وقتی عکس ساره بیات و قوچاننژاد جنجالساز میشود/ در باب اظهارنظرهای دینی بازیگران(1)
وقتی عکس ساره بیات و قوچاننژاد جنجالساز میشود/ در باب اظهارنظرهای دینی بازیگران(1)
فرهنگ > سینما - روزنامه جوان نوشت: یک بازیگر زن درباره بغلکردن شوهرخواهر فوتبالیستش، اظهاراتی را در یک جمع سینمایی بیان میکند که با مسائل فقهی در این باره در تعارض است. این صحبتها در کنار دیگر موضعگیریهای بازیگران در مورد شرعیات نشانهای از فقدان آگاهی و شناخت از سادهترین مفاهیم انسانشناسی، دینشناسی و شناخت سطحی از مسائل جهان هستی است.
سگ نجس نیست، نباید قصاص کرد، شوهرخواهر محرم است، با ناخن مصنوعی میشود نماز خواند، تساوی حقوق زن و مرد و حق زن برای سقط جنین، همگی جزو اظهارنظرهای چهرههای زن سینمایی است که به خاطر فهم و برداشت سطحی از مسائل دینی بیان شده و ناشی از پیروی از «دین عامیانه» در میان چهرههای شاخص هنری است؛ کسانی که در رشته فعالیت خود جزو شناختهشدهترین هنرمندان هستند، اما با چنین سخنانی نشان میدهند شناختشان از دین چقدر سطحی است. متأسفانه این اظهارات در شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی بازتابهای زیادی پیدا میکند و طرفدارانی را نیز دارد.
دین عامیانه و سلبریتیهای روشنفکر
اظهارنظرهای شبهفقهی برخی از بازیگران سینما را میتوان متأثر از جریانی دانست که پیروی از «دین عامیانه» و «دین با سلیقه شخصی» را سرلوحه کار خود قرار داده است.
شاید اصطلاح «دین عامیانه» چندان در ادبیات اجتماعی ما استفاده نشود، اما اصل آن کارکردی گسترده دارد؛ مانند آنچه بعضاً دیده میشود که عدهای حاضر به انجام شعائر دینی نیستند و معتقدند صرفاً داشتن «دل پاک» برای اثبات دینداری کافی است و با این ادعا دلهای خود را هم پاک میدانند!
در ماجرای اخیر بعد از انتشار عکسی از ساره بیات و رضا قوچاننژاد، این بازیگر زن در مراسم اکران مردمی فیلم زرد میگوید: «عکسی که من با رضا داشتم و در آن دست دور گردن هم انداخته بودیم با واکنشهای مردم روبهرو شد و گفتند شماها به هم محرم نیستید. من همینجا باید بگویم که من با رضا احساس محرمیت میکنم، چون دستهایش شبیه دستان پدرم است و امشب به احترام شما او را بغل نکردم!» این نگاه هم جزئی از باورهای غلط عامیانه و عوامانه از دین است.
دانشنامه جهان اسلام در توضیح واژه «دین عامیانه» مینویسد: «صورتى از دیندارى با مجموعهاى از باورها و رفتارهایى که در رفتار دینى معنا مىیابند، ولى تحتسلطه و نظارت و تجویز نهادها و مراجع رسمى دینى نیستند.»
باورهایی که گاهی خود را در باورهای سادهانگارانه یک شخص از دین نیز بروز میدهد. شخصی که میتواند فردی عادی یا اینکه هنرمندی شناخته شده باشد و بازتابهای این نوع نگرش از یک زندگی شخصی تا سطح وسیعی از جامعه را تحتتأثیر قرار دهد؛ اظهاراتی از جنس اینکه نماز خواندن با ناخن مصنوعی کاشتهشده درست است، در صورتی که مراجع تقلید وضو گرفتن با ناخن کاشته شده را هم صحیح نمیدانند.
در فیلم «کسی از گربههای ایرانی خبر ندارد» سکانسی وجود دارد که یک مأمور میخواهد سگ دختری را از وی بگیرد، دختر فریاد میزند و میگوید: «این سگ نجس نیست، چون سگ را شسته است!» این نوع برداشت غلط از نجاست سگ، در شبکههای اجتماعی نیز دیده میشود. در دیدگاهی تقریباً مشابه «پریوش نظریه» بازیگر سینما از رئیسجمهور خواسته است، حکم به عدم نجاست سگ بدهد!
بازتابهای سادهانگارانه از دین باعث میشود حتی برخی از دستورات دینی نیز در این نگاه زیر سؤال برود. در جلسه نقد و بررسی فیلم «لانتوری»، باران کوثری بازیگر این فیلم به شدت به حکم «قصاص» حمله و آن را «توحش» عنوان میکند. فهم او با این سن و سال و مطالعات و تحصیلات که شاید برای اظهارنظر در «هیچ زمینهای» در یک حد قابل قبول آکادمیک نباشد، همین است که از هنرپیشهبودن خود بهره ببرد و حرفی را به زبان بیاورد که حتی نتواند پنج دقیقه درباره آن استدلال علمی بکند.
ادامه روش دهه 40 روشنفکرها برای دهه 90
در نگاه جامعه، هنرمندان بخشی از قشر روشنفکر هستند. اولین نگاه انتقادی به این روشنفکرمآبی را جلال آل احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» بیان میکند. رهبر معظم انقلاب سه دهه بعد از نگارش این کتاب در سال 1377، سخنرانیای داشتند که بعدها با عنوان «ارتجاع روشنفکری» شناخته میشود. ایشان با اشاره به نگاه آل احمد، جریان روشنفکری را دارای سه خصوصیت معرفی میکنند که اولین آن مخالفت با مذهب و دین است؛ روشی که در دوره پهلوی از سوی چهرههای هنرمند به شدت دنبال میشد، اما به نظر نمیرسد که هنرمندان ایرانی در دهه 90 بخواهند با استمرار روشهای کهنهای که امثال احمد شاملو یا صادق چوبک بر آن اصرار داشتند، وجه روشنفکری خود را حفظ کنند. با این وجود هنوز برخی از اظهارات درباره شرعیات از سوی چهرههای سینمایی، رنگ و بوی روشنفکری در دهه 40 را دارد.