضات مردمی در 15 ژانویه 2011، یک جوان مصری به نام «عبده عبدالمنعم» خودسوزی کرد و اعتراضات بالا گرفت. در نتیجه این تحولات دولت «حسنی مبارک» از خلال یک کودتای نظامی سقوط کرد اما همه چیز به نقطه صفر برگشت و اکنون بعد از گذشت یک دهه، اوضاع مصر تحت حکومت «عبدالفتاح السیسی» تغییری نکرده است.

نمونه دیگر از شکست انقلاب‌های مردمی، سودان است که به کشور کودتاها معرف شده و به طور کلی همه انقلاب‌هایی که از سال 1956 و بعد از استقلال این کشوراز اشغالگری انگلیس، آغاز شده، در ادامه راه منحرف گشته و بدون استثناء همگی ناکام بوده‌اند. از 6 دهه گذشته تاکنون بیش از 15 حرکت انقلابی در سودان رخ داد که تمامی آنها به جنگ قدرت بدل شده و در نهایت شکست خورده‌اند. در نتیجه چنین رویکردی، امروز در سودان شاهد یکی از خطرناک‌ترین درگیری های داخلی هستیم که میان ارتش به فرماندهی عبدالفتاح البرهان و نیروهای واکنش سریع به ریاست محمد حمدان دقلو معروف به حمیدتی رخ داده و این کشور در آستانه جنگ داخلی قرار گرفته است.

همانطور که گفته شد این انقلاب‌ها هیچ یک رهبر واحد و مشخصی نداشتند و همین امر موجب وقوع جنگ قدرت بین رهبران مختلف  و در نهایت شکست کودتا می‌شد. فقدان رهبری واحد به معنای عدم اتحاد مردمی در مسیر انقلاب است. اما تاثیر مداخلات خارجی در شکست این انقلاب‌ها را نباید نادیده گرفت.  اینکه تحولات موسوم به بهار عربی در سال 2011 توسط آمریکا با هدف سرنگونی نظام سوریه از خلال جنگ جهانی تروریسم به راه افتاد، موضوع پوشیده‌ای نیست.

ایالات متحده به همین ترتیب که سعی داشت از خلال هیولای داعش، نظام بشار اسد را در سوریه از بین ببرد، به دنبال روی کار آوردن نظامی سرسپرده به خود در سایر کشورهای عربی نیز بود و از همین رو انقلاب‌ در کشورهایی چون تونس و مصر و لیبی و … را در راستای منافع خود جهت‌دهی کرد.

درواقع همه انقلاب‌هایی که طی 4 دهه قبل در کشورهای عربی و اسلامی رخ داد، رهایی از شر یک حکومت دیکتاتوری و رسیدن به دموکراسی و آزادی بود اما روش آنها با هم تفاوت داشت. به همین علت است که انقلاب اسلامی ایران علی‌رغم همه فشارها و توطئه‌هایی که از داخل و خارج علیه آن وجود داشت؛ از جنگ تحمیلی 8 ساله با عراق تا ارتحال امام، همچنان پابرجاست. در اینجا بحث ایدئولوژیک و پیروزی از الگو و موازین اسلامی حقیقی را نیز نباید نادیده گرفت که تا انتها در ماهیت و روح انقلاب ایران باقی ماند.

 

علی عباسی، گروه جهان الف

 

 نظر دهید »

معنای وحدت مسلمین و چالش های آن

21 مهر 1401 توسط مدیر النفیسه



 
در هفته‌ای هستیم که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به جهت نشان دادن انسجام مسلمین در برابر دشمن واحد، هفته وحدت نامیده شد. مقوله وحدت چندسالی می‌شود که به شدت با چالش‌های جدی روبه‌رو است و بعضا کج‌فهمی‌های صورت گرفته از آن، این موضوع را در سرحد کفر، نفاق، کوتاه آمدن از عقاید دینی، بی‌غیرتی دینی، عدم تعلق خاطر به اشخاص بزرگ مذهب و… کشانده است! در اردوگاه شیعه و سنی اگر نظری بیفکنیم کسانی را خواهیم یافت که مقوله وحدت برایشان به معنای «یکی» شدن با پیروان سایر مذاهب است و این قضیه را خیانت به باورهای دینی خویش می‌اگارند. 

ابتدا نقل قولی را از حکیم انقلاب بیان می‌کنیم تا بعد تعریف ساده آن روشن شود:« امروز نهضت اسلامی در دنیای اسلام شیعه و سنی نمی‌شناسد؛ شافعی و حنفی و جعفری و مالکی و حنبلی و زیدی نمی‌شناسد؛ عرب و فارس و بقیه‌ی قومیت‌ها را نمی‌شناسد؛ در این میدان عظیم، همه هستند. سعی کنیم دشمن بین ما تفرقه نیندازد. همه با هم احساس برادری کنیم، هدف را مشخص کنیم. هدف، اسلام است؛ هدف، حکومت قرآنی و اسلامی است. البته بین کشورهای اسلامی مشترکاتی وجود دارد، تمایزهائی هم وجود دارد.»

با توجه به کلام رهبری معظم، مهدی مسائلی تبیین خوبی از تعریف وحدت می‌کند:« وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست. این وحدت نه شدنی است و نه منظور داعیان این وحدت است. وحدت به معنای نادیده گرفتن اختلافات و شیعه شدن سنی، یا سنی شدن شیعه نیست. مقصود از وحدت اسلامی همبستگی مسلمانان و اتحاد پیروان مذاهب گوناگون با وجود اختلافات مذهبی، در برابر دشمنان اسلام و بیگانگان است. معنای صحیح وحدت شیعه و اهل سنت این است که با توجه به این که بین دو مذهب مشترکات بسیاری است، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند؛ برای حفظ و تعالی اسلام با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشند؛ چرا که هر دو دشمن واحدی دارند. دشمنان اسلام، دشمنان هر دو مذهب هستند. در برابر این دشمنان و برای جلوگیری از سوء استفاده آنان از اختلافات باید در مقابل آنها بر وجوه اشتراک خود تکیه کنند، تا بتوانند بر دشمنان اسلام که دشمن مشترک شیعه و سنی هستند، از خود دفاع کنند.»

گاهی افراد، وحدت را تأیید عقاید و مقدسات طرف مقابل می‌شمرند که با توجه به آنچه که گفته شد باطل بودن این حرف مشخص گردید. اختلاف مذهبی چیزی است که در درون مذاهب نیز دیده می‌شود. مگر اهل‌سنت در امور فقهی با هم اختلاف ندارند؟ مگر اشعری و ماتریدیه و معتزله یکی هستند؟ مگر اهل‌سنت قربانی افراطگرایی وهابیت عربستان نشدند؟ پس آنچه که مشخص است واضح بودن اختلافات است، اما نوع مواجهه ما با این اختلافات و این که این اختلاف چه سرنوشتی را برای ما به ارمغان می‌آورد نقطه اصلی بحث است. 

شیعه و سنی، قرن‌های طولانی است که در مسائل گوناگون اختلاف نظر دارند و این امر، گاه از سوی فتنه انگیزان مایه گسست‌ها، بلکه نزاع‌های فراوان در تاریخ شده است، و بی‌گمان، یکی از عللِ ضعف مسلمانان در حال حاضر در برابر هجمه استعمار غرب، همین امر بوده است. در قرون اولیه اسلامی هرچند گاهی نزاع مذهبی بالا می‌گرفت و درگیری‌های محله شیعه نشین کرخ با محله سنی نشین بغداد از مشهورات تاریخ است، اما همچنان زیست مسلمین با هر عقیده و نظری در کنار یکدیگرمعمول بود و جریان داشت. شیخ صدوق نزد اهل‌سنت خراسان حدیث فرا می‌گرفت که حاصلش شد عیون‌الاخبار الرضا، از آن طرف هم مسلم و بخاری از محدثان شیعه حدیث نقل کردند که نتیجه‌اش شد صحیحین. 

شیعه و سنی هر دو مسلمان و در اعتقادات، احکام، اخلاق و … دارای مشترکات زیادی هستند، البته اختلاف هایی هم دارند که انکارشدنی نیست، اما این اختلاف ها نباید منجر به خصومت و دشمنی شود و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازد . علامه شرف الدین می گوید:«سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود.» منظور این است که سیاست استعماری و دسیسه‌های بیگانگان فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد.

وحدت اسلامی اساسی ترین موضوعی که ایجاب می‌کند حفظ احترام یکدیگر، عدم سب و توهین و دروغ به یکدیگر و فاصله گرفتن از تمسخر منطق فکری مسلمین است که این حکم عقل و فطرت انسانی است؛ چرا که هر کسی عقایدی دارد و اگر قرار است ما با آن عقاید مخالفت بکنیم نوع مواجهه ما در وهله اول نباید به شکلی باشد که حساسیت و تشنج ایجاد بکند بلکه باید با زبان لیّن  و استدلال برهانی باشد تا بتوان با گفت و گو و ایجاد دیالوگ به نتیجه مثبت و راه حقیقت رسید همان که قرآن کریم می فرماید:« ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدينَ. یعنی با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است»

محمد مهدی اسکندری

 4 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • زفاک

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 22
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 25
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس