مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

محبت یک طرفه طولانی مدت در زندگی زناشویی

20 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

محبت یک طرفه طولانی مدت در زندگی زناشویی

زمانی که فردی در رابطه ای از روی عادت خواسته ها و انتظارات کسی را برآورده می سازد، ولی طرف مقابل نسبت به خواسته ها و انتظارات او بی اعتناست، این فرد مدام در رابطه احساس ناکامی می کند و این خود باعث افزایش خشم بیشتر در فرد می گردد.

محبت و توجه یک طرفه در اغلب اوقات کارساز نیست و نه تنها که رابطه را بهتر نمی کند بلکه رابطه پر از تجارب هیجانی منفی می گردد.

در آزمایشی زوج هایی که هردو از روی عادت به خواسته های یکدیگر بی اعتنا بودند، بیشتر از زوج هایی که تنها یک طرف (معمولا زن)، مدام به خواسته ها توجه می کرد ولی پاسخ نمی دید، احساس خوشبختی می کردند.

1560153013photo_2018-03-05_11-38-38.jpg

 2 نظر

یاد بگیریم چطور مشترک زندگی کنیم.

20 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

#همسرانه
+خطاب به مجردان بزرگوار

? هنگامی که رابطه تبدیل به زندگی مشترک می شود، بعضی چیزها باید تغییر کند.

باید یاد بگیریم که گاهی پای بگذاریم روی تمایلاتمان،
آدم است دیگر، یک روز حالش خوش نیست، یک روز هورمونهایش تنظیم نیست..

یاد بگیریم زندگی مشترک میدان جنگ نیست، میدان همدلی و درک متقابل است،

وقتی قدرت کنار آمدن با ناملایمات و تنش های دیگری را نداری، بهتر است زندگی تشکیل ندهی!

اگر احساس می کنی به پختگی درک دیگری و گذشت نرسیده ای چه نیازی به درگیر شدن در مسولیتهای زندگی مشترک داری؟

یاد بگیریم چطور مشترک زندگی کنیم.

1560152851photo_2018-11-03_13-27-37.jpg

 نظر دهید »

محبت به همسر وظیفه شماست؛ "کم کاری نکنید!

20 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

#همسرانه

?خوش‌خلقی نسبت به همسر، لطف نیست بلکه وظیفه شماست

? با جمله‌ی “من اخلاقم اینجوریه، از روز اول دیدی"، بدخلقی‌تان را توجیه نکنید!

?محبت به همسر وظیفه شماست؛
“کم کاری نکنید!

1560152190photo_2019-06-10_12-04-09.jpg

 نظر دهید »

. نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم

18 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

#پندانه

یکبار از زنی موفق خواستم تا راز خود را با من در میان بگذارد. لبخندی زد و گفت:
موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم.
دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را می‌کردند برداشتم.
دست از جنگیدن با خانواده همسرم کشیدم.
دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم، سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم.
دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه می‌کند.
آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای:
اهدافم
رویاهایم
ایده‌هایم
و سرنوشتم.
روزی که جنگ‌های کوچک را متوقف کردم روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد.

“هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد. نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم.”

1560013931photo_2019-04-17_19-54-05.jpg

 نظر دهید »

10 سال بعد از مناظره قرن ایران

15 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

10 سال بعد از مناظره قرن ایران

 
عصرایران؛ احسان محمدی- 

اغراق‌آمیز نیست اگر مناظره خردادماه میرحسین موسوی و محمود احمدی‌نژاد را برای ما ایرانیان مناظره قرن نام بگذاریم. پیش از آن هم مناظره بود اما این همه رسانه نبود و فراگیر نشد و پس از آن هم بود اما این همه دو قطبی و جریان‌ساز نشد. اما پرسش اینجاست که یک دهه بعد از آن ماجرا، چه آموختیم؟

ده سال یعنی کودکی که آن شب به دنیا آمده حالا کلاس چهارم دبستان است. خواندن و نوشتن و جدول ضرب می‌داند و احتمالاً اگر نام مشاهیر خودمان را بلد نباشد، یکی دو جین بازیکن بارسلونا و رئال و لیورپول را حفظ است. دختر باشد به سن تکلیف رسیده اما ما چطور؟ اهل سیاست و رسانه. بزرگتر شده‌ایم؟ عمیق‌تر به ماجراها نگاه می‌کنیم یا کماکان درگیر جنگ ازلی_ابدی سیاه و سفید در سرزمینی هستیم که انگار رنگ خاکستری در جعبه مداد رنگی ذهن‌مان وجود ندارد؟

این یک نصیحت احلاقی نیست که از بس برخی افراط کردند که اندرزهای اخلاقی هم نخ‌نما شد ولی درنگ در یک رفتار است که به همه ما سرایت کرده است. موریانه تفرقه. موریانه دور شدن از هم به خاطر اختلاف‌نظر بر سر حمایت از این یا آن.

چند روزی است به عکسی قدیمی ( احتمالاً سال 76) نگاه می‌کنم که در خطبه‌های نماز، سیدمحمد‌خاتمی و ناطق‌نوری دوشادوش هم ایستاده اند. سرسخت‌ترین رقبای آن زمانه در کشاکش انتخابات. چه شد که حالا برخی از سیاسیون که در نظرگاه مردم سرنوشت مشابهی دارند، حتی حاضر نیستند در مراسم افطاری هم شرکت کنند؟

 

یکسال بعد در ۱۴ خرداد ۸۹ که هنوز محمود احمدی‌نژاد در باور برخی عصاره همه خوبی‌ها بود، در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در حالی که سخنران پس از او سید حسن بود، با شیطنت، مثل مجری برنامه اعلام کرد که “گوش جان می سپاریم به سخنان رهبر معظم انقلاب".

نوه امام اما به روال برنامه از پیش اعلام شده، به جایگاه آمد و شعارها شروع شد. “نواده روح الله/سید حسن نصرالله". کسانی در حمایت از احمدی‌نژاد، نمی‌گذاشتند کلام او منعقد شود و تنها این جمله از او شنیده شد: “تا بوده همین بوده"… لحظاتی بعد، رهبری انقلاب به جایگاه آمد، نوه امام (ره) را به آغوش کشید و تلویحاً نسبت به “رواج بی اخلاقی ها” انتقاد کرد.

آشکار بود که آنها نه از حُب سیدحسن نصرالله که از بغض رابطه نزدیک نوه امام با اصلاح‌طلبان آن شعار را می‌دادند که حاوی پیام سیاسی صریحی بود. اما نتیجه؟ جز این شد که شکاف‌ها به گسل تبدیل شد؟

حالا بعد از ده‌سال و آن همه مقدس‌سازی یک چهره سیاسی در جای درستی ایستاده‌ایم که باز برخی دست به تقدیس چهره‌های دیگر می‌زنند؟ بخشی از توهمی که در رفتار و گفتار و کردار برخی چهره‌ها می بینیم، نتیجه همین مسخ ماست. این شیفتگی که آدم را کور می‌کند و هیچ عیبی در معشوقه‌مان نمی‌بینیم. 

 

کسانی که بی‌توجه به هشدارها احمدی‌نژاد را مقدس کردند و باعث شدند جوان‌هایی فریاد بزنند که “به بهشت نمی‌روند اگر احمدی آنجا نباشد” الان کجا کز کرده‌اند؟ چرا اگر باور دارند که رفتار امروز احمدی‌نژاد غلط است و به دیگران هم سرایت کرده، شجاعانه نمی‌آیند و اعتراف نمی‌کنند که اشتباه کردند؟ چرا دوباره آن رفتار را باز تولید می‌کنند؟ نمی‌دانند هر بار این بت‌سازی و بت‌شکنی چه میزان در دیوار اعتماد مردم ترک ایجاد می‌کند؟

اعتماد مردم، خمیرِ بازی نیست که بشود با آن قلعه ساخت و دوباره به هم ریخت و از نو ساخت. هر زنده‌باد و مُرده‌بادی که راه می اندازیم بخشی از اعتماد مردم را خدشه‌دار می کنیم. این کشور را دچار چندپارگی می‌کنیم. یادمان نرود این سقف بریزد روی سر همه ما می‌ریزد. روی سر بچه‌هایمان که می‌خواهند اینجا بزرگ بشوند و زندگی کنند نه اینکه خودشان را توی بشکه قایم کنند و در آرزوی زندگی در استرالیا، طعمه ماهی‌های اقیانوس شوند.

عرصه سیاست، عرصه قدیس‌ها نیست، از هاشمی و خاتمی و موسوی و روحانی تا ناطق‌نوری و قالیباف و احمدی‌نژاد و … همه قابل نقدند. انسانند و در معرض خطا بوده‌اند. چرا اصرار داریم این همه تقدس ببخشیم به آدمها که انگار هیچ عیبی ندارند و اگر کسی ایرادی گرفت به او یورش ببریم و خرخره‌اش را می‌جویم؟

بعد از ده سال به رفتار و گفتار و نوشتار خودمان نگاه کنیم، آیا حال این کشور را بهتر کرده‌ایم؟ در مسیر درستی به پیش می‌رویم؟ زحم‌های آن روزها را مرهم گذاشتیم یا رویشان نمک ریختیم؟ از آن مناظره چیزی یاد گرفتیم یا هنوز از آن به عنوان پتکی برای کوبیدن به سر مخالف‌مان استفاده می‌کنیم؟ انصاف بدهیم؛ در این ده‌سال پیش رفتیم یا در جای خود فرو؟

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 452
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • رهنما
  • صفيه گرجي
  • نورفشان

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 14
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 32
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 31
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس