الههم ارزقنی شفاعه الحسین
برایتان اینگونه آرزو میکنم: آن زمان که در محشر، خدا بگوید چه داشتی؟
حسین سربلند کند و بگوید حساب شد! مهمان من است…
اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود?
برایتان اینگونه آرزو میکنم: آن زمان که در محشر، خدا بگوید چه داشتی؟
حسین سربلند کند و بگوید حساب شد! مهمان من است…
اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود?
????
شخصی از خدا دو چیز خواست.
یک گل و یک پروانه
اما چیزی که به دست آورد
یک کاکتوس و یک کرم بود
غمگین شد.با خود اندیشید شاید
خداوند من را
دوست ندارد و به من توجهی ندارد.
چند روز گذشت.
از آن کاکتوس پر از خار گلی زیبا
روییده شد و
آن کرم تبدیل به پروانه ای شد.
اگر چیزی از خدا خواستید و چیز
دیگری دریافت کردید
به او اعتماد کنید
خارهای امروز گلهای فردایند
?
?✨?✨?✨?✨?✨?✨?
خدا عالم است ✨
مادرم میگوید.
پشتِ این آسمانِ بلند ?
آسمانِ بلندِ دیگریست … باز هم پر از ستاره! ⭐️
بعد، پشتِ آن آسمانِ بلند ✨
باز آسمانِ بلند دیگریست پر از واژه و پَری!
و همین طور ترانه که هی ناتمام … ?
چقدر خوب است که ما شاعریم
سادهایم، باورمان میشود، ?
و حیرت میکنیم وقتی که آفتاب بالا میآید
گاهی هنوز ماه … آن گوشهی آسمان میخندد! ?
زبانِ بینهایت ✨
همین اختلاطِ اشاره و لبخند است! ?
?
?✨?✨?✨?✨?✨?✨?
خدا عالم است ✨
مادرم میگوید.
پشتِ این آسمانِ بلند ?
آسمانِ بلندِ دیگریست … باز هم پر از ستاره! ⭐️
بعد، پشتِ آن آسمانِ بلند ✨
باز آسمانِ بلند دیگریست پر از واژه و پَری!
و همین طور ترانه که هی ناتمام … ?
چقدر خوب است که ما شاعریم
سادهایم، باورمان میشود، ?
و حیرت میکنیم وقتی که آفتاب بالا میآید
گاهی هنوز ماه … آن گوشهی آسمان میخندد! ?
زبانِ بینهایت ✨
همین اختلاطِ اشاره و لبخند است! ?
شعری بسیار زیبا و پر معنا با تمام حروف الفبا برای خدا??
(ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم
(ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم
(پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم
(ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم
(ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم
(ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم
(چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم
(ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم
(خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه هاکردم
(د) دلم پر مهر تو اما چه بی پروا گناه کردم
(ذ) ذلالم داده ای اکنون که بر تو اقتدا کردم
(ر) رهت گم کرده بودم من که گفتم اشتباه کردم
(ز) زبانم قاصر از مدح و کمی با حق صفاکردم
(س) سرم شوریده میخواهی سرم از تن جدا کردم
(ش) شدی شافی برای دل تقاضای شفا کردم
(ص) صدا کردی که ادعونی خدایا من صدا کردم
(ض) ضعیف و ناتوانم من به در گاهت ندا کردم
(ط) طلسم از دل شکستم من که جادو بی بها کرد
(ظ) ظلمت نفس اماره که شکوه بر صبا کردم
(ع) علیمی عالمی بر من ببخشا که خطا کردم
(غ) غمی غمگین به دل دارم که نجوا با خدا کردم
(ف) فقیرم بر سر کویت غنی را من صدا کردم
(ق) قلم را من به قرآن کریمت مقتدا کردم
(ک) کتابت ساقی دلها قرائت والضحی کردم
(گ) گرم از درگهت رانی نمی رنجم خطا کردم
(ل) لبم خاموش و دل را با تکاثر آشنا کردم
(م) مرا سوی خود آوردی از این رو من صفا کردم
(ن) نرانی از درگهت یا رب که الله راصدا کردم
(و) ولی را من تو می دانم تورا هم مقتدا کردم
(ه) همین شعرم به درگاهت قبول افتد دلم را مبتلا کردم
(ی) یکی عبد گنهکارم اگرعفوم کنی یارب غزل را انتها کردم