مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

قیام برای ادای وظیفه

06 مرداد 1402 توسط مدیر النفیسه

 


در مورد بررسی قیام و حرکت سیدالشهدا نظرات و روش‌های گوناگونی وجود دارد که هر کدام را به یک نتیجه‌گیری خاصی در این باره راهنمایی می‌کند.

برخی با اتکا بر سخنان حضرت و نقل قول‌های ایشان دست به تحلیل واقعه کربلا زده‌اند و عده‌ای دیگر هم با در نظر گرفتن شرایط سیاسی و اجتماعی تحلیلی از قیام امام حسین را مطرح نموده‌اند. دخیل کردن موضوعات کلامی نظیر علم امام هم در تحلیل واقعه عاشورا اثرگذاری داشته است.

بعضی از نتیجه‌گیری‌ها علی رغم اینکه به جهاتی توجه داشتند، از بعضی زوایای قیام کربلا غفلت کردند و در این وضعیت، روش صحیح و آنچیزی که می‌توان به وسیله آن به نظر صواب رسید، جمع زوایا و ابعاد گوناگون کربلاست، کما اینکه رهبری در کتاب انسان 250 ساله هم به این موضوع اشاره دارند و در موضعی می‌گویند:« بعضی می‌گویند امام حسین (علیه ‌السّلام) حرکت کرد که قدرت را بگیرد از مردمان مؤمن هم این حرف را می‌زنند؛ بعضی [هم] می‌گویند حرکت کرد تا شهید بشود. من می‌گویم حرکت کرد تا وظیفه‌ را انجام بدهد؛ منتها در راه انجام وظیفه، یک احتمال این است که آدم به قدرت برسد، چه عیب دارد؟ یک احتمال این است که انسان شهید بشود، چه عیب دارد؟ مقصود این است که ما بتوانیم این عمل را انجام بدهیم، این وظیفه را انجام بدهیم؛ مسأله این است. (۱۳۹۸/۰۷/۲۱)»

در موضوع حرکت امام حسین یک نکته جدی و مهم وجود دارد و آن مسأله ضرورت قیام است. این ضرورت قیام نه تنها در زمان یزید، که در عصر معاویه هم وجود داشته است و حضرت سیدالشهدا بیان کرده‌ بودند که اگر کسی علیه معاویه دست به قیام نمی‌زند باید به خدا پناه ببرد، اما الآن شرایط قیام وجود ندارد. که ایشان بنا به همین موضوع دست به نامه‌نگاری با اصحاب می‌زنند تا آنان را آگاه سازند.

مشکلی که وجود دارد عدم توجه به اصل «ضرورت قیام» است؛ به طوریکه در جوامع علمی هم فقط به بازه حرکت امام از مدینه به مکه و از مکه به کوفه اشاره می‌کنند و عقبه این ماجرا را مورد غفلت قرار می‌دهند. حتی اگر ما علم امام به شهادت را هم قبول کنیم و بپذیریم ایشان نسبت به شهادت خود و چگونگی آن واقف بود، مانع از این نیست که امام مکلف به انجام تکلیف نباشد.

حرکت امام که قیام علیه ظلم است یک  امر واضح در سیره و گفتار سیدالشهداست و او در همان ابتدا گفت:« اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ وَعَلَى الاِْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاُْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ، وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهيَقُولُ: اَلْخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلى آلِ اَبى سُفيانَ.» یعنی انا للّه و انا اليه راجعون و فاتحه اسلام را باید خواند زيرا امّت اسلام گرفتار چوپانى همانند يزيد شده است و من خودم از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: خـلافت بر آل ابوسـفيان حـرام است.


ضمن اینکه امام حسین در جای جای مسیر حقانیت خود را بیان کردند و حتی در رجز شهدای کربلا هم مثل رجز حضرت علی اکبر موضوع اولویت آنان به خلافت به خوبی مشهود است. از طرفی هم نامه کوفیان به امام حسین و دعوت از ایشان برای امارت بر شهر به خوبی نشان دهنده آن اصل قیام و حرکت سیاسی برای برپایی یک حکومت اسلامی است. عده ای بیان می‌کنند امام صرفا برای حکومت رفته است در صورتیکه این حرف غلط است، لذا نفس حاکمیت مدنظر امام نبوده بلکه در نظر ایشان حاکمیت ابزاری برای احیای سنت است. در اندیشه دیگرانی هم امام فقط قصد شهادت داشته که این نظر هم ناقص است، چون صرف شهادت بی فایده است بلکه باید بستر شهادت و غایت آن را در سیره اما دید. آن غایت مدنظر امام حماسه و از خودگذشتگی است که در مردم آن عصر کمرنگ شده بود.

 

محمدجواد یاوری، عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم

 نظر دهید »

عاشورا؛ اصل بر حماسه است یا مصیبت؟!

03 مرداد 1402 توسط مدیر النفیسه


 

واقعه عاشورا دو چهره و دو بخش دارد. یک بخشِ‌ آن مصیبت و فاجعه غم‌انگیز شهادت حضرت سیدالشهداست. وجهی که در آن عاشورا یک تراژدی غم‌انگیز و جانسوز است که قلب هر انسانی را فارغ از دین و مذهب به درد می‌آورد. در زیارت عاشورا می‌خوانیم:« وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِی الاِسْلامِ وَ فی جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ» یعنی براستی چه مصیبت بزرگی و چه داغ گرانی بود در اسلام و در تمام آسمان‌ها و زمین. در حدیثی آمده است که پیامبر خطاب به حضرت فاطمه فرمودند:«یا فاطمة! کل عین باکیه یوم القیامة الا عین بکت علی مصاب الحسین فانها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة». فاطمه جان! روز قیامت هر چشمی گریان است، مگر چشمی که در مصیبت و عزای حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمتهای بهشتی مژده داده می‌شود. باقرالعلوم (علیه‌السلام) هم در روایتی خطاب به شیعیان تصریح کردند که:« ثم لیندب الحسین و یبکیه و یأمر من فی داره بالبکاء علیه و یقیم فی داره مصیبته باظهار الجزع علیه و یتلاقون بالبکاء بعضهم بعضا فی البیوت و لیعز بعضهم بعضا بمصاب الحسین علیه السلام» بر حسین علیه السلام ندبه و عزاداری و گریه کند و به اهل خانه خود دستور دهد که بر او بگریند و در خانه اش با اظهار گریه و ناله بر حسین علیه السلام، مراسم عزاداری بر پا کند و یکدیگر را با گریه و تعزیت و تسلیت گویی در سوگ حسین علیه السلام در خانه هایشان ملاقات کنند.

صحنه غم‌انگیز کربلا پس از گذشت سالیان سال همچنان زنده است. درمورد مغولان نوشتند که «آمدند، کشتند، سوختند و رفتند» اما یزیدیان بدتر از مغولان بودند چون «آمدند، کشتند، سوختند، اسیر کردند و بر جنازه‌ها اسب دواندند». بهترین مردمان عصر در این فاجعه ناجوانمردانه و بی‌هیچ رحمی کشته شدند و بر جسم بی‌جانشان هم هتک حرمت شد و کیست که نداند خون مظلوم همیشه زنده است و چون نوری جاودان با گذشت زمان خاموش نمی‌شود، چه رسد به اینکه آن مظلومِ مقتول، امام زمان عصر، حسین‌بن‌علی فرزند فاطمه زهرا باشد. 

اما عاشورا یک روی دیگر هم دارد که در طول تاریخ چندان بدان توجه نشده است. حماسه و ظلم‌ستیزی چهره دیگری از قیام حضرت سیدالشهداست. امام شیعیان زمانی که جامعه اسلامی در خفقان استبداد اموی فرورفته بود و حقیقت دین فدای انحراف ضددینی یزید می‌شد شمشیر برکشید و «نه» گویان هژمونی تمامیت‌خواهی و بدعت را درهم شکست.

شاید بهترین تقریر از حقیقت امر را علی شریعتی در کتاب ارزشمند «حسین وارث آدم» داشته است. هرچند بسیاری از پژوهشگران از جمله شهید مطهری در ظواهر امر توقف کردند و با تکیه بر چند ایراد تاریخی بر بر این کتاب درنقد آن قلم‌می‌زدند، اما شریعتی با تحلیل جامعه‌شناختی خود، نشان داد غایت کربلا را در شروعش باید جست، اقدام به زیربار زور نرفتن و صف‌بندی در برابر ظلم به جهت احیای سنت، غایتی است که از مدینه آغاز شد و در کربلا به اوج خود رسید.  ابن ابی الحدید معتزلی در کتاب شرح نهج‌البلاغه در عظمت کار امام حسین می‌نویسد:« هو الّذی سَنِّ للعربِ الاباء» یعنی او کسی است که در میان عرب، زیر بار زور نرفتن را تبدیل به یک سنت و رسم کرد. چهره حماسی و اقتدار حسینی در عاشورا را باید از این عبارات جست‌وجو کرد:  «مرگ با عزّت بهتر از زندگى با ذلّت است»، «نه مانند ذلیل تسلیم ایشان می‌شوم و نه مانند برده اقرار می‌کنم»، «دور است از ما ذلت»، «اگـر زنده بمانم پـشیمان نیستم و اگر بمیرم، سرزنش نمی‌شوم، ولی این ننگ برای تو کافی است که سرزنش و پشمان شوی» و «نامم را عوض می‌کنم اگر از بیم، به ستم تن دهم و از مرگ بهراسم» 


اما در این بین یک سؤال اصلی وجود دارد و آن این است که در این تلاقی و اتحاد حماسه و مصیبت اصل با کدام است و باید حماسه را اصل قرار داد یا مصیبت را؟ محمد اسفندیاری در کتاب حقیقت عاشورا می‌نویسد :« شک نیست که آنچه در عاشورا اصل است، حماسه است نه مصیبت. البته فرجام این قیام حسینی چون بسی دیگر از حماسه‌ها تراژیک است؛ اما اصل و اساس آن بر حماسه است. این قیام با حماسه حسینیان آغاز شد و با جنایت یزیدیان فرجام آمد. پس عنصر مصیبت در آن عارضی است و معلول جنایت دشمن. مضافاً اینکه همین جنایت در دیده نزدیک‌بین ما، تراژیک است ورنه به دیده شیرزن کربلا، زیبایی است. نه مگر حضرت زینب(س) پس از مشاهده آن همه مصیبت‌ها و جنایت‌ها گفت من جز زیبایی ندیدم!»

اگر اصل و فرع را جابه‌جا کنیم هم نسبت به یک واقعه تحلیل غلطی خواهیم داشت هم دیدمان به اشخاص مطرح در آن رویداد با واقعیت مغایرت پیدا می‌کند. مثلاً در نگاهی که اصالت را به مصیبت می‌دهد و چنین تصوری را ایجاد می‌کند که تا ابد باید عزاداری کرد و هیچ وظیفه دیگری در قبال عاشورا نداریم، حضرت زینب بانویی است صرفاً اسیر؛ رنجدیده، تنها و…. اما در نگاهی که اصالت را به حماسه می‌دهد در کنار اینکه تراژدی عاشورا را زنده‌نگه می‌دارد؛ حضرت زینب را بانویی معرفی کرده که دوشادوش حضرت سیدالشهدا حماسه‌سازی می‌کند.

در زینبِ حماسه او کسی است که با شجاعت خطاب به خلیفه اموی می‌گوید:« تو حقیرتر و کوچکتر از این هستی که من تو را مخاطب خودم قرار بدهم، تو ارزش اینکه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم نیز نداری.» در دید حماسی به عاشورا شخصیت‌ها حماسه آفرین‌اند و این نگاه به عاشورا به تاریخ و گزارشات تاریخی نزدیک‌تر و همسو تر است. در چنین نگاهی هرچند رنج و بلای زیادی  بر دختر علی تحمیل می‌شود و به اسارت رفتن والا مخدره‌ای چون او دل هر خوش انصافی را به درد می‌آورد؛ ولی تازه حماسه‌سازی‌های او و جهاد اکبر و اصغرش از عصر عاشورا شروع می‌شود و آن را به عزتی می‌رساند که هنگام خطبه‌خوانی حضرت در کوفه راوی می‌گوید:«زینب، دختر علی را دیدم و هرگز زنی با حیا را چون او سخنور ندیده بودم. گویا از زبان امیرالمؤمنین سخن می‌گفت.» در ظاهر زینب اسیر بند و زنجیر یزیدیان است، اما تأثیر «کلام» او به قدری محکم بود که بتواند فاتحان ظاهری را به اسارت روشنگری و افشا مبتلا کند.

محمد مهدی اسکندری

 

 نظر دهید »

کتاب‌های استاد مطهری که باید در محرم خواند

29 تیر 1402 توسط مدیر النفیسه

کتاب‌های استاد مطهری که باید در محرم خواند



انتشارات صدرا با ارائه گلچینی از آثار شهید مطهری در خصوص حماسه حسینی منتشر کرده است که علاقه‌مندان می توانند از آن استفاده کنند.

کتاب حماسه حسینی (جلد اول و دوم)

این کتاب مجموعه‌ای است دوجلدی که جلد اول آن شامل سخنرانی‌ها و جلد دوم مشتمل بر نوشته‌ها و یادداشت‌های استاد شهید مطهری درباره حادثه کربلاست. عناوین سخنرانی‌های جلد اول به ترتیب عبارتند از: حماسه حسینی، تحریفات در واقعه تاریخی کربلا، ماهیت قیام حسینی، تحلیل واقعه عاشورا، شعارهای عاشورا، عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی، عنصر تبلیغ در نهضت حسینی. مطالب جلد دوم که به مرور ایام نگاشته شده از نظر اجمال و تفصیل متفاوت می‌باشد، به طوری که برخی از آن‌ها به صورت یک مقاله است و برخی دیگر چند سطری بیش نیست و در موارد اندکی، مطلب با اشاره بیان شده است.

کتاب تحریفات در واقعه تاریخی کربلا

این کتاب، فصل دوم کتاب حماسه حسینی (جلد ۱) اثر استاد شهید مطهری است که به علت جذابیت مطالب آن و درخواستهای مکرر علاقه‌مندان آثار استاد شهید، به صورت مستقل نیز چاپ شده است.
در این کتاب معنی تحریف و انواع آن بیان شده، سپس به عوامل تحریف پرداخته شده، آنگاه تحریفات معنوی حادثه کربلا مورد بحث واقع شده و در پایان وظیفه ما در برابر تحریفها بیان شده است.

کتاب تحلیل واقعه عاشورا

این کتاب شامل چهار سخنرانی از کتاب های حماسه حسینی جلد اول و پانزده گفتار است که به دلیل درخواست مخاطبان به صورت جداگانه نیز منتشر شده است.
در این کتاب علاوه بر بررسی شعارهای واقعه عاشورا، این واقعه با توجه به ریشه های آن از زمان پیامبر اسلام و فعالیت حزب اموی در تمام این دوران و با عنایت به روشن بینی امام حسین علیه السلام تحلیل تاریخی شده است.

کتاب عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی

این کتاب، فصل ششم کتاب حماسه حسینی (جلد ۱) اثر استاد شهید مطهری است که به علت جذابیت مطالب آن و درخواستهای مکرر علاقه‌مندان آثار استاد شهید، به صورت مستقل نیز چاپ شده است.

در این کتاب ابتدا عوامل موثر در نهضت حسینی بیان شده و سپس ارزش هر یک از عوامل، ارزیابی شده است. سپس بحث مستوفایی درباره اصل امر به معروف و نهی از منکر صورت گرفته و آنگاه کارنامه ما در این اصل مهم اسلامی بررسی شده است.

کتاب عنصر حماسه در نهضت حسینی

این کتاب، فصل اول کتاب حماسه حسینی (جلد ۱) اثر استاد شهید مطهری است که به علت جذابیت مطالب آن و درخواستهای مکرر علاقه‌مندان آثار استاد شهید، به صورت مستقل نیز چاپ شده است.
در این کتاب دو چهره حادثه کربلا یعنی چهره مظلومیت و تراژدی و چهره حماسی این حادثه ترسیم شده و این نکته متذکر شده است که ما معمولا تنها به چهره تراژدیک این حادثه توجه داریم و کمتر به چهره حماسی آن می پردازیم.

کتاب عنصر تبلیغ در نهضت حسینی

این کتاب، فصل هفتم کتاب حماسه حسینی (جلد ۱) اثر استاد شهید مطهری است که به علت جذابیت مطالب آن و درخواست‌های مکرر علاقه‌مندان آثار استاد شهید، به صورت مستقل نیز چاپ شده است.

کتاب نقدهای استاد مطهری بر کتاب شهید جاوید

این کتاب شامل اظهارنظرها و حواشی استاد شهید مطهری بر کتاب «شهید جاوید» اثر مرحوم آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی است. بخش کوچکی از کتاب نفیس «حماسه حسینی» اختصاص دارد به نقدهای استاد مطهری بر کتاب «شهید جاوید». این نقدها در دو بخش است، یکی در سخنرانیهای استاد، و دیگر در یادداشتهای ایشان؛ و البته در سخنرانیها بیان استاد کوتاه و لحن ایشان ملایم است، خصوصاً از آن جهت که رژیم شاه از این مسئله سوء استفاده می‌کرد، زیرا کتاب «شهید جاوید» و نظرات موافق و مخالف آن، بهانه و ابزاری برای حکومت پهلوی جهت ایجاد تفرقه میان انقلابیون شده بود؛ لذا آیت‌الله مطهری در سخنرانی و اظهارنظر عمومی و آشکار خود، به همین مقدار که اشتباه در تحلیل نویسنده محترم «شهید جاوید» را روشن کرده و از انحراف فکری در موضوع حادثه کربلا جلوگیری نموده باشند اکتفا کرده‌اند.

در این کتاب علاوه بر نقدهای استاد شهید بر کتاب شهید جاوید، دو نامه از آیت الله مطهری به نویسنده «شهید جاوید» نیز درج شده است.

 کد تخفیف آثار استاد مطهری ویژه محرم ۱۴۰۲ به مناسبت فرارسیدن ماه محرم، کتاب های مناسب مطالعه در این ماه خدمت علاقه مندان به آثار استاد مطهری معرفی می گردد. علاقه مندان می توانند تا بیستم ماه محرم (۱۶ مرداد ۱۴۰۲) از کد تخفیف karbala۱۴۰۲ استفاده کنند و همه آثار فوق را با تخفیف ویژه ۳۰ درصد سفارش دهند. لازم به ذکر است، سفارشات بالای ۴۰۰.۰۰۰ تومان به سراسر کشور به صورت رایگان ارسال می گردد.

 نظر دهید »

اصول فرزندپروری در کلام امام کاظم علیه‌السلام

18 تیر 1402 توسط مدیر النفیسه

 نظر دهید »

روز سر بریدن جاه و مال !

08 تیر 1402 توسط مدیر النفیسه

عید قُربان یا عید الأضحی از عید‌های بزرگ مسلمانان در دهم ذی‌الحجه است.

بنابر روایات اسلامی، در این روز خدا به ابراهیم خلیل فرمان داد تا فرزندش اسماعیل را قربانی کند. او اسماعیل را به قربانگاه برد، ولی جبرئیل همراه با «قوچی» نازل شد و ابراهیم آن را به جای اسماعیل قربانی کرد. سنّت قربانی در روز عید قربان در سرزمین منا به یاد آن رخداد است.

مسلمانانی که برای حج، به زیارت خانه خدا می‌روند، طبق شروطی وظیفه دارند در منا قربانی کنند.

عبادت در شب و روز عید قربان بسیار سفارش شده و احیای شب عید قربان به دعا، نماز و نیایش فضلیت فراوانی دارد. در روز عید قربان اعمالی مانند غسل، نماز عید قربان، قربانی کردن، زیارت امام حسین (ع) و خواندن دعای ندبه، مستحب است.

حضرت ابراهیم بنابر رؤیایی که دیده بود مأمور قربانی کردن فرزندش شد. در هنگام قربانی، ابراهیم پیشانی پسرش را بر زمین نهاد و تیغ تیز بر حلق او گذارد، اما کارد گردن او را نبرید و سرانجام هنگامی که پدر و پسر تسلیم بودن کامل خود در برابر فرمان الهی را نشان دادند، خداوند عمل او را قبول کرده و ابراهیم به جای قربانی فرزندش قوچی را که جبرئیل آورده بود قربانی نمود. سنّت قربانی در روز عید قربان یادبود رخداد ذبح اسماعیل می‌باشد.

بنابر برخی روایات، تمام حیواناتی که در سرزمین منا در روز عید قربان ذبح می‌شوند؛ فدیه حضرت اسماعیل می‌باشند.

در عصر جاهلیت، قربانی کردن از پلیدی شرک مبرا نبود. کعبه را با خون قربانی آلوده می‌کردند و گوشت آن را بر خانه کعبه می‌آویختند تا خداوند آن را قبول کند. در قرآن کریم این رسم مذموم خوانده می‌شود و شرط قبولی قربانی تقوا معرفی می‌شود. همین تقوا و خلوص برای قربانی کردن است که این روز نحر، حج اکبر نامیده می‌شود.

از جمله آموزه های اسلام برای تکامل و رشد انسان ها، ایثار از جان و مال در راه خداوند یگانه می باشد؛ به این معنا که انسان، همه دارایی ها و امکاناتش را امانتی الهی بداند که باید در طریق بندگی هزینه کند. قربانی کردن نیز نمادی از قطع دلبستگی و وابستگی ها و جلوه ای از ایثار مال و جان در راه محبوب واقعی و رضای خداوند متعال می باشد. البته آنچه که از قربانی کردن و رسیدن به مقام قرب الهی به وسیله ذبح گوسفند، لحاظ شده است قطع علقه های روحی و مالی است که باعث تقوای قلب و طهارت نفس می گردد.

خداوند متعال اصل  قربانی کردن را از شعائر الله دانسته و آن را نشانه ی بزرگداشت و سپاس گزاری مؤمنان بر نعمت هدایت معرفی کرده و قربانی کننده را در گروه و خیل محسنین و نیکوکاران داخل کرده است.

در قرآن کریم آمده است: «وقتی شما قربانی می کنید آنچه که متعلق به خدا است، تقوای شماست نه گوشت و پوست قربانی» بنابراین در قربانی کردن هر چند ظاهر کار سر بریدن است؛ اما واقعیت قضیه نهایت تسلیم، سرسپردگی، عشق و علاقه بنده به مولای خود است؛ و در واقع قربانی کردن نمادی از قربانی کردن هواهای نفسانی و ذبح نفس اماره و نوعی جهاد با نفس در جهت زدودن تعلقات و وابستگی های دنیوی و مادی و رهایی از زندان مال پرستی و دنیاطلبی است.

 

محمد مهدی اسکندری

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 35
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • زفاک

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 13
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 20
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس