مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

مبانی اخلاق سیاسی امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام چه بود؟

15 بهمن 1401 توسط مدیر النفیسه

مبانی اخلاق سیاسی امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام چه بود؟
 نگاه امیرالمؤمنین علیه السلام به حکومت، نگاهی الهی است؛ نگاهی که با نگاه دنیا مدارانه و قدرت محورانه به حکومت تفاوت اساسی دارد. امام علی علیه السلام جهان را آفریده حضرت حق و خدا را مالک مطلق هستی می داند؛ خداوندی که خلق را به حال خود رها نساخته است، بلکه زمینه هدایت و راهیابی اش را به کمال حقیقی از طریق بعثت پیامبران فراهم نموده است و این دایت به سوی حقیقت تحقق نمی یابد، مگر اینکه لوازم تحقق این هدف در محیط زندگی و جامعه وجود داشته باشد؛ منشی که باید در روز میلاد ولی الله مرور کرد.

در میان سیاستمداران تاریخ، به ندرت کسانی یافت می شوند که با اعمال و رفتار خود اخلاق و اصول متعالی انسانی را پاس داشته اند و عملکرد آنان گواهی می دهد که «هدف» هرگز «وسیله» را توجیه نمی کند و برای تأمین اهداف عالی و مقدّس نیز باید از ابزار و وسیله های اخلاقی، انسانی و مشروع استفاده کرد. بی تردید یکی از مهم ترین سیاستمداران جهان و اسوه های انسانیت؛ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. روشن است که تاریخ هیچ موردی را سراغ ندارد که در آن، حضرت علی علیه السلام از روش غیر انسانی و خلاف اخلاق و شرع استفاده کرده باشد.

 

این سخنی است که جملگی بر آنند و دوست و دشمن به آن اعتراف دارند و حتّی غیر مسلمانانی چون جرج جرداق مسیحی نیز امیرالمؤمنین علیه السلام را اسوه انسانیت می شمارند و او را «صدای عدالت انسانی» می نامند. این در حالی است که امام علی علیه السلام دشمنان بسیاری داشت و دارد و بلکه از پر دشمن ترین انسانهای روی زمین است و دشمنان از راه های گوناگون سعی در تخریب شخصیت ایشان داشته و دارند؛ امّا با این همه، آن قدر گفتار و رفتار و سیره امیرالمؤمنین علی علیه السلام پاک و پیراسته و خدایی و اخلاقی بود که تاکنون ـ و بعد از گذشت حدود 14 قرن از عصر ایشان ـ احدی نتوانسته است حتی یک مورد را نشان دهد که در آن امیرالمؤمنین علیه السلام برای رسیدن به هدف، از روش و شیوه غیر انسانی و اخلاقی و شرعی استفاده کرده باشد.

از نگاه حضرت علی علیه السلام ساختار حکومت نه صرفا به دلیل نقش آن در مدیریت امور اقتصادی و اجتماعی و تامین امنیت و آبادانی و رفاه مردم، بلکه مهم تر از آن به دلیل نقش حکومت در شکل گیری رفتار و اخلاق جامعه و سرشت و سرنوشت معنوی مردم، جایگاه برجسته و مهمی پیدا می کند; چنان که حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «الناس بامرائهم اشبه منهم بابائهم؛ مردم به زمامدارانشان بیش از پدرانشان شباهت دارند.»

هدف و غایت حکومت در اندیشه علوی، اعلای کلمه حق و اعتلای همه جانبه مردمان است و این بدان معنی نیست که تامین معاش و رفاه مردم و رشد اقتصادی جامعه به فراموشی سپرده شود، بلکه در پرتو همین عنایت، به بعد مادی زندگی مردمان نیز پرداخته می شود. حکومت در این چهارچوب فکری، مردم را برای همراهی و پیروی از خود و یا تامین خواسته های حکام نمی خواهد، بلکه آنان را برای خدا می خواهد و هدف امام عادل از بسیج توده های مردم برای همراهی با حکومت، تحقق آرمانهای الهی است؛ آرمان مقدسی که محور اصلی آن اعتلای امت است.

 

سیره حکومتی امام علی علیه السلام

در اندیشه سیاسی غالبا دو طرز تفکر در مورد سیاست وجود دارد: گروهی معتقد هستند که برای دست یافتن به قدرت از هر وسیله و ابزاری و از هر راه ممکنی می توان استفاده نمود. براساس این دیدگاه، سیاست بر هیچ یک از ارزشهای انسانی متمرکز نیست و سیاست مدار کاری به حق و باطل ندارد و فقط هدف او اعمال قدرت و تسلط بر جامعه می باشد که اکثر سیاست مداران جهان چنین هستند.

تفکر دیگر، سیاستی است که هدف محوری آن خدا می باشد و بر پایه ارزشهای انسانی استوار است. در چنین نوع سیاستی، سیاست مدار مجاز نیست برای رسیدن به حکومت به هر نوع ابزار و وسیله ای تمسک جوید.

سیره سیاسی و حکومتی امام علی علیه السلام هم مبتنی بر نوع دوم و دیدگاه گروه دوم است که هدف از دست یابی به حکومت در آن، این است که جامعه انسانی را به سوی تکامل مادی و معنوی و در نهایت به طرف خداوند سوق دهد و عدالت اجتماعی را برقرار نماید و زندگی سالم و مسالمت آمیزی را برای مردم فراهم آورد.

علی علیه السلام احیاگر حکومت و سیاستی بود که پیامبر بنا نهاد و اگرچه خود نیز در پیش برد حکومت نبوی نقش به سزایی داشت، اما 25 سال پس از رحلت پیامبر، زمانی که زمام حکومت را شخصا به دست گرفت، می دید چهره حکومت اسلامی کاملا دگرگون شده و از اهداف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فاصله گرفته است و برای باز گرداندن جامعه به سیره پیامبر و قرآن باید تلاشی پی گیر و طاقت فرسا انجام دهد.

حضرت علی علیه السلام در خطبه 131 نهج البلاغه انگیزه خود را از پذیرش حکومت، چنین بیان می دارد: «پروردگارا! تو می دانی آنچه ما انجام دادیم، نه برای این بود که ملک و سلطنتی به دست آوریم و نه برای اینکه از متاع پست دنیا چیزی تهیه کنیم، بلکه بدان سبب بود که نشانه های از بین رفته دینت را بازگردانیم و صلح و اصلاح را در شهرهایت آشکار سازیم تا بندگان ستم دیده ات در ایمنی قرار گیرند و قوانین و مقررات تو که به دست فراموشی سپرده شده بار دیگر عملی شود.»

