مراقب حرف هایی که میزنی باش!!
همیشه!!!!
مراقب حرف هایی
که میزنی باش!!
مخصوصا وقتی
عصبی یادلخور هستی.
بعضی کلمات
همچو تَرکِشی می ماند
که کنارِ قلب می نشیند.
نمی کُشد!!
ولی…..
تاآخر عمر عذاب میدهد
همیشه!!!!
مراقب حرف هایی
که میزنی باش!!
مخصوصا وقتی
عصبی یادلخور هستی.
بعضی کلمات
همچو تَرکِشی می ماند
که کنارِ قلب می نشیند.
نمی کُشد!!
ولی…..
تاآخر عمر عذاب میدهد
از شماست که بر شماست
کودک نقنقو
به جای متهم کردن فرزندتان بهتر است نگاهی به رفتارهای خودتان بیندازید؛ بدون شک فرزندتان از ابتدا اینگونه نبوده و اشتباههای رفتاری شما از او یک کودک نقنقو ساخته است.
یادتان نرود محیط بر کوچکترین رفتارها و عادات فرزندتان اثر میگذارد و هر رفتار یا واکنش کوچکی از سوی شما میتواند رفتارهایی را در فرزندتان ماندگار کند که تغییر دادنشان کار سادهای نیست. شاید در گذشته زمانیکه حالتان خوب بوده یا حوصله نق زدنهای فرزندتان را نداشتید به خواستههای او گوش دادید و اکنون او یاد گرفته میتواند با نق زدن به خواستهاش برس
دختر بچههاتون رو آرایش نکنین
اینکار حمله به حریم کودکیه؛ زیبایی طبیعیش رو زیر سوال می برید و ناخوداگاه بهش یاد میدین که او به خودی خود زیبا نیست و وقتی آرایش می کند زیبا می شود
گفتن عبارت “تو بیعرضهای” از جانب یه خانم به شوهرش یعنی فرو ریختن یک مرد؛
یعنی به دست خودتون زندگیتون رو خراب کنید….!
عاقبت و فرجام ریاکاری
شخص مقدسی بود در روستایی شبی برای عبادت به مسجد رفت
مسجد خالی بود، دو رکعت نماز که به جا آورد، صدای خش خشی از گوشه های مسجد شنید، با خود گفت: پس من تنها در مسجد نیستم شخصی دیگر نیز هست.
سپس شیطان او را وسوسه کرد و شروع کرد با صدای بلندتر نماز خواندن،به خیال این که فردا آن ناآشنا، در ده و محلّه منتشر می کند که فلانی دیشب در مسجد تا صبح مشغول راز و نیاز بود و نماز نافله به جا می آورد!
این مقدس مآب به همین خیال ، حتی شب را هم به منزل نرفت و تا صبح مشغول نماز و راز بود. صبح که هوا روشن شد، وقتی که خواست از مسجد خارج شود، دید سگی نحیف و ضعیف از گوشه شبستان آمد و از در بیرون رفت!!
یک باره فهمید که همه آن خش خش ها، از این سگ بوده که از سرمای شب ، به داخل مسجد پناه آورده است.
و همه نماز نافله ها و گریه ها و اشکهای جناب مقدس هم برای رضایت سگ بوده است.
منابع:
داستانهای حکیمانه در آثار استاد حسن زاده آملی، هیئت تحریریه انتشارات نبوغ؛ در محضر استاد، ص 24٫