مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

من مائده، صدای من را از ایران می‌شنوید

26 بهمن 1397 توسط مدیر النفیسه


«مائده یوسفی» نوجوان 12 ساله‌ای است که هم‌زمان با حرکت در روز راهپیمایی 22 بهمن از کسانی که تصور می‌کردند ایران جشن 40 سالگی انقلاب اسلامی را نخواهد دید، دعوت کرد به جمع مردم بپیوندند و فریاد مرگ بر حاکمیت آمریکایی سردهند.

 

 

به گزارش فارس، پرچم انقلاب اسلامی سال 57 حالا به دست دهه هشتادی‌ها رسیده‌است. این را می‌شود از تعداد زیاد راهپیمایانی که با قد و قواره‌های نحیف‌ خود پرچم کشورشان را محکم گرفته‌اند، به خوبی فهمید.

«مائده» یکی از همین پرچم‌داران دهه هشتادی است که در دو سه روز گذشته حسابی دیده شد و ما را واداشت آدرسش را جستجو کنیم و به خانه‌شان برویم. دختر نوجوانی که این روزها کلاس هشتم است. دغدغه‌های بزرگی دارد و توی مصاحبه یکی دو ساعته ما، چندبار حرف را از دهان پدر و مادرش، آقای یوسفی و خانم کلهری، می‌قاپد و با همه انرژی‌اش به ما جواب می‌دهد.

او نوشتن را دوست دارد، یک کتابخوان تمام عیار است و اطلاعات سیاسی اجتماعی بالاتر از باقی همسن و سالانش دارد. انتشار یک کلیپ شیرین نوجوانانه، بهانه‌ای شد تا یک روز بعد از انتشار بیانیه مهم رهبری سراغ مائده و خانواده‌اش برویم تا با آن‌ها درباره چگونگی انتقال ارزش‌های انقلاب اسلامی و دانش فرهنگی سیاسی حرف بزنیم. البته مائده یک الگوی خیلی خوب هم داشت، خواهرش فاطمه که از نیمه‌های گفتگو به جمع ما اضافه شد. گفتگوی یک ساعت و نیمه‌ای که پر بود از شیطنت‌های نوجوانانه. 
 

‌چه ‌‌شد که این کلیپ ضبط شد؟ از قبل برایش برنامه‌ای داشتید؟

مائده: در ماشین که نشسته بودیم تا به راهپیمایی برویم مادرم یک متن به من داد و به من و خواهرم گفت که این متن را حفظ می‌کنید و ضبط کنیم. خواهرم قبول نکرد من گفتم من انجام می‌دهم و همان‌جا در ماشین حفظ کردم و در مسیر راهپیمایی با دختر دایی‌ام آن را ضبط کردیم.

خانم کلهر: وقتی مائده گفت این کار را انجام می‌دهد، خواهرش هم خیلی استقبال کرد و تشویقش کرد که این کار را انجام بدهد. همانجا معنی چندتا از لغت‌ها را از خواهرش پرسید و یاد گرفت و در مسیر تمرین می‌کرد. وقتی هم که به راهپیمایی رسیدیم خودشان رفتند و با دختردایی‌اش ضبط کرد.

 

مسلط به زبان انگلیسی هم هستی؟

مائده: نه به اندازه خواهرم ولی زبان من هم خوب است و کاملا متوجه می‌شدم که دارم چه چیزی می‌گویم.

آقای یوسفی: شما به فیلم هم دقت کنید متوجه می‌شوید که مائده دقیقا می‌داند که چه چیزی می‌گوید و کلمات را با احساس ادا می‌کند.

 

زهرا کلهری: راستش من این ویدئو را فقط برای صفحه مجازی خودم گرفته بودم. من در صفحه‌ام همیشه دوست داشتم سبک زندگی اسلامی واقعی را نشان بدهم. سعی می‌کردم همانی که هستیم را در قالب خاطره نشان بدهم که به دل کسی که صفحه‌ام را نگاه می‌کند بنشیند. مردم ببینند خانواده‌های مذهبی هم شاد هستند و زندگی و رابطه‌های عاشقانه دارند.

 

وقتی این ویدئو را ضبط می‌‌کردید گمان می‌‌کردید که تا این حد دیده شود؟

آقای یوسفی: بعد از ظهر ویدئو را گذاشتیم، من شب به مادرش گفتم بروید اخبار را ببینید که احتمالا در بخش موضوعات داغ مجازی‌اش، فیلم را نشان می‌دهد. انگار به من الهام شده بود.

مائده: چندبار ویدئو را ضبط کردیم و خوب نمی‌شد. به دختر دایی‌ام گفتم تو خسته نشدی؟ گفت نه و خیلی اصرار داشت که در ویدئو باشد. انگار که او هم فهمیده بود این ویدئو قرار است خیلی بگیرد.

فاطمه: راستش وقتی مائده داشت این جمله‌ها را می‌گفت من فکر می‌کردم که این ویدئو پربازدید می‌شود و دقت می‌کردم که جمله‌ها طوری نباشد که کسی بتواند از جایی از آن غلط بگیرد.

 

مائده! بعد از پخش ویدئو چه بازخوردهایی از همکلاسی‌ها و دوستانت گرفتی؟ بچه‌ها چه چیزهایی گفتند؟

مائده: خیلی از دوستانم ذوق کرده بودند که ویدئوی مرا در فضای مجازی و تلویزیون دیده بودند. باورشان نمی‌شد که تلویزیون من را نشان می‌دهد. یک سری از دوستانم هم  با حالت سرزنش می‌گفتند چرا این کار را کردی؟ ولی بعد از اینکه فهمیدند خیلی‌ها ویدئو را دیده‌اند، آن‌ها هم خوشحال شدند. یکی دوتا از معلم‌ها هم به من گفتند که تو را دیدیم. پدربزرگ و مادربزرگم زنگ زدند و گفتند که مرا دیده‌اند. البته پدربزرگم خیلی تشکر کرد و تشویقم کرد بابت اینکه این کار انجام دادم و خواست که ادامه بدهم. 

 

 

کسی واکنش منفی هم به تو نشان داد؟

مائده: بله یکی از دوستان صمیمی‌ام مرا سرزنش کرد که چرا این کار را کرده‌ام؟ به نظرم چون اعتقاداتش خیلی انقلابی نیست. می‌گفت چرا آنقدر این راهپیمایی را بزرگ می‌کنی؟ حتی فکر می‌کرد چیز خوبی نیست که من بگویم انقلابی‌ام. ولی تا ظهر بخاطر واکنش مثبت بچه‌ها نظرش عوض شده بود.  قبلا به همین دوستم گفته بودم من اعتقادات خیلی انقلابی دارم. حتی گاهی کارمان به بحث کردن هم می‌کشید و آخرش هر دو می‌گفتیم که ول کنیم چون ممکن است روی دوستی‌مان تاثیر بگذارد. هرکس اعتقاداتی دارد و تو هم می‌توانی اعتقادات خودت را داشته باشی. البته در اینستاگرام هم یک عده هم آمدند و به من حرف‌هایی زدند که خوب نبود. اما من همه آن‌ها را به شوخی گرفتم و برایم مهم نبود. اما آدم‌های زیادی آمدند و نصیحتم کردند و گفتند حالا که با این ویدئو شناخته شدی باید بیشتر مواظب باشی که از صحبت تو یه کلمه هم نتوانند بیرون بکشند که بر خلاف و به ضرر انقلاب باشد.

 

دلچسب‌ترین بازخوردی که از ویدئو گرفتید چه بود؟

مائده: زمانی که اکانت ریحانه (بخش سبک زندگی و زنان سایت خامنه‌ای دات‌آی‌آر) در اینستاگرام ویدئو را در صفحه‌اش گذاشت خیلی خوشحال شدم. به خودم می‌گفتم شاید اینطوری هم رهبری ویدئوی مرا ببیند.

 

 

رهبری بیانیه‌ای منتشر کردند به نام گام دوم که همه رسانه‌ها به آن پرداختند. مائده این بیانیه را خواندی که به چه چیزهایی اشاره شده بود؟

 

مائده: بیانیه را نتوانستم دقیق بخوانم. ولی دیدم یک جایی گفته‌اند باز هم چشم امیدشان به جوان‌هاست و تلویزیون آن‌جا تصویر مرا نشان داد. من خیلی دوست دارم رهبری را ببینم.

خانم کلهری: مائده و دوستانش کلی سرود تمرین کرده‌اند که حتی اگر یک روز راهی پیدا کردند و رهبری را دیدند این سرود را برایشان بخوانند. مائده حتی هرچند وقت یکبار برای آقا نامه می‌نویسد و هربار با من چک می‌کند به امید اینکه اگر یک روز آقا را دید به دستشان برساند.

 

 

مائده، خودش به تنهایی به این سواد سیاسی و فرهنگی نرسیده‌است و قطعا نقش شما به عنوان پدر و مادر خیلی مهم بوده‌است. فکر می‌کنید چه کاری انجام دادید که مائده و فاطمه خواهرش انقلابی بار آمدند؟

خانم کلهری: من از همان زمانی که می‌‌خواستم ازدواج کنم ازدواج را اینطور می‌دیدم که یک روزی از نسل من سرباز امام زمان(عج) تربیت می‌شود. من واقعا ازدواج را با این نیت انجام دادم که یک کاری برای آخرت خودم انجام داده باشم و در تربیت بچه‌ها نیز سعی کردم این موضوع را لحاظ کنم.

آقای یوسفی: یکی از الگوهای اصلی همه بچه‌ها، پدرومادرهایشان هستند. من همیشه تلاش کرده‌ام قبل از اینکه بخواهم چیزی را با حرف به بچه‌ها بفهمانم آن را در عمل من ببینند. هیچ موقع به آنها نگفته‌ام که انقلابی باشید؛ آن‌ها انقلابی بودن را در عمل پدرومادرشان دیدند. از طرفی برای خودشان شخصیت قائل بودم. اگر دیدم بچه‌هایم نظری می‌دهند کامل گوش می‌دهم.

 

شما بچه‌ها در این خصوص چه نظری دارید؟

مائده: من از یک‌سالگی در راهپیمایی 22 بهمن با کالسکه شرکت کردم. از 2 سالگی به بعد هم با دختر‌دایی‌ام دوتایی باهم همیشه در برنامه‌های راهپیمایی بوده‌ایم. من حتی از بچگی کتاب‌های لالایی که داشتم، لالایی‌های معصومین بود. یک سری کتاب 14 جلدی بود که قصه هر معصوم را از اول با شعر به صورت لالایی تعریف می‌کرد تا آخر. این کتاب‌ها از زمان خواهرم مانده بود. مادر من از بچگی ما حتی برای هیئت‌ها و راهپیمایی‌ها برنامه‌هایی می‌چید که به ما خوش بگذرد. مثلا برای هیئت خوراکی می‌گذاشت و ما هیچ‌وقت اذیت نمی‌شدیم و آنقدر خوش می‌گذشت که تشویق می‌شدیم باز هم به آنجا برویم.

 

فاطمه: پدرم همیشه از بچگی برای مناسبت‌هایی مانند 22 بهمن طوری با ما رفتار می‌کرد که می‌دانستیم این یک جشن خیلی بزرگ است. از وقتی یادم می‌آید بعد از راهپیمایی‌ها ما همیشه بیرون ناهار می‌خوریم. انگار که یک جشن تولد مهم باشد که همه باید در آن شرکت کنیم.


مائده! وقتی این لالایی‌ها و یا کتاب‌هایی که مادر برایتان می‌خواند را گوش می‌دادی چه احساسی داشتی؟

مائده: راستش گریه‌ام می‌گرفت. حتی خودم هم کتاب حضرت قاسم و حضرت عبدالله  را می‌خواندم یا  مادرم بعضی کتاب‌هایی که در آن‌ها بچه‌های سه چهارساله شهید شده بودند را برایم می‌خواندند، خیلی گریه‌ام می‌گرفت.

خانم کلهری: من از نوزادی که بچه‌ها را روی پایم می‌خواباندم همین لالایی‌ها را برایشان از روی کتاب می‌خواندم و همین سبب شده که بچه‌ها علاقه‌ زیادی به کتاب داشته باشند و هرسال که به نمایشگاه می‌رویم بچه‌ها تعداد زیادی کتاب می‌خرند و هر دوسه ماه یکبار من کتاب‌ها را کارتن کارتن به کتابخانه‌ها می‌دهم اما این چندجلد کتاب را همیشه نگه‌داشته‌ام.

 

بچه‌ها چطور تشویق به کتابخوانی شدند؟ چون الان در زمانه‌ای هستیم که کتاب‌خواندن کم شده‌است؟

آقای یوسفی: ما از بچگی برای بچه‌ها کتاب می‌خواندیم. سال‌های سال این بچه‌ها تا شبی یک کتاب را نمی‌خواندند، نمی‌خوابیدند. یک‌سال ما مشکلاتی داشتیم که نمی‌توانستیم نمایشگاه کتاب برویم. به مادر بچه‌ها گفتم که امسال یاد بچه‌ها نینداز که متوجه نمایشگاه کتاب شوند. در همین حین شبکه خبر درباره نمایشگاه کتاب یک خبری زیرنویس کرد و فاطمه دویید که آخ‌جون نمایشگاه کتاب هجدهم شروع شد! با اینکه 4سال و نیم بیشتر نداشت ولی سواد داشت. ما ممکن بود از هزینه غذا و چیزهای دیگر بزنیم اما برای کالاهای فرهنگی مثل کتاب، هیچ محدودیتی نداریم و اجازه می‌دهیم بچه‌ها خرید کنند.

مائده: ما نمایشگاه کتاب که می‌رفتیم خیلی کتاب می‌خریدیم. آنقدر که از سنگینی پلاستیک‌های کتاب، دستمان درد می‌گرفت. به مادرم ‌گفتم اجازه بدهد چمدان ببریم چون دستمان درد می‌گیرد که مادرم دوسال پیش بالاخره رضایت داد که ما با چمدان به نمایشگاه کتاب برویم.

زهرا کلهری: ما کلی عکس از بچه‌ها داریم که داخل کتاب خوابشان برده‌است.

 

این همه کتاب را تا الان چه کار کرده‌اید؟ دست و پایتان را تنگ نکرده‌است؟

مائده: من دوست نداشتم کتاب‌هایم را به کسی بدهم. از امانت دادن بدم نمی‌آید، اما دوست ندارم کامل به کسی بدهم. اما می‌دانم مادرم یواشکی خیلی از کتاب‌ها را رد می‌کند.(می‌خندد) اما یک جوری رفتار می‌کند انگار این کار نکرده‌است.

آقای یوسفی: بچه‌ها می‌گویند ما با یک چمدان به نمایشگاه کتاب می‌رویم. اما باورتان نمی‌شود ظرف دو هفته همه کتاب‌های این چمدان را می‌خوانند و دوباره می‌آیند و می‌گویند همه را خواندیم. دوباره کتاب بخریم. اصلا این موضوع مشکل شده‌است (می‌خندد). ما از نمایشگاه خسته و کوفته بر می‌گردیم. بچه‌ها از همان لحظه رسیدن به خانه کتابخوانی را آغاز می‌کنند.

فاطمه: از خوشحالی‌های من اپلیکیشن‌های کتابخوانی است که به من فرصت داده وقتی داخل اتوبوس نشسته‌ام و از دانشگاه بر می‌گردم کتاب بخوانم.

 

 

مائده حالا که این همه کتابخوان و فعال هستی، آیا تصمیم گرفته‌ای که در آینده چه کاری دنبال کنی؟

مائده: اوایل دوست داشتم برنامه نویس شوم. اما انیمیشن‌سازی و دوبله را خیلی دوست دارم. مادرم هم انیمیشن‌سازی را خیلی دوست دارد.

 

چرا انیمیشن سازی برایت جذاب است؟ دوست داری برای بچه‌ها کارتون بسازی؟

مائده: من کارتون‌های والت‌دیزنی را خیلی دوست داشتم. چون هم خود کارتون قشنگ است، هم داستان‌های قشنگی دارد. برای همین درباره والت دیزنی تحقیق کردم که چرا آنقدر طرفدار دارد؛ متوجه شدم که خود والت دیزنی یک فراماسونر است و دارد همان عقاید و نشانه‌ها را داخل انیمیشن‌هایش می‌گذارد که من خودم چندتایش را داخل فیلم‌ها دیدم. برای همین نتیجه گرفتم که ما هم باید در ایران انیمیشن‌هایی بسازیم که مفاهیم و اعتقاداتی که خودمان می‌خواهیم در آن نهفته باشد. البته برنامه نویسی را دوست دارم و فکر می‌کنم استعدادش را دارم. یکی از دلایلش هم این است که اپلیکیشن‌های مختلف را داخل موبایل می‌ریزم انقدر با آن کلنجار می‌روم تا از شیوه‌‌اش سر در بیاورم.

فاطمه: البته من فکر می‌کنیم بعضی استعدادها ذاتی ست و استعداد برنامه‌نویسی در خانواده ما خیلی ذاتی است. خود من هم بدون اینکه پدر و مادرم بدانند دو زبان برنامه نویسی را یاد گرفتم.

 

بسیاری از خانواده‌ها‌ برایشان مهم است که به شکل‌های مختلف بتوانند دانش سیاسی فرزندشان را تقویت کنند تا در راستای ارزش‌های انقلاب اسلامی قرار بگیرد. شما به عنوان پدر و مادر چطور این کار را انجام دادید؟ در صورتی‌که خیلی از بزرگترها از چنین دانش‌هایی برخوردار نیستند.

خانم کلهری: با خیلی از کارهای کوچک می‌توان این کارها را انجام داد. وقتی تلویزیون یک فیلم دفاع مقدسی نشان می‌دهد، ما خانوادگی آن را تماشا می‌کنیم. پدر بچه‌ها اشک می‌ریزد و بچه‌ها اشک پدرشان را می‌بینند. این اتفاق در خانه ما خیلی عادی ست و حتی خود مائده هم همراه پدرش گریه می‌کند. مورد بعدی اینکه ما برنامه‌های مختلف را شرکت می‌کنیم مثلا برخی دوستان پدرش که شهید شده‌اند و پدرومادرشان فوت می‌کنند ما خودمان را ملزم می‌دانیم که در تشییع این مادر یا پدر شهید شرکت کنیم. بچه‌ها این‌ها را می‌بینند.

مائده: مادر من این موقع‌ها می‌گوید من می‌خواهم این برنامه را شرکت کنم. اصلا هم کاری ندارم که شما می‌خواهید بیایید یا نه.


انتشار و دیده شدن این فیلم برای خانواده شما انگیزه‌ای شد که برای این قبیل کارهای فرهنگی برنامه‌ای ویژه‌ای بگذارد؟

زهرا کلهری: حقیقتش این است که ما از ابتدا به فضای مجازی با این دید نگاه می‌کردیم. به عنوان یک وسیله‌ای که بتوانیم با آن کاری را انجام دهیم. مائده هم حتی اینطوری است. من دیدم از طریق همین فضای مجازی دست‌سازه‌های نمدی‌اش را فروخت و با پولش به خیریه کمک می‌کرد. حتی توانست دست‌سازه‌های همکلاسی‌هایش را هم بفروشد.

 

بعضی از پدرومادرها هستند که با وجود اینکه خودشان به انقلاب اسلامی و ارزش‌های انقلاب معتقدند فرزندشان مثل خودشان فکر نمی‌کند و از این موضوع خیلی ناراحتند اگر بخواهید یک توصیه مادرانه یا پدرانه کنید چه می‌فرمایید؟

فاطمه: اجازه بدید من یک توصیه داشته باشم. اجازه بدید بچه‌ها حرف بزنند. یک چیزی که در خانواده ما مشهود است این است که پدر و مادرم به ما اجازه حرف زدن دادند و ما همیشه اجازه داشتیم انتقادمان را چه نسبت به دولت، چه نسبت به حکومت خیلی آزادانه بیان کنیم. اینطور نبود که حد و مرزی برای سوال کردن وجود داشته باشد. علاوه بر آن اینطور نبود که ما را موظف کنند به راهی که خودشان رفته‌اند، برویم. می‌گفتند ما این‌ کارها را انجام دادیم و به تو هم آن را توصیه می‌کنیم؛ حالا می‌توانی انتخاب کنی. اتفاقا من می‌خواستم جواب خانم دکتری را بدهم که کامنت گذاشته بود تکرار این شعارهای تقلیدی تشویق ندارد. ما نمی‌توانیم مشخص کنیم که سن تقلید و سن تفهیم برای هر آدمی چه سنی است؟ یک کسی دیرتر متوجه می‌شود. یک کسی زودتر می‌شود. اینطوری نیست که من با راهنمایی‌هایی که از پدرومادرم می‌گیرم الزاما همان مسیر را بروم؛ اینطور نیست که حتما اجباری وجود داشته باشد. اگر ما آگاهانه انتخاب کردیم که می‌توانیم این آگاهی را به کس دیگری بدهیم. اگر آگاهانه انتخاب نکردیم در جواب سوالاتی که از ما پرسیده می‌شود، جا می‌مانیم. من تا به حال پیش نیامده که سوالی از پدرو مادرم بپرسم و آنها نتوانند به من جواب بدهند.

