بدگویی از معلم پیش فرزند
بدگویی از معلم پیش فرزند (به حق یا به ناحق) انتقاد نیست، حرمت شکنیه! و با این کار در واقع اولین قدم در تحویل یک طلبکار جدید به جامعه برداشته میشه!
میشه انتقاد رو صلح آمیز و بدون تخریب هم انجام داد.
بدگویی از معلم پیش فرزند (به حق یا به ناحق) انتقاد نیست، حرمت شکنیه! و با این کار در واقع اولین قدم در تحویل یک طلبکار جدید به جامعه برداشته میشه!
میشه انتقاد رو صلح آمیز و بدون تخریب هم انجام داد.
نیمى از زندگى مان
میشود صرفِ اینکه به آدمهاى دیگر ثابت کنیم،
ما چقدر خوشبختیم…
به آدمهایى که شاید خوشبختى برایشان تعریفِ دیگرى دارد
حتى اگر واقعاً هم خوشبخت باشیم،
اما همین خودنمایى،
ما را تبدیل میکند به بدبخت ترین آدمِ روى زمین!
غذایى اگر جلویمان میگذارند،
قبل از لذت بردن از غذا،
ترجیح میدهیم آن را به رخِ دیگران بکشیم…
سفرى اگر میرویم،
ترجیحمان این است که بگوییم،
ما آمدیم به بهترین نقطه ى روى زمین،تو
بمان همان جهنم همیشگى…
واردِ رابطه اگر میشویم،عالم و آدم را با خبر میکنیم،
که ببینید چقدر خاطرِ من را میخواهد،
تو اما بمان در همان پیله ى تنهایى ات…
ما لذت بردن را پاک فراموش کرده ایم
مسیرى را میرویم که خطِ پایان ندارد،
فقط میرویم که از بقیه جا نمانیم!
#علی_قاضی_نظام
منتظر نباش زندگے بہ تو معنا بده
بلند شو و
زندگے را معنا کن…
از قوےترین بہونہ ات قوےتر باش
براے اینکہ تکیہ گاه کسے باشے
براے اینکہ با قدرت
از جات بلند بشے
براے اینکہ بہ هدفت برسے
براے اینکہ مفید باشے،
حداقل واسہء خودت…
فرداے تو نہفتہ در امروز تو است
پس امروز رو خوب بساز تا
فردایے عالے داشتہ باشے.
نادر شاه درحال قدم زدن در باغش بود که باغبان خسته و ناراضی نزد وی رفت و گفت :
پادشاه فرق من با وزیرت چیست ؟!
من باید اینگونه زحمت بکشم و عرق بریزم ولی او در ناز و نعمت زندگی میکند و از روزگارش لذت میبرد !!!
نادر شاه کمی فکر کرد و دستور داد باغبان و وزیرش به قصر بیایند …
هر دو آمدند و نادر شاه گفت :
در گوشه باغ گربه ای زایمان کرده بروید و ببینید چند بچه به دنیا آورده !!!!
هردو به باغ رفتند و پس از بررسی نزد شاه برگشتند و گزارش خود را اعلام نمودند ..
ابتدا باغبان گفت :
پادشاها من آن گربه ها را دیدم سه بچه گربه زیبا زایمان کرده ….
سپس نوبت به وزیر رسید وی برگه ای باز کرد و از روی نوشته هایش شروع به خواندن کرد :
پادشاها من به دستور شما به ضلع جنوب غربی باغ رفتم و در زیر درخت توت آن گربه سفید را دیدم، او سه بچه به دنیا آورده که دوتای آنها نر و یکی ماده است، نرها یکی سفید و دیگری سیاه و سفید است بچه گربه ماده خاکستری رنگ است. حدودا یک ماهه هستند من بصورت مخفی مادر را زیر نظر گرفتم و متوجه شدم آشپزهرروز اضافه غذاها را به مادر گربه ها میدهد و اینگونه بچه گربه ها از شیر مادرشان تغذیه میکنند.
همچنین چشم چپ بچه گربه ماده عفونت نموده که ممکن است برایش مشکل ساز شود !!!
نادر شاه روبه باغبان کرد و گفت: این است که تو باغبان شده ای و ایشان وزیر …!
???نظر خاصی نداشتم از گذاشتن این پست فقط گفتم که بدونید???
شاید شمارش نعمتهایی که از طرف خداوند به ما انسانها اهدا شده است کاری ناممکن باشد اما حداقل میتوان درک کرد که این نعمت ها بسیار پربها و با ارزش هستند و هیچکس را توان شکر گزاری بطور تمام و کمال نیست.
حتماً برای شما اتفاق افتاده که به فردی کمکی حتی کوچک کرده اید و در ازای این عمل سر تا پا منتظر تشکر و قدر دانی از آن فرد شده اید. این توقع در برابر لطفی است که شما انجام داده اید. حال سوال این است که ما در برابر اقیانوسی از نعمتهای خداوندی چقدر او را شکر می کنیم و تا چه اندازه قدر این نعمتها را میدانیم؟ البته که پروردگار هیچ نیازی به شکر ندارد و این انسانها هستند که لحظه ای از نیاز به تاییداتش رها نخواهند شد
گاهی آنقدر این نعمتها حالت روزمرگی پیدا میکنند که فراموش میشوند و کسی به آنها بهایی نمی دهد. برای درک این موضوع کافیست چند لحظه چشمهای خود را ببندید و تصور کنید که قدرت بینایی ندارید. اکنون به دنبال راهی باشید که بتواند این حس را به شما بازگرداند. شما صاحب تمامی ثروتهای روی زمین هستید. تصمیم میگیرید کل این دارایی را هزینه کنید تا قدرت بینایی پیدا کنید آن هم فقط برای یک چشم.
انگشت اشاره خود را به آرامی خم کنید. به قسمت مابین بندهای انگشتتان نگاه کنید که چگونه در ابتدا برای اینکه فضای لازم وجود داشته باشد بصورت چروک است و زمانی که انگشت خم میشود کشیده و صاف می گردد. دقت کنید که شما با اراده خود انگشتتان را خم میکند و این کاملاً به اراده شما بستگی دارد. آیا میدانید در طول روز به چه تعداد برای انجام کارهای روزمره اینکار را انجام میدهید بدون اینکه متوجه این نعمت بزرگ باشید؟
آیا میدانید برای اینکه حیات شما در هر لحظه ادامه داشته باشد چندین میلیارد سلول، چند صد عضو، هورمون و ژن، چندین کیلومتر رشته عصبی و عضلات مختلف باید بطور صحیح و منظم باهم کار کنند؟
شما که در ازای لطفی کوچک انتظار تشکر و قدردانی دارید، در برابر این حجم از الطاف و نعمتهای الهی چگونه برخورد میکنید؟ آیا این نعمتها را در طول روز در ذهن خود مرور میکنید؟ آیا قدر آنها را میدانید؟ آیا شده است بجای نداشته های خود که همیشه با افسوس و حسرت همراه است، از داشته هایتان یاد کنید و شکر گزار درگاه او باشید؟