بَرای خُدا کار کنید!
شهید سید مرتضی آوینی :
کارتان را برای خدا نکنید، بَرای خُدا کار کنید!
تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا.
شهید سید مرتضی آوینی :
کارتان را برای خدا نکنید، بَرای خُدا کار کنید!
تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا.
فیل های سفید زندگی تان را می شناسید؟!
این دو مثال را ببینید:
1 - شرکت “الف” از سه سال پیش پروژه ای را دنبال می کند که هیچ دورنمایی برای موفقیت آن وجود ندارد. با این حال اعضای هیأت مدیره با این استدلال که تا کنون یک میلیارد تومان برای آن هزینه شده و حیف است که پروژه متوقف شود، همواره ادامه آن را تصویب می کنند.
2 - آقای “الف” چهار سال است که با خانم “ب" زندگی مشترک دارد. زندگی آنها پر از تنش است و هر سال بدتر از سال قبل.
آقا و خانم چند بار با یکدیگر درباره جدایی و رهایی از این وضعیت نامناسب صحبت کرده اند ولی هر بار توافق کرده اند به زندگی مشترک ادامه دهند، تنها به یک دلیل: این همه سال زندگی را نادیده بگیریم؟
آن شرکت و این زوج، درگیر پدیده ای هستند به نام "فیل سفید" که قصه اش بر می گردد به روزگاران قدیم در سرزمین تایلند.
در آن سرزمین، فیل های سفید که کمیاب هم بوده اند، نماد تقدس محسوب می شدند و البته چون تغذیه خاصی داشتند، نگهداری شان گران تمام می شد.
یک بار پادشاه تایلند که از یکی از درباریان رنچیده بود، فیل سفیدی به او هدیه داد. آن فرد از این که چنین هدیه ارزشمندی را از شخص پادشاه گرفته است، بسیار خوشحال و مفتخر بود ولی نمی دانست پادشاه او را وارد چه دردسری کرده است؟
القصه، آن درباری هر چه در می آورد خرج فیل سفید می کرد و هر گاه به فکرش می رسید که از خیر داشتن فیل بگذرد، یادش می آمد که اولاً این هدیه پادشاه است و ثانیاً حالا که کلی برایش خرج کرده، حیف است آن را نگه ندارد. بدین ترتیب، او روز به روز فقیرتر و فرتوت تر می شد.
ممکن است هر کدام از ما در زندگی فیل های سفیدی داشته باشیم که باید از شرشان خلاص شویم ولی چون قبلاً برایش هزینه کرده ایم فکر می کنیم باید بازی را ادامه دهیم.
هزینه هایی که باعث می شود فیل های سفید را همچنان به عنوان وبال گردن مان حفظ کنیم می تواند مادی باشد (مثلاً برای راه اندازی یک اپلیکیشن ناموفق، فلان مقدار هزینه کرده ایم و به امید این که روزی به بازدهی برسد، همچنان آن را سرپا نگه می داریم) یا معنوی (مثل دانشجویی که از ترم دو به بعد متوجه شده که از رشته تحصیلی اش متنفر است ولی می گوید یک سال از عمرم را برای این رشته صرف کرده ام و نباید تغییرش دهم.)
ادامه نگه داشتن فیل های سفید، نه تنها هزینه های قبلی را جبران نمی کند، بلکه هزینه های جدیدی نیز به ما تحمیل می کند: شرکتی که اول مطلب بدان اشاره کردیم ناچار است از منابع دیگرش بکاهد و صرف فیل سفیدش کند و آن زوج ناموفق، باید همچنان تنش ها و دعواهای جدیدی را تحمل کنند.
فیل های سفید می توانند افکار و باورهایی باشند که در طول زمان به دست شان آورده و عمری با آنها زندگی کرده ایم، یا روابطی ناسالم باشند که سال هایی را وقف شان کرده ایم، رشته تحصیلی یا شغلی باشد که دوست اش نداریم یا یک شیء بدون استفاده که از این خانه به آن خانه در اسباب کشی منتقل می کنیم یا یک پروژه اقتصادی که چاه ویلی شده است که بی هیچ خروجی خاصی مدام منابع مالی مان را می بلعد.
کلمه کلیدی درباره فیل های سفید "حیف" است و فکر کانونی، "امید واهی" به آینده فیل.
باید “حیف” و “امید واهی” را از اطراف فیل های سفید زندگی مان دور کنیم و با باز کردن این دو بند از پای فیل، او را از خود برانیم.
بعد از راندن فیل سفید نیز هرگز حسرتش را نخوریم. به زودی درخواهیم یافت چه بار بزرگی از روی فکر، روح، زندگی یا کار و کسب مان برداشته شده است و چه انرژی بزرگی آزاد شده که می توانیم به امور مهم تر زندگی مان اختصاص دهیم.
شناسایی فیل های سفید و اخراج آنها از زندگی، باید روندی مستمر در زندگی مان باشد و الّا زیر بار انواع فیل های سفید، کمرمان خواهد شکست.
جعفر محمدی -عصر ایران
نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظهی آن است!
باید کتابهایش را، فرهنگش را، تاریخش را از بین برد! بعد باید کسی راداشت که کتابهای تازهای بنویسد، فرهنگ تازهای جعل کند و بسازد، تاریخ تازهای اختراع کند! کوتاه زمانی بعد، ملت آنچه را که هست و آنچه را که بوده، فراموش میکند!
? کتاب:خنده و فراموشی
✍? اثر: #میلان_کوندرا
⚠️مشغول کردن علما به چیزهای بی فایده، غیرضروری و فاقد اولویت!
?آیت الله احمد عابدی :
یك استعمار قدیم داریم، یك استعمار نو و یك استعمار فرانو.
استعمار فرانو این است كه می گوید یك كاری بكنیم كه مردم آن طور كه ما می خواهیم فكر بكنند. یا مثلا زمانی كه كمونیست ها بودند، رئیس جمهور رومانی كه كمونیست بود … روس ها به ایشان گفتند معاون اول شما جاسوس آمریكائی هاست.
وقتی معاون اول را دستگیر كردند به او گفتند تو چه اطلاعاتی به آمریكائی ها می دادی؟ گفت هیچ، آمریكائی ها فلان قدر پول به من داده و گفتند هیچ اطلاعاتی نمی خواهد به ما بدهی كه یك وقت گیر نیفتی. فقط دو كار برای ما بكن، كار اول اینكه همیشه اولویت های كشور رومانی را عوض كن، كار دوم هم اینكه همیشه مسئولین ضعیف سر كارها بگذار، همین كار را برای ما بكن خودبخود رومانی عوض می شود.
حالا این در عرصه سیاسی است و من و شما در كار حوزوی و آخوندی و كار علمی و فرهنگی، اولین كاری كه خدمت به آمریكائی ها و خدای نكرده باعث سرنگونی دین یا حوزه این است كه اولویت ها را عوض كنیم، یعنی آن كارهایی كه ضرورت دارد انجام بدهیم را انجام ندهیم و یك كارهایی كه ضرورت ندارد را انجام دهیم.
كاری كه هارون الرشید می كرد علما را جمع كرد و می گفت بنشینید تحقیق كنید كه ریشه فلان كلمه چه بوده و جایزه هم تعیین می كرد و ماه ها و سال ها علما می نشستند بحث می كردند كه ریشه این كلمه چیست.
?اولین كار برای ما اگر می خواهیم به دین مان خدمت كنیم شناخت اولویت هاست.
دومین خدمت به دشمنان دین هم این است كه آدمهای ضعیف را برای كارهای قوی بگذاریم. مثلاً یك كسی كه یك درسی را نمیتواند بگوید این بنشیند آن درس را بگوید، یك كسی اهل آن كتاب نوشتن نیست بنشیند آن كتاب را بنویسد، یك جاهایی كه یك منبر حساسی است به آدمهای ضعیف بدهیم و آنجاهایی كه حساس و مهم نیست به آدمهای قوی بدهیم، مسولیتهای مهم را به آدمهای ضعیف و مسئولیتهای ضعیف را به آدمهای مهم بدهیم. این خودش كافی است برای اینكه خدای نكرده یك نظامی را تغییر بدهیم.
#محبوبان_الهی
#نکات_اخلاقی
شما هم یک دفتر داشته باشید!
باید همانطور که یک بازاری شب به شب به حساب کاسبیش می رسد ، شما هم یک دفتر داشته باشید و تمامی کارهایی که صبح تا شب انجام داده اید را بنویسید . از کارهای بدتان استغفار کنید و به خاطر کارهای نیکتان خدا را شکر کنید .
شخصی می گفت : پدرم از من خواست که تمامی کارهایی که در طول روز انجام می دهم را شب ها برایش بگویم . من همان روز اول و دوم خسته شدم و به او گفتم : هر خواهشی داری به من بگو تا برایت انجام دهم ، اما این کار را از من مخواه که برایم مشکل است! پدرم گفت : ” تو که از بازگو کردن کارهای یک روزت خسته شده ای چگونه طاقت می آوری در روز قیامت خداوند به حساب تمامی اعمالت برسد؟!
در محضر آیت الله مجتهدی ، ص 226 – 227