خانم کلهری: دلم می‌خواهد به پدرومادرها بگویم تا می‌توانید خودتان را به روز کنید. تا می‌توانید مشکلات جوان‌ها و بچه‌ها را بپرسید، بخوانید و کلاس بروید تا وقتی بچه سوالی از آنها پرسید بتوانند پاسخگو باشند. حتی در زمینه پوشش، مد و لباس حساسیت به خرج بدهند. بچه‌ها درست و زیبا لباس بپوشند.

 

آقای یوسفی: ما حتی در خانه اگر نظراتمان با هم 180 درجه هم مخالف باشد،کسی را مجبور به کاری نمی‌کنیم. این موضوع حتی درباره انتخابات کاملا وجود دارد.

مائده: من سال گذشته خیلی دوست داشتم از لوازم آرایش مادرم استفاده کنم که بدانم چطوری است و خودم را گریم کنم. واقعا آرایش را دوست داشتم. اما مادرم اصلا کاری با من نداشت و جعبه لوازم آرایشش را به من می‌داد و من در اتاق هرکاری دلم می‌خواست انجام می‌دادم و بعد صورتم را می‌شستم و بیرون می‌آمدم و پای درسم می‌نشستم.

 

 


 

 نظر دهید »

رهبر معظم انقلاب: دستگاههای مختلفی در فضای مجازی حضور دارند، اما حضور در این فضا باید یک حضور جریان‌ساز باشد

07 بهمن 1397 توسط مدیر النفیسه


 

رهبر معظم انقلاب: دستگاههای مختلفی در فضای مجازی حضور دارند، اما حضور در این فضا باید یک حضور جریان‌ساز باشد

آیت الله خامنه‌ای با اشاره به توقعات زیاد از حوزه علمیه قم برای حل مسائل و ابهامات گفتند: در گذشته چنین توقعاتی از قم وجود نداشت و حوزه علمیه، سربه‌زیر و مشغول کار خود بود اما امروز این انتظار از حوزه علمیه قم وجود دارد که برای ابهام‌ها و مشکلات دینی راه‌حل داشته باشد.

به گزارش «انتخاب» به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز یکشنبه در دیدار مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی، یک وظیفه مهم این دفتر را پاسخ به سوال ها و نیازهای فکریِ جوانان، دانشجویان و گروه های اثرگذار فرهنگی برشمردند و توصیه‌هایی در خصوص حضور جریان‌ساز در فضای مجازی و آسیب‌شناسی مقوله تبلیغ بیان کردند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای با تجلیل از خدمات دفتر تبلیغات اسلامی، وجود نواندیشی و روشنفکری دینی در این دفتر را مغتنم دانستند و گفتند: امروز، دوره انقلاب و روزهای کار و حرکت‌های جهشی است و قم به این‌گونه نگاه ها و جهت‌گیری‌های نو، بیش از پیش احتیاج دارد.
ایشان دفتر تبلیغات اسلامی را یک واحد زنده و برخوردار از تالیفات پر شمار برشمردند و افزودند: البته جای دفتر تبلیغات در مجموعه‌های اثرگذار کشور خالی است و این دفتر باید با شناسایی مجموعه‌های موثر فرهنگی و پاسخ دادن به سوال های دینی آنها، بر غنای فکری این مجموعه‌ها بیفزاید.

رهبر انقلاب با اشاره به سوال های متنوعِ دینی که برای دست‌اندرکاران فعالیت‌های فرهنگی و هنری وجود دارد، خاطرنشان کردند: پاسخگویی به این سوال ها و ابهام‌ها، وظیفه حوزه و دستگاه هایی همچون دفتر تبلیغات اسلامی است.

ایشان دفتر تبلیغات را به اولویت‌بندی و تمرکز بر کارهای زمین‌مانده در حوزه علمیه قم توصیه کردند و در خصوص فعالیت‌های تبلیغی در فضای مجازی، افزودند: دستگاه های مختلفی در فضای مجازی حضور دارند اما حضور در این فضا باید یک حضور جریان‌ساز باشد، ضمن اینکه بهترین راه شناسایی و ارتباط با گروه های موثر فرهنگی و یافتن سوال ها و سرنخ‌های فکری آنان، استفاده از فضای مجازی است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای همچنین تدوین و انتشار کتاب‌هایی با موضوع پاسخ‌ به شبهات فکریِ جوانان و دانشجویان را لازم دانستند.

«تدوین دانش مددکاری اسلامی»، «شبکه‌سازی و هم‌افزایی با سایر دستگاه های فعال در امر تبلیغ» و «آسیب‌شناسی تبلیغ» از دیگر توصیه‌های رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار بود.

ایشان به یک حلقه مهم در فعالیت‌های تبلیغی یعنی «اثر و بازخورد تبلیغ» اشاره کردند و افزودند: صرفِ رفت‌وآمد مبلغان و گروه های تبلیغی به شهرها و روستاها و تاکید بر خوش‌بیان بودن آنها کافی نیست. مبلغان باید به‌گونه‌ای آموزش داده شوند که بتوانند پس از پایان دوره تبلیغ نیز ارتباط و تبادل فکری خود را با جوانانِ مستعد استمرار بخشند و در ظرف چند سال، جمعی از همین جوانان را به مبلغان دین در منطقه خود تبدیل کنند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به توقعات زیاد از حوزه علمیه قم برای حل مسائل و ابهامات، گفتند: در گذشته چنین توقعاتی از قم وجود نداشت و حوزه علمیه، سربه‌زیر و مشغول کار خود بود اما امروز این انتظار از حوزه علمیه قم وجود دارد که برای ابهام‌ها و مشکلات دینی راه‌حل داشته باشد.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام واعظی رییس دفتر تبلیغات اسلامی و حجت‌الاسلام جعفری رییس هیات امنای دفتر تبلیغات اسلامی، گزارشی از فعالیت‌ها و برنامه‌های این دفتر بیان کردند.

 نظر دهید »

رهبر انقلاب: ترویج نماز، در شمار وظایف بزرگی است که همه باید بدان اهتمام ورزیم/ مدارس را مزین کنید به نمازخوانی نوجوانان

14 آذر 1397 توسط مدیر النفیسه

رهبر انقلاب: ترویج نماز، در شمار وظایف بزرگی است که همه باید بدان اهتمام ورزیم/ مدارس را مزین کنید به نمازخوانی نوجوانان


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیام به بیست و هفتمین اجلاس سراسری نماز، این اجلاس سالانه را نشانه‌ی حق‌گزاری در برابر فریضه نماز خواندند و درباره اهمیت نماز افزودند: نماز آنجا که با خشوع و حضور گزارده شود جامعه را به صلاح و سداد در زبان و عمل میکشاند و اعتلا میبخشد.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به بیست و هفتمین اجلاس سراسری نماز که در استان سمنان برگزار شد و آیت‌الله شاهچراغی نماینده ولی‌فقیه در این استان، آن را قرائت کرد به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

اجلاس سالانه‌ی نماز از سوئی نشانه‌ی حق‌گزاری در برابر فریضه‌ئی است که میتواند بر همه‌ی اعمال و فرایض دیگر، روح بدمد و آنها را کارآمد کند: «ان قُبِلَت قُبِلَ ماسِواها» و از سوی دیگر خدمت بزرگی است به آنان که حقِّ این هدیه‌ی الهی را ندانسته و در آن سهل‌انگاری میکنند.

نماز آنگاه که با خشوع و حضور گزارده شود جامعه را به صلاح و سداد در زبان و عمل میکشاند و اعتلاء میبخشد.

بخش مهمی از گرفتاریها و آلودگیهای ما براثر نپرداختن به این حقیقت هشدار دهنده است. از این رو ترویج نماز با همه‌ی شیوه‌های اثرگذار، در شمار وظایف بزرگی است که همه باید بدان اهتمام ورزیم و شما دست‌اندرکاران این اجلاس بویژه عالم مجاهد جناب حجهالاسلام آقای قرائتی بحمدالله در این راه از توفیق الهی بهره‌مند شده‌اید.

آموزش و پرورش میتواند در این عرصه از اثرگذارترین‌ها باشد.

مدارس را مزین کنید به نمازخوانی نوجوانان؛ این برترین تضمین برای سلامتی آینده‌ی جامعه است.

والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
سیدعلی خامنه‌ای
13 آذر 1397

1543994820545759_785.jpg

 نظر دهید »

پوستر سایت رهبرانقلاب درباره تصویرسازی غلط دشمن

15 آبان 1397 توسط مدیر النفیسه

پوستر سایت رهبرانقلاب درباره تصویرسازی غلط دشمن

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «با آن امکانات وسیع، مهم‌ترین کاری که دشمن میخواهد بکند تصویرسازی غلط از وضع کشور است؛ نه‌فقط برای اغوای افکار عمومی دنیا بلکه حتّی برای اغوای افکار عمومی داخل خود کشور؛ حتّی داخل خود کشور! یعنی حرف میزنند برای اینکه بنده و جنابعالی که خودمان در این فضا داریم تنفّس میکنیم، چیز دیگری فرض کنیم غیر از آن واقعیّتی که وجود دارد.» 1397/07/25

15415221435086235.jpg

 نظر دهید »

مقام معظم رهبری: وقتی به کوهستان‌های اطراف تهران می‌روم و می‌بینم هیچ‌کس نیست! غصه می‌خورم

27 مهر 1397 توسط مدیر النفیسه

مقام معظم رهبری: وقتی به کوهستان‌های اطراف تهران می‌روم و می‌بینم هیچ‌کس نیست! غصه می‌خورم
دل انسان خیلی غصه‌دار می‌شود که چرا آنها در آن‌جا چهار قدم بالا نمی‌آیند و از این ‌امکان استفاده نمی‌کنند

در صدوپنجاه و پنجمین شماره نشریه حزب‌الله توصیه‌هایی از رهبر معظم انقلاب به جوانان برای ترغیب و تشویق آن‌ها به ورزش کوهپیمایی منتشر شد.

بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب که در تاریخ 30 آبان ماه 84 جوانان را به کوه پیمایی توصیه و تشویق کردند به این شرح است:

بنده گاهی اوقات که بر همان تنبلی مورد بحث و بر ضعف‌های مربوط به سن و پیری فایق می‌‌آیم، چند ‌قدمی از کوهستان‌های اطراف تهران می‌روم بالا و می‌بینم هیچ‌کس نیست! غصه می‌خورم! در کوهستان، جاهایی هست که ساختمان‌ها در زیر پا پیداست، این همه آدم در اتاق‌ها خوابیده‌اند که در ‌بین آنها جوان هست، در بین آنها کسانی هستند که ظاهر جسم‌شان اقلاً ده برابر ما توان و قدرت ‌دارد، اما از این اتاق‌ها بیرون نمی‌آیند، ولی ما از این گوشه‌ٔ شهر با سنِ نزدیک به هفتاد سال، ‌می‌رویم آن‌جا.

دل انسان خیلی غصه‌دار می‌شود که چرا آنها در آن‌جا چهار قدم بالا نمی‌آیند و از این ‌امکان استفاده نمی‌کنند. شما امکانات و اتوبوس بگذارید که اگر کسی خواست از پایین شهر و از ‌راه‌های دور به این ارتفاعات بیاید، بتواند.

ارتفاعات بعضی از شهرها یک خرده با شهر فاصله دارد، ‌بنابراین، وسایلی فراهم کنید که اگر کسی خواست، بتواند بیاید -حالا اگر کسی همت نکرد و اراده ‌نکرد، آن، بحث دیگری است- و تشویق بشوند، نگویند وسیله نداشتیم و نیامدیم.

1539951386902121_421.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 17
مهر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • فطرس
  • راز ملکوت

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس