مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

آیا تخریب نامزدها جهت رأی آوردن فردی که به نظر هواداران اصلح است، جایز است؟

30 خرداد 1403 توسط مدیر النفیسه

🔷 ‏استفتاء مهم از امام خامنه ای (دام ظله)

🔹 آیا تخریب نامزدها جهت رأی آوردن فردی که به نظر هواداران اصلح است، جایز است؟

پاسخ: بیان ضوابط و شرایط و نقد‌ برای روشن شدن اذهان مانعی ندارد ولی باید از هتک حرمت و تهمت و توهین اجتناب کرد.

 

 نظر دهید »

«او هم پسرِ من بود و هم پدرِ من.»

07 خرداد 1403 توسط مدیر النفیسه

 

چند روز از تشییع پیکر رییس‌جمهوری و همراهان که در سانحۀ سقوط بال‌گرد در جنگل‌های «ارسباران» دعوت حق را لبیک گفتند، سپری شده  و در این مدت صدا و سیما، سنگِ‌ تمام گذاشته و در تجلیل و تمجید از جان‌باختگان، دقیقه‌ای را فروگذار نکرده و برنامه‌ای را بی‌نصیب نگذاشته است.

   نویسندۀ این سطور نیز نیز مانند بسیارانی دیگر، بخش‌هایی ازین برنامه‌ها را دیده اما یک جمله از پدرِ آیت‌الله سید محمدعلی آل هاشم امام جمعۀ فقید تبریز یقه تعهد‌مان را محکم چسبیده و رها نمی‌کند. چه، از آن قِسم جمله‌هاست که کافی است یک‌بار از یک نفر بشنویم اما بی‌نهایت بار در پستوی ذهن‌مان آن را مرور کنیم چونان دقایق آغازین سمفونی شماره 9 بتهوون از فرط شکوه و خوشایندی.

  پدر مرحوم آل هاشم -که خود- پیرمردی روحانی و تکیده‌ است- در مقابل یکی از دوربین‌ها در توصیف فرزند خود گفت: «او هم پسرِ من بود و هم پدرِ من.»

   او ناخواسته اشاره به فضیلتی کرد که همۀ انسان‌ها - فارغ از  گرایش سیاسی یا تابعیت دینی و مذهبی، باید به آن مُتَّصف باشند- اما همه نیستند و بی‌راه نیست اگر بگوییم زود باشد این نگاه به پدر، مادر و افرادِ سال‌مند، به دیگر فضیلت‌های فراموش‌شده و منسوخ بپیوندد.  

     کما این که شوربختانه توجه به نسل پیش از خود در نسل جوان امروز فروکاسته و چون پیشینیان، شأن و اعتبار آنان را پاس نمی‌دارند و گویی تمامتِ ارزش را در سرمایه و دارایی مادی می‌بیند و همین موجب شده خود نیز بی‌قرار و ناآرام باشند حال آن که به تعبیر شاعر:

  آل هاشمِ پدر پدر شغل و منصب دولتی نداشته و مانند روحانیون سنتی از راه تبلیغ و انجام برخی فرائض و مناسک امرار معاش می‌کرده؛ مسیری که برای یک روحانی با کهولت سن دشوار و گاه ناممکن می‌شود و از این سخن او که پسرش برای او به مثابۀ پدر بوده هم می‌توان حمایت اقتصادی را برداشت کرد و هم حمایت‌های عاطفی و روحی را که آن نیز برای سال‌مندان،  مانند نانِ شب، ضروری است و فرزندان نباید از این نیاز سال‌مندان غفلت ورزند و از این نظر تفاوتی بین یک فرد معمم با طبیب یا یک پدرِ کارگر و کشاورز نیست.
 
     اگر پیامبر مکرم اسلام لقب دختر گرامی‌شان را «أمّ ابیها» -مادرِ پدرش- گذاشته بود نیز می‌خواسته همین فضیلت را به همه انسان‌ها یادآور شود تا زنان و دختران باید برای پدر و مادر خود، «مادری مهربان» باشند و مردان و پسران نیز باید برای والدین خود «پدری دل‌سوز».
     
  والدین ما افزون بر نیازهای مالی و مادی که اگر اندوخته ای از قبل نداشته باشند قطعا دارند نیازهای روحی و روانی هم دارند و فرزندان نباید از توجه به آن غافل باشند همان‌گونه که در زمان کودکی، آنان چنین می‌کردند.

   عموم انسان‌ها زندگی خود را مدیون پدر و مادر هستند و در مقیاسی بزرگ‌تر همۀ ما باید چنین نگاهی نسبت به همۀ بزرگ‌ترها داشته باشیم.  توجه ویژه به پدر و مادر و نگاهِ روزانه به آنان و برآورده کردن نیازهای مالی و عاطفی والدین و ازجمله اختصاص دادن زمانی برای نشستن در کنار آنان و حرف زدن با آنان و شنیدن خاطرات‌شان- ولو تکراری و بارها گفته و شنیده شده-  بخشی از همین فضیلت است و همۀ ما تا روزی که زنده‌ایم و فرصت باقی است، نباید دستِ راستِ ما از این فضیلت تهی باشد.  
   
  جای تأسف است که امروز و بنابر اقتضای زندگی در جهان مدرن و نو، جوانان و نسل جدید، توجهی به این فضیلت‌ها ندارند یا کم شده و حتی گاه لازم است در این بدیهیات با آنان احتجاج کرد؛ نسلی که خطرات از هم گسیختن بنیان‌ نخستین نهاد و گسست در گسل خانواده را درنمی‌یابد و حتی ناشیانه و با سرعت به این سو در حرکت است و نام آن را «Individualism» یا «فردیّت» گذاشته و به جای ماندن در کنار خانواده، ترک روابط می‌کند یا در همان شهر، زیست سلولی و زندگی در لاک تنهایی و دور از هوایی بی حضور و نفس  پدر و مادر را انتخاب کرده است.

    اگر می‌بینیم سطحی از بی‌قراری جامعه و به‌ویژه جوانان را در خود بلعیده است و پای خانۀ سال‌مندان -که تا همین سه دهه قبل در بسیاری از کلان‌شهرها هم وجود نداشت- این روزها به شهرهای کوچک نیز باز شده به همین دلیل است که کسی نمی‌خواهد برای پدرش، پدری کند آن‌گونه که بنا به گواهیِ آل‌هاشمِ پدر، پسر این‌گونه بود. شرط مدرن شدن و زندگی هماهنگ با دستاوردهای عصر جدید لزوماً فاصله گرفتن از اخلاقیات نیست  اما اگر عادات اولیه انسانی ما را به حاشیه براند، قطعاً رذیلت و شرّ است و دامان خودمان را هم خواهد گرفت. 
 

 
محمدباقر محسنی سارَوی

 نظر دهید »