همچنین وی در نخستین روز بیعت خود در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله، بر بالای منبر رفته و برنامه های خود را بدون پرده پوشی چنین اعلام کرد: «هان، بدانید که اوضاع و احوال جامعه شما به همان گونه ای بازگشته است که در روز بعثت پیامبر بود . سوگند به آن که او را برانگیخت تا حق را بگستراند و برقرار سازد، باید سخت زیر و رو و آزموده شوید. سپس بیخته و از هم جدا گردید و بر هم زده شوید; چنان که کفگیر در ته دیگ طعام زنند; بدان سان که هر که پایین افتاده فرا رود و هر که فرا رفته به زیر آید . باید پیش افتادگانی که عقب مانده اند، پیش افتند و پس افتادگانی که به ناروا سبقت جسته و برتر شده اند، به عقب کشانده شوند . به خدا سوگند، نه به اندازه سر سوزنی حقیقت را پنهان کردم و نه هیچ نوع دروغی گفتم.» (2)

آری، حضرت علی علیه السلام تمام تلاش خود را به کار بست تا بتواند سیره حکومتی و سیاسی حضرت رسول صلی الله علیه و آله را بدون هیچ کم و کاستی در جامعه پیاده کند . اصول مهم چنین حکومت و سیاستی به شرح زیر می باشد:

 

 

صداقت و راستگویی

بسیاری از سیاستمداران در طول تاریخ برای رسیدن به قدرت و حکومت تا آنجا که می توانند به مردم وعده های دروغ و بی پایه و اساس می دهند تا بتوانند آرای مردم را جمع آوری نموده و به قدرت برسند. از جمله، عثمان که به مردم وعده داده بود که به روش قرآن و سنت عمل کند، اما بعد از آنکه حکومت را به دست گرفت، نه تنها به روش پیامبر عمل ننمود، بلکه حتی نتوانست روش ابوبکر و عمر را نیز پیاده نماید. (3)

امام علی علیه السلام در همان شورای شش نفره [که بعد از رحلت پیامبر برای تعیین خلیفه بعد از رسول اکرم صلی الله علیه و آله تشکیل شده بود] با قاطعیت و صراحت تمام بیان داشت که من به سنت پیامبر و اجتهاد خود عمل خواهم کرد. حتی در زمان بیعت مردم با او نیز با صراحت بیان داشت که برای رسیدن به خلافت، دروغ نخواهم گفت و از صراط حق منحرف نخواهم گشت.

حضرت با شجاعت تمام، همه اموری را که به قطع، مخالفتهای بسیاری را بر می انگیخت، در همان آغاز بیعت مردم با خود بیان داشت و برای رسیدن به خلافت و به دست آوردن دل مخالفان خویش، حتی دروغ مصلحت آمیز نیز نگفت. (4)

علی علیه السلام در دوران پیامبر در مسائل متفاوت و در جنگها و حوادث شرکت داشت و در همه این جنگها بسیار موفق عمل نموده بود.

اگر می خواست برای به دست آوردن قدرت به زور و نیرنگ متوسل شود، هیچ کس نمی توانست در برابر او قد علم کند، اما همان طور که خود آن حضرت فرموده است، او هرگز چنین کاری را نکرد . حضرت در بیانی می فرماید: «لولا التقی لکنت ادهی العرب؛ (5) اگر تقوای الهی [مانعم] نبود از همه اعراب، زیرک تر [و سیاست مدارتر] بودم .» و یا در حدیثی دیگر می فرماید: «یا ایها الناس لولا کراهیة الغدر، کنت من ادهی الناس؛ (6) ای مردم، اگر زشتی نیرنگ نبود، من از همه مردم زیرک تر بودم.»


حق محوری و باطل ستیزی

علی علیه السلام از همان اوان زندگی در همه حال بر محور حق و حقیقت تلاش می کرد و در راه حق قدم بر می داشت و سعی در احقاق حق داشت؛ چنان که پیامبر در این مورد فرموده است: «الحق مع علی اینما مال (7) حق با علی علیه السلام است به هر طرفی که میل پیدا کند.»

حق محوری آن حضرت زبانزد همه مردم بود و آن حضرت در تمامی مراحل زندگی و حکومتی خود بر احقاق آن می پرداخت؛ چنان که می فرماید: «ان افضل الناس عند الله من کان العمل بالحق احب الیه و ان نقصه و کرثه من الباطل و ان جر الیه فائدة وزاده؛ (8) بی گمان برترین مردم نزد خداوند کسی است که عمل به حق برایش دوست داشتنی تر از باطل باشد، اگر چه [این طرفداری از حق و عمل به آن] موجب نقصان و حادثه ای برایش شود و اگر چه باطل برایش سودی به همراه داشته باشد و موجب زیادتی برای او شود.»

باز گرداندن اموال غصب شده بیت المال و بر کنار نمودن فرماندارانی که عثمان آنان را به باطل به کار گماشته بود و اجرای حدود الهی حتی بر نزدیکان، نمونه ای از کارهای حضرت علی علیه السلام و سیره عملی آن حضرت بر حق مداری حکومت می‌توان شمرد.

 

قانون گرایی

یکی از اموری که حضرت علی علیه السلام به آن اهتمام تمام می ورزیدند، قانون مدار بودن و اجرای قانون الهی به معنای واقعی کلمه بود. اگر کسی برخلاف قانون عملی می کرد، بدون در نظر گرفتن موقعیت و مقام وی، حدود الهی و قانونی را بر وی اجرا می کرد و هیچ واسطه و شفاعتی را نمی پذیرفت و در این مورد دقیق عمل می کرد.

از امام باقر علیه السلام روایتی نقل شده است که حضرت علی علیه السلام مردی از بنی اسد را که مرتکب خلافی شده بود، دستگیر کرد. گروهی از خویشاوندان وی جمع شدند و از امام حسن علیه السلام خواستند تا با آنان نزد علی علیه السلام برود و از مرد اسدی شفاعت کند، اما امام حسن علیه السلام که پدر خود و التزام وی به قانون را به خوبی می شناخت، به آنان فرمود: خود نزد علی علیه السلام بروید، چون وی شما را به خوبی می شناسد . پس آنان علی علیه السلام را دیدار کردند و از وی خواستند تا از حد زدن مرد اسدی صرف نظر کند.

حضرت در پاسخ فرمود: اگر چیزی را از من بخواهید که خود مالک آن باشم، به شما خواهم داد . آن گروه که گمان می کردند علی علیه السلام به آنان پاسخ مثبت داده، از نزد وی بیرون آمدند. امام حسن علیه السلام از آنان پرسید: چه کردید؟ گفتند: قول مساعد داد و سخنانی را که بین علی علیه السلام و خودشان مطرح شده بود، نقل کردند. امام حسن علیه السلام که منظور پدر را خوب فهمیده بود، به آنان فرمود: دوستتان تازیانه خواهد خورد. علی علیه السلام مرد اسدی را بیرون آورد و تازیانه زد، سپس فرمود: به خدا سوگند من مالک این امر نبودم که وی را ببخشم. (9)

 

انضباط کاری

همه کارهای حضرت امیر علیه السلام از نظم و انضباط خاصی برخوردار بود، ولی این انضباط در امور حکومتی از نمود بیشتری برخوردار بود. حتی آن حضرت همیشه به فرمانداران و ماموران خویش دستور می فرمودند که در کارهایشان منظم باشند و برنامه دقیق داشته باشند و از بی برنامگی بپرهیزند.

آن حضرت در عهدنامه ای که برای مالک اشتر می نویسد، چنین می فرماید: «و ایاک والعجلة بالامور قبل اوانها، او التسقط فیها عند امکانها، او اللجاجة فیها اذا تنکرت، او الوهن عنها اذا استوضحت، فضع کل امر موضعه و اوقع کل عمل موقعه؛ (10) از شتاب در مورد کارهایی که زمانشان نرسیده یا سستی در کارهایی که امکان انجام آن فراهم است یا لجاجت در اموری که مبهم است یا سستی در کارها هنگامی که آشکار است، بر حذر باش و هر کاری را در جای خود و به موقع انجام بده.»

حتی زمانی که مامورانی را برای گرفتن مالیات گسیل می دارد، به آنان نیز سفارشاتی در داشتن نظم و انضباط در امور می کند; چنان که می فرماید: «از تاخیر در کار و دور ساختن خیر بپرهیزید، زیرا موجب پشیمانی می شود.» (11)

 

انتخاب صالح

حضرت علی علیه السلام در سیره حکومتی خویش بسیار مراقب بودند تا افراد صالح و شایسته را برای اداره امور انتخاب کنند و کسانی را که لیاقت، شایستگی و برتری بیشتری نسبت به سایرین دارند، برای انجام مسئولیت برگزینند . آن حضرت هرگز اجازه نمی دادند والیان ناشایست بر مردم حکومت کنند; چنان که همه افرادی را که عثمان بر سر کار آورده بود، از کار برکنار نمودند و افرادی را که شایستگی کافی برای انجام مسئولیت داشتند، بر سر کار آوردند؛ زیرا آنان پست و مقام خود را یا به سبب اشرافیت و یا بازیهای سیاسی به دست آورده بودند . حتی خود معاویه را نیز که از سران قبیله قریش بود، از کار برکنار نمودند.

ابن عباس می گوید: «وقتی از مکه به مدینه بازگشتم، زمانی بود که مردم با علی علیه السلام بیعت کرده بودند. به منزل علی علیه السلام رفتم و دیدم مغیرة بن شعبه با حضرت خلوت کرده است. صبر کردم تا مغیره از منزل خارج شد. نزد حضرت رفتم و پرسیدم: مغیره چه می گفت؟ حضرت فرمودند: مغیره دو بار نزد من آمد. یک بار از من خواست تا معاویه را از کار برکنار نکنم، ولی چون نتیجه ای نگرفت، بار دوم نزد من آمد و از من خواست که وی را برکنار کنم.

ابن عباس گفت: مغیره بار اول از روی خیرخواهی از تو درخواست ابقای معاویه را کرد و بار دوم به تو خیانت ورزید.

حضرت فرمود: حال، چه نصیحتی داری؟

ابن عباس گفت: من نیز از تو می خواهم که معاویه را ابقا کنی؛ زیرا اگر چنین نکنی، درباره بیعت بازخواست خواهی شد و قتل عثمان را به گردن تو خواهند گذاشت و شام را بر ضد تو خواهند شوراند و از طرف دیگر، من از طلحه و زبیر نیز ایمن نیستم که بر تو نیاشوبند و عراق را بر ضد تو بسیج نکنند.

حضرت فرمود: اینکه گفتی: صلاح است معاویه را ابقا کنم؛ به خدا سوگند شک ندارم که خیرخواهی است، اما زود گذر است و دینم مرا ملزم می سازد که تمام کارگزاران عثمان را برکنار سازم. اگر پذیرفتند که به خیر و صلاح خودشان است و اگر نپذیرند سر و کارشان با شمشیر است.

بار دیگر ابن عباس از حضرت خواست که چند روزی از خلافت کناره گیری کند و بعد که اوضاع آرام شد باز گردد. چون مردم کسی بهتر از او را ندارند، باز به سراغ او خواهند رفت و دوباره با او بیعت خواهند کرد و یا اینکه معاویه را ابقا کند.

حضرت این بار نیز نپذیرفت و فرمود حتی یک ساعت هم معاویه را ابقا نخواهد کرد. (12)

بنابراین، آن حضرت به وظیفه سنگین و الهی خودش عمل نمود. امام نه تنها عدالت را فدای امیال و حکومت خویش نکرد، بلکه خود و حکومتش را فدای حق و عدالت کرد . حضرت علی علیه السلام در مورد انتخاب فرد شایسته برای حکومت و ویژگی او چنین می فرمایند: «ایها الناس ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه، و اعلمهم بامرالله فیه؛ (13) ای مردم سزاوارترین کس به حکومت، قوی ترین مردم نسبت به آن و داناترین آنان به فرمان خداوند در مورد آن است.»

 

 

صیانت کارگزاران

با آنکه حضرت علی علیه السلام اهتمام ویژه ای در انتخاب کارگزارانی شایسته و با کفایت داشت و افرادی را که از هر لحاظ لیاقت کافی برای اداره امور جامعه داشتند، به کار می گماشت، ولی پس از انتخاب، آنان را به حال خود وانمی گذاشت و به شیوه های گوناگون تلاش می کرد آنان را از افتادن در دام انحراف باز دارد. برخی از این شیوه ها عبارت اند از:

 

نشان دادن راه

آن حضرت با نشان دادن خط مشی و شیوه رفتار کارگزار صالح که از طریق راهنمایی و پند و اندرز و نصیحت صورت می گرفت، آنان را نسبت به لغزشهایی که در طریق قدرت وجود دارد، آگاه می ساخت; چنان که در نامه هایی که به کارگزاران نوشته است، بهترین اندرزها و پندها را می توان مشاهده نمود.

آن حضرت در نامه ای که به مالک اشتر نوشته است، او را در مقابل حوادث و چگونگی حکومت چنین راهنمایی می کند.

«ای مالک، بدان من تو را به کشوری فرستادم که پیش از تو دولتهای عادل و ستمگری بر آن حکومت داشتند و مردم به کارهای تو همان گونه می نگرند که تو در امور زمامداران پیش از خود می نگری و هماره درباره تو همان خواهند گفت که تو درباره آنان می گفتی … . از گذشت خود آن مقدار به آنها عطا کن که دوست داری خداوند از عفوش به تو عنایت کند.

باید افرادی که درباره مردم عیب جوترند از تو دور باشند. در تصدیق سخن چینان شتاب نکن; زیرا آنان اگرچه در لباس ناصحان جلوه گر شوند، خیانت کارند. بخیل را در مشورت خود راه مده؛ زیرا تو را از احسان منصرف و از تهیدستی و فقر می ترساند … . با افراد باشخصیت و اصیل و خوش سابقه رابطه برقرار کن و پس از آن با مردم شجاع و سخاوتمند و افراد بزرگوار؛ چراکه آنها مراکز نیکی اند . در میان مردم، برترین فرد نزد خداوند را برای قضاوت برگزین و … . (14)»

آری حضرت علی علیه السلام این چنین به کارگزاران خود پند و اندرز می دهد و آنها را از لغزشهایی که ممکن است دچار آن شوند، بیمه می کند.

 

تامین مالی کارگزاران

کارگزاران با تامین معیشت، دیگر از لحاظ مالی نیازمند نخواهند بود تا چشم طمع به دست این و آن بدوزند و یا اینکه ثروتمندان بخواهند آنان را از طریق پول و ثروت تطمیع کرده و بفریبند و به مطامع سیاسی خود برسند. امام علی علیه السلام از طریق رفع مشکلات و توسعه زندگی کارگزاران، سلامت نظام اداری را تضمین می نماید.

حضرت علی علیه السلام در قسمتی دیگر از عهدنامه مالک چنین تصریح می کند: «… ثم اسبغ علیهم الارزاق فان ذلک قوة لهم علی استصلاح انفسهم، و غنی لهم عن تناول ما تحت ایدیهم؛ (15) سپس روزی فراوان بر آنان ارزانی دار; زیرا این کار آنها را در اصلاح خویش تقویت می کند و از خیانت در اموالی که زیردست آنها است، بی نیاز می سازد.»

 

 

انجام بازرسی مستمر

آن حضرت همیشه به فرمانداران خود توصیه می نمود که افرادی خبره و متعهد و امین به عنوان بازرس به صورت آشکار و پنهان، کار عاملان و کارمندان حکومتی را مورد بررسی قرار دهند و آنچه را که مشاهده نموده اند، به فرمانداران گزارش دهند؛ چنان که به مالک اشتر چنین امر می فرمایند: «…ثم تفقد اعمالهم، وابعث العیون من اهل الصدق والوفاء علیهم، فان تعاهدک فی السر لامورهم حدوة لهم علی استعمال الامانة والرفق بالرعیة. و تحفظ من الاعوان، فان احد منهم بسط یده الی خیانة اجتمعت بها علیه عندک اخبار عیونک، اکتفیت بذلک شاهدا فبسطت علیه العقوبة فی بدنه و اخذته بما اصاب من عمله، ثم نصبته بمقام المذلة و وسمته بالخیانة، و قلدته عار التهمة؛ (16) کارهای آنان را زیر نظر بگیر و [برای آنان] ماموران مخفی راستگو و باوفا بگمار؛ زیرا مراقبت و بازرسی پنهانی امور آنان، سبب می شود که آنان به امانت داری و مدارای با مردم وادار شوند. اعوان و انصار خویش را سخت زیرنظر بگیر . اگر یکی از آنان به خیانت دست زد و گزارش ماموران مخفی تو به اتفاق آن را تایید کرد، به همین مقدار از شهادت بسنده کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر و آنچه به خاطر اعمالش به دست آورده از او بگیر و او را در جایگاه ذلت قرار ده و علامت خیانت بر او بگذار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن.»

آن حضرت در نامه ای به منذربن جارود، فرماندار خود در اصطخر چنین نوشت: «به من گزارش داده اند که کارهای حکومتی را رها کرده، به لهو و لعب و صید و شکار می پردازی و به تفریح و گردش می روی و در اموال عمومی و خداوند دست خیانت دراز کرده، و به خویشاوندانت داده ای، گویی که میراث پدر و مادر توست . به خدا سوگند! اگر این گزارش درست باشد، همه خویشاوندانت و خاک کفشت از تو بهتر خواهند بود و بدان که لهو و لعب مورد رضای خداوند نیست و خیانت به مسلمانان است . و سپس حضرت او را مجازات کرده و از کار برکنار کردند. (17)»


تشویق درستکار و تنبیه خلافکار

حضرت علی علیه السلام همان طور که مراقب بود تا کارگزارانی شایسته و درستکار را به کار بگمارد و به دقت مواظب اعمال و رفتار و کارهای آنان باشد، از طرف دیگر کارگزارانی را که در حوزه فرمانداری او به درستی رفتار می کردند، مورد تشویق قرار می داد و کسانی را که در کارهایشان خیانت می نمودند، به سختی مورد مجازات و کیفر قرار می دادند؛ چنان که در این مورد به مالک اشتر می فرمایند: «ولایکونن المحسن والمسی ء عندک بمنزلة سواء، فان فی ذلک تزهیدا لاهل الاحسان فی الاحسان و تدریبا لاهل الاساءة علی الاساءة. و الزم کلا منهم ما الزم نفسه؛ (18) هرگز نباید نیکوکار و بدکار نزد تو یکسان باشند که میل نیکوکار را در نیکی کم می کند و بدکار را به بدی وا می دارد. هریک از آنان را مطابق کاری که انجام داده اند، پاداش ده.»

 

حساب رسی کارگزاران

حضرت امیر علیه السلام به طور پنهانی و یا آشکار به حساب رسی کارگزاران خود می پرداخت; چنان که می بینیم برای آگاهی از اوضاع و احوال زیاد بن ابیه که کارگزار آن حضرت در فارس بود، ماموری را فرستاد و به او دستور داد پس از حساب رسی کامل، آنچه را که زیاد گرد آورده است، نزد من بیاور . زیاد گزارش نادرستی به مامور داد . امام از طریق دیگر ماموران خویش دانست که زیاد گزارش نادرست به مامور او داده است . از این رو، نامه ای به وی نوشت:

«ای زیاد! به خدا سوگند تو دروغ گفته ای و اگر خراج و مالیاتی را که از مردم گرفته ای کامل نزد ما نفرستی، بر تو بسیار خت خواهیم گرفت و مجازات سختی خواهی دید، مگر اینکه آنچه گزارش داده ای محتمل باشد. (19)»

 

مردم داری و مهرورزی

حکومتها طبق روشهای مادی و دنیامدارانه، سعی می کنند از هر ابزاری برای جلب توجه مردم بهره برند، بدون اینکه در حقیقت مردم را به حساب آورند . اما روش حکومت امام علی علیه السلام مهربانی و مهرورزی عاطفی و معنوی با مردم، توجه به نیازها و مشکلات آنان و تلاش برای خدمت به خلق خدا بود; چنان که در نامه خود به مالک اشتر چنین نوشت:

«و اشعر قلبک الرحمة للرعیة والمحبة لهم واللطف بهم ولاتکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم؛ (20) دلت را برای رعیت پر از مهر و محبت و لطف کن و بر آنها درنده آزار دهنده ای مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری.»

از نظر حضرت علی علیه السلام مهربانی و محبت با مردم در جذب دلها و اداره کردن انسانها نقش ارزنده ای دارد و باعث می شود زمامدار بر قلوب مردم حکومت کند. این یک اصل اسلامی است که امام سخت به آن وفادار بود و به آن به عنوان یک اصل مهم در حکومت می نگریست.

 

توجه خاص به ضعفا و ستم دیدگان

در هر جامعه ای کسانی هستند که دچار محرومیت یا ضعف شده اند و به گرفتاری و یا ستمی دچار شده اند . در چنین جامعه ای عدالت اقتضا می کند که حاکم همه انسانها را به یک چشم بنگرد و در بین آنان تساوی حقوق و امکانات فراهم آورد .

امام علی علیه السلام در روش حکومتی خویش همیشه این اصل مهم را مدنظر داشته و بر آن تاکید می ورزیدند . در توصیه هایی که آن بزرگوار به کارگزاران خود داشته اند، چنین آمده است:

«ثم الله الله فی الطبقة السفلی من الذین لا حیلة لهم من المساکین والمحتاجین واهل البؤسی و الزمنی؛ (21) سپس خدا را خدا را در طبقه پایین از مردم، آنان که راه چاره ندارند; از تهیدستان و نیازمندان و گرفتاران و کسانی که [به خاطر بیماری] زمین گیر شده اند [مراقب باش].»

 

انتقاد پذیری

امیرالمؤمنین علیه السلام به صراحت کلام حق را برای مسئولان جامعه بیان می کرد و در عین حال تاکید می ورزید که این سنگینی کلام حق را باید پذیرفت; چراکه اگر کلام حق برای کسی سنگین باشد، عمل به آن برایش دشوارتر خواهد بود . حضرت علی علیه السلام از مردم می خواهد که حرف حق را در هرحال به او یادآوری کنند و او را بی نیاز از مشورت و نصیحت ندانند:

«فلا تکفوا عن مقالة بحق او مشورة بعدل فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطی ء ولا آمن ذلک من فعلی الا ان یکفی الله من نفسی ما هو املک به منی؛ (22) پس، از گفتن سخن حق یا مشورت عدالت آمیز خودداری نکنید؛ زیرا من خویشتن را مافوق آنکه اشتباه کنم نمی دانم و از آن در کارهایم ایمن نیستم، مگر اینکه خدا مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است.»

البته، اگرچه حضرت انتقاد خیرخواهانه را سازنده می داند، اما هشدار می دهد که این نقد و انتقاد و عیب نمایی افراد از زمامداران خویش، نباید به مخالفت و تمرد و عدم اطاعت از حاکمان حق و عادل منجر شود؛ زیرا نتیجه مخالفت بی اساس و انتقاد مغرضانه، فساد جامعه و عدم توانایی حاکم عادل بر مدیریت صحیح و رشد جامعه است؛ چنان که فرموده است: آفة الرعیة مخالفة القادة (23)؛ آفت مردم مخالفت با زمامداران است.»

حضرت با توجه به اینکه نقد سازنده می تواند بسیاری از انحرافهای زمامداران را اصلاح کند و جامعه را به سوی ترقی و تکامل پیش برد، تاکید فراوانی بر انتقاد سازنده دارد . در سیره امام علی علیه السلام راه انتقاد و نصیحت باز بود و خود حضرت در دوران 25 ساله زمامداری خلفای سه گانه بارها به آنها پند می داد و نسبت به کارهای خلافشان به شدت انتقاد می کرد و راه خیر و صلاح را به آنها نشان می داد.


برابری در حقوق

امیرالمؤمنین علی علیه السلام به صراحت می فرماید: «لی مالکم و علی ما علیکم (24)؛ برای من است آنچه که برای شماست و بر من است آنچه که بر شماست.»

این حدیث، برابری همگان در برخورداری از امکانات جامعه و لزوم پاسخ گویی ایشان در برابر وظایف را روشن ساخته است . البته، از سایر فرموده های مولا استفاده می شود که حاکم جامعه اسلامی هرچند در حقوق با دیگران برابر است و زیاده از دیگران حقی بر خود قائل نیست، از نظر تکلیف، خود را بیش از دیگران برای خدمت به جامعه و اعلای کلمه حق و اقامه عدل مسئول و مکلف می داند. به همین دلیل است که از استانداران می خواهد که زندگی خود را با ضعفای جامعه بسنجند، نه با مرفهان و برخورداران.

 

پی نوشت:

1) تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص 144 .

2) کافی، محمدبن یعقوب کلینی، ج 8، ص 67; نهج البلاغه، خطبه 16 .

3) کافی، محمدبن یعقوب کلینی، ج 8، ص 24 .

4) همان .

5) غرر الحکم و دررالکلم، ص 120، ح 2098 .

6) کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 2، ص 338 .

7) همان، ج 1، ص 294 .

8) نهج البلاغه، خطبه 125 .

9) دعائم الاسلام، قاضی نعمان تمیمی، ج 2، ص 443 .

10) نهج البلاغه، نامه 53 .

11) وقعه صفین، نصر بن مزاحم منقری، ص 108 .

12) تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، ج 4، ص 439 .

13) نهج البلاغه، خطبه 173 .

14) نهج البلاغه، نامه 38.

15) همان، نامه 53.

16) همان.

17) انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، ج 2، ص 391; نهج البلاغه، نامه 71.

18) نهج البلاغه، نامه 53.

19) انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، ج 2، ص 390.

20) نهج البلاغه، نامه 53.

21) همان.

22) نهج البلاغه، خطبه 216.

23) غرر الحکم، آمدی، عبدالواحد، ص 154.

24) موسوعة امام علی بن ابیطالب علیهما السلام، محمد محمدی ری شهری، ج 4، ص 105.

سایت خبری تابناک

 
 

 نظر دهید »

"لیلة‌رغائب" به معنای شب آرزوها نیست

06 بهمن 1401 توسط مدیر النفیسه

“لیلة‌رغائب” به معنای شب آرزوها نیست
بلکه به معنای شب رغبت‌ ها است
یعنی از خدا بخواهید رغبت‌ های
یک سال شما را هدایت و اصلاح کند
فَاستبقوا الخیرات شویم
بالاترین خیرات زمینه‌ سازی ظهور مولاست
که باید به سمتش سبقت بگیریم ..

• آیت اللّٰه جوادی آملی •

 نظر دهید »

ایتهاالحُرّة؛ ای زن آزاده/ در ستایش دخت پیامبر

23 دی 1401 توسط مدیر النفیسه

ایتهاالحُرّة؛ ای زن آزاده/ در ستایش دخت پیامبر

در زادروز دخت گرامی پیامبر مکرم اسلام جا دارد به یکی از القاب مهم و کمتر شنیده شده حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها اشاره شود: “‌الحُرَّه ” به معنای آزاده یعنی یک زن آزاد. عرب به زن کنیز “اَمَة” و زن آزاد را “حُرَة” می‌گوید. 


 

روشن است که حُرّه بودن حضرت زهرا نه از این جهت، بلکه و حتی فراسوی مرز جنسیّت، زنانگی و مردانگی و به معنای انسان آزادِ صاحب اختیار و تصمیم گیرنده و برخوردار از آزادی الهی و به عنوان الگویی «انسانی» است.

 چنین انسانی کنیز، برده و فرمانبر نیست. فرمانده است! چنین انسانی از قید شهوات و هوس‌ها و مظاهر فریبنده دنیا که آدمی را از مدار انسانیت خارج می‌کنند آزاد است و هرگز اسیر دنیا و اسیر هوس‌ها و شهوات نفسانی نمی‌گردد.

 انسانی که الگویی چون “فاطمه” دارد نه فقط در ظاهر “عبد” و “امه” و کنیز و برده نیست، که در واقع هم آزاد است و آزاده! نه از کسی جاهلانه و کورکورانه و بر اساس هوس تبعیت می‌کند و نه تابع شهوات و امیال نفسانی و نه اسیر مال و مقام دنیایی می‌شود.

 مردان و زنان آزاد و آزاده تاریخ، هرگز به دام “زر و زور و تزویرِ” زورمداران هزار چهره هزار رنگ نیفتادند و تابع آنها نشدند. بر این اساس یک زن مسلمان یک زن آزاده است، خردمند است، مدیر و مدبر و با هوش است، پاک و مطهر است و رها از تعلقات.

   زن آزاده به دلیل فهم بلند و نگاه نافذ و حضور و وجودی قدرت‌مند که دارد همچون مقتدایش فاطمه مربی آزادگی می‌شود و نسل آزاده ای را به بار می‌آورد که در برابر حماقت‌ها و جهالت‌ها، دین فروشی‌ها، مردم فروشی‌ها و بی‌عدالتی‌ها قد علم کرده و مبارزه می‌کند و خون می‌دهد.

   جالب توجه اینکه هم امیرالمؤمنین علیه السلام، حضرت فاطمه را "ایتهاالحُرَة” (ای زن آزاده) لقب داده‌اند و هم آن بانوی بزرگ خود را “حُرّة” خوانده‌ و به همسرشان عرض کرده‌اند:” البیت بیتک و الحرة زوجتک"…  ( خانه خانه شما است و حرة -فاطمه- همسر شما است).

   این خطاب از یک‌سو عظمت و منزلت آن حضرت را در نزد امام علی علیه‌السلام حکایت می‌کند و از سوی دیگر سعی دارد جامعه بشری را در شناخت و الگوگیری از این شخصیت بزرگ و از این مقام و منزلت آگاه سازد!

    آری برترین موجود خلقت حُرّة بود؛ زیرا فقط “بنده خدا” بود. مصداق بارز کلام بلند مولایمان علی علیه السلام بود که: ” لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَقَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً… (بنده کسی نباش چرا‌ که خداوند تو را آزاد آفریده است).

؛ سید مهدی حسینی دورود

 نظر دهید »

مادرها برای روز مادر واقعا چه می‌خواهند؟ نتایج یک تحقیق می‌گوید: خواب و یک روز تنهایی

22 دی 1401 توسط مدیر النفیسه

مادرها برای روز مادر واقعا چه می‌خواهند؟ نتایج یک تحقیق می‌گوید: خواب و یک روز تنهایی


اولین خواسته این مادران خواب راحت و کافی است. متاسفانه بیشتر مادران به دلیل مشغله فراوان، از خواب کافی بی‌بهره‌اند. بنابراین می‌توان کاری کرد که آنها ، حداقل روز مادر را صبح تا دیروقت بخوابند و حسابی استراحت کنند. 
خبر آنلاین نوشت: فردا (۲۳ دی ۱۴۰۱) روز مادر است و اگر هنوز نمی‌دانید واقعا برای مادرتان باید چه هدیه‌ای تهیه کنید و به این خاطر مضطرب شده‌اید، نگران نباشید. کارشناسان سال گذشته در یک بررسی از مادران، به اینکه آنها واقعا در روز مادر چه می‌خواهند به نتایج جالبی دست یافته‌اند.


 اخیرا در یک بررسی از مادران (در۱۸ ایالت از آمریکا) با این پرسش که «آنها چه هدیه‌ای برای روز مادر می خواهند»، محققان به نتایج قابل تاملی دست یافتند. آنها پاسخ‌های مادران شرکت‌کننده در این بررسی را به‌صورت درصد نشان دادند:‌

خواب (۳۰درصد)، یک روز تنهایی (۳۰درصد)، یک روز وقت گذراندن در باشگاه یا مرکز ماساژدرمانی (۱۱درصد)، رفتن به تعطیلات یک روزه (۷درصد)، تمیز شدن خانه (۲درصد)، قدردانی (۲درصد)، صرف صبحانه آماده‌شده در رختخواب (۲درصد)، جواهرات (۲درصد) و به آرایشگاه رفتن (۲درصد).

 
 


 
اگر به این فهرست خوب دقت کرده باشید، اولین خواسته این مادران خواب راحت و کافی است. متاسفانه بیشتر مادران به دلیل مشغله فراوان، از خواب کافی بی‌بهره‌اند. بنابراین می‌توان کاری کرد که آنها ، حداقل روز مادر را صبح تا دیروقت بخوابند و حسابی استراحت کنند.

 

بررسی‌های دیگری هم در کشورهای دیگر انجام شده است که نشان می‌دهد خواسته‌های مادران خیلی ساده‌تر از آنچه است که تصور می‌کنیم. خواسته‌هایی همچون موارد زیر:

۱. زمانی برای تنهایی

مادران فرزندان کوچک، گاهی آنقدر خسته می‌شوند که به دنبال لحظه‌ای تنهایی و آرامش‌اند. به همین دلیل بهترین هدیه روز مادر، یک روز تنهایی برای آنهاست. مثلا، پدر بچه‌ها می‌تواند فرزندان‌شان را به پارک یا هر مرکز تفریحی دیگر ببرد و به مادر اجازه استراحت و وقت گذراندن در تنهایی بدهد. استراحت در سکوت و آرامش، یکی از بهترین هدایا برای روز مادر مادران پرمشغله است.

۲. دیدن فرزندان

این خواسته با قبلی کاملا در تضاد است. در واقع این خواسته مادرانی است که فرزندان‌شان بزرگ شده‌اند و هر یک مشغول کار و فعالیت‌های خود هستند و کمتر فرصت می‌کنند کنار مادرشان باشند. اگر می‌خواهید روز خوبی برای مادرتان بسازید، یک روز کامل را با او، در خانه یا در فضای بیرون از خانه، بگذرانید.

۳. تمیز کردن خانه

تمیز نگهداشتن خانه، کار سخت و ملال‌آوری است که بیشتر مادران را در پایان روز بسیار خسته می‌کند. برخی از مادران از دیدن خانه تمیز، درحالی‌که شاخه گلی هم روی میز گذاشته شده باشد، واقعا لذت می‌برند. می‌توانید مادرتان را با بهانه‌ای به بیرون از خانه بفرستید و در آن مدت، خانه را کاملا تمیز کنید. البته اگر بیرون فرستادن او کمی سخت است، می‌توانید از او بخواهید یک روز را کامل استراحت کند و همه کارها را خودتان انجام دهید. حتی می‌توانید از او بخواهید موقعی که شما کارها را می‌کنید، هر کاری را که دوست دارد، مثل خواندن کتاب یا تماشای تلویزیون انجام دهد.

۴. پختن غذای مورد علاقه

اگر بدانید این هم یکی دیگر از خواسته‌های برخی از مادرها بود ممکن است تعجب کنید. بیشتر مادرها تلاش می کنند غذای مورد علاقه فرزندان و همسر خود را آماده کنند. می‌توانید روز مادر، غذای محبوب او را بپزید و او را مهمان دست‌پخت‌تان کنید. مسلما روز خوبی برای او خواهد شد. البته یادتان باشد، بعد از صرف غذا، ظرف‌های کثیف را هم باید خودتان بشویید.


۵. هدایای خانگی

بیشتر مادران فرزندان کوچک، از دیدن کاردستی‌های کودک خود لذت می‌برند. بنابراین پدر بچه‌ها می‌تواند بدون اینکه مادر خبردار شود، کودک خود را به درست کردن یک کاردستی جالب برای روز مادر تشویق کند. این کاردستی می‌تواند، صرفا یک کارت تبریک با نقاشی‌های کودک باشد.

اگر کودک نیستید، باز هم با انجام دادن کارهای خانگی می‌توانید او را خوشحال کنید. مثلا، اگر با بافتنی یا خیاطی آشنایی دارید، می‌توانید برای او چیزی بافته یا بدوزید. یا اگر این کارها برایتان سخت است، آلبومی زیبا از عکس‌های قدیمی‌ خانواده‌تان درست کرده و کنار او بنشینید و با یکدیگر خاطرات گذشته را زنده کنید.

۶. سرگرمی‌های جالب

یکی دیگر از خواسته‌های مادران، پیدا کردن زمانی برای سرگرمی‌های مورد علاقه‌شان است. مثلا، شاید دوست داشته باشند به یک مکان تفریحی مانند موزه، سینما یا پارک بروند. برخی از مادران هم می‌خواهند زمانی برای دیدن دوستان یا اقوام خود داشته باشند. پس می‌توانید این خواسته آنها را به‌راحتی برآورده کنید. درواقع روز مادر یا حتی یک روز قبل از آن، دوستان و اقوامی را که می‌دانید مادرتان با دیدن آنها شاد می‌شود به خانه دعوت کنید. البته یادتان باشد که هزینه این مهمانی و کارهای مربوط به آن کاملا با خودتان است و نباید مادرتان را در انجام دادن کارها شریک کنید.

۷. روزی بدون دردسر

خانه‌هایی که بیش از یک کودک دارند،‌ معمولا پر سروصدا می‌شوند. کودکان ممکن است بر سر هر چیزی با یکدیگر دعوا کنند. در این خانه‌ها، بیشتر مواقع مادرها به دنبال زمانی برای سکوت و آرامش هستند. اینجا پدر بچه‌ها باید با ترفندهایی که معمولا می‌شناسد، حداقل یک روز آرام و بدون دعوا و سروصدای کودکان برای مادر فراهم کند. این کار از خریدن هر هدیه‌ای، برای مادران بهتر و خواستنی‌تر است.

۸. گذراندن یک روز زیبای پر از هیجان

یکی دیگر از خواسته‌های مادران، داشتن روزی متفاوت اما زیبا در مقایسه با تمام روزهای زندگی روزمره خود است. می‌توانید همراه با مادر خود به دل طبیعت زده و از بودن در فضای پر از آرامش و زیبا لذت ببرید. یا حتی می‌توانید او به یک کافی‌شاپ برده و او را مهمان یک قهوه خوش‌طعم کنید. این کارها و برنامه‌های مشابه آن می‌توانند روزی خاطره‌انگیز برای مادرتان بسازند.

خرید یک هدیه مانند، عطر، لباس یا هر هدیه دیگر ممکن است مادرها را خوشحال کند، اما باور کنید مادرتان به هدیه فیزیکی نیاز ندارد. به‌عبارت دیگر برای آنها هدیه‌ای کادوپیچ‌شده نخرید و به‌جای آن، هدایای معنوی برایشان فراهم کنید.

یادتان باشد هر یک از کارهای معنوی فوق می‌تواند روز مادر را به یکی از بهترین روزها تبدیل کنند.

منابع: defendernetwork parents

 نظر دهید »

قدیمی‌ترین کتابی که شهادت حضرت زهرا را گزارش کرده چیست؟

05 دی 1401 توسط مدیر النفیسه

 

 

قدیمی‌ترین کتابی که شهادت حضرت زهرا را گزارش کرده چیست؟



یکی از مهم‌ترین چالش‌های مربوطه به تاریخ اهل‌بیت و معصومین (علیهم‌السلام) سندیت و وثاقت آثار و منابعی است که از آن‌ها در پژوهش‌های تاریخی، مجالس روضه و آثار تحلیلی استفاده می‌شود. در باب تاریخ زندگی حضرت فاطمه زهرا این پرسش و مطالبه به علت بحث‌برانگیز بودن موضوع، دوچندان است. در ادامه به معرفی اثری می‌پردازیم که به ادعای برخی تنها اثر موصوله از قرن اول هجری است. 

«کتابُ سُلَیْم بْن قِیْس هِلالی» کتابی تاریخی و به زبان عربی از شیخ ابوصادق سلیم بن قیس هلالی عامری کوفی است. گفته‌اند این اثر اولین کتاب شیعه است و در زمان امیرالمؤمنین علی(ع) نگاشته شده است. کتاب سلیم بن قیس هلالی حاوی روایاتی درباره فضایل اهل بیت، امام‌شناسی و اخباری درباره حوادث پس از رحلت رسول خدا(ص) است. درباره انتساب و عدم انتساب کتاب به سلیم بن قیس بین علمای شیعه مباحث بسیاری درگرفته است. شاید بتوان مفصل‌ترین تحقیق در باب اصالت این کتاب را جلد یک کتاب سلیم‌بن‌قیس هلالی از انتشارات «دلیل ما» دانست که در آن حجت‌الاسلام انصاری زنجانی طی طول و تفصیلی دراز سندیت کتاب را ثابت کرده و به شبهات و خدشه‌های وارده بر آن ردیه نوشته است. 

شیخ ابوصادق، سُلَیم بن قیس هلالی عامری کوفی، از خواص اصحاب امیرالمؤمنین و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و امام زین العابدین(ع) و امام باقر(ع) است. سُلیم، دو سال قبل از هجرت به دنیا آمده و در نتیجه، هنگام رحلت پیامبر اکرم(ص) ۱۲ سال داشته است. او در زمان خلافت خلیفه دوم یعنی ۱۶سالگی اش وارد مدینه شده و در ابتدای ورود با حوادث دردناکی روبرو شد و به خیل نزدیکان امام علی پیوست و به دلیل بهره‌مندی از نعمت سواد و توانایی نوشتن، به دستور حضرت امیر مأمور به ثبت وقایع مهم تاریخیِ پس از پیامبر شد.وی پس از فرار از دست عمّال اموی به ایران در سال ۷۶ هجری در شهر نوبندجان فارس در سن ۷۸ سالگی بدرود حیات گفت و ظاهراً در همان شهر به خاک سپرده شده است.

سلیم در ابتدای ورود به شهر مدینه، با حوادث عجیبی روبه‌رو شد که هر مسلمانی از شنیدن آن رنج می‌برد و چه بسا همین حوادث انگیزه‌ای برای تألیف این کتاب گردید. او مشاهده کرد که اهل بیت(ع)، که حافظان حقیقی دین و منصوب شدگان از طرف خداوند هستند، در جامعه اسلامی کنار زده شده‌اند و سفارش «حدیث ثقلین» نادیده گرفته شده و بین قرآن و عترت جدایی افتاده است. سلیم با مشاهده این وضعیت، با احساس وظیفه‌ای که در درونش بود، در اوان جوانی تمام وجود خود را وقف در راه حفظ سیره رسول خدا و تاریخ صحیح اسلام کرد.

نقل شده که سلیم مخفیانه با اصحاب راستین پیامبر(ص) آشنایی پیدا کرد. در اولین مرحله ملازمت امیرالمؤمنین علی(ع) را بر خود لازم دانست و خود را به منبع وحی متصل نمود، سپس با اصحاب آن حضرت، به خصوص سلمان، ابوذر، مقداد و برخی دیگر ارتباط خصوصی برقرار کرد. او از آن‌ها در مورد سیره پیامبر اکرم و وقایع بعد از رحلت آن حضرت به دقت می‌پرسید و جزئیات قضایا را جویا می‌شد. آنان نیز بدون تقیه جواب می‌دادند، سلیم همه مطالب آن‌ها را نوشته و ثبت می‌کرد. وی در طول شصت سال از عمرش این کتاب را جمع‌آوری و تألیف کرد.

سلیم پس از فرار از شر حجاج بن یوسف و ورود به شهر نوبندجان بیش از یک سال دوام نیاورد و بیمار شد. همین که آثار مرگ را در خود دید مخفیانه مسئله کتابش را با ابان بن ابی عیاش در میان گذاشت و سرگذشت خود را در تألیف کتاب برای او تشریح کرد و او را متوجه این نکته نمود که نباید در دسترس هر نااهلی قرار بگیرد. ابان بن ابی‌عیاش جوانی ایرانی بود که وقتی سلیم به نوبندجان آمد به او پناه برد. ابان به وسیله سلیم با اهل‌بیت پیامبر آشنا شد و از معارف این خاندان مستفیض گشت.



وی سپس سه شرط اساسی با ابان قرار داد و در مورد آن‌ها عهد و پیمان الهی از او گرفت، که آن‌ها از این قرارند:1ـ تا سلیم زنده است از کتاب و مطالب آن به کسی خبر ندهد.2ـ پس از رحلت او نیز کتاب و مطالبش را جز به موثقین از شیعه خبر ندهد.3ـ هنگام مرگ کتاب را به شخصی موثق و دین‌دار از شیعه بسپارد.

سلیم بن قیس در کتاب خویش درباره مسائلی مانند امامت ائمه، فضائل اهل بیت(ع)، سخنان امامان شیعه درباره معارف دین، پیشگویی‌های پیامبر(ص)، اسرار سقیفه، شهادت حضرت زهرا(س)، جریانات پس از رحلت پیامبر(ص)، احتجاجات امام علی(ع)با خلفای راشدین، جنگ‌های جمل، صفین و نهروان، فتنه‌ها و جنایات معاویه علیه شیعیان و… بحث می‌کند. یکی از مهم‌ترین وجوه تمایز این اثر اخبار و روایاتی است که درباب تظلم‌های حضرت زهرا و نحوه شهادت ایشان گزارش شده است، به طوری‌که در آثار دیگر نیامده و یا اگر آمد نقل از همین کتاب سلیم بن قیس هلالی است. 

همانطور که گفته شد در باب اعتبار کتاب سخن‌های زیادی رفته است؛ اما این نکته که در برخی از منابع مورد وثوق و اعتنا شیعه از قول ائمه مدح‌هایی از کتاب شده است، کتاب سلیم را بیش از پیش مهم جلوه می‌دهد. امام صادق (علیه‌السّلام)، در باره این کتاب، می‌فرماید: «هر کس از شیعیان و دوستان ما کتاب سلیم بن قیس هلالی را نداشته باشد، چیزی از مسائل ولایت ما نزد او نیست و از اسباب ما آگاهی ندارد. آن کتاب، الفبای شیعه و سری از اسرار آل محمد (علیه‌السّلام) است».

امام زین العابدین (علیه‌السّلام)، می‌فرماید: «سلیم راست گفته است، خدا او را رحمت کند. همه اینها احادیث ما است که از آنها خبر داریم».

امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) درباره این کتاب به سلیم فرموده‌اند: «راست گفتی، پدرمان، علی (علیه‌السّلام)، این حدیث را برای تو گفت و ما نشسته بودیم و ما این حدیث را از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حفظ کرده بودیم، همان گونه که پدرمان برای تو نقل کرد بدون آنکه چیزی کم یا زیاد شود.»

امیر المؤمنین، علی (علیه‌السّلام)، در این باره می‌فرماید: «خدایا! سلیم را از اولیای من قرار بده. ‌ای سلیم! این امر ولایت ما که خداوند معرفت آن را به تو داده است و به این وسیله بر تو منت گذارده، شناختن و خبره شدن در آن، از شناخت طلا و نقره مشکل‌تر است و عده کمی از امت، به آن، معرفت دارند، پس خدا را شکر کن و آنچه به تو عطا کرده و تو را به آن اختصاص داده با سپاسگزاری نگهدار.»

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 62
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • نویسنده محمدی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 71
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 20
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس