مواظب عادت ها باشید!
مواظب عادت ها باشید!
خارپشتی از یک مار تقاضا کرد که بگذار من نیز همخانهی تو باشم. مار تقاضای خارپشت را پذیرفت و او را به لانه تنگ و کوچک خویش راه داد. چون لانه مار تنگ بود، خارهای تیز خارپشت هر دم به بدن نرم مار فرو میرفت و او را مجروح میساخت اما مار از سر نجابت دم بر نمیآورد. سرانجام مار گفت: نگاه کن ببین چگونه مجروح و خونین شدهام. میتوانی لانه من را ترک کنی؟! خارپشت گفت: من مشکلی ندارم، اگر تو ناراحتی میتوانی لانه دیگری برای خود بیابی!
عادتها نیز ابتدا به صورت مهمان وارد میشوند، اما دیری نمیگذرد که خود را صاحبخانه میکنند و کنترل ما را به دست میگیرند…