مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

آداب انتظار در عصر غیبت امام زمان چیست؟

17 اسفند 1401 توسط مدیر النفیسه

آداب انتظار در عصر غیبت امام زمان چیست؟


 
در روایات فراوانی از پیامبر اکرم ـ صل الله علیه و آله ـ و سلمبه محبت و دوستی با اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و دشمنی با دشمنان ایشان تأکید شده و این، به همه زمان ها مربوط است؛ امّا در برخی روایات به صورت ویژه به دوستی با دوستان حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ و دشمنی با دشمنان آن حضرت سفارش شده است. 

در آموزه های ارزنده معصومان علیهم السلام برای منتظران راستین حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آن چنان جایگاه و منزلتی برشمرده شده که به راستی جای شگفتی است [۲]؛ و این پرسش را پیش رو قرار می‌دهد که چگونه ممکن است چنین حالتی (انتظار) از چنین ارزشی والا برخوردار باشد.

بی گمان شخصیّت انسان‌ها متأثر از رفتار‌هایی است که در زندگی انجام می‌دهند. این رفتارها، براساس آموزه‌های دینی، دارای اعتبار و ارزش متفاوتی خواهند بود. از نگاه آیات و روایات معصومان علیهم السلام برترین انسان ها، کسانی هستند که با رفتار خود، اسباب خوشنودی پروردگار جهانیان را فراهم می‌آورند.

در این نوشتار کوتاه، برآنیم بخشی از رفتار‌های عصر انتظار را که موجب این همه عظمت می‌شود به اختصار بررسی کنیم.

وظایف انسان‌ها در این دوران، به دو دسته تقسیم می‌شود؛

الف) وظایف عامّ

این وظایف، در سخنان معصومان علیهم السلام در شمار بایسته‌های عصر انتظار یاد شده است؛ امّا ویژة این دوران نیست و لازم است در همة زمان‌ها انجام شود. شاید ذکر آن‌ها در شمار وظایف دوران غیبت، به سبب تأکید بوده است. برخی از این وظایف بدین قرار است:

 

1. شناخت امام هر زمان

از وظایفی که در هر زمان، به ویژه در عصر غیبت برای پیروان آموزه‌های اسلامی مورد تأکید و سفارش واقع شده، تحصیل شناخت و معرفت دربارة امام آن زمان است.

امام صادق علیه السلام خطاب به فضیل فرمود: امام خود را بشناس که اگر امام خود را شناختی، دیر و زود شدن این امر، آسیبی به تو نخواهد رساند…. [۳]بی گمان، شناخت امام، از شناخت خداوند متعال جدا نیست، بلکه یکی از ابعاد آن است؛ چنان که در دعای شریف معرفت، به خداوند متعال عرض می‌کنیم.

اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حجّتکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حجّتکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حجّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی؛ [۴]خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نمی‌شناسم. خدایا! رسول خود را به من بشناسان که اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجّت تو را نمی‌شناسم. خدایا! حجّتت را به من بشناسان که اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه می‌شوم.

از روایات معصومان علیهم السلام به روشنی استفاده می‌شود که در بندگی خدای متعال، همه فضیلت‌ها و ارزش‌ها به داشتن معرفت امام علیه السلام و ملتزم شدن به آن برمی‌گردد، به طوری که اگر کسی این اکسیر گرانقدر را در اختیار داشته باشد، از نگاه آن چه مطلوب خداوند متعال است، هیچ کمبودی ندارد.

 

2. پایداری بر حبّ اهل بیت علیهم السلام

یکی از وظایف مهم ما در هر عصر و زمان، محبت و دوستی با اهل بیت پیامبر ـ صل الله علیه و آله و سلم ـ به عنوان دوستان خداوند است. در دوران غیبت واپسین پیشوای معصوم، به سبب پنهان زیستی امام ممکن است عواملی انسان را از این وظیفة مهم دور سازد؛ از این رو در روایات، سفارش شده است که بر محبت به آن انوار مقدس، پایدار باشیم.

 


3. پرهیزگاری و رعایت تقوای الهی

پروای الهی در همه زمان‌ها لازم و واجب است؛ اما در دوران غیبت، اهمیت بیشتری دارد، چون در این دوران، عوامل فراوانی دست به هم داده تا انسان‌ها را به بیراهه کشانده، گمراه سازند.

امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: همانا برای صاحب الامر غیبتی هست؛ پس بنده تقوای الهی پیشه نماید و به دین او چنگ زند. [۵]آن حضرت همچنین فرمود: هرکس شاد می‌شود از آن که از یاران قائم باشد، پس باید پرهیزگار بوده، به نیکویی‌های اخلاقی عمل کند؛ در حالی که منتظر است. پس اگر از دنیا برود و پس از آن، قائم قیام نماید، پاداشی مانند آن کس که قائم را درک کند، خواهد داشت. پس کوشش کنید و منتظر باشید. گوارایتان باد‌ای گروه مورد رحمت الهی واقع شده!. [۶]


4. پیروی از دستورهای امامان ـ علیهم السلام

از آن جا که تمام امامان علیهم السلام نور واحد هستند، دستور‌ها و فرموده‌های ایشان نیز یک هدف را دنبال می‌کند؛ بنابراین پیروی از هر کدام، پیروی از همة آن هاست و در زمانی که یکی از آن‌ها در دسترس نیست، دستور‌های دیگران چراغ راه هدایت است.

امام صادق علیه السلام در پاسخ کسی که گفت: «شنیده ایم که صاحب الامر غایب خواهد شد؛ پس چه کنیم؟» فرمود:

چنگ بزنید به آنچه [از پیشوایان قبل] در دستتان است، تا این که امر بر شما آشکار شود. [۷]۵. دستگیری از ضعیفان و فقیران

کمک به ضعفا و محرومان در همة زمان‌ها کاری بس ارزشمند است و در دین اسلام به آن سفارش شده است؛ اما به سبب غیبت امام، در دوران غیبت ارزش بیشتری دارد.

امام باقر علیه السلام فرمود: … هر آینه قوی شما ضعیفتان را کمک کند و ثروتمندتان بر فقیرتان عطوفت ومهربانی نماید و فرد برای برادر دینی خود… خیرخواهی نماید. پس اگر شخص در این حال از دنیا رفت پیش از آن که قائم ظهور کند، شهید از دنیا رفته است…. [۸]البته این فقر گاهی فقر اقتصادی و گاهی فقر فرهنگی و معنوی است.

ب. وظایف ویژه.

اما وظایف خاص، وظایفی است که به نوعی با غیبت حضرت مهدی علیه السلام در ارتباط است.


۱. دوستی با دوستان و دشمنی با دشمنان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

در روایات فراوانی از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلمبه محبت و دوستی با اهل بیت علیهم السلام و دشمنی با دشمنان ایشان تأکید شده و این، به همه زمان‌ها مربوط است؛ امّا در برخی روایات به صورت ویژه به دوستی با دوستان حضرت مهدی علیه السلام و دشمنی با دشمنان آن حضرت سفارش شده است.

امام باقر علیه السلام از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم روایت می‌کند که فرمود: خوشا بر احوال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کرده و در غیبت و پیش از قیامش، پیرو او باشد؛ دوستانش را دوست بدارد و با دشمنانش دشمن باشد. چنین کسی، روز قیامت از رفقا و دوستان من و گرامی‌ترین امت من خواهد بود [۹].


۲. صبر بر سختی‌های دوران غیبت

امروزه کم نیستند افرادی که به دلیل هایی، باور به آن امام غایب و یاد آن حضرت را برنمی تابند. در این راه از هرگونه ایجاد مانع و اذیّت و آزار فرو نمی‌گذارند. از آن جا که یکی از آموزه‌های مهم دینی صبر بر مشکلات و مصیبت‌ها است. لازم است در این دوران، بیش از هر زمان دیگر در برابر این مشکلات و مصیبت‌ها شکیبایی داشته باشیم.

عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: رسول گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «پس از سپری شدن دوران شما، مردمی بر سر کار خواهند آمد که هر فرد آنان، پاداش پنجاه تن از شما را داراست.» عرض کردند: «ای رسول خدا! ما در جنگ بدر و احد و حنین در رکاب شما جنگیدیم و دربارة ما آیاتی از قرآن نازل شد.» فرمود: «اگر شما آن چه را آن‌ها تحمّل کردند متحمّل شوید، از صبر و شکیبایی آنان برخوردار نخواهید بود». [۱۰]امام حسین بن علی علیهما السلام فرمود: … اما صبر کننده بر اذیّت و تکذیب در غیبت او، بسان مجاهدی است که با شمشیر در رکاب پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم با دشمنان مبارزه کند [۱۱].


۳. دعا برای فرج حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف

دعا و نیایش در فرهنگ اسلامی جایگاه والایی دارد. یکی از مصادیق دعا می‌تواند رفع گرفتاری‌های همه انسان‌ها باشد. در نگاه شیعه، این مهم تحقق نمی‌یابد، مگر زمانی که واپسین ذخیره الهی از پس پرده غیبت بیرون آمده جهان را به نور خود روشن سازد؛ از این رو است که در برخی روایات سفارش شده است برای فرج و گشایش، دست به دعا برداریم.

آری؛ کسی که در انتظار آمدن مولای خود به سر می‌برد، از خداوند تعجیل امر فرج او را درخواست خواهد کرد؛ به ویژه آن که بداند با فرج و ظهور او زمینه هدایت، رشد و کمال جامعه بشری به طور کامل فراهم می‌شود. در روایت است که خود آن حضرت در بخشی از توقیع شریف فرمود: وَاَکثِرُوا الدُّعاء بِتَعجیلِ الفَرَجِ؛ وبرای تعجیل فرج بسیار دعا کنید. [۱۲]البته هر کس می‌داند سفارش امام به دعا، فقط ادای کلمات و لقلقة زبان نیست ـ گرچه خواندن دعا هم ثواب مخصوصی دارد ـ بلکه منظور توجه قلبی دائم به معنا و مفهوم این دعا و توجه به این است که در دورة غیبت، امر دین و دینداری و اعتقاد صحیح به غیبت و امامت، کار دشواری است که فقط از آدم اهل یقین و با استقامت ساخته است. [۱۳]۴. آماده باش دائمی

از مهم‌ترین وظایف در دوران غیبت، آمادگی دائمی و راستین است.

امام باقر علیه السلام ذیل آیة شریف اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُو؛ فرمود: اصْبِرُوا عَلَی أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صَابِرُوا عَدُوَّکُمْ وَ رَابِطُوا إِمَامَکُمْ المنتظر؛ [۱۴]بر انجام واجبات، شکیبایی کنید و در برابر دشمنان، یکدیگر را یاری نمایید و برای یاری پیشوای منتظَر، همواره آمادگی خود را حفظ کنید.


۵. بزرگداشت نام و یاد آن حضرت

یکی از مسئولیت‌های شیعه درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در این دوران، بزرگداشت نام و یاد آن حضرت است. این بزرگداشت، جلوه‌های فراوانی دارد. از تشکیل نشست‌های دعا و نیایش گرفته تا اقدام‌های فرهنگی و ترویجی و از تشکیل حلقه‌های بحث و گفتگو گرفته تا پژوهش‌های بنیادین و سودمند، همه و همه می‌تواند در راستای اعتلا به این نام بزرگ باشد.


۶. پیروی و تبعیت از علمای راستین

یکی از وظایف دوران غیبت پیروی از علمای راستین یا نواب عام است که در دستورات پیشوایان الهی آمده است. امام زمان خود فرمودند: در آینده به راویان احادیث ما (عالمان دینی) مراجعه کنید، زیرا آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آن‌ها هستم. [۱۵]۷. حفظ پیوند با مقام ولایت

حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و تجدید دائمی عهد و پیمان یکی دیگر از وظایف مهمی است که هر شیعه منتظر در عصر غیبت بر عهده دارد.

هر آن که جانب اهل وفا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد

امام باقر علیه السلام درباره ثابت قدمان بر امر ولایت فرموده است: زمانی بر مردم آید که امامشان غیبت کند. خوشا بر افرادی که آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند. کمترین ثوابی که برای آن‌ها خواهد بود، این است که باری تعالی به آن‌ها ندا کرده و فرماید: «ای بندگان و‌ای کنیزان من! به نهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید؛ پس به ثواب نیکوی خود شما را مژده می‌دهم و شما بندگان و کنیزان حقیقی من هستید. از شما می‌پذیرم و از شما در می‌گذرم و برای شما می‌بخشم و به واسطة شما باران بر بندگانم می‌بارم و بلا را از آن‌ها بگردانم و اگر شما نبودید، بر آن‌ها عذاب می‌فرستادم…. [۱۶]شکی نیست که امامان معصوم علیهم السلام سخنی از نزد خود نمی‌گویند و آنچه در این سخن بدان اشاره فرموده اند بر گرفته از علومی است که از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم و آن حضرت نیز از وحی الهی دریافت کرده است؛ بنابراین جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند؛ بنابراین یکی از کار‌هایی که این پیوند را ناگسستنی می‌کند، تجدید عهد هر روزه با آن یار سفر کرده است. در این باره سفارش شده است در پگاه هر روز، زانوی ادب مقابل ساحت آن امام همام بر زمین نهاده، به دستور امام صادق علیه السلام این عهدنامه را نجوا کنیم. اگر کسی چهل صبح چنین کند، امید است از یاران آن حضرت باشد. دعایی که این گونه آغاز می‌شود:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَایَ صَاحِبَ الزَّمَانِ عجل الله تعالی فرجه الشریف أَیْنَمَا کَانَ وَ حَیْثُمَا کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ وَ عَنْ وُلْدِی وَ إِخْوَانِی التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ…؛ [۱۷]——————————————————————————–

[۲]. امام سجّاد علیه السلام در این باره فرمود: «مردم زمان غیبت آن امام که معتقد به امامت و منتظر ظهور او هستند، از مردم هر زمانی برترند؛ زیرا خداوند عقل و فهم و معرفتی به آن‌ها داده که غیبت، نزد آنان به منزلة مشاهده است …»؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹، ح ۲.

[۳]. شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۲.

[۴]. همان، ص ۳۴۲، باب فی الغیبة، ص ۳۳۵.

[۵]. همان، ص ۳۳۶؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۵۱.

[۶]. نعمانی، الغیبة، ص ۲۰۰.

[۷]. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۵۹، ح ۵ و ۴.

[۸]. طبری آملی، محمد بن ابی القاسم، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص ۱۱۳.

[۹]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۶، ح ۲.

[۱۰]. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۵۶؛ الخرائج و الجرائح، ج ۳, ص ۱۱۴۹.

[۱۱]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۷، ح ۳؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج ۱، ص ۶۸، ح ۳۶.

[۱۲]. همان، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.

[۱۳]. سعادت پرور، علی، ظهور نور، ص ۱۰۳.

[۱۴]. نعمانی، الغیبة، ص ۱۹۹.

[۱۵]. طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۶۹.

[۱۶]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، باب ۳۱، ح ۱۵.

[۱۷]. کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص ۵۵۰ نیز ر. ک: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.

[مجله شماره ۶: - مقالات]

 

 
 
 

 نظر دهید »

چگونه حسینی باشیم

07 اسفند 1401 توسط مدیر النفیسه

چگونه حسینی باشیم

مردمانِ امروزیم با نیازهای نوآمد و‌ به‌روز شده و احتیاجاتی که نو به نو تغییر می کند. با این همه، خداوند تابلویی فرانگاهمان گذاشته است از گذشته‌های دور که تا آینده های دور هم افق گشاست.

ما اگر نگاهي ازلي و ابدي داشته باشيم یا پهنه زندگی را به اندازه 70- 80 سال ببینیم ، در هر صورت، امام حسين(ع) دربازه زماني حيات مباركشان اسوه زندگي همه انسان هاست و اگر قرار باشد كه از سرمشقي، مشق بنويسم -كه بايد اينگونه باشد- زيباترين سرمشق ما امام حسين عليه السلام است و اين زندگي آنقدر زيبا و انسان ساز است كه در شناخت امام فقط به عاشورا بسنده كردن، كفران نعمت زندگاني آقاست چه اين درست كه عاشورا قله زيبايي و نهايت رستگاري است اما همه زندگي امام حسين(ع) در يك روز خلاصه نمي شود بلكه همه روزهاي حيات ايشان عاشوراست و درس دهنده و سرشار از زيبايي و آنقدر كه ما براي همه فراز و فرودهاي زندگي خود در اين حيات طيبه مي توانيم از آن الگو بگيريم.

به باور من، تشيع به اين معناست كه ما در همه زندگي پا جاي پاي امام(ع) بگذاريم. چه در سكوت و چه در فرياد. چه در ايستادن و چه در نشستن، اصلا زندگي مسلمان مثل نماز است كه به جماعت مي خواند و رفتارش را با امام جماعت هماهنگ مي كند تا هارموني معرفي عبادت و عبوديت با هم در چشم و دل بنشيند.

در نماز جماعت است كه نمازگزار شك نمي كند. تك نوازي ندارد و… در نماز زندگي مومن پيرو امام عادل هم، نه شك شكل مي گيرد،نه بيرون از دستگاه، نواختن معنا پيدا مي كند پس بايد به زندگي اجتماعي هم نگاهي نمازمحور داشت.

نمازي كه امامش حسين(ع) باشد، فاصله زمين و آسمان را به صفر مي رساند، همانطور كه خود در پاسخ كسي كه از ايشان درباره فاصله زمين و آسمان مي پرسد، مي فرمايند: «به اندازه يك دعاي مستجاب است» و در نمازي كه امامش حسين(ع) باشد، دعاي مستجاب فراوان است.

پس زندگي را اينگونه بايد اقامه كرد. زماني كه زندگي اقامه شود. عاشورا معناي روزآمد مي يابد، يعني لازم نيست براي رفتن به كربلا و حسيني شدن، حتما جنگي باشد تا جهادي لازم آيد، بلكه در زماني كه يزيديان باز توليد مي شوند و شكل جنگ را عوض مي كنند و به خط تحريم و تفرقه و توطئه و جنگِ ترکیبی و شناختی مي روند مواجهه حسيني هم بايد بازكردن گره هاي توطئه و به هم گره زدن توان هاي مردم در هندسه وحدت و شكستن حلقه هاي تحريم با كار برنامه ريزي شده باشد.

با تبیین و صداقت حرفه ای در روایت گری، با طراحی مدل های مواجهه با شگرد های جدید دشمن، نقش نو بیافریند.

امروز آن شخصي حسيني تر است كه براي سرفرازي مرام و مكتب اباعبد الله از راحتي خويش دست شويد. با درست مصرف كردن آنچه هست، زمينه استفاده ديگران را هم فراهم آورد و به سهم خود در شكست طرح هاي فزون خواهان و باطل كرداران جهاني اثرگذار باشد.

امروز، حسيني شدن، خوب كار كردن، درست توليد كردن، به قاعده مصرف كردن و مقتصدانه تلاش كردن است و حسيني ماندن نيز، بر مدار حكمت و عزت ومصلحت گام برداشتن.


امروز براي حسيني شدن و ماندن نبايد جنگيد بلكه تا مي شود بايد جلوي جنگ و فتنه بيگانگان را گرفت و آنجا كه ناگزير زباني جز گلوله نماند، با همه وجود ايستاد اما تا آن روز، حسيني بودن يعني كسب علم، يعني اندوختن توشه براي امروز و فرداي كشور يعني نوآوري كردن و براي توسعه علوم نوپديد، از جان مايه گذاشتن برای غنی شدن جان دیگران، يعني در عرصه هاي اجتماعي، حضوري فعال داشتن و فعالان جامعه را برنامه دادن و برنامه ريزان جامعه را جهت دادن.

