حکومت عقل بر شهوات
کسی که در حال روزه داری از مشتهیات، پرهیز می کند. همان حکومت عقل بر شهوات است، نیروهای اشتهایی در انسان از غذا خوردن و آب نوشیدن در حال گرسنگی و تشنگی، لذت می برند ولی عقل به تحمل گرسنگی و تشنگی فتوا می دهد و نقل هم بدان حکم می کند.
?نام کتاب: «مبادی اخلاق در قرآن»
?مؤلف: «آیت الله جوادی آملی»
ابن ملجم کسیت ؟!
ابن ملجم کسیت ؟!
ابن ملجم فقط نام فردی زیسته در پهنه تاریخ نیست. فقط نام قاتل امیرالمومنین(ع) نیست…
هرکسی می تواند ابن ملجم زندگی اش باشد!
ابن ملجم، کسی است که اسیر توهمات و تعصبات است.
این ملجم، گمراهی است که خود را بر حق می پندارد.
ابن ملجم، با نام خدا آدم می کشد.
ابن ملجم، به مسجد می رود، اما ستمکار و گمراه است.
ابن ملجم می تواند من باشم، تو باشی…
ابن ملجم، نام نیست، نوعی مرام است.
ابن ملجم صرفا قاتل علی نیست.
ابن ملجم کسی است که قاتل خرد و آگاهی است.
ابن ملجم کسی است که با شمشیر ریا، بر فرق “حقیقت” می کوبد.
“حقیقت"، انسانیت و آزادگی است.
“حقیقت” وارستگی است.
“حقیقت” جمع همه خوبی هاست.
“حقیقت” کنار گذاشتن نفس پرستی و قدرت طلبی است.
هر زمان که با “حقیقت” جنگیدیم، برازنده نام ابن ملجمیم، هر چند شناسنامه مان، این نام را تائید نکند.
و مَنْ دَقَّ بٰابَ الکَریم ؛ اِنْفَتَح…
و مَنْ دَقَّ بٰابَ الکَریم ؛ اِنْفَتَح…
در خانه کریم را بکوب
باز میکنند
ناامید نشو
در را بکوب… او کریم است..
علی (ع) بودن یا معاویه بودن؛ مساله در سیاست این است
“خدا نیامرزد علی را"! این جمله ای است که نقل شده معاویه هنگامی که در برابر انتقاد و اعتراض یک زن قرار گرفته بود بر زبان رانده است.
جدا از تلاش بنی امیه برای مرسوم کردن لعن بر امیر مومنان علی ( ع) این جمله معنای مهمتر دیگری نیز دارد و آن این است که خدا لعنت کند کسی را که مردم را در برابر حاکمان شان اینطور گستاخ و مطالبه گر کرده است!
در پایان دوره حکومت کوتاه چند ساله خود درباره رفاه مردم کوفه فرموده بود: “مردم کوفه سایبان دارند و نان گندم و آب فرات میخورند…” به این معنی که رفاه ایجادکرده و فقر را تا جای ممکن از چهره شهر زدوده است.
در کمک به نیازمندان نیز حضرتش فقط به کیسه بر دوش کشیدن خود اکتفا نمی کرد بلکه چنانکه امام صادق (ع) سالها بعد فرمود معتقد بود بهترین کمک آن است که فرد را بی نیاز کند نه آنکه بعد از مختصر کمکی، نیازمند به حال خودش رها شود و روز از نو و نیازمندی از نو !
گفته شده امام بارها در بازار فریاد می زده ای مردم؛ فقر، مرگ بزرگ است !
نهادینه کردن این جد و جهدهای عدالت خواهانه در عرصه سیاست و اجتماع در حالی بود که آن امام در پیچیده ترین و دشوارترین موقعیت های سیاسی جامعه اسلامی قرار داشت. به گونه ای که با بصیرت ترین انسان ها نیز در مشاهده واقعیت آنچه در حال وقوع است به اشتباه می افتادند. نقل های فراوانی وجود دارد از جانب دوستان و نزدیکان امام در نوع برخورد با معاویه، حاکم شام، که به مدارای موقتی و خدعه آمیز با او توصیه می کردند نقل هایی که نشان می دهد این توصیه کنندگان نه فریبکاری معاویه را خوب شناخته بودند و نه جوانمردی و تیزبینی امام را.
با این حال در بیان دشواری های طاقت سوزی که خاطر آن وجود شریف را می آزرد از همه مهمتر رویارویی اش با کسانی بود که خود در زمره مسلمانان بودند!
مصاف پیامبر اسلام با کفار بود و نفاق نیز در زمان ایشان چندان زمینه و زمان لازم را برای بروز پیدا نکرد اما تاریخ، امام علی ( ع) را در موقعیتی قرار داد که مجبور بود در برابر مدعیان اسلام بایستد! مدعیانی که شمشیرهایشان را برای رضای خدا در برابر او کشیدند و در نهایت نیز فرقش را با همین جهالت مقدس خویش شکافتند
آن حضرت خود نیز به خوبی به این موقعیت خطیر تاریخی آگاهی داشت و نقش مهمی را که در حال ایفای آن بود به دقت می شناخت. به همین دلیل بود که می فرمود جز من کسی توانایی درآوردن چشم این فتنه ها را نداد.
بیش از هزارسال از آن دوران پر آشوب می گذرد اما میراثی که امام علی (ع) در سیاست و حکومت از خود برجای گذاشت گویی برای همیشه تاریخ مرز روشنی را برای طی طریق عدالتخواهان جهان ترسیم کرده است. مرزی که به خوبی نشان می دهد سمت علی (ع) ایستاده ایم یا معاویه!
علی اباذری