مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

ترک عادت موجب سلامتیست.

07 فروردین 1399 توسط مدیر النفیسه

??مراقب شرایطی که به آن عادت می کنید باشید!

گاهی از خودت فاصله بگیر و سوال کن آیا این شخصی که الان هستم (بااین ویژگیها و نحوه زندگی کردن ) همانی هست که روزی آرزویش را داشتم !

همنشین های تو در سرنوشتت تاثیر بسیار زیادی خواهند داشت . اگر اکنون از شرایط فعلی راضی نیستی ، معاشرینت را عوض کن. عادت چیز خوبی نیست ( نه به شرایط ؛ نه به اشخاص و نه امکانات )

ترک عادت موجب سلامتیست.

 نظر دهید »

اعتدال در نصیحت کردن

07 فروردین 1399 توسط مدیر النفیسه

?اعتدال در نصیحت کردن?

حرفی که به کسی یا فرزندت می‎زنی، دانه است و فکر او زمین.
ببین در این زمین چقدر بذر می‎توان پاشید؟
اگر در یک‎متر زمین یک کیلو گندم پاشیدی، همه دانه ‎ها سبز نمی‎شوند، تازه اگر هم دربیایند، همدیگر را خفه می‎کنند.



موعظه زیاد، باعث می‎شود که حرفها همدیگر را لِه کنند، همدیگر را بپوشانند

 1 نظر

این تنها راه است. تغییر خودِ مردم.

07 فروردین 1399 توسط مدیر النفیسه

❣️یک دقیقه مطالعه

ویکتور پلوین رمان نویس روس در رمان 2008 خود، مدرن بودن را چنین تعریف می کند:

- قطارها و… سر موقع برسند و حرکت کنند

- کارکنان رشوه نگیرند

- قُضات به تلفن‌های سفارشی پاسخ ندهند و حق مردم ضعیف را نخورند

- تاجران درآمد خود را به پایتخت نبرند

- پلیس راهنمایی و رانندگی با حقوق خود راحت زندگی کنند؛ و..

ریشه فلسفی مدرن بودن در مدنیّت است. شخصِ مدرن به کسی که به او می‌گوید: من شما را دوست ندارم، می‌گوید حقِ شماست که مرا دوست نداشته باشید؛ مگر قرار است همه مرا دوست داشته باشند.

شخصِ مدرن پرخاش نمی‌کند بلکه تلاش می‌کند ریشه‌های جهل و نادانی طرف مقابل را کشف کند. کشف کند که چرا طرف مقابل انقدر نادان است که همچین خرافاتی را باور دارد و برای باورهای غلطش اینگونه به تو پرخاش میکند.

شخصِ مدرن نه اجازه می‌دهد دیگری وارد حریم خصوصی او شود و نه در حریم خصوصی دیگران دخالت می‌کند.

اما یک ویژگی شخصِ مدرن بسیار تعیین کننده در جامعه مدنی و حکومت قانون است:
به محض اینکه پای خود را از منزل بیرون گذاشت در سطح جامعه برای تمامی شهروندان، حقوق انسانی قائل است.

تابحال دیده اید: سرنشینان یک اتومبیل گران قیمت یک میلیارد تومانی، چگونه پوست میوه، دستمال کاغذی و خاکستر سیگار به بیرون پرتاب می‌کنند؟

تابحال دیده اید چهار نفر آهسته با هم در عرض یک پیاده رو قدم می زنند و گپ می‌زنند و مانع عبور دیگر شهروندان می‌شوند؟

تابحال دیده اید پیاده روهای نزدیک به رستوران‌های فست‌فود ساعت دوازده شب چگونه مملو از آشغال است؟

آیا تابحال دیده اید راننده‌ای نه دوبله بلکه در ردیف سوم پارک کرده و رفته است و ترافیک خیابان را مختل نموده

اینها همه نشانه ی جامعه ای است که هنوز به بلوغ مدنی نرسیده. قانون در آن درست اجرا نمیشود.

این جامعه باید آنقدر سطح سواد و مطالعه اش را بالا ببرد تا بتواند از دست ظلم خلاص شود.
این تنها راه است. تغییر خودِ مردم.

 نظر دهید »

"مرنج و مرنجان"

06 فروردین 1399 توسط مدیر النفیسه

“مرنج و مرنجان”

شخصی خدمت عارفی رسید و به ایشان گفت مرا موعظه کن.
ایشان گفت؛
مرنج و مرنجان
گفت خب مرنجانش راحت است
کسی را نمیرنجانم ولی مرنج را چه کنم؟
ایشان جواب داد خودت را کسی ندان
عیب کار ما این است که ما خودمان را کسی میدانیم.
تا کسی به ما میگوید
بالای چشمت ابروست عصبانی میشویم.
وقتی خودمان را کسی بدانیم
از همه می رنجیم….??

 1 نظر

روزهای قرنطینه‌، روزهای‌موش‌ خرماست

06 فروردین 1399 توسط مدیر النفیسه

یک دقیقه مطالعه


فیلم Groundhog Day یا روز موش‌خرما، داستان یه خبرنگاره که برای تهیه‌ی یه گزارش به یه شهر دورافتاده می‌ره که از همون اول ازش بیزاره. سروته کار رو هم می‌آره و فرداش میخواد برگرده به شهرش که متوجه میشه صبح، دوباره توی دیروز بیدار شده. روز بعد و روز بعدش و روزهای دِگر هم! گیر افتاده توی روز اول. هر روز همون اتفاق‌ها. همون گزارش. همون حرف‌ها.

اول فکر می‌کنه شوخیه. بعد شوکه میشه. بعد وحشت می‌کنه. بعد سوگواری می‌کنه. حتی خودش رو می‌کشه. اما هربار دوباره توی همون روز بیدار می‌شه. رد می‌ده. بی‌خیال می‌شه. کم‌کم می‌پذیره که دیگه باید تا ابد توی همون روز و همون شهر زندگی کنه. شروع می‌کنه به دیدن. یادگرفتن. دوست پیداکردن. کمک‌کردن. با تمام شهر رفیق می‌‌شه. اسم همه‌ رو بلده. هنر جدید یاد میگیره، زبان جدید یاد می‌گیره، پیانوزدن یاد می‌گیره. همه‌ش توی یه روز. هر روز. وقتی بالاخره یاد می‌گیره یک‌بار از تمام اون 24 ساعت درست استفاده کنه… فردا می‌آد. فردایی که توش باسوادتر، قوی‌تر و قدردان‌تر از دیروز بیدار می‌شه.


❣️روزهای قرنطینه‌، روزهای‌موش‌ خرماست. اول شبیه شوخی بود. بعد شوکه شدیم. وحشت کردیم. بعضیامون فحش دادیم، بعضاً غُر زدیم. پذیرفتیم. جوک گفتیم. رفتیم تو خودمون. غمگین شدیم. حوصله‌مون سر رفت. رد دادیم. نقاشی کشیدیم. به گلدون‌ها رسیدیم. کالباس درست کردیم، نون پختیم! فیلم دیدیم. کتاب خوندیم. نوشتیم. ساز زدیم. ورزش کردیم. با هم حرف زدیم.
هنوز مونده، هنوز خیلی امروز رو دستمون مونده تا فردا بشه.


ولی میشه. فردا می‌رسه. تموم میشه این روز موش‌خرما، به محض اینکه یاد بگیریم چجوری ازش استفاده کنیم.

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 51
  • 52
  • 53
  • ...
  • 54
  • ...
  • 55
  • 56
  • 57
  • ...
  • 58
  • ...
  • 59
  • 60
  • 61
  • ...
  • 63
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • زفاک
  • نورفشان
  • مدیر سایت
  • نجفی زهرا

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 18
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 27
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس