شهید مطهری: نگاهی کنیم؛ شاید مثل کسی که قبایی یا کتی را وارونه پوشیده، ما هم لباس اسلام را وارونه پوشیدهایم
شهید مطهری:
نگاهی کنیم؛ شاید مثل کسی که قبایی یا کتی را وارونه پوشیده، ما هم لباس اسلام را وارونه پوشیدهایم
شهید مطهری:
نگاهی کنیم؛ شاید مثل کسی که قبایی یا کتی را وارونه پوشیده، ما هم لباس اسلام را وارونه پوشیدهایم
کودک بیمار و سرما خورده درمان میشود
کودک باصبر وحوصله از شیر گرفته میشود
کودک گرسنه غذامیخورد
ولی کودکی که مادری مضطرب و ناامن دارد آسیب خواهد خورد و تا آخر عمر اسیر این آسیب خواهدماند
اژه ای: بعضی اگر نسبت به خودشان، خانوادهاشان و جناحشان عیبی بود، اصلاً نمیبینند و اگر هم ببینند نادیده میگیرند
حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژهای در نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در مشهد گفت: بعضی افراد اگر نسبت به خودشان، خانوادهاشان و جناحشان عیبی بود، اصلاً نمیبینند و اگر هم ببینند نادیده میگیرند یا توجیه میکنند؛ اما اگر عیبی را در رقیب ببینند، اولاً تحقیق نکرده بیان میکنند؛ بزرگ میکنند و سعی میکنند از آن استفاده کرده و در جاهای مختلف آن را بیان نمایند که این بیانصافی است.
به گزارش میزان، حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهایی با حضور در چهارمین نشست میان دورهای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور (دفتر تحکیم وحدت) در مشهد مقدس به پرسشهای دانشجویان پاسخ داد.
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای در ابتدای این نشست دانشجویی ضمن ابراز خرسندی از حضور در جمع دانشجویان و قدردانی از برگزارکنندگان، با تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) آرزو کرد که به برکت این ایام خداوند عنایت بفرماید آنچه را که صلاح و مصلحت و رضای حق تعالی است، بر قلم، زبان و قدمهای ما جاری شود.
سخنگوی قوه قضائیه ضمن تبریک ایام الله دهه فجر اظهار کرد: انشاءالله خاطرات روزهای انقلاب و همچنین از سال ۵۷ تا به امروز را بتوانیم همیشه در ذهن داشته باشیم؛ بر نکات مثبت و ارزشها بیفزاییم و برای رفع و کم شدن نقدها و اشکالات تلاش کنیم.
معاون اول دستگاه قضا در ادامه با اشاره به روایتی از حضرت زهرا (س) تصریح کرد: این بانوی بزرگوار از پدرشان حضرت محمد (ص) سوال کردند تکلیف کسی که نسبت به نماز سستی و سهلانگاری دارد، چیست که آن حضرت ۱۵ عقوبت را برای آن برشمردند.
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای عواقب سهلانگاری در رابطه با نماز را در این روایت گرفتن برکت از عمر و برکت از رزق و روزی، محو شدن سیمای صالحین از چهره فرد سهلانگار نسبت به نماز، بدون پاداش ماندن کارهایی که انجام میدهد، عدم استجابت دعا و بیبهره بودن از دعای صالحین عنوان کرد.
وی با اشاره به جمله معروف امام (ره) مبنی بر اینکه “انقلاب ما انفجار نور بود". به بیان توضیحاتی در این مورد پرداخت و اظهار کرد: امام راحل (ره) فرمودند: انقلاب ما انفجار نور بود. استحضار دارید فرق بین روشنایی تدریجی و روشنایی ناگهانی چیست. وقتی شب تبدیل به روز میشود، ابتدا آرام آرام از تاریکیها کاسته شده و به سمت نور میرود و روز میشود. در این میان کسانی که از نور متضرر میَشوند، چه بسا فرصت پیدا کنند که خودشان را جمع و جور کرده و کسانی که از نور نگران هستند نیز تمهیداتی میاندیشند تا آنچه را که در نور نباید دیده شود، دیده نشود؛ اما اگر چنانچه ناگهان انفجار نور صورت گیرد، خیلی از افراد و موجودات غافلگیر میشوند.
سخنگوی قوه قضائیه با بیان اینکه گاهی در تاریکی محض یک نور بلافاصله گسترده شده و همه را غافلگیر میکند، گفت: در این صورت خیلی از پردهها که باید پوشیده باشد، پوشیده نیست و خیلی از افرادی که باید برای ساعات آتی خود برنامهریزی میکردند نمیتوانند برنامه خود را انجام دهند.
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای در ادامه به مسئله انصاف اشاره کرد و آن را یکی از ضروریات زندگی امروز دانست و اظهار کرد: انصاف معانی لغوی و اصطلاحی زیادی دارد. برخی از آن بهعنوان تقسیم کردن، بدون آنکه بین طرفین تفاوت وجود داشته باشد، یاد میکنند و برخی انصاف را عدالت و دادخواهی میدانند.
وی با اشاره به روایتی از امام صادق (ع) در این زمینه گفت: به گفته این امام بزرگوار اولین و شدیدترین چیزی که خداوند بر بندگان خود فضل کرده است، انصاف با مردم است به شکلی که آنچه را که برای خود میپسندد برای دیگران نیز بپسندد.
سخنگوی قوه قضائیه خاطرنشان کرد: معنای بسیار مهمی که بصورت مکرر در روایات ما آمده است و از زبان رسول خدا (ص) و سایر معصومین (ع) نیز در رابطه با انصاف ذکر شده است، این است که انصاف چیزی است که هرچیزی را که خودت برای خودت دوست میداری، برای دیگری نیز دوست بداری و آنچه را که خودت از آن بدت میآید، از دیگری هم کراهت داشته باشد.
معاون اول دستگاه قضا با تاکید بر اینکه امروز بشدت به مسئله انصاف، هم در زبان هم در عمل و هم در نوشته نیاز داریم، یادآور شد: اگر همه ما سعی کنیم آنچه را که برای خود میپسندیم برای دیگران نیز بپسندیم و هرچه را که برای خود مکروه میدانیم، برای دیگری نیز راضی نباشیم که انجام شود، انصاف صورت میگیرد.
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای تصریح کرد: اگر کسی چیزی را به شما نسبت دهد، اولین توقع این است که چیزی که میگوید مستند باشد و دومین انتظار این است که از خود شما بپرسد و در مورد آن از خودتان پرسوجو کند.
وی بیان داشت: معمولاً انسان، چون حب نفس دارد، سعی میکند عیوب خود را نبیند و عیوب دیگری را ببیند؛ در حالیکه توقع دیگری این است که عیب او را به همان مقدار که هست ببیند.
سخنگوی قوه قضائیه افزود: بعضی افراد اگر نسبت به خودشان، خانوادهاشان و جناحشان عیبی بود، اصلاً نمیبینند و اگر هم ببینند نادیده میگیرند یا توجیه میکنند؛ اما اگر عیبی را در رقیب ببینند، اولاً تحقیق نکرده بیان میکنند؛ بزرگ میکنند و سعی میکنند از آن استفاده کرده و در جاهای مختلف آن را بیان نمایند که این بیانصافی است.
نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم…
پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد،
می گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!…
اما پدر گفت:
خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما……..
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم،
دست کردم توی جیبم، 100 تومان بود
کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم
روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان….
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛ 10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس، آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛
رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: “باز کنید؛ می فهمید".
باز کردم، 900 تومان پول نقد بود!
گفتم: این برای چیست؟
گفت: “از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند.”
راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟!
فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید 1000 تومان باشد، نه 900 تومان!
مدیر گفت: از کجا می دانی؟
کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من می دهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان!
آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را
برداشته بود
که خودم رفتم از او گرفتم؛
اما برای دادنش یک شرط دارم…
گفتم: “چه شرطی؟”
گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟!
گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند، گمان کردم شاید درست باشد…
خاطرهای ازدکتر شفیعی کدکنی
سیره رفتارى آیت الله العظمی مرعشی نجفی با همسر
همسر آیت الله العظمی مرعشی نجفی میگوید:
در تمام مدت شصت سالی که با ایشان زندگی کردم، هیچ گاه با من رفتارى تند و خشونت آمیز نداشت.
تا آن زمان که قادر به حرکت کردن و انجام دادن کارهایش بود، نمیگذاشت که دیگران کارهایش را انجام دهند. حتی هنگامی که تشنه میشد، برمیخاست و به آشپرخانه میرفت و آب می آشامید و از من درخواست نمیکرد.
ایشان افزون بر آنکه برای من همسری خوب و مهربان و دوست داشتنی بود، دوستی صمیمی و همکاری غمخوار برای من نیز بود.
ایشان همواره در کارهای منزل به من کمک میکرد و بسیاری از اوقات، کارهای آشپزخانه همانند درست کردن غذا، پاک کردن سبزى، و شستن میوه و وسایل آشپزخانه را ایشان انجام میدادند.
? علی رفیعى، شهاب شریعت، درنگی در زندگی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفى، ص 306 و