معلمی سخت‌تر از گذشته

13 اردیبهشت 1403 توسط مدیر النفیسه

معلمی سخت‌تر از گذشته


هر سال 12 اردیبهشت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری که به عنوان روز بزرگداشت مقام معلم نامگذاری شده بهانه‌ای برای تبریک به معلمان و اساتید و تاکید بر نقش و جایگاه آنها در نظام آموزشی و اهمیت‌شان در روند توسعه همه جانبه کشور و ضرورت توجه دولتمردان و حاکمان به  شان و منزلت معلمان و چالش‌ها و مشکلات نظام تعلیم و تربیت است.
معلمی در آیات و روایات و در گفتار حکیمان، اندیشمندان و بزرگان یکی از برجسته‌ترین مشاغل بشری قلمداد شده و در عصر جدید هم معلمان همواره در ردیف گروه‌های مرجع اجتماعی و جزء اقشار تاثیرگذار جامعه هستند و علیرغم اینکه در طول بیش از یک دهه گذشته وضعیت مالی معلمان به دلیل محدودیت‌های شدید اقتصادی دولت ضعیف شده، ولی شان و جایگاه این شغل همچنان در ردیف مشاغل برتر هست و معلمین جزء گروه های مرجع جامعه هستند که مورد اعتماد مردم هستند. اما کار معلمی در طول یک دهه گذشته چه برای معلمینی که عاشقانه به شغل معلمی مشغول هستند و چه آنهایی که از سر وظیفه کار معلمی را انجام می‌دهند هر سال سخت‌تر از گذشته شده است. به دلیل اینکه مخاطبین شغل معلمی به شدت در طول 15 سال گذشته تغییر کرده و نسل های زد و الفا ظهور کرده‌اند. دانش‌آموزان به دلیل ارتباط ویژه‌ای که با کامیپوتر، اینترنت و فضای مجازی و انقلاب ارتباطات و اطلاعات دارند و همچنین به دلیل شکاف‌های شدید نسلی، نحوه مدیریت کلاسها و بطور کلی کار معلمی بسیار سخت شده به ویژه این وضعیت در کشورهایی که نظام سیاسی با رویکرد ایدئولوژیک دارند به مراتب از کشورهای دارای نظام سیاسی غیر ایدئولوژیک هستند سخت‌تر شده است. به عنوان نمونه حجاب یکی از موضوعات اجتماعی و مذهبی است که اختلاف نظرهای شدید بین نسل‌های جدید و گذشته بوجود آمده و این موضوع، کار را برای معلمان در مدرسه یا دانشگاه بسیار سخت می‌کند.

اتفاقی که امروز افتاد بخوبی موید این وضعیت است. امروز صبح جلسه‌ای در یکی از وزارت‌خانه‌ها داشتم 40 دقیقه ای زودتر از موعد مقرر رسیدم در ماشین نشسته بودم که متوجه شدم در 20 متری درب یک دبیرستان دخترانه ماشین را پارک کرده‌ام و همین طور که موبایل را چک می‌کردم متوجه شدم که دانش‌آموزان از ماشین‌های اولیا یا سرویس مدارس پیاده می‌شدند و به سرعت داخل مدرسه می‌رفتند تقریبا اکثریت دانش‌آموزانی که از ماشین‌ها پیاده می‌شدند مقنعه بر سر نداشتند و دور گردنشان بود و درصد خیلی کمی حجاب کامل داشتند. جالب این بود زمانی که دانش‌آموزان پیاده می‌شدند اولیا در کنارشان بودند و اولیا با این وضعیت پوشش فرزندشان، یک نوع سازگاری و پذیرش پیدا کرده بودند. خیلی تعجب کردم با یکی از معلمینی که ماشینش را پشت ماشین من پارک کرد وارد صحبت شدم خود را معرفی کردم و از ایشون سوال کردم که چرا دانش آموزان این نسل با نسل‌های قبل اینقدر متفاوت هستند ایشان گفت بچه های نسل جدید، دنیای بسیار متفاوتی با معلمان دارند و خیلی از دغدغه‌ها، ارزش‌ها و نگرانی‌های نسل قبلی با این نسل جدید متفاوت است و دانش‌آموزان دیگر حرف‌ها و توصیه‌های معلمان را هم نمی‌پذیرند و روی سبک و سیاق خاص زندگی خودشان حرکت می‌کنند. مسئله حجاب یکی از چالش‌هایی است که معلمان این روزها با آن مواجه هستند و صدها مسئله مذهبی و اجتماعی و عرفی دیگر هست که پیرامون آنها اجماع نظر مشخصی در جامعه و دولت وجود ندارد و حتی پیرامون قرائت‌های رسمی حکومت و قرائت عرفی و عمومی اختلاف نظر شدیدی وجود دارد. در کلاس‌های دانشگاه این حساسیت‌ها بیشتر است و اساتید موظفند مراقبت لازم را برای حاکم کردن رویه‌های قانونی و سبک و قرائت رسمی حاکمیتی در کلاس بعمل آورند و این موجب برخی تضادها و مقاومت‌ها در کلاس‌های درس می‌شود. همچنین تضاد در مصادیق رویکردهای سنتی و مدرن در عرصه‌های مختلف در نسل‌ جدید با نسل‌های گذشته روز به روز در حال افزایش است و همه این مسائل باعث شده که به لحاظ رفتاری و کنشی اختلاف‌نظر بین معلمین و دانش‌آموزان، بین اساتید و دانشجویان روز به روز در حال افزایش باشد. گرچه برای خیلی از اساتید و معلمینی که از قرائت رسمی و حکومتی فاصله گرفته‌اند سازگاری با اکثریت دانش آموزان و دانشجویان به وجود آمده ولی بطورکلی شرایط کلاس‌داری برای معلمان سخت‌تر از گذشته شده است. دولت هم که در شرایط نامناسب اقتصادی قرار دارد امکان تامین شایسته منزلت و مسائل رفاهی معلمان و اساتید را ندارد شرایط کار برای معلمین با سختی بیشتری همراه شده است و حتی علیرغم اینکه عمده معلمان آینده در دانشگاه فرهنگیان مشغول به تحصیل هستند و با توجه تمام سخت‌گیری‌هایی که برای ورود به این دانشگاه صورت می‌گیرد ولی دانشجویان پس از چهار سال، تفاوت‌های چشمگیری به لحاظ رویکرد، نگرش و رفتار با وضعیت ورودی خود دارند و بخش قابل توجهی از فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان فاصله معناداری با قرائت رسمی حکومت پیدا می‌کنند و تعدد اینگونه مسائل، تضادها در نظام آموزشی را زیاد و شیوه‌های کلاس‌داری را پیچیده و سخت کرده است.

علاوه بر مشکلات و چالشهای هویتی و نسلی، بزرگترین چالش نظام آموزشی ایران، مسئله کمبود معلم، افزایش معلمان حق‌التدریسی و ساعتی و تراکم دانش‌آموزان در کلاسهای درس است. از دیگر  موضوعات مهم و چالش‌برانگیز پیش‌روی نظام آموزشی، گسترش  بی‌عدالتی آموزشی و افزایش خطر طبقاتی شدن سطح خدمات آموزشی است که همه این واقعیات بیانگر این است که نظام حکمرانی باید رویکرد کوچک‌انگاری نظام تعلیم و تربیت را از دستور کار خارج کند و برای ریل‌گذاری توسعه همه جانبه کشور مسائل آموزش و پرورش و عالی را در ردیف اولویت‌های اصلی خود قرار دهد.

غلامرضا کریمی استاد دانشگاه خوارزمی

 نظر دهید »

نکته این است که‏ لیلة القدر مى‏گویند نه یوم القدر

13 فروردین 1403 توسط مدیر النفیسه

نکته این است که‏ لیلة القدر مى‏گویند نه یوم القدر

در دل تاریکى‏ ها و در بطن حادثه ‏ها است که تو باید طرح فردا را بریزى و در طلوع فجر، همراه فرشته‏ هاى نازل شب قدم بردارى.?

اشتباه ما این است که در شب مان کارى نمى‏کنیم و در شکم گرفتارى‏ ها و ظلمت ‏ها، یا تسلیم تاریکى مى‏ شویم و یا مرثیه خوان ظلمت. و این فاجعه را در طلوع فجر مى‏ فهمیم که هیچ کارى‏ نکرده‏ ایم و هیچ طرحى نریخته‏ ایم. و تا دست به کار شویم و طرحى بریزیم، هزار مانع بر سر راهمان مى‏گذارند و هزار درگیرى برایمان ایجاد مى‏کنند و تا بخواهیم حرکت کنیم به غروب رسیده‏ایم و دوباره گرفتار شب شده ‏ایم.?

این است که در شب طرح مى‏ریزند و این است که شب را، قدر مى‏دانند، شب را. و این است که یک شب طرح، یک شب قدر، از هزار ماه بى‏ تقدیر بهتر است.♦️

استاد علی صفایی حائری / تطهیر با جارى قرآن

 نظر دهید »

ادعای حسنی و رفتار اموی!

09 فروردین 1403 توسط مدیر النفیسه

                         
 
ما از امام مجتبی علیه السلام، فقط حرم نداشتن اش را دیده ایم اما حریم نگهداشتن اش را ندیده ایم. دقیقا به همین خاطر است که گاه راه را اشتباه می رویم. ناراحتیم که چرا قبر حضرت حرم و گنبد و گلدسته ندارد اما نسبت به حفظ حریم ها که منطق و منش امام بود اهتمام نداریم. خیلی راحت در رفتار به سبک همان کسانی میل پیدا می کنیم که حریم شکنی هاشان، قبر امام را بی حرم کرده است. ما اگر واقعا می خواهیم قبر امام حرم داشته باشد، باید حریم اخلاقی و حرمت درس های رفتاری امام مجتبی را نگهداریم. 

ما خوانده و شنیده ایم بارها ماجرای مرد شامی را  که تحت تأثیر تبلیغات معاویه قرارگرفته، به مدینه آمد و  به امام حسن(ع) جسارت و توهین می کند. امام به جای واکنش نسبت به این توهین ها به این شخص می فرمایند: «اگر غریب هستی و جایی را نداری، مهمان ما شو، اگر گرسنه هستی، سر سُفر ما بنشین، اگر مشکل مالی داری، به تو کمک مالی کنیم.» پس از این نوع برخورد امام، فرد توهین کننده شرمنده می شود و به امام حسن(ع) می گوید: شما را به نوع دیگری برای ما معرفی کرده بودند. او سپس این بخش از آیه 124 سوره شریفه انعام را می خواند که؛”  اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ ۗ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ ۗ؛ خدا بهتر می‌داند که در کجا رسالت خود را مقرر دارد.” او با همان برخورد اصلاح می شود و می رود. ما اما هزار بار می شنویم و همان دم از یاد برده ایم و باز به همان مسیری پا گذاشته ایم که دیروز بودیم.

 در باره غیر هماندیش همانی را می گوئیم که پیش از این می گفتیم. همان رفتاری را روا می داریم که نارواست. به تریبون ها و گفته ها و نوشته هامان دقت کنیم، میان ما و امام مجتبی(ع) جز تباین چه نسبتی در میان است؟ دریغا که هرچه در ادعا مصر تریم در عمل دورتریم. فقط وقتی نگاه ها به پیراهن آلوده خودی ها می افتد یاد اخلاق می افتیم و حواهان “برخورد مومنانه” می شویم اما اگر دیگری یک از صد آنچه ما می کنیم را انجام دهد او را نه تنها فاسق و فاسد که مفسد فی الارض هم می شماریم. حکم مفسد فی الارض را هم دار برپا کردن می شماریم. 

بگذریم، بیش از آنکه بر حرم نداشتن قبر امام بایدگریست، باید برای حریم نداشتن آموزه های امام در رفتار خودمان نگران باشیم. امام با حرم یا بی حرم محترم است و چراغ روشن راه است تا قیامت. هیچ کس نمی تواند آن را خاموش کند اما ما به نام پیروان امام گاه حرمت شکنی هایی می کنیم نسبت به دیگران  که کم از تخریب حرم نیست. مگر نخوانده ایم کلامِ رسول اعظم الهی را خطاب به کعبه که فرمودند: “مرحبا بك من بيت ما اعظمك و أعظم حرمتك و اللّه انّ المؤمن أعظم حرمه منك عند اللّه عزّ و جلّ؛ آفرين بر تو، خانه‏اى كه چقدر بزرگى و احترام تو چقدر زياد است سوگند به خدا، احترام مؤمن نزد خدا از تو بيشتر است.” اما برخی از ما قلم داران و تریبون داران چه راحت حرمت می شکنیم. به روی خودمان نمی آوریم که امام از دشمن هم حرمت نگه می داشت، حرمت شکنی سیره معاویه و امویان است که به بنی عباس و همه طاغوت های اعصار ارث می رسد.

 باز هم بگذریم. میلاد امام مجتبی باید آغازی باشد بر اصلاح رفتار مان تا با حریم بانی از اخلاق خود نیز در حریم لطف امام وارد شویم. ان شاالله.

غلامرضا بنی اسدی، گروه سیاسی الف

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 64
آبان 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • فاطمه
  • یا زهرا
  • سرباز سید علی بودن افتخار من است
  • زهره چراغی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 13
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 26
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 26
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس