رفاه یکی از موانع رشد است.
#مادرانه
برخی از والدین میخواهند عذاب وجدان کم توجهی به کودکشان و وقت نگذاشتن برای او را باخریدن جبران کنند که باعث رفاه زدگی میشود
رفاه یکی از موانع رشد است.
#مادرانه
برخی از والدین میخواهند عذاب وجدان کم توجهی به کودکشان و وقت نگذاشتن برای او را باخریدن جبران کنند که باعث رفاه زدگی میشود
رفاه یکی از موانع رشد است.
بیزار کننده های نا خواسته
بعید است پدران و مادرانی وجود داشته باشند که خواهان بیزار شدن فرزندشان از درس و مشق و مدرسه باشند، اما گاهی اوقات والدین به طور ناخواسته و ناهشیار کاری میکنند که این خصوصیت در فرزندشان تقویت میشود. چگونه؟
با اصرار بیش از حد،
با توقع بیش از توان آنها،
با مقایسه و ایجاد رقابتهای فرساینده در خانه و مدرسه.
ببین دوستت غذاشو تا آخر خورد. دیدی دختر خاله ات لباسشو کثیف نکرد. دیدی پسر عموت چه قشنگ سلام کرد.
این پیامها به کودک این را یاداوری میکند که تو به اندازه دیگران خوب نیستی، کاش او فرزند من بود نه تو .
مقایسه کردن عزت نفس کودک را از بین میبرد، دنیای او را نا امن میکند، و باعث میشود از وجود خود ناراضی باشد و به دیگران حسودی کند.
آسیب های دوران کودکی ، زندگی بزرگسالی را خراب می کند!!
تصور کنید که به پای ما چهار،شش تا میخ بزرگ بکوبند و بعد بگویند راه برو.
معلوم است در تمام زندگی من، راه رفتن من، ورزش کردن من، میهمانی رفتن من، با مشکل خواهد بود.
بسیاری از حوادث و اتفاقات کودکی دقیقا همین میخ هایی است که در پای ما فرو میرود.
مسخ شده در آزار جنسی
می گفت به پسرم گفتم که اگر کار به جای باریک کشید و دیدی داری بند را به آب می دهی با مشت بزن دندان متجاوز را بشکن دیه اش با من! او پدری آگاه بود اما این ذهنیت عموم والدین است.
پدران .مادران عزیز
متجاوز برای رسیدن به هدف خود اغلب به جای اعمال زور، ساخت ” خانه ی امن” را در دستور کار خود قرار می دهد! خانه ی امن هم تنها چهار دیوار بی پنجره نیست! بلکه حالت روحی است که کودک یا نوجوان به دلیل اعتماد خود یا سلطه شخصیت مقابل در عمل “بی دفاع” شده. و به صورتی گیج و منفعل تنها منتظر پایان کار متجاوز می ماند.
این “استیصال” تنها به صرف انتقال آگاهی صورت نمی گیرد! (هرچند همان آگاهی را هم ندیدیم و نمی دهیم!)
بلکه مهارت دفاع از خود و حفظ حریم شخصی یک “مهارت” است که با استمرار و تمرین قابل دستیابی است. شما انتظار ندارید فرزندتان با خواندن کتاب قوانین راهنمایی و رانندگی “راننده” شود! پس در مورد این موضوع نیز به همین منوال فکر کنید!
دختر یا پسر 18 ساله که در تاکسی یا مکان عمومی دیگر مورد تعرض و “دستمالی” قرار می گیرد به خوبی “می داند” که این رفتاری خطاست و مشکل “آگاهی” ندارد. اما از آنجا که این آگاهی از دوران کودکی با تمرین و ممارست والدین به “مهارت” تبدیل نشده است! در عمل مسخ شده و به در عرف عمومی “کپ” می کند!
راز استفاده از مشروبات الکلی در اتفاق اخیر هم در همین ساز و کار مشخص می شود چرا که “قدرت دفاعی” و ” قوه هنجاری” فرد را دچار سستی می کند و راه مقاومت را برای متجاوز می شکند.