پدر و مادر در طول روز با مشکلات زیادی سر و کله میزنند و مانند یک بالغ و عاقل رفتار میکنند، با دیگران درعین عصبانیت لبخند میزنند، در عین خستگی وظایف خود را انجام میدهند، اما به فرزند خود که میرسند تازه به یاد حق و حقوق از دست رفته، خستگى ها یا عصبانیت خود می افتند.
گاهى کودکان تبدیل به کیسه بوکس والدین خود میشوند، گاهى ما بزرگسالان دیوارى کوتاه تر از دیوار بى پناهى کودکان پیدا نمیکنیم.
آنها که زورى ندارند، نه ما را ترک میکنند نه از ما شکایت میکنند نه ما را تنبیه میکنند، آنها محتاج ما هستند، این ما هستیم که طلبکار آنها هستیم. و از کودکان انتظار داریم “تو دیگه شروع نکن، حوصله ندارم، ساکت”