مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

زنانی که خود را باور دارند و..

25 فروردین 1397 توسط مدیر النفیسه

زنانی که خود را باور دارند و می دانند که اگر تصمیم بگیرند قادر به انجام هر کاری هستند،دارای یک زیبایی درونی می باشند.

در توانایی و عـزم یک زن که مسیرش را بدون تسلیم شدن در بـرابـر موانع طی میکند، شکـوه و زیـبـایی وجـود دارد.

در زنی که اعتـمـاد به نفسـش از تجـربه هـا نشأت میـگیرد، و میـداند کـﮧ میـتـوانـد به زمیــن بخورد ، خود را بـلـنـد کند و ادامه دهـد ،زیـبـایـے وجـود دارد.

 نظر دهید »

در ازدواج بیش از هر چیزی مهارت‌های ارتباطی اهمیت دارد.

25 فروردین 1397 توسط مدیر النفیسه

در ازدواج بیش از هر چیزی مهارت‌های ارتباطی اهمیت دارد.

این مهارت‌ها شامل گوش دادن فعال (همدلی)، پذیرش واقعیت‌های مثبت، منفی، خنثی،

پذیرش تفاوت آدم‌ها (یعنی به تعداد موجود در روی زمین، تفاوت نگرش، باورها، عقاید و ارزش‌هاست)؛

مهارت بیان احساسات، مهارت ابراز وجود، مهارت حل مساله، تفاهم و مذاکره( اینکه فرد لازم است که بداند در یک جاهایی باید مصالحه کند و کوتاه بیاید)،

و در نهایت مهارت تلاش و نگهداری از رابطه و دانه‌ عشق( اینکه در طول زندگی از عشق مراقبت و نگهداری کند.)

همین مهارت ها باید در حل مساله هم به کارتان بیایند. یک زوج نمونه به جای آن که بگذارند کارها بدتر شود، اختلافات را حل می کنند.
مطمئناً وقتی آنها عصبانی می شوند بحث می کنند. اما بعد به خاطر رفتار بد خود معذرت می خواهند و اختلافات خود را حل می کنند و وقتی نیاز هست از دوستان و خانواده و یا افراد متخصص کمک می گیرند.

 نظر دهید »

مختصر حرف بزنید

25 فروردین 1397 توسط مدیر النفیسه

مختصر حرف بزنید

مردان زیاد حرف نمی‌زنند مثلا آنها برای ناهار خوردن اینطور تصمیم می‌گیرند. یکی از آنها سوال می‌کند: «ناهار؟» و بقیه جواب می‌دهند: «حتما» در این بین کلمه‌ای اضافه گفته نمی‌شود. آنها نمی‌گویند: «می‌خواهید ناهار بخوریم؟» «چه فکر خوبی! حالا برای ناهار کجا برویم؟» «نمی‌دانم… کجا می‌توانیم برویم.»

نه… مردان اصلا به این شکل عمل نمی‌کنند. خیلی ساده… «ناهار؟» «حتما».زنان معمولا در صحبت‌ها بیشتر به جزئیات می‌پردازند. در مذاکره با مردان مراقب نشانه‌های رفتاری آنها باشید و هرگاه احساس کردید که این نشانه‌ها می‌گویند مرد مقابل‌تان در حال خسته شدن است، بی‌درنگ به اصل موضوع بپردازید. بهتر است هنگام شروع صحبت‌تان به طرف مقابل بگویید که حرف‌هایتان چقدر زمان می‌برد و این اندازه‌ زمانی را رعایت کنید.

مردها برای انرژی‌ای که لازم است برای هر کاری صرف کنند، برنامه‌ریزی می‌کنند و به همین دلیل هنگامی که انرژی بیش از اندازه برای کاری صرف می‌کنند، ناراحت و نگران می‌شوند. هدر دادن انرژی‌ به آنها این احساس را می‌دهد که کنترل همه چیز را از دست داده‌اند و این احساس است که باعث تنفرشان می‌شود.

 نظر دهید »

وقتی از دست همسرتون عصبانی هستین دو راه دارین:

24 فروردین 1397 توسط مدیر النفیسه



وقتی از دست همسرتون عصبانی هستین
دو راه دارین:

اول اینکه برید مستقیم قضیه رو باهاشون در میون بذارین و یه جوری حل و فصلش کنین…

و دوم اینکه ببخشیدش و کلا قضیه رو فراموشش کنین…

ولی معمولا ما هیچ کدوم از این دو تا کار رو انجام نمیدیم!

بلکه شروع میکنیم تو ذهنمون صد بار قضیه رو تکرار میکنیم و بارها تو ذهنمون با طرف مقابل دعوا میکنیم!

و نتیجه این میشه که پر میشیم از خشم و کدورت و ناراحتی…

▪️حالا یا یه روزی میترکیم و خشم مون رو روی طرف خالی میکنیم!!
یا اینکه این ناراحتی میمونه تو دلمون و در بلند مدت میشه کینه از طرف مقابل و افسردگی برای خودمون!!

 نظر دهید »

♦️چرا زنان شوهردار در هوس ترمز می برند؟

24 فروردین 1397 توسط مدیر النفیسه


♦️چرا زنان شوهردار در هوس ترمز می برند؟

صرف نظر از انگیزه اصلی اینکه چرا زنان متاهل خیانت می‌کنند، نفس این امر در میان متولدین دهه شصت و پنجاه به شدت روبه گسترش است. موضوع نگران کننده برای من این است که این مهلکه افرادی را به درون خود می‌کشاند که نه می‌خواستند و نه حتی تصورش را می‌کردند که وارد رابطه‌ای دیگر شوند. اما به خودشان که آمدند دیدند خیانت دارد اتفاق می‌افتد.
زن چهل و سه ساله‌ای که با پسر خواهر شوهرش وارد رابطه شده. پسر جوانی که پانزده سال بااو تفاوت سنی دارد، زن هیچ وقت فکرش را نمی‌کرد که شوخی‌ها و تنها شدن‌ها و جای پسرم است و من با فلانی می‌روم خانه، برایش دردسرساز شود.
شخصا اعتقاد دارم انسان همچون سایر حیوانات موجودی غریزی و چندآمیزشی‌ست. اما آنچه او را از سایر حیوانات در این مورد مجزا کرد قوه یادگیری و تعقلِ در جهت سازگاری و بقاست. انسان روزی شروع به یادگیری کرد. شروع به فاصله گرفتن از غرایز. چیزهایی را آموخت که اگرچه خلاف ذاتش بود اما موجب سازگاری او شد. ما در ایران در آموختنی‌ها بسیار ضعیف عمل کرده ایم. رسوم و سبکی از زندگی وارد جامعه ما شد که متناسب با آنچه ما هستیم و بر ما می‌رود نبود. ما مهارت ارتباط با دیگران را یاد نگرفتیم. حدومرزها را نمی‌شناسیم‌. محدوده اینکه دختر خاله ما به همسرمان باید چقدر نزدیک بشود را نمی‌دانیم. محدوده اینکه زنمان با دوست دانشگاهی‌اش که مرد است و که قرار است بیرون برود و روی پروژه‌‌شان کار کنند را نمی‌دانیم. مرزهایش قابل تعریف نیست. او نباید از زندگی خصوصی تو و همسرت تحت عنوان درددل کردن مطلع شود.
مفهومی به نام «جاست فرند» که ما چندین سال است آن را لق لقه‌ می‌کنیم و یک مفهوم وارداتی‌ست، هیچ کدام از این تعاریفی را شامل نمی‌شود که ما در مناسبت‌هامان آن را به جا می‌آوریم. جاست فرند شما مشاور شما نیست.حد و مرز مشخصی دارد. ما این مرزها را نمی‌دانیم. اصلا برایِ ما نیست. با آن بیگانه هستیم. چون خودآگاهی نداریم گم می‌شویم. با دوستتان (مرد) و همسرتان می‌روید جنگل. شب سه نفرتان توی چادر می‌خوابید و دم صبح «حالتی بر شما می‌رود» که پس از چندی رابطه جنسی بینتان اتفاق می‌افتد.
توی گروه تلگرامی «انجمن شاعران فلان» آقای فلانی ساعت دو بامداد به شما مسیج می‌دهد که:« بانو، سروده زیبایتان را خواندم،حضور شما در این جمع غنیمت است» شما متوجه می‌شوید دارد اتفاقی در درونتان می‌افتد، ادامه‌اش می‌دهید و کار به جای باریک می رسد. اینجا جای ترمز است، جایی که دیگری می‌آید و دل و دین و عقل و هوش را به باد می‌دهد. اینجا باید فاصله بگیرید و به خودتان بگویید:« رابطه من با همسرم/ پارتنرم یک مرگیش است که باید ترمیم شود».
ما زنگ خطرها را جدی نمی‌گیریم. یک آن است. ما بارها در این موقعیت و لحظه قرار گرفته‌ایم. لحظه‌ای که می‌دانیم دارد یک جریانی از انرژی فعال می‌شود. هر آدمی آن، «آن» را و«لحظه» را درک می‌کند. همه چیز از همان لحظه آغاز می‌شود. بها دادن یا متوقف کردن آن حس مرموز، دلچسب، هیجان‌انگیز. ما قدرت عجیبی در انکار این حس و خودفریبی داریم: جدی نیست. بگذار ببینیم حالا بعدها چه می‌شود. یک سلام و علیک ساده است. یک چت کردن عادی‌ست. ولش کن، حالا بعدا یه کاریش می‌کنم…
اینجا آن نقطه‌ای‌ست که سنجش آن نیاز به مهارت دارد. اینکه زن با خودش بگوید: اگر شریک عاطفی من هم شاهد ما بود، من باهمین لحن با دوستش، با همکارم، فروشنده مغازه، مدیر فلان گروه تلگرام، فلان دوستم در فیس بوک و… صحبت می‌کردم؟! آیا اینکه دارم چت‌ها را پاک می‌کنم یک هشدار نیست که رابطه‌ام با شریک عاطفی دارد لنگ می‌زند؟
مرزها را برای سلامت روحی خودتان شناسایی کنید. در محدوده مشخصی با دیگران رفتار کنید. برای خانه‌تان، لباس پوشیدنتان، مهمانی رفتنتان و … حدومرز بگذارید. می‌دانم آنقدر از سمت نهادهای بازدارنده، کارشناس بی‌سواد تلویزیون، فلان شخصیت…. این حرف‌ها را شنیده‌ایم که حالمان به هم می‌خورد. آن‌ها این مفهوم را خراب کرده‌اند. مردم را زده کرده‌اند. آنقدر که ممکن است شما حالتان از نوشته من به هم بخورد. اما لطفا حدومرزها را جدی بگیرید. مرز ما، قلمرو ماست. باید مراقب قلعه‌مان باشیم.

نویسنده ناشناس

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 98
  • 99
  • 100
  • ...
  • 101
  • ...
  • 102
  • 103
  • 104
  • ...
  • 105
  • ...
  • 106
  • 107
  • 108
  • ...
  • 298
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • زفاک
  • نورفشان
  • چشم به راه
  • بتول منصوریان

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 9
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس