نامه امام رضا(علیه السلام) به حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
نامه امام رضا(علیه السلام) به حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند.
نامه امام رضا(علیه السلام) به حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند.
? با پنج گروه رفاقت نکن
?قالَ الامام زین العابدین(ع) لِبَعْضِ بَنِیهِ: یَا بُنَیَّ انْظُرْ خَمْسَةً فَلَا تُصَاحِبْهُمْ وَ لَا تُحَادِثْهُمْ وَ لَا تُرَافِقْهُمْ فِی طَرِیقٍ فَقَالَ یَا أَبَةِ مَنْ هُمْ قَالَ ع إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْکَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرَابِ یُقَرِّبُ لَکَ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُ لَکَ الْقَرِیبَ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفَاسِقِ فَإِنَّهُ بَایَعَکَ بِأُکْلَةٍ أَوْ أَقَلَّ مِنْ ذَلِکَ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْبَخِیلِ فَإِنَّهُ یَخْذُلُکَ فِی مَالِهِ أَحْوَجَ مَا تَکُونُ إِلَیْهِ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَنْفَعَکَ فَیَضُرُّکَ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الْقَاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّی وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِی کِتَابِ اللَّه[٢]؛
?امام سجّاد(علیهالسّلام) به بعضى از فرزندان خود فرمود: فرزند عزیزم؛ متوجّه پنج گروه باش که با آنان مجالست و رفاقت نکنى، با آنها هم کلام نشوى، و در مسافرت با آنها رفاقت ننمائى.
✨عرض کرد پدر جان آنان چه کسانی هستند؟
?امام(ع) فرمود:
?از مجالست «دروغگو» پرهیز کن، چون او مانند سرابى است که مطالب را بر خلاف واقع نشان میدهد، دور را در نظرت نزدیک و نزدیک را دور جلوه میدهد.
?از رفاقت با «گناهکار و لاابالى» اجتناب کن، زیرا او تو را به بهاى یک لقمه یا کمتر از آن میفروشد.
?از رفاقت «بخیل» پرهیز نما، که او در ضرورىترین مواقع احتیاج، تو را یارى نخواهد کرد.
?از رفاقت با «احمق» اجتناب کن که او قصد دارد به تو نفع برساند، اما از نادانى بتو ضرر میزند.
?از مصاحبت کسى که «قطع رحم» کرده بپرهیز، که در قرآن مورد لعن و نفرین قرار گرفته است.
? تحف العقول: 279
حکایت در باب چهار هندو است که در مسجد به نماز می ایستند وقتی صدای موذن برمی آید یکی از آنها با آن که خود در نماز است می گوید: ای موذن بانگ کردی وقت هست.
هندوی دیگر در همان حال به وی می گوید: سخن گفتی و نمازت باطل است
سومی به دومی می گوید: به او طعن نزن که نماز تو هم باطل است.
سپس هندوی چهارم می گوید: خدا را شکر که من مثل شما سه تن سخن نگفتم.
بدین گونه بالاخره نماز هر چهار تن تباه می شود.
دراین حکایت هر کدام از این چهار هندو نمادی هستند از انسانهایی که به عیب خود کور می باشند و به عیب دیگران بینا و آگاه…
چار هندو در یکی مسجد شدند
بهر طاعت راکع و ساجد شدند
مثنوی معنوی
مولوی
???
لبخندبزن: وقتی با خانواده ات دور هم جمع شده اید
خیلی ها هستند آرزوی داشتن خانواده را دارند
لبخند بزن: وقتی داری سرکارت میروی.
خیلی ها هستند دربدر بدنبال کار وشغل هستند.
لبخندبزن: چون تو صحیح و سالم هستی.
خیلی ها هستند دارند بخاطر بازگشت سلامتی شان میلیونها خرج میکنند
لبخند بزن: چون تو زنده ای وروزی داده میشوی وهنوزفرصت برای جبران زمان داری
لبخندبزن: چون تو"خدا"را داری و اورا می پرستی وازاو طلب کمک میکنی.
لبخندبزن: چون “تو"خودت هستی.
وخیلی ها آرزو دارند که چون"تو"باشند.
همیشه فرهنگ لبخند را درمحیط زندگی خودت منتشرکن.