امروز حسيني شدن يعني رفتار فردي و اجتماعي خويش را بر اساس مهندسي امام جامعه تنظيم كردن. یعنی، پلک نبستن و خوب دیدن و درست تحلیل کردن و دقیق تصمییم گرفتن. يعني همه خوبي هارا به عمل درآوردن و پاسدار خوبي ها شدن و… امروز بايد حسيني شد و حسيني ماند تا كشوري سرفراز داشت كه سرفرازي فرداي ايران، مرهون حسيني شدن امروز همه ماست. ایرانِ حسینی شده، به عنوان کشوری پشرفته و پیشرو می تواند برای دیگر کشورها نیز افق تازه بگشاید.

 

حمزه واقعی

 نظر دهید »

بعثت؛ تکامل یا تقابل؟

29 بهمن 1401 توسط مدیر النفیسه

بعثت؛ تکامل یا تقابل؟
هنر پیامبر این بود که به جای تقابل با سنت های جامعۀ خود و رویاروی مردم قرار گرفتن برای تغییر و بهبود آنها کوشید

 

. 
   
   اگر نتایج “بعثت ” را درست ارزیابی کنیم، می‌بینیم که پیامبر گرامی اسلام  این مزیت یا ویژگی را داشت که در لحظه مناسب -نه خیلی دیر و نه خیلی زود و در ۴۰ سالگی- امتیاز رسالت را کسب کنند و از این رو هیچ‌ گفتار یا رفتار جوانانه‌ای- هرچند آمیخته با حکمت- از او سر نزد.

    درست در همین زمان بود که پیامبر با مطالعه عمیق‌ و تجربه‌ دقیقی که از جامعه پیرامون خود داشت، خط‌مشی جدیدی اتخاذ کرد که آثار و برکات آن  نه‌تنها در دوران حیات و رهبری او، که تا امروز و الی‌الابد دیده خواهد شد. 
 
      در واقع درسایۀ همین استراتژی و مشی آگاهی‌بخش بود که پیامبر تشخیص داد تا در جامعه تحولی پیدا نشود و نوعی بعثت و انقلاب فرهنگی و ارزشی و اخلاقی رخ ندهد آن جامعه نمی‌تواند راهی به‌سوی توحید، برادری، اتحاد،عدالت اجتماعی و آرمان‌هایی ازاین‌دست باز کند.

   بهترین و کاربردی‌ترین روشی که پیامبر را شایسته پیروی و رهبری کرد و یاری‌گر ایشان در دست‌یافتن به آرمان‌های بلند خود شد همانا خُلق و خو و رفتاری بود که مردم و انسان‌های پرهیزگار و حق‌پرست آن را سرمشق زندگی خود قرار دادند.
 
  در حقیقت این شایستگی به مرحله‌ای رسیده بود که هم مردم مقتدای خود را شایستۀ چنان جایگاهی می‌دانستند و از روی خط او مشق می‌کردند و هم پیامبر زندگی و خط خود را شایستۀ سرمشق مردم بودن می‌دانست و راضی بود که مردمان از او پیروی کنند.
 
  رسول‌الله در برخورد با سنن و باورهای جامعه - حتی پس از رسیدن به قدرت - بسیار هنرمندانه رفتار کرد و هرگز خود و حرکت اجتماعی خود را در مقابل مردم قرار نداد.
 
  از نگاه این قلم، بزرگترین هنر پیامبر تغییر سنت‌ها و باورهای غلط عرب جاهلی به بهترین روش برای زندگی‌کردن بوده است و جذابیت این هنرمندی آن‌گاه افزون می‌گردد که در عین حال درسیره ایشان، هیچ تقابلی با آداب و رسوم غلط مشاهده نمی‌کنیم بلکه آنچه می‌بینیم تکامل و تبدیل زشت ترین و بدترین، گفتارها، کردارها و پندارها به زیباترین و انسانی‌ترین پندار،کردار و گفتار است!
 
 یک مثال شاید منظور را بهتر منتقل کند:  در مواجهه با شعار معروف آن زمان (برادرت را یاری کن حتی اگر ظالم باشد) بی آن که موضعی بگیرد فرمود:"حتما برادرت را یاری کن اما بهترین یاری آن است که جلوی ظلم او را بگیری"!
  سید مهدی حسینی دورود

 نظر دهید »

این سَم خوردنی نیست، اما کشنده است!

28 بهمن 1401 توسط مدیر النفیسه

قدرت ویرانگر نفرت و روش‌های کنترل آن
این سَم خوردنی نیست، اما کشنده است!

                                                           

سم، فقط به‌شکل نوشیدنی یا خوراکی وارد بدن نمی‌شود، گاهی‌اوقات به‌صورت احساسات مخرب وجودتان را مسموم می‌کند. یکی از این احساسات سمی، نفرت است که درون‌تان را مسموم و نابود می‌کند. این سم مهلک می‌تواند به روح و جسم‌تان نفوذ کرده و نه‌تنها به شما، بلکه به اطرافیان‌تان هم صدمه بزند. برای حفظ سلامت روح و روان و جسم باید بدانید چگونه نفرت را مهار کنید.
نادیا زکالوند: همه ما از افراد یا موضوعاتی بیزار هستیم. اما برخی از افراد به مرحله‌ای می‌رسند که از دیگران یا شرایطی خاص چنان آزرده می‌شوند یا صدمه می‌بینند که بیزاری‌شان یک مرحله بالاتر رفته و به نفرت می‌رسد.

احساس نفرت، ادامه زندگی و تعامل روزانه با مردم را سخت و دشوار می‌کند و برای کنترل آن باید ترفندهایی بیاموزیم.

دلایل احساس نفرت

افراد به دلایل مختلف از دیگران متنفر می‌شوند. از مهم‌ترین این دلایل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

* اضطراب: اضطراب موجب ترس، وحشت، تحریک‌پذیری و حتی عصبانیت می‌شود. اضطراب طولانی و مزمن فرد را به خشم‌های کنترل‌نشده هدایت کرده و باعث احساس تنفر در او می‌شود.

* اضطراب اجتماعی: اضطراب اجتماعی تعامل با مردم را دشوار می‌کند و در درازمدت منجر به احساساتی چون عصبی بودن، ترس، خجالت و پریشانی می‌شود. برخی از افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی ممکن است به موقعیت‌های اجتماعی که از پس آنها برنمی‌آیند با خشم و نفرت واکنش نشان دهند.

*‌ شخصیت درونگرا: درحالی‌که برخی از افراد برونگرا هستند و با دیگران صمیمانه رفتار می‌کنند و تعامل بسیاری با افراد دارند، برخی دیگر تنهایی را ترجیح می‌دهند. درواقع افراد درونگرا، ارتباط با دیگر افراد جامعه را خسته‌کننده می‌دانند و وقتی در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که این منطقه امن خود را از دست می‌دهند، به‌شدت آزرده شده و احساس تنفر می‌کنند.

* تفاوت‌های ایدئولوژیکی: تفاوت‌های سیاسی، مذهبی، فرهنگی یا باورها و ارزش‌های اجتماعی ممکن است موجب خشم افراد شود و آنها از افرادی که مانند آنها نمی‌اندیشند، متنفر شوند. وقتی افراد در برابر افراد مخالف عقایدشان قرار می‌گیرند، احساساتی چون خشم و در نهایت تنفر در آنها به‌ وجود می‌آید.

 

* حسادت به داشته‌های دیگران: برخی از افراد ممکن است تصور کنند، منصفانه نیست دیگران دارایی‌های داشته باشند که او نمی‌تواند داشته باشد.

* برتر دانستن خود یا تحقیر شدن: برخی از افراد، فرد یا گروهی را پست‌تر از خود می‌دانند و در دل از آنها نفرت دارند. یا برعکس دیگران، او را تحقیر کرده و رفتار نامناسبی با او داشته‌اند. این افکار و احساسات موجب برانگیخته شدن تنفر می‌شوند.

علاوه‌بر دلایل فوق، برخی از افراد هم در خانه، کنار والدینی بزرگ شده‌اند که احساساتی پر از خشم و نفرت داشته‌اند یا در جامعه‌ای که در آن همیشه نفرت‌پراکنی می‌شود، زندگی می‌کنند. این رفتارها، آنها را هم به سمت احساس نفرت از دیگران داشتن سوق می‌دهد و حتی گاهی به‌خوبی نمی‌دانند چرا از دیگران نفرت دارند.

عواقب نفرت داشتن از دیگران

۱. اثرات منفی احساس نفرت روی جسم و روان

نفرت در مقایسه با احساسات ناخوشایند دیگر مثل، عصبانیت یا ناامیدی، احساسی بسیار قوی است و باعث می‌شود که فرد نتواند با دیگران ارتباط سازنده یا همدلی داشته باشد. همچنین نفرت موجب احساس انزجار از کسی یا چیزی می‌شود. اگر نتوانید با دیگران ارتباط موثر داشته باشید، به‌مرور از توانایی‌های شناختی و عاطفی‌تان کاسته می‌شود.

۲. اثر منفی جسمی

تنفر، احساس ناخوشایندی است که انرژی عاطفی بسیاری را هدر می‌دهد. معمولا فردی که احساس تنفر دارد، برای رهایی از این حس عذاب‌آور و تسکین خود، دست به رفتارهای ناسالم می‌زند. از این رفتارها می‌توان به خوردن فست‌فود و خوراکی‌های مضر، مصرف نوشیدنی‌های الکلی یا سوء‌مصرف مواد اشاره کرد.

بیشتر مواقع احساس تنفر، فرد را از فعالیت‌های سالمی چون ورزش، وقت‌ گذراندن با خانواده و دوستان دور می‌کند.

درضمن این احساس مخرب، واکنش مبارزه یا فرار سیستم عصبی سمپاتیک فرد را تحریک می‌کند و این وضعیت در درازمدت او را به بیماری‌های اضطراب مزمن و در نتیجه التهاب سیستماتیک مبتلا می‌کند.

بنابراین احساس تنفر، بیش از اینکه به دیگران صدمه بزند، به روح و جسم فرد دارای این احساس ضربه‌های سختی می‌زند.

ترفندهای مهار احساس نفرت

با چند ترفند ساده می‌توان احساس نفرت را مهار کرد و از عوارض آن در امان ماند:

* پرهیز از تفکر «همه یا هیچ »: اگر تنفرتان از دیگران ریشه در اختلاف‌نظر با آنها دارد، یادتان بماند که می‌توانید با دیگران اختلاف‌نظر داشته یا حتی از آنها عصبانی باشید، اما احساس تنفر نکنید. چراکه به‌شدت مخالف باورهای دیگران بودن به معنای بد بودن افرادی نیست که با آنها مخالف هستید. به این نوع تفکر، «همه یا هیچ» می‌گویند که کاملا غیرمنطقی است. دایم به خودتان یادآوری کنید، نفرت‌تان به موضوع و باور مورد نظر مرتبط است و ربطی به شخص معتقد به آن باور ندارد.

* پرهیز از تعمیم: اگر نفرت شما از دیگران، متوجه گروهی از افراد از نژاد، منطقه یا مذهب خاصی باشد، رفتارتان کاملا غیرمنطقی است. زیرا در حال تعمیم دادن هستید. نمی‌توان گروهی از افراد را در دسته «بدها» قرار دهید و مردم را براساس ویژگی‌های جمعیت‌شناختی و جغرافیایی قضاوت کنید.

 

* تمرین همدلی: توجه به نکات ظریف و همدلی با دیگران پادزهر افکار غیرمنطقی است. خیلی مهم است که درک کنید، افراد بد یا خوب نیستند. اگرچه کار آسانی نیست، هر بار که به رفتار یا باور فردی فکر می‌کنید، خودتان را جای او بگذارید. همانطور که شما برای باورها و رفتارهای خود دلایلی دارید، دیگران هم دلایل خود را دارند.

* مراقبت از خود: برطرف ساختن نیازهای خود را در اولویت اول خود قرار دهید. مثلا، اگر دایما مضطرب هستید، پس باید تغییری در زندگی‌تان ایجاد کنید و مهارت‌های بهتر مقابله با اضطراب را بیاموزید. اگر درونگرا هستید، پس باید حد و مرزهایی تعیین کنید و برای دیگران خطوط قرمزتان را مشخص کنید. بدین‌ترتیب احساس آرامش بیشتری می‌کنید و کمتر گرفتار احساس مخرب نفرت می‌شوید.

* مشاوره و درمان: اگر نمی‌دانید چرا گاهی‌اوقات یا همیشه از کسی یا چیزی متنفر هستید، نزد مشاور و روانشناس رفته و مشکل‌تان را با او مطرح کنید. با کمک او می‌توانید احساسات خود را کاملا درک کرده و دریابید چرا احساس نفرت دارید. درضمن این روش به شما کمک می‌کند، با دیگران همدلی بیشتری داشته باشید و روابط سالمی با آنها برقرار کنید. در عین حال توانایی مهارت‌های مقابله با احساس نفرت را هم بهتر داشته باشید.

با استفاده از ترفندهای فوق می‌توانید جسم و روح‌تان را از صدمات احساس تنفر در امان نگهدارید.

 نظر دهید »

انتقاد روزنامه فرهیختگان از ابوالقاسم طالبی: کوته فکری در لباس تشرع و انقلابیگری؟

19 بهمن 1401 توسط مدیر النفیسه

انتقاد روزنامه فرهیختگان از ابوالقاسم طالبی: کوته فکری در لباس تشرع و انقلابیگری؟

چه سود بردید از این دست اظهارات؟ زنان را علیه افشاگری در تعرض جنسی قانع کردید؟ بی‌حجابی را در نظر مردم خصوصا دختران و زنان جامعه ناپسند یا حتی تحقیر کردید؟ مخالفان جمهوری اسلامی را نسبت به خدمات انقلاب آگاه کردید؟ 
روزنامه فرهیختگان درباره اظهارات ابوالقاسم طالبی کارگردان سینما در برنامه هفت نوشت: سریال تحقیر زنان به بهانه برداشتن حجاب با اظهارات ابوالقاسم طالبی در برنامه «هفت» از آنتن زنده صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، وارد مرحله جدیدی شده است.
 
کوته‌فکری‌ای که لباس تشرع یا انقلابی‌گری و دفاع از نظام به تن کرده و به قصد دفاع از آنچه که دین خدا، شرع مقدس یا انقلابی‌گری می‌داند، اخلاق و عقل را که در سطوحی بالاتر قرار دارند، به چالش می‌کشند و تحقیر می‌کند. شاید ما بیش از اندازه از آرمان‌هایی که در ابتدای انقلاب اسلامی از جان و دل می‌خواستیم و برای فهم‌شان تلاش می‌کردیم، دور شده باشیم. آرمان‌هایی که پیش از دوست داشته شدن و خواسته شدن، باید فهمیده می‌شدند و کتاب‌ها و سخنرانی‌های علمایی چون معلم شهید مطهری، منابع این فهم بود آنجا که تاکید می‌کرد جهان شریعت ذیل اخلاق و اخلاق ذیل عقل قرار می‌گیرند. حالا کدامین عقل است که به چنین تضادی حکم می‌کند؟ که برای دفاع از نظام جمهوری اسلامی یا دفاع از اصل حجاب، قاعده اخلاقی و دینی و طبعا انسانی مبنی‌بر حرمت تمسخر افراد مجاز بشماریم؟
 
 
اما داستان این کوته‌فکری حتی در این نقطه هم تمام نمی‌شود. گویندگان این دست اظهارات حتی به تحقیر و تمسخر فعلی اشتباه مثل بی‌حجابی یا مثلا اقدامات ضدنظام مخالفان بسنده نمی‌کنند بلکه آن را به زنانگی و مساله جنسیت هم توسعه می‌دهند و اینجا همان نقطه‌ای است که جهالت به حماقت ارتقا می‌یابد.
 
در این بافت، به جای اینکه یک فرد، خود را انسانی در مقابل یک عمل به زعم خودش اشتباه، حالا می‌خواهد افشاگری در مساله تعرض جنسی باشد یا کشف حجاب یا مخالفت با نظام، بداند و بگذارد، خود را یک مرد درمقابل زنانی تلقی می‌کند که با ابزار عادت ماهانه، یائسگی، بارداری و مسائلی پیرامون حوزه جنسیت آنها می‌تواند تحقیرشان کند تا از آنها امتیاز بگیرد و وادار به عقب‌نشینی‌شان کند.
 
کوته‌فکری‌اش کجاست؟ اینجا که هنوز در قرن بیست‌ویکم میلادی پس از همه ماجراهایی که بشر از سر گذرانده و درست بعد از همه داستان‌هایی که بیخ گوش‌مان در چند ماه اخیر اتفاق افتاد، کسانی هستند که هنوز نمی‌فهمند این دست اظهارات نه‌تنها خاصیت هدایت‌کنندگی ندارند بلکه حتی در خصلت انتقام‌جویانه‌شان هم به‌شدت مخرب هستند و درست مثل همین الان که نویسنده چادری طرفدار نظام این متن دارد می‌نویسد، این دست حرف‌ها قدرتش را دارند که همه زنان و بلکه حتی بخشی از مردان را به خاطر تلقی‌های خطاکارانه در حوزه مسائل جنسیتی، در یک جبهه مقابل جاهل‌ها و احمق‌ها قرار دهند.
 
خب چه سود بردید از این دست اظهارات؟ زنان را علیه افشاگری در تعرض جنسی قانع کردید؟ بی‌حجابی را در نظر مردم خصوصا دختران و زنان جامعه ناپسند یا حتی تحقیر کردید؟ مخالفان جمهوری اسلامی را نسبت به خدمات انقلاب آگاه کردید؟
 
درواقع شما جز نوعی تخلیه عصبی موقت روی آنتن زنده که ناشی از کوته‌فکری و انتقام‌جویی و یکدست‌انگاری و مثل‌خودپنداری همه مخاطبان «رسانه ملی» کار دیگری نکرده‌اید و خروجی آن طبیعتا چیزی جز افزایش لجاجت یا برون‌ریزی نفرت در بخش‌هایی از جامعه که پتانسیل مخالفت با حجاب یا نظام را دارد یا صرفا از چهره شما بدش می‌آید، نمی‌تواند باشد.
 
جوابِ های، هوی است اما بدبختانه هزینه «های» شما را صداوسیما می‌دهد که روزبه‌روز مخاطبانش بیشتر می‌ریزند و به آن بدبین می‌شوند، و نظام که سرمایه‌های اجتماعی‌اش را از دست می‌دهد، و اقشار مذهبی که کف خیابان برای یک گفت‌وگوی ساده با غیر، مورد سوءظن واقع می‌شوند تا راه‌های هم‌صحبتی و همدلی در جامعه بیشتر دچار انسداد شود، و حجاب که مظلوم‌تر از همیشه سر هیچ و پوچ، گوشه رینگ قرار می‌گیرد، و از همه تلخ‌تر «زنانگی» و «هویت جنسیتی زن» که بیش از همیشه در نظر دختران جامعه سردرگم، تلخ و دوست‌نداشتنی می‌شود آن هم فقط به این خاطر که یک نفر در عرض یک دقیقه روی آنتن زنده تلویزیون تصمیم گرفته است درباره یائسگی و مخالفت با نظام و جنبش me too بی‌ربط ببافد!
 
عادت ماهانه و یائسگی را همان کسی آفرید که به حجاب و اخلاق امر کرد. همان کسی که زوجیت را قاعده خلقت کرد، بنای بارداری و اتمام توان بارداری را گذاشت، بعضی مردها را کوتاه‌قدتر از دیگر مردان قرار داد، بعضی را سهم بیشتری از عقل داد و بعضی دیگر را کمتر، همو به حجاب امر کرده و اگر کسی با داعیه انقلابی‌گری قصد دفاع از نظام دارد بهتر است قبل از هر اظهارنظری، حرف خود را بسنجد تا میان مخلوقات الهی از سر جهل و حماقت، تولید تضاد نکند.

 4 نظر
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 63
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • نویسنده محمدی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 107
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 262
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس