مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

چرا رضا پهلوی دنبال بیگانه ها می دود؟

08 بهمن 1401 توسط مدیر النفیسه


دو جریان طرفداران رجوی و پهلوی که در دو طیف کاملا مخالف فکری و سیاسی قرار دارند و تنها وجه مشترک آنها انگیزه سرنگونی نظام با کمک خارجی و ایجاد فشار حداکثری بر ایران است، در چند ماه اخیر در رقابت با هم برای نمایاندن خود به عنوان تنها آلترناتیو مقبول مردم اقداماتی چند که بعضا همسو بوده، را انجام داده اند. 

 

 

جمیله کدیور در روزنامه اطلاعات نوشت: چلبی سازی از اصطلاحات مرسوم در عرف سیاسی و به منزله آلترناتیوسازی توسط کشورهای بیگانه فرایندی است که معارضان تحت الحمایه دولت های خارجی، با کمک آنها یا از طریق حمله نظامی یا کودتا یا انواع فشارهای سیاسی و اقتصادی،نظام های مستقر را سرنگون کرده و پس از آن به قدرت می رسند.
 
این اصطلاح بر مبنای اقدامات احمد عبدالهادی چلبی سیاستمدار برجسته عراقی ساخته شد.چلبی،رئیس کنگره ملی عراق ومنبع اصلی اطلاعات غلطی بود که منجر به حمله امریکا به عراق و اشغال این کشورشد.او همان فردی بود که اطلاعات جعلی درمورد ارتباط دولت عراق با شبکه القاعده و قابلیت‌های نظامی این کشور ازقبیل داشتن مقادیر هنگفتی سلاح کشتار جمعی که قرارست آن‌ها را مستقیم علیه آمریکا به کار گیرد، در اختیارآمریکا گذاشت و آنرا به سرنگونی حکومت عراق ترغیب کرد.
 
 او نه فقط به معمار حمله آمریکا به عراق شهره شد، بلکه پس از سرنگونی حکومت عراق به مشاغل بالایی دست یافت و با برخی اقدامات افراط آمیزش در جریان بعثی زدایی یکی از مسببان آغاز درگیری‌های فرقه ای عراق به حساب می آید. او در خاطراتش به غسان شربل روزنامه نگار مشهور لبنانی گفته بود: «ما به کاری طولانی و طاقت فرسا در کنگره با هدف کشاندن امریکایی‌ها به دخالت در عراق دست زدیم و تلاش ‌کردیم آنها را قانع کنیم که بقای نظام بعث برای منافع آنها خطرناک است».
 
احمد چلبی نماد معارضان و اپوزیسیون وابسته ای بود که بدون داشتن پشتوانه ای ملی در داخل و در بین مردم برای ایجاد هر گونه تغییری، از طریق جلب حمایت قدرت خارجی و برای دستیابی به قدرت از هیچ اقدامی حتی ترغیب بیگانگان به حمله نظامی دریغ نمی کند. اپوزیسیون برانداز ایران نیز چندین دهه است با همان رویکرد چلبی در آرزوی تحقق سرنگونی نظام مستقر در ایران و کسب قدرت است و به دلیل نداشتن پشتوانه ملی و حمایت مردمی، با هر اعتراضی در داخل خود را نماد و نماینده معترضان عنوان کرده، برای خود در راهروهای محافل سیاسی کشورهای مختلف کسب مال و جاه می کند.اپوزیسیون برانداز که پایگاهی در داخل کشور ندارند، امیدوارند آمریکا و اروپا آنها را به عنوان آلترناتیو نظام مستقر ایران به رسمیت بشناسند و برای رسیدن به قدرت حمایت کنند. آنها تصور می کنند کسب حمایت دولت های بیگانه بر پذیرش آنهاتوسط مردم به عنوان «آلترناتیو» موثر خواهد بود.
 
از بدو اعتراضات اخیر ، طیف های مختلف اپوزیسیون برانداز مقیم خارج اقدامات متعددی برای سوار شدن بر موج اعتراضات و مصادره آن و فروش آن به دولت های خارجی به عنوان «انقلاب»به عمل آوردند.خیزشی که هیچ یک از مختصات انقلاب های رایج را نداشت؛ مختصاتی همچون حضور مستمر و گسترده مردم در خیابان، ایده و هدف مشترک، سازماندهی و رهبری. تلقی اپوزیسیون برانداز بر این بوده است که با تکرار لفظ انقلاب و لابی کردن و هشتگ زدن و ملاقات و تماس با افراد متنفذ خارجی می توانند به فشارها بر ایران بیفزایند تا موجب گسترش بیشتر نارضایی مردم شده، آنها مجدد به خیابان ها بیایند. این اتفاق رخ نداد و برخلاف تلاشها از حجم اعتراضات کاسته شد.
 
به موازات سعی طیف های مختلف اپوزیسیون برانداز برای جلب حمایت کشورهای غربی برای افزایش فشار بر ایران و اقناع آنها به خطرناک بودن جمهوری اسلامی برای جهان و منطقه،اقدام به معرفی خود به عنوان«آلترناتیو» نظام کردند وبا گرته برداری از شیوه های احمد چلبی، برای سرنگونی نظام مستقر در ایران تلاشهای مشابه جدیدی شروع شد.البته توجه به این نکته ضروریست که هر چند چهره های وابسته در میان اپوزیسیون برانداز ایرانی کم نیستند ، در بین آنها فردی در حد و قواره و توان هوشی چلبی حتی با فاصله بسیار زیاد نیز به چشم نمی خورد.
 
با نظرداشت این ملاحظه و با قدری مسامحه،مهمترین نمادهای چلبیسم ایرانی را باید مریم رجوی از یک سو و رضا پهلوی از سوی دیگر دانست؛ البته در این بین گروهها و چهره های مختلف دیگری نیز هستند که با دیدار با مقامات مختلف خارجی یا گفتگو با رسانه ها برای خود به دنبال وجهه اند…
 
دو جریان طرفداران رجوی و پهلوی که در دو طیف کاملا مخالف فکری و سیاسی قرار دارند و تنها وجه مشترک آنها انگیزه سرنگونی نظام با کمک خارجی و ایجاد فشار حداکثری بر ایران است، در چند ماه اخیر در رقابت با هم برای نمایاندن خود به عنوان تنها آلترناتیو مقبول مردم اقداماتی چند که بعضا همسو بوده، را انجام داده اند.
 
از جمله، رضا پهلوی و بخشی از حواریون او با راه اندازی کمپین «من وکالت می دهم»در تلاش برای نشان دادن مقبولیت و مشروعیت خود در بین مردم و با کمک رسانه های فارسی و غیر فارسی درصدد تثبیت رهبری شاهزاده در انقلاب مفروض خود برآمده اند که به رغم اقدامات انجام شده، هم با انتقاد گسترده طیف هایی از اپوزیسیون به خاطر ایجاد شکاف در بین براندازان مواجه شده و هم با عدم استقبال مردم مطابق پیش بینی ها و هم عدم همراهی چند تن از حواریونی که پیش از این اقدام به دو توییت مشترک کرده بودند؛ شاید به دلیل بازی ندادن آنها در رهبری و توهم مقبولیت بیشتر خود در قیاس با شاهزاده به دلیل تعداد بالای دنبال کنندگان درشبکه های اجتماعی.
 
به این ترتیب،در تلاش برای برانگیختن طرفداران، اقدامات و مصاحبه های رضا پهلوی در روزهای اخیر شدت یافته است.او درگفتگو با اسکای نیوز از«نخستین انقلاب زنان» سخن گفت و با اعلام اینکه «من دیگر آن را اعتراضات نمی‌خوانم. این یک انقلاب واقعی است»از برنامه خود برای سفرهای متعدد به کشورهای مختلف در چند هفته آینده و دیدار با مقام‌های بلندپایه کشورها و نمایندگان پارلمان در جهت «تقویت کارزار فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی» خبر داد و با صراحت تمام گفت: «موضوع گفتگوها این خواهد بود که آنها دقیقا چه زمانی و چگونه می توانند به مسئله انتقال قدرت در ایران کمک کنند؟»این عبارت بدان معنی است که چون امیدی نسبت به تغییر از داخل نیست، مشابه مدل چلبی باید ببینیم از کشورهای خارجی برای تغییر چه اقداماتی و در چه زمانی حاصل می شود؟!
 
این اظهارات موید آنست که کمک گرفتن از بیگانه برای سرنگونی جمهوری اسلامی از سوی اپوزیسیون برانداز قبح خود را از دست داده است.سال ها پیش از رضا پهلوی، در تلاشی ناکام سازمان مجاهدین با کمک صدام در صدد سرنگونی نظام مستقر ایران برآمده بود و مریم رجوی هم سالهاست با کمک لابی های قدرتمند کلید ایجاد فشار حداکثری بر ایران را زده و دیدارهای متعددی با مقامات سیاسی و پارلمانی داشته است و بخش هایی از برنامه هایی که مجاهدین سالهاست دنبال می کنند،اخیراً نیز توسط طیف های دیگر اپوزیسیون برانداز که چشم به کمک خارجی دارند، از جمله رضا پهلوی،تکرار و دنبال شده است؛ اقداماتی همچون تلاش برای تروریستی اعلام شدن سپاه و اخراج ایران ازنهادهای بین المللی و بستن سفارتخانه های ایران و عدم احیای برجام و دست نیافتن ایران به سرمایه های بلوکه شده اش درخارج و قرار دادن آنها در اختیار اپوزیسیون و …
 
از چلبی های ایرانی انتظاری بیش ازاین نیست ولی از مسئولان و زمامداران نظام جمهوری اسلامی انتظار می رفت که درصدد برآیند سریعتر به تدبیر أمور برآیند.شک نیست بدون جلب رضایت مردم در جهت حل مشکلات، بدون داشتن دیپلماتهای توانمند و کارا، بدون سیاست های راهبردی در داخل و خارج، و بدون کنار گذاشتن برخی سیاست ها و سیاستمدارانی که موجب خسارت شده اند، امکان تکرار نارضایتی ها با جلوه های خیابانی دور از ذهن نیست.

 نظر دهید »

قدیمی‌ترین کتابی که شهادت حضرت زهرا را گزارش کرده چیست؟

05 دی 1401 توسط مدیر النفیسه

 

 

قدیمی‌ترین کتابی که شهادت حضرت زهرا را گزارش کرده چیست؟



یکی از مهم‌ترین چالش‌های مربوطه به تاریخ اهل‌بیت و معصومین (علیهم‌السلام) سندیت و وثاقت آثار و منابعی است که از آن‌ها در پژوهش‌های تاریخی، مجالس روضه و آثار تحلیلی استفاده می‌شود. در باب تاریخ زندگی حضرت فاطمه زهرا این پرسش و مطالبه به علت بحث‌برانگیز بودن موضوع، دوچندان است. در ادامه به معرفی اثری می‌پردازیم که به ادعای برخی تنها اثر موصوله از قرن اول هجری است. 

«کتابُ سُلَیْم بْن قِیْس هِلالی» کتابی تاریخی و به زبان عربی از شیخ ابوصادق سلیم بن قیس هلالی عامری کوفی است. گفته‌اند این اثر اولین کتاب شیعه است و در زمان امیرالمؤمنین علی(ع) نگاشته شده است. کتاب سلیم بن قیس هلالی حاوی روایاتی درباره فضایل اهل بیت، امام‌شناسی و اخباری درباره حوادث پس از رحلت رسول خدا(ص) است. درباره انتساب و عدم انتساب کتاب به سلیم بن قیس بین علمای شیعه مباحث بسیاری درگرفته است. شاید بتوان مفصل‌ترین تحقیق در باب اصالت این کتاب را جلد یک کتاب سلیم‌بن‌قیس هلالی از انتشارات «دلیل ما» دانست که در آن حجت‌الاسلام انصاری زنجانی طی طول و تفصیلی دراز سندیت کتاب را ثابت کرده و به شبهات و خدشه‌های وارده بر آن ردیه نوشته است. 

شیخ ابوصادق، سُلَیم بن قیس هلالی عامری کوفی، از خواص اصحاب امیرالمؤمنین و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و امام زین العابدین(ع) و امام باقر(ع) است. سُلیم، دو سال قبل از هجرت به دنیا آمده و در نتیجه، هنگام رحلت پیامبر اکرم(ص) ۱۲ سال داشته است. او در زمان خلافت خلیفه دوم یعنی ۱۶سالگی اش وارد مدینه شده و در ابتدای ورود با حوادث دردناکی روبرو شد و به خیل نزدیکان امام علی پیوست و به دلیل بهره‌مندی از نعمت سواد و توانایی نوشتن، به دستور حضرت امیر مأمور به ثبت وقایع مهم تاریخیِ پس از پیامبر شد.وی پس از فرار از دست عمّال اموی به ایران در سال ۷۶ هجری در شهر نوبندجان فارس در سن ۷۸ سالگی بدرود حیات گفت و ظاهراً در همان شهر به خاک سپرده شده است.

سلیم در ابتدای ورود به شهر مدینه، با حوادث عجیبی روبه‌رو شد که هر مسلمانی از شنیدن آن رنج می‌برد و چه بسا همین حوادث انگیزه‌ای برای تألیف این کتاب گردید. او مشاهده کرد که اهل بیت(ع)، که حافظان حقیقی دین و منصوب شدگان از طرف خداوند هستند، در جامعه اسلامی کنار زده شده‌اند و سفارش «حدیث ثقلین» نادیده گرفته شده و بین قرآن و عترت جدایی افتاده است. سلیم با مشاهده این وضعیت، با احساس وظیفه‌ای که در درونش بود، در اوان جوانی تمام وجود خود را وقف در راه حفظ سیره رسول خدا و تاریخ صحیح اسلام کرد.

نقل شده که سلیم مخفیانه با اصحاب راستین پیامبر(ص) آشنایی پیدا کرد. در اولین مرحله ملازمت امیرالمؤمنین علی(ع) را بر خود لازم دانست و خود را به منبع وحی متصل نمود، سپس با اصحاب آن حضرت، به خصوص سلمان، ابوذر، مقداد و برخی دیگر ارتباط خصوصی برقرار کرد. او از آن‌ها در مورد سیره پیامبر اکرم و وقایع بعد از رحلت آن حضرت به دقت می‌پرسید و جزئیات قضایا را جویا می‌شد. آنان نیز بدون تقیه جواب می‌دادند، سلیم همه مطالب آن‌ها را نوشته و ثبت می‌کرد. وی در طول شصت سال از عمرش این کتاب را جمع‌آوری و تألیف کرد.

سلیم پس از فرار از شر حجاج بن یوسف و ورود به شهر نوبندجان بیش از یک سال دوام نیاورد و بیمار شد. همین که آثار مرگ را در خود دید مخفیانه مسئله کتابش را با ابان بن ابی عیاش در میان گذاشت و سرگذشت خود را در تألیف کتاب برای او تشریح کرد و او را متوجه این نکته نمود که نباید در دسترس هر نااهلی قرار بگیرد. ابان بن ابی‌عیاش جوانی ایرانی بود که وقتی سلیم به نوبندجان آمد به او پناه برد. ابان به وسیله سلیم با اهل‌بیت پیامبر آشنا شد و از معارف این خاندان مستفیض گشت.



وی سپس سه شرط اساسی با ابان قرار داد و در مورد آن‌ها عهد و پیمان الهی از او گرفت، که آن‌ها از این قرارند:1ـ تا سلیم زنده است از کتاب و مطالب آن به کسی خبر ندهد.2ـ پس از رحلت او نیز کتاب و مطالبش را جز به موثقین از شیعه خبر ندهد.3ـ هنگام مرگ کتاب را به شخصی موثق و دین‌دار از شیعه بسپارد.

سلیم بن قیس در کتاب خویش درباره مسائلی مانند امامت ائمه، فضائل اهل بیت(ع)، سخنان امامان شیعه درباره معارف دین، پیشگویی‌های پیامبر(ص)، اسرار سقیفه، شهادت حضرت زهرا(س)، جریانات پس از رحلت پیامبر(ص)، احتجاجات امام علی(ع)با خلفای راشدین، جنگ‌های جمل، صفین و نهروان، فتنه‌ها و جنایات معاویه علیه شیعیان و… بحث می‌کند. یکی از مهم‌ترین وجوه تمایز این اثر اخبار و روایاتی است که درباب تظلم‌های حضرت زهرا و نحوه شهادت ایشان گزارش شده است، به طوری‌که در آثار دیگر نیامده و یا اگر آمد نقل از همین کتاب سلیم بن قیس هلالی است. 

همانطور که گفته شد در باب اعتبار کتاب سخن‌های زیادی رفته است؛ اما این نکته که در برخی از منابع مورد وثوق و اعتنا شیعه از قول ائمه مدح‌هایی از کتاب شده است، کتاب سلیم را بیش از پیش مهم جلوه می‌دهد. امام صادق (علیه‌السّلام)، در باره این کتاب، می‌فرماید: «هر کس از شیعیان و دوستان ما کتاب سلیم بن قیس هلالی را نداشته باشد، چیزی از مسائل ولایت ما نزد او نیست و از اسباب ما آگاهی ندارد. آن کتاب، الفبای شیعه و سری از اسرار آل محمد (علیه‌السّلام) است».

امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، می‌فرماید: «سلیم راست گفته است، خدا او را رحمت کند. همه اینها احادیث ما است که از آنها خبر داریم».

امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) درباره این کتاب به سلیم فرموده‌اند: «راست گفتی، پدرمان، علی (علیه‌السّلام)، این حدیث را برای تو گفت و ما نشسته بودیم و ما این حدیث را از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حفظ کرده بودیم، همان گونه که پدرمان برای تو نقل کرد بدون آنکه چیزی کم یا زیاد شود.»

امیر المؤمنین، علی (علیه‌السّلام)، در این باره می‌فرماید: «خدایا! سلیم را از اولیای من قرار بده. ‌ای سلیم! این امر ولایت ما که خداوند معرفت آن را به تو داده است و به این وسیله بر تو منت گذارده، شناختن و خبره شدن در آن، از شناخت طلا و نقره مشکل‌تر است و عده کمی از امت، به آن، معرفت دارند، پس خدا را شکر کن و آنچه به تو عطا کرده و تو را به آن اختصاص داده با سپاسگزاری نگهدار.»

 نظر دهید »

تاثیر اطلاعات نادرست بر ذهن

28 آبان 1401 توسط مدیر النفیسه

تاثیر اطلاعات نادرست بر ذهن


انواع اخبار جعلی

پژوهشگران از اواسط دهه ۱۹۷۰، تاثیر اطلاعات نادرست بر ‌ذهن انسان را مورد بررسی قرار داده‌اند. الیزابت لوفتوس یکی از بانفوذترین چهره‌ها در این زمینه است که نظریات زیادی در این حیطه ارائه کرده است.

انواع تاثیرات اطلاعات نادرست بر ذهن

طبق یکی از این نظریات، بعد از انتشار اخبار نادرست، اطلاعات پیشین ذهنی با اطلاعات گمراه‌کننده جدید ترکیب می‌شوند.

طبق نظریه دیگری، اطلاعات گمراه‌کننده، اطلاعات اصلی را بازنویسی می‌کنند.

برخی اندیشمندان نیز می‌گویند که چون اطلاعات گمراه‌کننده، جدیدترین اطلاعات هستند، راحت‌تر در ذهن بازیابی می‌شوند.

تداخل حافظه عطف به ماسبق

اثر اطلاعات نادرست، زمانی اتفاق می‌افتد که اطلاعات جدید و گمراه‌کننده ارائه‌شده، با توانایی حفظ اطلاعات رمزگذاری‌‌شده‌ی قبلی تداخل داشته باشد. در این مواقع افراد در مواجهه با اطلاعات جدیدی که دریافت می‌کنند؛ آنها را از نظر زمانی از آخر به اول می‌آورند.

نقش ویژگی‌های فردی در تاثیر اطلاعات نادرست بر ذهن

توجه به این نکته مهم است که همه به یک اندازه در معرض تأثیر اطلاعات نادرست نیستند. ویژگی‌های فردی می‌توانند حساسیت فرد را نسبت به یادآوری اطلاعات نادرست افزایش یا کاهش دهند.

برخی از ویژگی‌های اثرگذار بر تاثیر اطلاعات نادرست بر ذهن عبارتند از:

سن

ظرفیت حافظه کاری

ویژگی‌های شخصیتی

توانایی تجسم و تصویرسازی

سن

مطالعات متعددی بر تأثیر اطلاعات نادرست در گروه‌های سنی مختلف متمرکز شده‌اند. طبق این مطالعات، کودکان خردسال بیشتر از نوجوانان و جوانان در معرض تأثیر اطلاعات نادرست هستند.

برخی شواهد نشان می‌دهد که افراد مسن نسبت به افراد جوان‌تر، بیشتر مستعد تأثیر اطلاعات نادرست هستند. با این حال، بر خلاف این دیدگاه، مطالعات دیگر معتقدند که عامل تعیین‌کننده در مورد سن، حداقل در بزرگسالان، تا حد زیادی به ظرفیت شناختی بستگی دارد و زوال شناختی که معمولاً با سن همراه است، تاثیر اطلاعات نادرست را تقویت می‌کند.

برخی تحقیقات وجود دارد که نشان می‌دهد افراد مسن و افراد جوان به یک اندازه مستعد تأثیرات اطلاعات نادرست هستند.

ظرفیت حافظه کاری

افرادی که ظرفیت حافظه کاری بیشتری دارند بهتر می‌توانند تصویر منسجم‌تری از یک رویداد اصلی ایجاد کنند.

حافظه کاری یک سیستم شناختی با ظرفیت محدود است که وظیفه نگه‌داری موقت اطلاعات موجود را جهت پردازش برعهده دارد. حافظه کاری برای استدلال و هدایت تصمیم‌گیری و رفتار مهم است. این حافظه اغلب به صورت مترادف با حافظه کوتاه‌مدت در نظر گرفته می‌شود، اما برخی نظریه‌پردازان این دو نوع حافظه را از یکدیگر متمایز می‌دانند و معتقدند که حافظه کاری اجازه دستکاری اطلاعات ذخیره شده را می‌دهد؛ در حالی که حافظه کوتاه‌مدت تنها به ذخیره‌سازی کوتاه‌مدت اطلاعات اشاره می‌کند.

ویژگی‌های شخصیتی

طبق مطالعات انجام شده، تیپ‌های شخصیتی شهودی و درون‌گرا نسبت به تیپ برون‌گرا با احتمال بیشتری اطلاعات نادرست را می‌پذیرند. طبق نظر محققان علت موضوع این است که افراد درونگرا اغلب اعتماد کمتری به حافظه خود دارند و با احتمال بیشتری اطلاعات نادرست را می‌پذیرند. علاوه بر این، تحقیقات نشان می‌دهد که افراد زمانی که همکاری بیشتری داشته باشند، به پاداش‌ها وابسته باشند خود هدایت شوند و سطوح پایین‌تری از ترس از ارزیابی منفی داشته باشند، بیشتر مستعد اطلاعات نادرست هستند.

توانایی تصویرسازی

اثر اطلاعات نادرست در افراد با توانایی‌های تصویرسازی متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است. افرادی که توانایی‌ تصویرسازی بالاتری دارند، نسبت به افرادی که از توانایی‌ تصویرسازی پایین‌تری برخوردارند، بیشتر مستعد تأثیر اطلاعات نادرست هستند. روانشناسان استدلال کردند افرادی که از توانایی‌ تصویرسازی بالاتری برخوردارند، احتمالاً تصاویر واضحی را از اطلاعات گمراه‌کننده در هنگام رمزگذاری یا بازیابی ایجاد می‌کنند و این موضوع میزان حساسیت نسبت به اطلاعات نادرست را افزایش می‌دهند.

 نظر دهید »

معنای وحدت مسلمین و چالش های آن

21 مهر 1401 توسط مدیر النفیسه



 
در هفته‌ای هستیم که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به جهت نشان دادن انسجام مسلمین در برابر دشمن واحد، هفته وحدت نامیده شد. مقوله وحدت چندسالی می‌شود که به شدت با چالش‌های جدی روبه‌رو است و بعضا کج‌فهمی‌های صورت گرفته از آن، این موضوع را در سرحد کفر، نفاق، کوتاه آمدن از عقاید دینی، بی‌غیرتی دینی، عدم تعلق خاطر به اشخاص بزرگ مذهب و… کشانده است! در اردوگاه شیعه و سنی اگر نظری بیفکنیم کسانی را خواهیم یافت که مقوله وحدت برایشان به معنای «یکی» شدن با پیروان سایر مذاهب است و این قضیه را خیانت به باورهای دینی خویش می‌اگارند. 

ابتدا نقل قولی را از حکیم انقلاب بیان می‌کنیم تا بعد تعریف ساده آن روشن شود:« امروز نهضت اسلامی در دنیای اسلام شیعه و سنی نمی‌شناسد؛ شافعی و حنفی و جعفری و مالکی و حنبلی و زیدی نمی‌شناسد؛ عرب و فارس و بقیه‌ی قومیت‌ها را نمی‌شناسد؛ در این میدان عظیم، همه هستند. سعی کنیم دشمن بین ما تفرقه نیندازد. همه با هم احساس برادری کنیم، هدف را مشخص کنیم. هدف، اسلام است؛ هدف، حکومت قرآنی و اسلامی است. البته بین کشورهای اسلامی مشترکاتی وجود دارد، تمایزهائی هم وجود دارد.»

با توجه به کلام رهبری معظم، مهدی مسائلی تبیین خوبی از تعریف وحدت می‌کند:« وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست. این وحدت نه شدنی است و نه منظور داعیان این وحدت است. وحدت به معنای نادیده گرفتن اختلافات و شیعه شدن سنی، یا سنی شدن شیعه نیست. مقصود از وحدت اسلامی همبستگی مسلمانان و اتحاد پیروان مذاهب گوناگون با وجود اختلافات مذهبی، در برابر دشمنان اسلام و بیگانگان است. معنای صحیح وحدت شیعه و اهل سنت این است که با توجه به این که بین دو مذهب مشترکات بسیاری است، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند؛ برای حفظ و تعالی اسلام با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشند؛ چرا که هر دو دشمن واحدی دارند. دشمنان اسلام، دشمنان هر دو مذهب هستند. در برابر این دشمنان و برای جلوگیری از سوء استفاده آنان از اختلافات باید در مقابل آنها بر وجوه اشتراک خود تکیه کنند، تا بتوانند بر دشمنان اسلام که دشمن مشترک شیعه و سنی هستند، از خود دفاع کنند.»

گاهی افراد، وحدت را تأیید عقاید و مقدسات طرف مقابل می‌شمرند که با توجه به آنچه که گفته شد باطل بودن این حرف مشخص گردید. اختلاف مذهبی چیزی است که در درون مذاهب نیز دیده می‌شود. مگر اهل‌سنت در امور فقهی با هم اختلاف ندارند؟ مگر اشعری و ماتریدیه و معتزله یکی هستند؟ مگر اهل‌سنت قربانی افراطگرایی وهابیت عربستان نشدند؟ پس آنچه که مشخص است واضح بودن اختلافات است، اما نوع مواجهه ما با این اختلافات و این که این اختلاف چه سرنوشتی را برای ما به ارمغان می‌آورد نقطه اصلی بحث است. 

شیعه و سنی، قرن‌های طولانی است که در مسائل گوناگون اختلاف نظر دارند و این امر، گاه از سوی فتنه انگیزان مایه گسست‌ها، بلکه نزاع‌های فراوان در تاریخ شده است، و بی‌گمان، یکی از عللِ ضعف مسلمانان در حال حاضر در برابر هجمه استعمار غرب، همین امر بوده است. در قرون اولیه اسلامی هرچند گاهی نزاع مذهبی بالا می‌گرفت و درگیری‌های محله شیعه نشین کرخ با محله سنی نشین بغداد از مشهورات تاریخ است، اما همچنان زیست مسلمین با هر عقیده و نظری در کنار یکدیگرمعمول بود و جریان داشت. شیخ صدوق نزد اهل‌سنت خراسان حدیث فرا می‌گرفت که حاصلش شد عیون‌الاخبار الرضا، از آن طرف هم مسلم و بخاری از محدثان شیعه حدیث نقل کردند که نتیجه‌اش شد صحیحین. 

شیعه و سنی هر دو مسلمان و در اعتقادات، احکام، اخلاق و … دارای مشترکات زیادی هستند، البته اختلاف هایی هم دارند که انکارشدنی نیست، اما این اختلاف ها نباید منجر به خصومت و دشمنی شود و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازد . علامه شرف الدین می گوید:«سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود.» منظور این است که سیاست استعماری و دسیسه‌های بیگانگان فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد.

وحدت اسلامی اساسی ترین موضوعی که ایجاب می‌کند حفظ احترام یکدیگر، عدم سب و توهین و دروغ به یکدیگر و فاصله گرفتن از تمسخر منطق فکری مسلمین است که این حکم عقل و فطرت انسانی است؛ چرا که هر کسی عقایدی دارد و اگر قرار است ما با آن عقاید مخالفت بکنیم نوع مواجهه ما در وهله اول نباید به شکلی باشد که حساسیت و تشنج ایجاد بکند بلکه باید با زبان لیّن  و استدلال برهانی باشد تا بتوان با گفت و گو و ایجاد دیالوگ به نتیجه مثبت و راه حقیقت رسید همان که قرآن کریم می فرماید:« ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدينَ. یعنی با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است»

محمد مهدی اسکندری

 4 نظر

هم وطن! بیا با هم حرف بزنیم!

31 شهریور 1401 توسط مدیر النفیسه

هم وطن! بیا با هم حرف بزنیم!

 
زن و شوهرها وقتی سر یک موضوعی با هم بحث شان می‌شود، فوری یک قطار طویل در ذهن شان جان می گیرد. قطاری که توی هر کوپه اش، یک خاطره تلخ سوار است، یک سو تفاهم، یک دل آزردگی، یک بغض فروخورده. یک جرقه کافی است تا کلی زخم قدیمی و جدید دهان باز کند، از روز خواستگاری تا همین لحظه که جر و بحث جدیدی پا گرفته.

در ذهن شان همه اینها سنجاق قفلی می‌شود به یکدیگر و چالش جدید هم عطف به ما سبق می شود و خیلی سریع تکلیف این پرونده هم معلوم می شود که حق با خودم است و تو از پایه و اساس اشتباهی هستی! حالا حکایت این روزهای ما مردم ایران است. یک واقعه دردناک و جگرسوز اتفاق افتاده. همه مان درگیر یک موقعیت بغرنج شده ایم و مثل زن و شوهرها پرونده های قدیمی در ذهن مان زنده شده و فوری قضاوت مان شکل گرفته.

 یکی زن بگوید و یکی مرد. روز خواستگاری که مادرت هی درباره جهاز مفصل دخترهای فامیل حرف زد و از عروسی های سبک و کم خرج عروس های فامیل تعریف کرد. اولین بار که خانواده تان برای شام آمدید خانه ما و آن قدر دیر کردید که برنج ها ته گرفت و بوی سوختگی می‌داد و مادرم کلی خجالت کشید. بعد از زایمان که مادرت هی در کار بچه داری نظر می داد و دخالت می‌کرد. وقت اثاث کشی که خانواده ات به جای کمک، پاشدند رفتند شمال. روزی که با فلان حرفت آبرویم را جلوی فامیل تان بردی. روزی که با فلان کارت دلم را شکستی و تا سه روز قهر بودیم. آن عادت چندش آورت که روی اعصابم است. آن اخلاق افتضاحت که حرصم می دهد. بی پولی ات که بدبخت مان کرده. آشپزی نابلدانه ات. 
شاید به زبان هم نیاورند اما در ذهن شان همه اینها سنجاق قفلی می‌شود به یکدیگر و چالش جدید هم عطف به ما سبق می شود و خلاصه بدون قاضی و مدعی العموم، خیلی سریع تکلیف این پرونده هم معلوم می شود که حق با خودم است و تو از پایه و اساس اشتباهی هستی!
حالا حکایت این روزهای ما مردم ایران است. یک واقعه دردناک و جگرسوز اتفاق افتاده. همه مان درگیر یک موقعیت بغرنج شده ایم و مثل زن و شوهرها پرونده های قدیمی در ذهن مان زنده شده.

 «جون مردم که برای اینا مهم نیس. ندیدی اون دفعه مردم زیر آوار متروپل مونده بودن، اون وقت اینا گردهمایی سلام فرمانده برای خودشون برگزار می کردن؟»،

«اصلا از کجا معلوم همه چی توطئه و برنامه ریزی شده نبوده؟ این جماعت معاند حاضرن برای خراب کردن حکومت، جون یه دختر بیچاره رو هم به کشتن بدن. نقشه خودشون بوده. قبلاً هم از این کارا کردن، ندا آقاسلطان یادته؟»،

«فعلا دارن لاپوشونی می‌کنن، بعداً کم کم حقیقت رو میگن. سر قضیه هواپیما هم همین بود. سه روز گفتن ما نبودیم، بعد بیانیه صادر کردن»،

«یادته سال ۸۸ الکی گفتن حکومت تو زندان به محکومین سیاسی تجاوز می‌کنه؟ نظام رو بدنام کردن، آخرش هم معلوم شد هیچ خبری نبوده.»،

«تازه این یه موردشه که درز کرده بیرون. چقدر آدم کشته میشه زیر دست اینا. سال ۸۸ ماجرای زندان کهریزک یادت نیست؟ مجبور شدن اعتراف کنن که جوونای مردم رو کشتن.»

این رشته بسته به سن و سال آدم ها همین طور عقب می رود تا برسد به سال ۷۸، به دهه شصت، به سال ۴۲، به صدر اسلام، به خلقت آدم!
بعد دیگر کسی لازم ندارد که هیچ فکری بکند. تحقیق و تفحص لازم نیست. شنیدن بی طرفانه حرف های طرف مقابل و بررسی شان، کار پوچ و بی ثمری محسوب می شود. هر کس از قبل تصمیمش را گرفته، اسم هرکس را که خواسته در ستون خوب ها و بدها نوشته و تمام.
کاش کمی عوض شویم. در زندگی شخصی و خانوادگی، در موضع گیری های سیاسی، در روابط کاری و اجتماعی و فامیلی، در هر جایگاه کوچک و بزرگی که قرار است درباره چیزی قضاوت کنیم و تصمیمی بگیریم، به طرف مقابلمان فرصت حرف زدن بدهیم. روی حرف هایش فکر کنیم. تلاش کنیم دغدغه اش را بفهمیم. خودمان را جای او بگذاریم. برای درد جدیدی که به آن مبتلا شده، نسخه قدیمی از قبل پیچیده شده تجویز نکنیم. برای روشن شدن حقیقت صبر کنیم. 
اگر مثل زمان قدیم بود، هر چالش و تنشی که پیش می آمد، با خیال راحت می گفتیم «زن و شوهر دعوا کنند، ابلهان باور کنند» اما چند سال است که آمار طلاق چیز دیگری می گویند. نکند آن قدر حرف های هم را نشنویم که کلا با هم غریبه شویم. نکند هر کدام مان ذهن و دلش را و حتی جسمش را بردارد ببرد یک گوشه دیگر و شکافی بین مان بیفتد که دیگر هیچ بندزنی نتواند بندش بزند.

 

مژده پورمحمدی 

 2 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • رهگذر

رتبه

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس