مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

بد زبانی وفحش در فضای مجازی

21 اسفند 1400 توسط مدیر النفیسه

 

باگسترش فضای مجازی و توانایی جایگزینی حساب مجازی به جای کارکتر حقیقی، از جمله آیتم هایی که بیش از پیش توجه جامعه شناسان و روانشناسان و حتی شهروندان را جلب کرده نشان دادن خودِ دیگر جامعه ذیلِ شخصیت هایی ست که نوع زندگی و ادبیاتشان در فضای مجازی فرسنگ ها از فضای حقیقی [ نه به معنای حقیقت] فاصله دارد.

بیان نظرات، نوع ادبیات و ارتباط خیل عظیمی از کاربران مجازی با شیوه تعاملشان در زندگی حقیقی مغایرت وحشتناکی دارد و اصولا فضای مجازی بستر ظهور زوایای دیگری از شخصیت کابران است که توانایی ظهور در واقعیت را نداشته یا ندارد. این مغایرت از آن جهت وحشتناک است که یادمان می آورد در میان آدم هایی زندگی می کنیم که هیچ ذهنیتی از درونیات و واقعیات زندگیشان نداریم. یا چیزی که از آنها می بینیم حتی نزدیک به آن چیزی نیست که در درون دارند. من باب مثال کافی ست به کارهای اکبرخرمدین ، پدر و قاتل بابک خرمدین از زاویه همسایه هاشان نگاهی کنیم تا وحشتمان دو چندان شود.

 
یکی از این مصادیق پررنگ “فحش” است. همان چیزی که عین نقل و نبات زیر مطالب و پست های مجازی از سوی کاربران با هویت واقعی و غیرواقعی تایپ می شود و مشتری هم فراوان دارد. اگرچه تاریخچه فحش و انواع آن در ایران کم نیست و شنیدن و گفتنش برای ما حتی بطور روزانه چیز بعیدی نیست اما در فضای حقیقی بعلت چارچوب هایی مثل عواقب حقوقی، شماتت عُرفی یا حتی حفظ حرمت حاضران و شرم از واکنششان معمولا کنترل شده و محدود است.

ژان شاردن که در زمان صفویه در ایران اقامت داشته و با زبان فارسی نیز آشنا بوده می‌نویسد: “ایرانیان در برابر این همه فضیلت‌های اخلاقی صفتی ناشایسته دارند. گرچه عادت‌شان ستایش و نیایش پی‌درپی حضرت احدیت است و هنگام آغاز نهادن به کاری حتماً بسم الله می‌گویند؛ و ناشدنی است از کاری یا چیزی سخن در میان آورند و ان شاء الله بر زبان نرانند، امّا از همان زبان و دهان که چندین نعت و تحمید حق بیرون می‌تراود هزاران دشنام و کلمات و جملات رکیک و ناسزاوار خارج می‌شود. نه تنها مردمان عامی بلکه بزرگان و اعیان و اشراف بر همین خوی و صفتند. ضمن ناسزا گفتن و فحش دادن به هم غالباً نام آن قسمت از اعضای بدن را می‌برند که قلم از آوردن اسم آن شرمگین است، و به زنان هم نسبت‌های ناسزاوار می‌دهند، و حال آن که نه آنان را دیده‌اند و نه نامشان را می‌دانند، و نه این که در دل خواهان بدنامی و رسوایی ایشان می‌باشند. زنان نیز هنگام ستیزگری با هم دست کمی از مردان ندارند".

 
او ادامه داده: “علاوه به بستن نشان و صفات حیوانی به یکدیگر یکی از شایع‌ترین و مشترک‌ترین دشنام‌ها، فحش‌های ناموسی باشد. توهینی که مادر را خطاب قرار می‌دهد، اصالت را زیر سوال می‌برد. اگر نجابت مادر مورد تردید قرار گیرد، اصالت نژاد پدر نیز از بین می‌رود. در بعضی موارد پدر مورد فحاشی قرار می‌گیرد به این دلیل که معمولاً پدر در خانواده دارای بالاترین جایگاه است و با فحش خطاب کردن پدر، شان همه اعضای خانواده زیر سؤال می‌رود".

پربیراه نیست اگر ادعاکنیم یکی از بزرگترین چالشهای آدمین های مجازی مراقبت از نظرات است که مبادا انواع فحش در آنها رخنه کرده باشد. خیلی از سایتهای خبری و غیرخبری کلا بخش نظرات را حذف کرده اند یا نظرات را پس از بررسی منتشر می کنند.

خیلی از شخصیت های معروف از ترس همین فحش ها با اکانت های ناشناس در مجازی فعال اند. مدتی قبل بود که کاربران مجازی ایرانی با حمله به حساب های فوتبالیست های خارجی انواع و اقسام فحش ها حتی به زبان های دیگر را روانه اش کرده بودند. یا بارها در ورزشگاه ها از ابراز لطف طرفداران هر تیم به همدیگر یا داورها شنیده ایم. البته وقتی برخی مسولان کشور در اظهارنظرها، مناظره ها و حتی بحث های کارشناسی به راحتی از واژه های توهین آمیز و القاب دشنام مانند استفاده می کنند، دیگر نمی توان از بقیه جامعه انتظار دیگری داشت. نمونه اش همین آخرین اظهار نظر نماینده مجلس درباره مخالفان طرح صیانت مجازی!

سوال این است که چرا حداقل امروز دیگر یاد نگرفتیم و نمی گیریم مخالفت و نقد و حتی موافقت خود را مؤدبانه و منطقی بیان کنیم؟ چرا بجای نقد (اصولی ، غیر اصولی، سازنده و حتی مخرب) فقط از دشنام استفاده می کنیم؟ چرا اینقدر بی مهابا و راحت زبان و قلم به فحش باز می کنیم حتی در مواردی که فقط اختلاف نظر داریم و نه پدرکشتگی؟ چرا تا با اظهار نظر، عقیده، تحلیل و یا شیوه عملکرد و زندگی کسی مخالف هستیم علاوه بر بستن انواع تهمت ها، از رکیک ترین فحش ها دریغ نمی کنیم؟ چرا حتی کسانی که فرهیخته و تحصیلکرده و هستند یا حداقل ادعای فرهنگ و ادب دارند هم چنین چیزهایی شاهدیم؟ چرا گمان میکنیم فحش بجز خنک کردن دلمان، میتواند کارکرد اصلاحی داشته باشد؟

درست است که فرهنگ ضدفرهنگ دشنام در سراسر جهان است اما تکثیر بیشتر آن در این روزها بسیار اهمیت دارد. کودکی که در چنین جامعه ای رشد کند ، میراث پدران خود را چگونه حفظ خواهد کرد؟ شاید وقت آن است قبل از بازکردن دهانمان کمی بیشتر در این باره بیندیشیم. 

 

عصر ایران   عباس مدحجی

 نظر دهید »

امام حسین(ع) از نگاه مردم و اندیشمندان اهل سنت

15 اسفند 1400 توسط مدیر النفیسه

نگاهی به متون چهارده چهره سُنی

       


ارادت و ادب به مقام امام حسین(ع) و رویکرد برادران اهل تسنن به اهل‌بیت (ع) متأثر از تمایل عالمان بزرگ اهل‌سنّت، بر محور محبّت اهل‌بیت بوده ‌است.
 در گزارش زیر به بخش کوچکی از ابعاد ارادت برادران اهل سنت و توجه اندیشمندان و رهبران آنان به مقام و جایگاه حضرت سید الشهداء امام حسین( درود خدا بر او باد) پرداخته است. رویکرد برادران اهل تسنن به اهل‌بیت (ع) متأثر از تمایل عالمان بزرگ اهل‌سنّت، بر محور محبّت اهل‌بیت بوده ‌است. محدثانی هستند که فضایل خاندان پیامبر را انکار نکرده و این روایات را در کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند؛ تعدادی از آنان در کتاب‌های رجال اهل سنّت مانند میزان الاعتدال ذهبی، متهم به تشیع شده‌اند. ازجمله آن‌ها می‌توان از احمد بن حنبل، امام مذهب حنبلی نام برد که در دو کتاب خود مسند و فضائل الصحابه، احادیث بی‌شماری، درباره فضائل اهل‌بیت آورده است. همچنین محمد بن جریر طبری دانشمند بزرگ جهان اسلام، اقدام به جمع‌آوری طرق حدیث غدیر کرده است.

همچنین کتاب‌هایی در خصوص مقتل امام حسین (ع)، از سوی آنان نگارش یافته که نشان‌دهنده ارادت و اقامه مجلس ادب برای امام حسین (ع)، در میان اهل سنّت است؛ ازجمله آن‌ها، مقتل الحسین نوشته خوارزمی (۵۶۸) و روضة الشهدا نوشته ملاحسین کاشفی (۹۱۰)  که وی در مقدمه روضة الشهدا، اشاره‌ کرده که علت تألیف این کتاب وجود مراسم سالیانه عزاداری، در آن سامان است، حتی یکی از عالمان حنفی به نام محمد معین بن محمدامین السندی التقوی (۱۱۶۱) کتابی به نام قرة العین فی البکاء علی الحسین (ع)، تألیف کرده و در آن ثابت کرده است که برپایی مجالس ارادت و ادب  برای حسین (ع) مختص به شیعه نیست.

ارادت امام حسین(ع) بین برادران اهل سنت در دوران معاصر

در دوران معاصر نیز در مناطق مختلف جهان اسلام اهل تسنن برای امام حسین (ع)  مجالس ارادت برگزار می‌کنند؛ مثلاً در بین تاجیکان سنی مذهب، مرثیه‌خوانی رواج دارد و منحصر به‌روز عاشورا نیست.
در تمام فصل‌های سال به‌ویژه در مراسم زنانه بی‌بی سه‌شنبه، مرثیه‌خوانی برقرار است. یکی از متونی که در این مجالس خوانده می‌شود مثنوی صیقلی به زبان ازبکی سروده شاعر سنی مذهب، صیقلی حصاری است.
مسلمانان اهل تسنن پاکستان، بنگلادش و هند نیز در دهه نخست ماه محرم برای امام حسین (ع) عزاداری می‌کنند و حتی در هندوستان با اینکه اکثریت هندو هستند، روز عاشورا تعطیل رسمی است.
اهل تسنن در مناطق مختلف افغانستان مانند کابل، ولایت بدخشان و به‌ویژه در ولایت بلخ و مزار شریف برای شهدای کربلا مجالس سوگواری برپا می‌کنند.
در اندونزی، مالزی و جنوب فیلیپین نیز مسلمانان که غالبا سنی شافعی هستند  مجالس ارادت به امام حسین(ع) برگزار می‌کنند.
ترکمن‌های ایران که پیرو مذهب حنفی هستند در روزهای عاشورا و اربعین مراسم سوگواری دارند و حتی دسته‌های عزاداری راه می‌اندازند.
 در بین کردهای سنی مذهب ایران و عراق نیز عزاداری امام حسین (ع) بسیار رواج دارد. در کردستان ایران با آغاز ماه محرم مراسم جشن یا عروسی برگزار نمی‌شود. برخی زنان کرد از اول تا پایان محرم، سرمه به چشم نمی‌زنند.
در شهر سنندج مردم در شب عاشورا به مقبره پیر عمر می‌روند و تا پاسی از شب با روشن کردن شمع به دعا و ذکر می‌پردازند. برخی کردهای ایران به حضرت ابوالفضل (ع) توسل می‌کنند و به نام آن حضرت نذر می‌کنند. شاعران کرد نیز اشعار و مراثی باارزشی درباره امام حسین (ع) سروده‌اند. برای نمونه شیخ رضا طالبانی کرکوکی (۱۳۲۸ ه.ق) از کردهای شمال عراق را می‌توان نام برد.

 علاقه و محبت پیامبر(ص)به امام حسین (ع) در کتب اندیشمندان اهل سنت

 ۱- زمخشری (از علمای بزرگ اهل سنت)، صاحب تفسیر معروف «کشاف » ، در کتاب «ربیع الابرار» نقل می کند: «فاطمه (س)  با فرزندانش حسن و حسین (ع) خدمت رسول خدا (ص) رسیده و عرض کرد: یا رسول الله! هدیه ای به این ها بده . حضرت فرمود: پدرت فدایت، من مالی ندارم تا هدیه کنم . سپس حسن علیه السلام را بغل کرده، بوسید و روی پای راست خود قرار داد و فرمود: به این فرزندم، اخلاق و هیبت خود را هدیه می کنم و حسین (ع) را نیز بغل کرد و بوسید و بر روی پای چپ خود نهاد و فرمود: شجاعت و جود خود را بدو بخشیدم .»
( ربیع الابرار، ص ۵۱۳، به نقل از «احقاق الحق » ، قاضی نورالله شوشتری) .

۲- ابوهریره (از راویان بنام اهل سنت) می گوید: رسول خدا (ص) را دیدم که حسین بن علی علیهما السلام را در بغل گرفته و می فرمود: «خدایا! او را دوست می دارم تو هم او را دوست بدار» (مستدرک الصحیحین، ج ۳، ص ۱۷۷ . )

۳- قاضی نورالله شوشتری در کتاب «احقاق الحق » می نویسد: ابوالمؤید موفق بن احمد (از علمای اهل سنت) در مقتل الحسین از راویان مختلف و آنها از ابوبکر نقل می کنند که پیامبر(ص) فرمود: «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند» . ( احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۷۰۸ .)

۴- حافظ ابونعیم اصفهانی (از علمای اهل سنت) در کتاب حلیة الاولیاء (ج ۴، ص ۱۳۹) نقل می کند که او با سلسله راویان مختلف از جمله عمربن خطاب روایت می کند که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «حسن و حسین سرور جوانان بهشت هستند.»( احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۶۴ .)

۵- احمد بن حنبل در مسند خود به نقل از راویان متعدد، می نویسد: پیامبر، حسن و حسین را به سینه خود می چسباند و می فرمود: «خدایا! من این دو را دوست دارم، تو نیز آنها را دوست بدار» . (مسند احمد بن حنبل، ج ۵، ص ۳۶۹ .  )

شخصیت و فضائل امام حسین (ع) در میان علمای اهل سنت

۱- ابن کثیر (از علمای معروف مذهب شافعی) در کتاب «البدایة و النهایة » در باره مقام امام حسین (ع) چنین می نویسد: پیامبر(ص) حسن و حسین را گرامی می داشت و به آنها محبت زایدالوصفی می کرد . لذا حسین علیه السلام از صحابه پیامبر به شمار می رود و با آن حضرت تا دم مرگ آن بزرگوار، محشور و مصاحب بوده و حضرت رسول نیز از او رضایت کامل داشته، اگرچه حسین علیه السلام در سنین کودکی بود . (البدایة و النهایة، ج ۴، جزء ۸، ص ۱۴۲ . )

۲- ابن کثیر همچنین می نویسد: بخاری از ابونعیم نقل می کند که از عبدالله بن عمر شنیدم که در جواب کسی که از او در باره کشتن مگس در ماه محرم پرسیده بود، گفته است: مردم در باره کشتن مگس سؤال می کنند در حالی که پسر دختر رسول الله را کشته اند! (و از او نمی پرسند) و حال آن که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در باره حسن و حسین فرموده است: «آنها گل های خوشبوی من در دنیا هستند.» (البدایة و النهایة، ج ۴، ص ۱۹۳ )

۳- شیخ محمد بن محمد مخلوق مالکی می نویسد: حسین علیه السلام انسان با فضل و بسیار اهل نماز و روزه بود و بیست و شش بار پیاده خانه خدا را زیارت کرده است.( طبقات مالکیه، ج ۲، ص ۸۹، به نقل از «احقاق الحق » ، ج ۱۱، ص ۴۲۰ . )

۴- شیخ نورالدین علی بن صباغ مالکی، معروف به «ابن صباغ » در باره جوانمردی آن حضرت می نویسد: انس می گوید: خدمت حسین علیه السلام بودم که کنیزکی آمد و با خود دسته گلی آورد و به امام هدیه کرد . امام فرمود: برو، در راه خدا آزاد هستی . پس به او عرض کردم: او که کار مهمی انجام نداده و چنین پاداشی دریافت کرد؟ ! فرمود: آیا نشنیده ای سخن خدای تعالی را که «و اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها» (نساء/۸۶) چون شما را احترام کردند، به درودی بهتر پاسخ دهید . (فصول المهمه، به نقل از «احقاق الحق » ، ج ۱۱، ص ۴۴۴ .)

۴- عباس محمود عقاد مصری، نویسنده کتاب «الحسین ابوالشهداء» می گوید: « شجاعت حسین علیه السلام صفتی است که از شخصی مانند حسین علیه السلام تعجب آور نیست . زیرا شجاعت از او مثل ظهور طلا از معدن آن است . یعنی حسین علیه السلام معدن شجاعت است و این، فضیلتی است که آن را از پدران و نیاکان به ارث برده و به فرزندان خود به ارث گذاشته است . . . البته در میان فرزندان آدم کسی در شجاعت قلب و قوت روحی، شجاع تر از حسین علیه السلام در مقایسه با آنچه او در کربلا بدان اقدام کرد، پیدا نمی شود . . . برای او همین بس که در طول صدها سال تاریخ دنیا، او همچنان شهید، فرزند شهید و پدر شهیدان باقی مانده است .» (الحسین ابوالشهداء، ص ۲۸۰ - ۱۹۵  ).

۵- ابن روزبهان می گوید: « اوست که به قدرت غیرت، هرکافر متمردی را از بیخ و بن برمی کند . اوست که در مقام بندگی الهی به وظیفه ذکر پاکی حق تعالی و بزرگی او، جل و علا، قیام به سزا فرمود . او به واسطه طی منازل قرب الهی به اقصی مرتبه توحید رسیده بود . (وسیلة الخادم الی المخدوم، ص ۱۶۱ .)

۶- محمدعلی جناح، رهبر بزرگ پاکستان، می گوید: «به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی نمایند .

۷- شیخ محمد عبده، از دانشمندان اهل سنت و از مصلحان بزرگ، می نویسد: «هنگامی که در دنیا حکومت عادلی وجود دارد و هدفش اقامه شرع و حدود الهی و در برابر آن، حکومتی ستمگر است که می خواهد حکومت عدل را تعطیل کند، بر هر مسلمانی یاری و مساعدت «حکومت عدل » واجب است و در همین باب، انقلاب امام حسین علیه السلام است که در برابر حکومت یزید، که خدا او را خوارکناد، ایستاد .( تفسیر المنار، ج ۱، ص ۳۶۷ و ج ۲، ص ۱۸۳ .)

شعر شاعر پارسی گوی کرد عراق
این مقاله را با شعر از شعرای مطرح کرد به پایان می بریم.

شیخ رضا طالبانی کرکوکی (متوفای ۱۳۲۷ ق)، از شاعران مشهور پارسی گوی کرد عراق، در تمجید از امام حسین علیه‌السّلام چنین می‌سراید ( دیوان شیخ رضا طالبانی، ص۱۱۲.) :

لافت از عشق حسین است و سرت برگردن است
عشق بازی، سر به میدان وفا افکندن است

گر هواخواه حسینی، ترک سرکن چون حسین
شرط این میدان به خون خویش بازی کرده است

از حریم کعبه کمتر نیست دشت کربلا
صد شرف دارد بر آن وادی، که گویند ایمن است

‌ای من وای من فدای خاک پاکی کاندرو
نور چشم مصطفی و مرتضی را مسکن است

زهره زهرا نگین و خاتم خیرالورا
زور زهر مرتضی و حیدر خیبر کن است

سنی ام، سنی ولیکن حب آل مصطفی
دین و آیین من و آباء و اجداد من است

شیعه و سنی ندانم، دوستم با هرکه او
دوست باشد، دشمنم آن را که با او دشمن است

 

خبرآنلاین

 نظر دهید »

بیشتر جنگ ها با دروغی شروع می شوند.

12 اسفند 1400 توسط مدیر النفیسه

رابرت فریگنو نویسنده آمریکایی گفته است: بیشتر جنگ ها با دروغی شروع می شوند. جنگ های خوب، جنگ های بد، آنها همه با دروغی شروع می شوند، و صلحی که بعد از آن می آید، آن وعده های بخشش و همکاری و عدالت برای همگان… آنها هم دروغ هستند، دروغی در پوشش امید.

نا امیدانه می نویسم: به امید اینکه دیگر جنگی در کار نباشد.

16462839261350691_806.jpg

 نظر دهید »

برترین فضیلت فاطمۀ زهرا (س) از نظر امام خمینی(قدس سره)

17 دی 1400 توسط مدیر النفیسه



بررسی گفته‌ها و اشارات امام خمینی رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران نشان می‌دهد در میان تمام شخصیت‌های مذهبی بیش از همه علاقۀ خود را به فاطمۀ زهرا سلام‌الله علیها ابراز کرده‌اند چندان که در میان شخصیت‌های سیاسی تاریخ معاصر به آیت‌الله سید حسن مدرس. جالب این که خود در زادروز دختر پیامبر گرامی اسلام به دنیا آمده بود.                                   

هر چند محبت دختر پیامبر گرامی اسلام نه خاص ایشان که منحصر به مراجع و علما و حتی شیعیان نیست و همۀ مسلمانان را شامل می شود اما یک تعبیر ویژه از امام خمینی دربارۀ فاطمۀ زهرا قابل تأمل است: این باور که ارتباط یک انسان با فرشتۀ وحی با درگذشت پیامبر اسلام قطع نشده و در 75 روز بعد از آن «با فاطمۀ زهرا هم مراوده داشته است».

اهمیت این سخن به خاطر آن است که می‌دانیم امام تا چه حد نسبت به غلو و اغراق دربارۀ امامان و حضرت فاطمه از زبان شیعیان غالی (غلو کننده) و بیان موارد افتراقی و اختلاف‌انگیز میان شیعیان و اهل سنت حساسیت داشت اما به نکته‌ای اشاره کرده که گرچه برگرفته از روایتی از امام ششم است اما دیگر مراجع و علما کمتر به آن می‌پردازند و بیشتر به موضوعات دیگر اشاره می‌کنند.


عین عبارات امام خمینی از این قرار است:

«من راجع به حضرت صدیقه (س) خودم را قاصر می‌دانم که ذکری بکنم، فقط اکتفا می‌کنم بـه یک روایت که در کافی شریف است و با سند معتبر نقل شده اسـت‌. آن روایـت ایـن اسـت کـه حضرت صادق (ع) می‌فرماید: فاطمه (س) بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در ایـن دنیـا، و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین می آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عـرض می کرد و مسائلی از آینده نقل می‌کرد.

ظاهر روایت این است که در ایـن 75 روز مـراوده ای بـوده است. یعنی، رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیـاء عظـام درباره کسی این طور وارد شده است که در ظرف 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشـته اسـت و مسائلی را در آتیه ای که واقع می‌شده است، مسائلی را ذکر کـرده اسـت و آنچـه کـه بـه ذریـه او می‌رسیده است در آتیه ذکر کرده است و حضرت امیر آنها را نوشته است …

مسأله آمدن جبرئیـل برای کسی یک مسأله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هـر کـسی مـی‌آیـد و امکـان دارد بیاید. این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی را که جبرئیل می‌خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است… تا تناسب مابین روح این کسی که جبرئیل می آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است، نباشد، امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظـم اسـت و انبیـای درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثـال اینهـا، بـین همـه کـس نبوده است… فقط این است که برای حضرت زهرا (س) است که آن که من دیده ام کـه جبرئیـل بـه طور مکرر در این 75 روز وارد می شده و مسائل آتیه ای که بر ذریه او می‌گذشته است، آن مـسائل را می گفته است و حضرت امیر هم ثبت می کرده است…

در هر صورت، من این شرافت و فـضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده اند ـ با اینکه آنهـا هـم فـضایل بزرگـی اسـت ـ ایـن فضیلت را من بالاتر از همه می دانم که برای غیر انبیاء (علیهم السلام) آن هم نه همـه انبیـاء ، بـرای طبقه بالای انبیا (علیهم السلام) و (بعض) از اولیائی که در مرتبه آنها هست، برای کس دیگر حاصل نشده… و این از فضایلی است که از مختصات حضرت صدیقه (سلام االله علیها) است.» -[ صحیفۀ امام، جلد بیستم]

جای دیگر البته با صراحت بیشتر می‌گویند «فاطمه زنی بود با تمام خاصه‌های انبیا».

عصر ایران

1641560298320327.jpg

 1 نظر

پاسخ آیت الله مکارم به پرسشی درباره برگزاری مراسم شادی در ایام فاطمیه

30 آذر 1400 توسط مدیر النفیسه

پاسخ آیت الله مکارم به پرسشی درباره برگزاری مراسم شادی در ایام فاطمیه

به گزارش شفقنا، متن پرسش وپاسخ مطرح شده بدین شرح است:

سوال: احتراماً محدوده دو دهه فاطمیه را بیان فرمایید، همچنین برگزاری مراسم جشن عقد و عروسی و امثال آن در این مدت چگونه است؟

پاسخ: سه روز 13، 14، 15 جمادی‌الاول و سه روز 1، 2، 3 جمادی‌الثانی بنابرمعمول به فاطمیه اختصاص دارد ولی در بین این دو، برگزاری مراسم شادی (با رعایت تمام موازین شرعی) مانعی ندارد.

16400867671314369_545.jpeg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 36
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • رهگذر
  • نویسنده محمدی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 86
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 183
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس