مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

آیا پرستویی در کار است یا خیر و اگر در کار است، پشت پرده اش چیست

21 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

دو دستور کار مهم که پایان‌بندی قصه «پرستو»‌ها را شکل می‌دهد
 
آیا پرستویی در کار است یا خیر و اگر در کار است، پشت پرده اش چیست و ابعاد به کارگیری آن چقدر وسیع است؟ آیا با لشکر پرستو‌هایی مواجهیم که مقامات سابق و اسبق هم درگیرشان هستند یا اساسا همه این روایات‌، جزو موهوماتی برای سرپوش نهادن بر برخی انحراف‌ها از مسیر زندگی عادی زناشویی نیستند؟ 

بگذارید همین ابتدا یک نکته را توضیح دهیم: «پرستو» نامی است که دیگران برای این پدیده انتخاب کرده اند و ظاهرا چه موافقش باشیم و چه با آن مخالفت کرده و برای این مخالفت استدلال هم داشته باشیم، ناگزیر از استفاده آنیم.

به گزارش «تابناک»؛ اگر از این توضیح مقدماتی عبور کرده و از ورود به تاریخچه ماجرا یا بررسی اتفاقات مشابه در دیگر نقاط جهان و دیگر بحث‌های ساختاری یا حتی علل شناسانه صرف نظر کنیم، پدیده داغ این روز‌های جامعه به اتفاقی تبدیل خواهد شد که نیازمند پیگیری‌هایی ویژه است.

پدیده‌ای که درست یا نادرست با پرونده جنایی بر سر زبان عموم افتاد که نقش اولش، چهره‌ای بسیار نام آشنا بود؛ شهردار سابق تهران و وزیر اسبق که حالا از همه القاب دور شده و متهم ردیف اول پرونده قتلی است که با سلاح گرم به وقوع پیوسته و صدایش به گوش ساکنان دورترین نقاط کشور از پایتخت و حتی دیگر نقاط کره خاکی رسیده است.

جنایتی که موجب شده برای بسیاری از ایرانیان، پرستو دیگر آن پرنده مهاجر ریزجثه و چابک نباشد که در کتاب‌های درسی ابتدایی درباره اش خوانده ایم، که رخنه‌ای به زندگی زناشویی افراد باشد؛ رخنه‌ای بزرگ که می‌تواند تعابیر فراوان دیگری یافته و به تکثیر برخی نظر‌ها و حتی باور‌ها در جامعه منجر شود؛ مسیری که ظاهرا شروع شده و برخی با شتاب در آن گام برمی‌دارند!

این را می‌شود از اظهارنظر یکی از مسئولان سابق دریافت که تأکید دارد برای وی نیز پاپوشی از نوع پرستو دوخته بودند، یا از توییت همسر یکی دیگر از سیاسیون که در آن یادآوری شده شوهرش پرستو دارد و سرش به جای دیگری جز زندگی خانوادگی بند شده است؛ اظهارنظر‌هایی که نشان می‌دهند داستان پرستو‌ها مهم‌تر از چیزی است که به نظر می‌رسد.

مهم از این روی که به روایات‌ مطرح درباره «پرستو»، اعتبار می‌بخشد و کلیت ماجرا را، واقعی نشان می‌دهد؛ واقعیتی که ظاهرا تا کنون پنهان نگه داشته شده یا به تعبیر دیگر، آشکارسازی نشده بود و حالا با برخی ابعادش برملا شده است؛ انگاره‌ای که نخستین ضرورت ورود ویژه برخی نهاد‌ها و دستگاه‌ها به این ماجراست. ورود برای مشخص کردن واقعیت با تمامی ابعادش.

ورودی ضروری که مشخص خواهد کرد پرستویی در کار است یا خیر و اگر در کار است، پشت پرده اش چیست و ابعاد به کارگیری آن چقدر وسیع است؟ آیا با لشکر پرستو‌هایی مواجهیم که مقامات سابق و اسبق هم درگیرشان هستند یا اساسا همه این روایات‌، جزو موهوماتی برای سرپوش نهادن بر برخی انحراف‌ها از مسیر زندگی عادی زناشویی نیستند؟

نکته قابل تأملی که اگر بگوییم روشن شدن آن می‌تواند مانع تکثیر داستان‌های پرستودار در آینده شود، سخنی به اغراق نگفته ایم. داستان‌هایی که ممکن است برخی شان جنایی شوند یا رایج شدنشان، حربه‌ای جدید در اختیار سیاسیون قرار دهد که با آن به رقبایشان لطمه بزنند یا حتی از این‌ها ساده تر، دستاویز دم دستی افرادی شود که عدم پایبندی شان به کانون خانواده را با آن توجیه کنند و شاهد رفتارشان را از اظهارنظر مسئولان در این خصوص بیرون بکشند!

دورنمایی که بر اساس آن جا دارد، چشم انتظار ورود نهاد‌ها و دستگاه‌های عمومی هم باشیم؛ اقدامی که از جمله اهداف آن، می‌تواند حراست و حفاظت از کیان خانواده‌ها باشد؛ خانواده‌هایی که بی شک داستان‌های اخیر درباره پرستو به آن‌ها خدشه (ولو اندک و جزیی) وارد خواهد کرد و موجب شکل گیری سایه تردید و نگرانی در بطن بسیاری از آن‌ها خواهد شد.

سلسله اقداماتی مسئولانه که می‌تواند غائله برپا شده با اسم رمز پرستو را مهار کرده و مانع از شکل گیری پرونده‌هایی مفصل (مانند قتل‌های زنجیره ای) یا تکثیر پرستو در ادبیات روزمره جامعه شود؛ اقداماتی که می‌تواند پایان بندی داستان پرستو‌ها را شکل دهد.

 نظر دهید »

10 سال بعد از مناظره قرن ایران

15 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

10 سال بعد از مناظره قرن ایران

 
عصرایران؛ احسان محمدی- 

اغراق‌آمیز نیست اگر مناظره خردادماه میرحسین موسوی و محمود احمدی‌نژاد را برای ما ایرانیان مناظره قرن نام بگذاریم. پیش از آن هم مناظره بود اما این همه رسانه نبود و فراگیر نشد و پس از آن هم بود اما این همه دو قطبی و جریان‌ساز نشد. اما پرسش اینجاست که یک دهه بعد از آن ماجرا، چه آموختیم؟

ده سال یعنی کودکی که آن شب به دنیا آمده حالا کلاس چهارم دبستان است. خواندن و نوشتن و جدول ضرب می‌داند و احتمالاً اگر نام مشاهیر خودمان را بلد نباشد، یکی دو جین بازیکن بارسلونا و رئال و لیورپول را حفظ است. دختر باشد به سن تکلیف رسیده اما ما چطور؟ اهل سیاست و رسانه. بزرگتر شده‌ایم؟ عمیق‌تر به ماجراها نگاه می‌کنیم یا کماکان درگیر جنگ ازلی_ابدی سیاه و سفید در سرزمینی هستیم که انگار رنگ خاکستری در جعبه مداد رنگی ذهن‌مان وجود ندارد؟

این یک نصیحت احلاقی نیست که از بس برخی افراط کردند که اندرزهای اخلاقی هم نخ‌نما شد ولی درنگ در یک رفتار است که به همه ما سرایت کرده است. موریانه تفرقه. موریانه دور شدن از هم به خاطر اختلاف‌نظر بر سر حمایت از این یا آن.

چند روزی است به عکسی قدیمی ( احتمالاً سال 76) نگاه می‌کنم که در خطبه‌های نماز، سیدمحمد‌خاتمی و ناطق‌نوری دوشادوش هم ایستاده اند. سرسخت‌ترین رقبای آن زمانه در کشاکش انتخابات. چه شد که حالا برخی از سیاسیون که در نظرگاه مردم سرنوشت مشابهی دارند، حتی حاضر نیستند در مراسم افطاری هم شرکت کنند؟

 

یکسال بعد در ۱۴ خرداد ۸۹ که هنوز محمود احمدی‌نژاد در باور برخی عصاره همه خوبی‌ها بود، در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در حالی که سخنران پس از او سید حسن بود، با شیطنت، مثل مجری برنامه اعلام کرد که “گوش جان می سپاریم به سخنان رهبر معظم انقلاب".

نوه امام اما به روال برنامه از پیش اعلام شده، به جایگاه آمد و شعارها شروع شد. “نواده روح الله/سید حسن نصرالله". کسانی در حمایت از احمدی‌نژاد، نمی‌گذاشتند کلام او منعقد شود و تنها این جمله از او شنیده شد: “تا بوده همین بوده"… لحظاتی بعد، رهبری انقلاب به جایگاه آمد، نوه امام (ره) را به آغوش کشید و تلویحاً نسبت به “رواج بی اخلاقی ها” انتقاد کرد.

آشکار بود که آنها نه از حُب سیدحسن نصرالله که از بغض رابطه نزدیک نوه امام با اصلاح‌طلبان آن شعار را می‌دادند که حاوی پیام سیاسی صریحی بود. اما نتیجه؟ جز این شد که شکاف‌ها به گسل تبدیل شد؟

حالا بعد از ده‌سال و آن همه مقدس‌سازی یک چهره سیاسی در جای درستی ایستاده‌ایم که باز برخی دست به تقدیس چهره‌های دیگر می‌زنند؟ بخشی از توهمی که در رفتار و گفتار و کردار برخی چهره‌ها می بینیم، نتیجه همین مسخ ماست. این شیفتگی که آدم را کور می‌کند و هیچ عیبی در معشوقه‌مان نمی‌بینیم. 

 

کسانی که بی‌توجه به هشدارها احمدی‌نژاد را مقدس کردند و باعث شدند جوان‌هایی فریاد بزنند که “به بهشت نمی‌روند اگر احمدی آنجا نباشد” الان کجا کز کرده‌اند؟ چرا اگر باور دارند که رفتار امروز احمدی‌نژاد غلط است و به دیگران هم سرایت کرده، شجاعانه نمی‌آیند و اعتراف نمی‌کنند که اشتباه کردند؟ چرا دوباره آن رفتار را باز تولید می‌کنند؟ نمی‌دانند هر بار این بت‌سازی و بت‌شکنی چه میزان در دیوار اعتماد مردم ترک ایجاد می‌کند؟

اعتماد مردم، خمیرِ بازی نیست که بشود با آن قلعه ساخت و دوباره به هم ریخت و از نو ساخت. هر زنده‌باد و مُرده‌بادی که راه می اندازیم بخشی از اعتماد مردم را خدشه‌دار می کنیم. این کشور را دچار چندپارگی می‌کنیم. یادمان نرود این سقف بریزد روی سر همه ما می‌ریزد. روی سر بچه‌هایمان که می‌خواهند اینجا بزرگ بشوند و زندگی کنند نه اینکه خودشان را توی بشکه قایم کنند و در آرزوی زندگی در استرالیا، طعمه ماهی‌های اقیانوس شوند.

عرصه سیاست، عرصه قدیس‌ها نیست، از هاشمی و خاتمی و موسوی و روحانی تا ناطق‌نوری و قالیباف و احمدی‌نژاد و … همه قابل نقدند. انسانند و در معرض خطا بوده‌اند. چرا اصرار داریم این همه تقدس ببخشیم به آدمها که انگار هیچ عیبی ندارند و اگر کسی ایرادی گرفت به او یورش ببریم و خرخره‌اش را می‌جویم؟

بعد از ده سال به رفتار و گفتار و نوشتار خودمان نگاه کنیم، آیا حال این کشور را بهتر کرده‌ایم؟ در مسیر درستی به پیش می‌رویم؟ زحم‌های آن روزها را مرهم گذاشتیم یا رویشان نمک ریختیم؟ از آن مناظره چیزی یاد گرفتیم یا هنوز از آن به عنوان پتکی برای کوبیدن به سر مخالف‌مان استفاده می‌کنیم؟ انصاف بدهیم؛ در این ده‌سال پیش رفتیم یا در جای خود فرو؟

 نظر دهید »

رمان‌های معروف براساس همسرکشی سیاستمداران

09 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

رمان‌های معروف براساس همسرکشی سیاستمداران

احسان رضایی در یادداشتی که برای روزنامه اعتماد نوشته، مروری کرده است بر کتاب‌هایی که در آنها ماجرای‌ قتل‌های خانوادگی سیاستمداران رواج داشته است.
بورخس داستان «مزاحم» را با این توصیه از کتاب دوم شموئیل (از کتابهای عهد عتیق) شروع کرده: «درگذشتن از عشق زنان.» ماجرای آن داستان، کشتن معشوقه‌ای است که هر دو برادر به او دل باخته بودند، اتفاقی شبیه به همسرکشی. در تاریخ، ماجراهای متعددی از کشته شدن همسران به دست همدیگر هست و سیاهۀ مردانی که بدون توجه به  آن توصیه، ازدواجی را شروع کرده ولی از عشقشان نتوانسته‌اند مراقبت کنند و عاقبت الامر زنشان را کشته‌اند، فهرست طولانی است که از کمبوجیه دوم هخامنشی فاتح مصر، تا لویی آلتوسر فیلسوف چپگرا در آن حضور دارند.

 

در سینما، شاخص‌ترین اثر در مورد کشتن همسر، «پنجرۀ عقبی» آلفرد هیچکاک است که در آن یک عکاس خبری که پایش شکسته از روی ویلچرش راز جنایت همسایه‌اش را می‌فهمد. معروفترین روایت از همسرکشی در ادبیات هم مربوط می‌شود به نمایشنامه « اُتللو مغربی در ونیز» شکسپیر. جایی که اتللو به اغوای یاگو، به همسرش دزدمونا مشکوک می‌شود و او را به خاطر یک دستمال می‌کشد و یاگو هم که همۀ این داستان‌ها را به خاطر شک به رابطۀ اتللو و زن خودش امیلیا به راه انداخته هم با همسرش همین می‌کند. در داستان‌های پلیسی هم همسرکشی زیاد داریم. یکی از کسانی که بیشترین نمونه‌ها را در آثارش آورده آگاتا کریستی است که بازتاب زندگی ناآرامش با شوهر اولش را در داستان‌های متعددی می‌شود دید.

 

مثلاً رمان «قتل بر کرانۀ نیل» که هرکول پوآرو، معمای کشته شدن یک تازه‌عروس به دست همسرش در پی شکل گرفتن یک مثلث عشقی را حل می‌کند. نکته‌اش اینجاست که آرچیبالد کریستی، همسر اول آگاتا کریستی مصرشناس معروفی بوده و برای ماه عسل او را به سرزمین فراعنه برده بود. اما بیشترین داستان‌ها در مورد کشتن زنان مربوط به ماجراهای هانری هشتم، پادشاه انگلستان است. هانری اولش در زمان شاهزادگی مجبور شده با عروس برادرش، یعنی کاترین آراگورن وصلت کند. این بود که بعد از رسیدن به شاهی، به بهانۀ اینکه کاترین اولاد ذکوری برایش نیاورده، خواست او را طلاق بدهد. البته که کلیسا این اجازه را به او نمی‌داد و وزیرش، توماس مور که کتاب «یوتوپیا» را در ذکر آرمانشهر فلاسفه نوشته هم موی دماغش بود. پس شاه با واتیکان به هم زده، داد گردن توماس مور را هم بزنند و تامس کرامول را که لایحۀ ازدواج مجدد شاه را ارایه داد، صدراعظم کرد. زن دوم آن بولین بود که از قضا او هم پسر نیاورد و هانری هشتم به او تهمت زد و داد گردنش را زدند تا بتواند جین سیمور را بگیرد. ماجراهای آن بولین و کرامول را خانم هیلاری مانتل در دو رمان «تالار گرگ» و «مجرمان را بیاورید» تعریف کرده.

جین سیمور، ادوارد ششم (قهرمان «شاهزاده و گدا»ی مارک تواین) را به دنیا آورد که همیشه مریض بود و خودش هم زود مرد. هنری هشتم هم رفت و با آن کلیوز ازدواج کرد که از پرتره‌اش خوشش آمده بود. منتها نمی‌دانست که نقاش‌ها صنعتی دارند به نام رتوش و همسرش ممکن است آبله‌رو باشد. لذا معرّف عروس‌خانم را گردن زد و در همان روز با دختر ۱۸ساله دیگری به اسم کاترین هاوارد ازدواج کرد. این بار اما آن تهمت‌ها که به زن‌های قبلی زده بود، سر خودش آمد و معلوم شد عروس‌خانم سر و گوشش می‌جنبد. پس او و سه مرد را اعدام کردند تا هنری هشتم ششمین زن را بگیرد که این یکی دیگر سرش را خورد. آلیسون ویر که چندین رمان دربارۀ زندگی هنری هشتم و دخترهایش نوشته، در «لیدی آن کلیوز» زندگی چهارمین زن را روایت کرده و در رمان «لیدی الیزابت»، بزرگ شدن ملکه الیزابت اول را بعد از کشته شدن مادرش، آن بولین. یک ماجرای همسرکشی هم در ادبیات کلاسیک خود ما هست.

 

شروع مجموعه داستان‌های جادویی «هزار و یک شب» این‌طوری است که دو پادشاه به نامهای شهریار و شاه‌زمان که با همدیگر برادر هم هستند، مورد خیانت زنان خود قرار می‌گیرند. شاه‌زمان با اطلاع از موضوع چنان متأثر می‌شود که تاج و تختش را رها می‌کند، اما شهریار روش عجیبی برای انتقام به ذهنش می‌رسد. او هر روز با یک زن ازدواج می‌کند و فردا صبح دستور قتل آن زن را می‌دهد تا هرگز نتواند به او خیانت کند. عاقبت شهرزاد، دختر وزیر، داوطلب نجات باقی زنان شهر می‌شود و به اصرار با شاه شهریار ازدواج می‌کند و در همان شب اول برای شاه قصه‌ای تعریف می‌کند که چنان طولانی است که تا سحر تمام نمی‌شود، پس شاه برای شنیدن دنبالۀ حکایت، تصمیم می‌گیرد به او یک شب دیگر مهلت بدهد و این قصه گفتن‌ها هر شب ادامه پیدا می‌کند… ادبیات علیه کشتن عشق.

 نظر دهید »

کتاب نویسنده ایرانی در آمریکا بار دیگر جنجال‌ساز شد

03 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

کتاب نویسنده ایرانی در آمریکا بار دیگر جنجال‌ساز شد

ایبنا نوشت: جامعه یهودیان آمریکا به قرار گرفتن کتاب کودک، گلبرگ باشی نویسنده و ناشر ایرانی مقیم آمریکا تحت عنوان «ف مثل فلسطین» در قفسه‌های کتابخانه محلی نیوجرسی اعتراض کردند.

یهودیان ایالت نیوجرسی آمریکا با اعتراضات خود، ورود کتاب کودک گلبرگ باشی، نویسنده ایرانی، تحت عنوان «ف مثل فلسطین» را به قفسه‌های کتابخانه دولتی منطقه هایلند نیوجرسی به تاخیر انداختند.
موضوع کتاب دباشی که درباره فلسطین است خشم یهودیان آن منطقه را برانگیخته و در تلاش‌اند تا آن کتاب را که به زعم آن‌ها معرف فرهنگ فلسطینی و در دشمنی با یهود است از کتابخانه‌های منطقه جمع‌آوری کنند. با این همه اداره کتابخانه محلی منطقه گفته است که حذف کتاب از قفسه‌های کتابخانه، منوط به اخذ تصمیم نهایی از سوی هیئت امناست.

دباشی کتاب «ف مثل فلسطین» را با همکاری گلرخ نفیسی، تصویرگر مطرح ایرانی منتشر کرده و تصاویر کتاب همراه با توضیحاتی درباره فعالیت‌ فلسطینی‌ها از بازی تا آشپزی و اعتراضاتشان است. در این کتاب حروف الفبای زبان انگلیسی با کلماتی چون فلسطین، انتفاضه و بیت لحم توضیح داده شده‌اند.

یک خاخام اسرائیلی به شبکه ای‌بی‌سی نیویورک اعلام کرد که این کتاب آموزش کینه‌توزی و نفرت‌ از یهودیان است، از میزان اهمیت و عظمت فلسطینی‌ها می‌گوید و به آن‌ها می‌آموزد که قتل یهود واجب است.

یهودیان منطقه به کلمه انتفاضه که مولف در کتاب به کار برده واکنش تند نشان داده و آن را یهودستیزانه دانسته‌اند. خانم باشی هم در پاسخ به شبکه تلویزیونی آمریکایی گفته است که انتفاضه به معنای مقاومت است. او در ادامه اشاره کرد که موضوع این کتاب درباره افتخار و حس غرور است و به هیچ عنوان ترویج خشونت نیست.

دباشی پس از انتشار این کتاب در سال 2017 بارها از سوی صهیونیست‌های مقیم آمریکا تهدید به مرگ شده بود و حتی کتاب‌فروشی‌هایی که این کتاب را به فروش می‌رساندند بایکوت و تهدید شده بودند. کتابفروشی مستقلِ بوک کالچر در نیویورک هم برای فروش این کتاب مجبور به عذرخواهی شد. با این همه کتاب پس از انتشار با استقبال خوبی در آمریکا روبه‌رو شد و همه دو هزار نسخه چاپ اول آن در کم‌تر از یک ماه به فروش رسید.

گلبرگ باشی نویسنده ایرانی متولد اهواز و استاد ایران‌شناسی دانشگاه راتگرز در آمریکا است. او همسر حمید دباشی، پژوهشگر و استاد دانشگاه کلمبیا است.

15586818345196792.jpg

 نظر دهید »

بررسی رفت و برگشت اعطای تابعیت به فرزندان از مادران ایرانی

23 اردیبهشت 1398 توسط مدیر النفیسه

حقی که به مادران ایرانی برگشت/ در کدام کشورها تابعیت از مادر به فرزند منتقل نمی‌شود؟



روز گذشته کلیات لایحه اطلاح قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی تصویب شد. در صورت تصویب نهایی این لایحه، فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی تابعیت ایرانی خواهند گرفت.
فاطیما فردوس: اعطای تابعیت به فرزندان دارای مادر ایرانی و پدر خارجی از چه زمان به یک مسئله تبدیل شد؟ دقیقا از زمانی که در سال ۸۵ یک ماده‌واحده به تصویب رسید که در آن مشخص شد تا تابعیت به بعد از ۱۸ سالگی موکول شود. در آن شرایط این کودکان تنها حق اقامت داشتند و از حق تحصیل، بهداشت، درمان و .. محروم بودند. پیش از این اما با استناد به ماده ۹۷۶ قانون مدنی فرزندان دارای مادر ایرانی به‌راحتی می‌توانستند از بدو تولد تابعیت بگیرند. روز گذشته اما این لایحه تصویب شد و با توجه به واکنش‌های مثبت مسئولان انتظار می‌رود که شورای نگهبان هم آن را تایید و تبدیل به قانون کند. حجت‌الاسلام پورمحمدی، دبیرعالی جامعه روحانیت مبارز نیز در این باره گفته است: «این لایحه بار مالی ندارد و اگر اقدام نکنیم دچار مشکلات امنیتی می‌شویم.» به عبارت دیگر تنها در این صورت است که حق نقض‌شده کودک و مادر به آنها بازمی‌گردد.

قانون مدنی درباره اعطای تابعیت چه می‌گوید؟

طبق ماده ۹۷۶، کلیه ساکنین ایران به استثنای اشخاصی که تبعیت خارجی آنها مسلم باشد، تبعه ایران محسوب می‌شوند و تبعیت خارجی کسانی مسلم است که مدارک تابعیت آنها مورد اعتراض دولت ایران نباشد. همچنین در بند ۳ اشاره شده است کسانی که در ایران متولد شده و پدر و مادر آنها غیرمعلوم باشد نیز تبعه ایران محسوب می‌شود. در بند ۴ نیز آمده است کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آنها در ایران متولد شده به وجود آمدند هم تبعه ایران محسوب می‌شوند. بنابراین طبق این ماده گرفتن تابعیت فرآیند دشواری نداشت.

حقی که از مادران ایرانی گرفته شد

سال ۸۵ ماده‌واحده‌ای با عنوان طرح یک فوریتی برای اصلاح بندهای ۴، ۵ و ۶ ماده ۹۷۶ قانون مدنی و اضافه‌کردن یک تبصره به آن تصویب شد که وضعیت را پیچیده کرد. ابتدا نمایندگان مجلس در سال ۱۳۸۵ می‌خواستند مسئله را حل کنند. در قانون مدنی هم درخواست تابعیت از بدو تولد تا سن ۱۸ سالگی بود، اما نیروهای مخالفی وجود داشتند که باعث تصویب ماده‌ واحده‌ای شد که درخواست تابعیت را به بعد از ۱۸ سالگی موکول کرد و باعث آسیب‌های اجتماعی بسیار بزرگی در چند سال اخیر شد. در نهایت نمایندگان در سال ۱۳۹۱ طرحی را مصوّب کردند که حداقل این کودکان تا سن ۱۸ سالگی محروم از تحصیل، حقوق شهروندی، حق بهداشت و حق درمان نبوده و برای تمدید سالانه‌ی اقامتشان در ایران تا سن ۱۸ سالگی مجبور به پرداخت هزینه نباشند.

این در حالی است که در ماده‌ واحده سال ۱۳۸۵، کودکان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی به‌ جز «حق اقامت» هیچ حق دیگری برای زندگی در ایران نداشتند؛ لذا طرح سال ۹۱ یک گام روبه‌جلو برای کاهش آسیب‌های اجتماعی اقتصادی بود، ولی شورای نگهبان به دلیل بار مالی برای دولت این طرح را تصویب نکرد. در نهایت محمد شریعتمداری، وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی ۱۳ آبان ماه امسال از تصویب پیش‌نویس لایحه قانونی «تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی» خبر داد. براساس این لایحه که در هیئت دولت تصویب شده، فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی می توانند به تقاضای مادر ایرانی خود به تابعیت ایرانی درآیند.

سیاوشی: تمام تلاشمان این بود که ماده‌واحده را لغو کنیم

در همین میان طیبه سیاوشی، نماینده مجلس درباره ماده‌واحده سال ۸۵ به «خبرآنلاین» می‌گوید: «ماده‌واحده‌ای که در سال ۱۳۸۵ به تصویب رسید، وضعیت را پیچیده کرد. تابعیتی که این افراد به راحتی می‌توانستند بگیرند و از طریق مادر به آنها منتقل شود، به‌دلیل نگرانی‌هایی که در آن سال‌ها ایجاد شده بود، به یک وضعیت تابعیت اکتسابی تغییر داد. حالا برای اینکه ما بتوانیم آن ماده‌واحده را لغو کنیم، طرح‌های مکرری را آوردیم. آن ماده‌واحده هم یک‌سال اجرا شد و بعد به‌دلیل همان نگرانی‌ها ادامه پیدا نکرد. بعد از آن مجلس نهم طرحی در راستای همان ماده‌واحده سال ۸۵ داد ولی شورای نگهبان به دلیل مار بالی آن را رد کرد. این بحث همان احیای ماده ۹۷۶ است ولی نکته این است که ما هم این ماده را داریم هم ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی.»

این نماینده مجلس در ادامه می‌گوید: «ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی ازدواج زن ایرانی با مرد خارجی را موکول می‌کند به تصمیم دولت ولی می‌دانیم این مرد خارجی که وارد ایران می‌شود، ورودش ورود قانونی و ثبت‌شده‌ای نیست. بنابراین دولت برای این فرد مجوز ازدواج صادر نمی‌کند. یعنی وارد یک سیکل معیوب شده بودیم و راه‌حلی برای آن پیدا نمی‌شد. هم طرح‌ها بهم خورده بود هم قانون دیگر قابلیت اجرایی نداشت. پس از آن دولت ناچارا به دلیل شرایط یکی دو سال اخیر لایحه‌ای را که پیش از سه سال روی آن کار کردند، امروز به صحن علنی آوردند و این لایحه به تصویب رسید؛ وگرنه اگر موارد دیگری مدنظر قرار نمی‌گرفت ماده ۹۷۶ مانند قبل قابلیت اجرایی داشت و از سال ۸۵ این مشکلات به‌وجود آمد.»

 

ماجرای پیامک ۴۹ هزار کودکی که شناسنامه ندارند

سال گذشته نیز وزارت رفاه از زنانی که ازدواج فراملی داشتند، درخواست کرد تا کد ملی خود را به سامانه‌ اعلام شده از سوی این وزارتخانه، پیامک کنند. آمار اعلام شده رقم تکان‌دهنده‌ای را نشان می‌داد، چراکه به گفته احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت رفاه حدود ۱۴ هزار و ۶۱۸ کد ملی از سوی زنان ارسال شد و بر اساس این خود اظهاری آنها ۴۹ هزار و ۹۶ فرزند داشتند که فاقد شناسنامه بودند. این درحالی بود که در سرشماری وزارت کشور، عدد به دست آمده رقمی کمتر از ۷ هزار نفر را نشان می‌داد. بر اساس همین سرشماری ۱۴ ملیت شناسایی شدند که با زنان ایرانی ازدواج‌کرده‌اند و در ایران هستند، اما بچه‌هایشان شناسنامه ندارند.

طبق گزارش ایسنا، دو ملیت اصلی، افغانستانی و عراقی بوده و این خود اظهاری نشان می‌داد ۶۰ درصد از همسران زنان ایرانی دارای همسر خارجی افغانستانی، ۱۲ درصد عراقی و ۲۸ درصد از سایر ملیت‌ها هستند. همچنین ۱۷ درصد این زنان یک فرزند، ۲۳ درصد ۲ فرزند، ۲۰ درصد ۳ فرزند، ۱۴ درصد ۴ فرزند و ۲۴ درصد بیش از ۴ فرزند دارند و به علت نداشتن شناسنامه بسیاری از آنها نمی‌توانند به مدرسه بروند. ۲۱ درصد از این بچه‌ها به سن مدرسه نرسیده‌اند و ۲۷ درصد در سن تحصیل هستند. ۶ درصد فارغ‌التحصیل شده‌اند و ۲۵ درصد ترک تحصیل کردند و ۲۹ درصد نیز اصلاً مدرسه نرفته‌اند. البته نباید فراموش کرد که این خوداظهاری صرفا در برگیرنده مادرانی است که هم در جریان ارسال پیامک وزارت رفاه قرار گرفتند و هم خود دارای شناسنامه بودند چرا که هستند مادران بسیاری که علاوه بر عدم آگاهی از این موضوع، خود نیز فاقد شناسنامه‌اند.

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 31
  • ...
  • 32
  • 33
  • 34
  • ...
  • 35
  • ...
  • 36
  • 37
  • 38
  • ...
  • 61
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • فاطر
  • زفاک
  • یاضامن آهو
  • 0marziyeh
  • بتول سادات بنیادی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 17
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 32
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 31
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس