مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

متاسفانه به اشتباه به بسیاری از کودکان انگ بیش فعالی زده می‌شود

10 دی 1396 توسط مدیر النفیسه


متاسفانه به اشتباه به بسیاری از کودکان انگ بیش فعالی زده می‌شود، 80 درصد از کودکان را ما به غلط فکر می‌کنیم بیش فعال هستند، اما در واقع اینطور نیستند.

ما چون بی حوصله‌ایم، خسته‌ایم و اعصاب نداریم سریع برچسب بیش فعالی به کودک می‌زنیم. ما باید استرس را از کودکان بگیریم نه به آنها برچسب بزنیم و استرس بدهیم.

 نظر دهید »

در تربیت، باید اول مسأله پدر حل شود.

10 دی 1396 توسط مدیر النفیسه


در تربیت، باید اول مسأله پدر حل شود. همیشه بحث ما در مسائل تربیتی این بوده است که پدر با فرزند برخورد نفسانی می‌کند و برای سبک شدن و رفع خستگی کنار طفل می‌نشیند و بازی می‌کند! بازی با بچه‌ها به آنها شخصیت می‌دهد؛ بازی‌ که درآن نشاط باشد، اما لغو نباشد. گاهی ما بازی می‌کنیم ولی افسار گسیختگی است.

تفریح رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) با بچه‌ها، منتهای شخصیت و روح دادن به آنها است؛ می‌رود توی بچه‌ها و بچه‌ها را با خود به عالم بالا می‌آورد. ولی وقتی ما با بچه ها بازی و تفریح می‌کنیم، بازی و تفریح ما، بازی و تفریح غافل است. در‌ حالیکه بازی و تفریح رسول اکرم بازی و تفریح ذاکر است. پدر اگر بداند چه مأموریتی دارد، با تفریح و بازی با فرزند خود، نه تنها پایین نمی‌رود، بلکه طفل هم بالا می‌آید.
[استاد حائری شیرازی]

 نظر دهید »

زنان زود پیر می شوند

10 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

زنان زود پیر می شوند
چون از کودکی مادرند!
اول مادر عروسکهایشان
و بعد مادر عزیزانشان
و بعد مادر فرزندانشان
و بعد مادر پدر و مادرشان…

1514720232photo_2017-12-31_15-06-18.jpg

 نظر دهید »

من هم به عنوان یک زن ،مقصرم که به جای اصلاح خودم فقط به جامعه ام انتقاد کردم

10 دی 1396 توسط مدیر النفیسه


وقتی که به دخترم گفتم که باید به برادرش احترام بگذارد
اما به پسرم نگفتم که به همان اندازه به خواهرش احترام بگذارد
باز هم برتر بودن مردانه پسرم را به او یادآوری کردم

وقتی که نجابت را به دخترم آموختم
اما عفاف را به پسرم نیاموختم
به پسرم یاد دادم که نجابت فقط مخصوص زن است

وقتی که دخترم را برای یک ساعت دیر آمدن به خانه بازخواست کردم
اما به پسرم اجازه دادم که آخر شب به خانه برگردد
به پسرم آموختم که بر خلاف خواهرش می‌تواند خطا کند

وقتی که از کودکی به دخترم یاد دادم که زن باشد، کدبانو و صبور و فداکار باشد
اما به پسرم فقط یاد دادم که قدرتمند باشد
در واقع نام خانواده را به پسرم آموختم نه مسئولیت خانواده را

وقتی……..

بله؛ من هم مقصرم که وظیفه مادری خود را در حق خودم و زنان جامعه ام به درستی انجام ندادم
من هم به عنوان یک زن ،مقصرم که به جای اصلاح خودم فقط به جامعه ام انتقاد کردم

 نظر دهید »

زندگی من و خسیس‌خان

09 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

زندگی من و خسیس‌خان

رفته بودیم برای عروسی خواهرزاده‌اش خرید کنیم. از اوایل ازدواجمان هیچ‌وقت پیش نیامده بود که با او به خرید لباس شب بروم. اصلاً همیشه احساسم این بود که او مثل خیلی از مردهای دیگر از خرید کردن بیزار است. این‌ بار چون تنها بودم از او خواهش کردم که با من بیاید تا با هم چند مغازه را بگردیم. چشمتان روز بد نبیند. اولین چیزی که نگاه کرد اتیکت قیمت لباس بود و با دیدن آن بلند گفت: «اووووه چه خبره؟» فروشنده که پشت سر ما بود لبخند معنی‌داری زد و گفت که لباس‌های ارزان‌تر را می‌توانیم در طبقۀ پایین ببینیم. طبقۀ پایین مثل صحنۀ جنگ بود. لباس‌های آنجا قدیمی و حتی کثیف بودند و هر کدامشان چیزی مثل دکمه، سرزیپ یا کمربند کم داشتند. عصبانی و ناراحت از مغازه بیرون آمدم. بحث و دعوایمان از همان موقع شروع شد. بین همان دعواها گفت که هیچ‌وقت آن‌ همه پول خرج لباس نمی‌کند. راست می‌گفت، او هیچ‌وقت پول مناسبی برای چیزی خرج نمی‌کرد. حتی در بقالی هم چانه می‌زد، هر بار پرینت تلفن را می‌گرفت و در مصرف همه‌ چیز بیش از اندازه صرفه‌جو بود.

رفتارم اوایل پر از سرزنش بود. او را مسخره می‌کردم و «خسیس‌خان» و «آقای اسکروچ» صدایش می‌زدم. دروغ چرا، زندگی‌مان شکل دیگری گرفته بود. یک روز که خیلی از این دعواها خسته بودم برای پیدا کردن راه چاره، کمی راجع به خساست تحقیق کردم و فهمیدم که روش من اشتباه‌ترین شکل برخورد بوده. به مرور قبول کردم که باید به او کمک کنم. پیش مشاور رفتم و یاد گرفتم که قبل از خریدهایم با او مشورت کنم. از او خواهش کردم یک بار با هم در مورد مقدار پولی که در ماه برای لباس، وسایل خانه و خرج‌های دیگر می‌توانیم کنار بگذاریم به توافق برسیم. من در خریدها نظر و سلیقه‌اش را بپرسم و در عوض او هم هنگام خرید با فروشنده‌ها سر قیمت بحث نکند. خودش هم دوست داشت که تغییر کند و همین باعث شد من هم کمی نگاهم را عوض کنم. به این فکر می‌کردم که شوهری که اهل حساب و کتاب باشد آن‌قدرها هم بد نیست. همین که الان یک خانه داریم که با پول جمع کردن‌های او خریده‌ایم خودش خیلی خوب است، بقیۀ چیزها هم به مرور حل می‌شود.
*سایت مادرشو

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 177
  • 178
  • 179
  • ...
  • 180
  • ...
  • 181
  • 182
  • 183
  • ...
  • 184
  • ...
  • 185
  • 186
  • 187
  • ...
  • 298
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • نرجس خاتون محمدي
  • 0marziyeh

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 19
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 32
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 32
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس