آموزش صبر به کودک
کاشتن گل و گیاه، یکی از بهترین تمرینها برای آموزش صبر به کودکان است.
با این کار کودک میآموزد با مراقبتی که همراه با صبر و حوصله است میتواند موجودی را پرورش دهد.
کاشتن گل و گیاه، یکی از بهترین تمرینها برای آموزش صبر به کودکان است.
با این کار کودک میآموزد با مراقبتی که همراه با صبر و حوصله است میتواند موجودی را پرورش دهد.
فهمیدن خیلی کار سختی نیست
میشود زن نبود اما فهمید روزی ده دوازده ساعت با در و دیوار و مبل و تلویزیون و بوفه و . . . در خانه تنها بودن یعنی چه ؟
و بعد گیر نداد به مبلغ قبض تلفن.
میشود زن نبود اما فهمید چقدر سخت است از بین قیمه و قُرمه سبزی و آبگوشت و ماکارونی و خورشت کدو و کباب تابه ای و استامبولی و زرشک پلو با مرغ و کوکو سبزی و پلو ماهی و چلو گوشت و اشکنه و کوکو سیب زمینی و میرزا قاسمی و . . . کدام را برای ناهار درست کنی .
و بعد در جواب ناهار چی درست کنم ؟ نگفت : هر چی دلت میخواد .
و البته میشود مرد نبود و فهمید چقدر دشوار است روزی ده دوازده ساعت در حسرت دراز کشیدن و چند دقیقه چشم ها را در سکوت بر هم گذاشتن بودن .
و بعد گیر نداد که : باز رسید خونه و ولو شد رو مبل .
می شود مرد نبود اما فهمید چه عذاب بزرگی است گفتن جملهی :
حالا فعلا ببینم چی میشه .
و در پاسخ نگفت : پس کِی آخه ؟
واقعا فهمیدن ، کار خیلی سختی نیست اما عمل کردن…
همانقدر که زن را باید فهمید،مرد را هم باید درک کرد
همانقدر که باید قربان صدقه زن رفت،باید فدای خستگی های مرد هم شد
خلاصه مرد و زن ندارد به نقطه ی ما شدن که رسیدی، بهترین باش.
گدایی ٣٠ سال کنار جاده ای نشسته بود.
یک روز غریبه ای از کنار او می گذشت .
گدا به طورا توماتیک کاسه خود را به سوی غریبه گرفت و گفت :
بده در راه خدا
غریبه گفت : چیزی ندارم تا به تو بدهم؟
آنگاه از گدا پرسید : آن چیست که رویش نشسته ای ؟؟ گدا پاسخ داد: هـیچی یک صندوق قدیمی ست . تا زمانی که یادم می آید ، روی همین صندوق نشسته ام .
غریبه پرسید : آیا تاکنون داخل صندوق رادیده ای؟
گدا جواب داد: نه !!
برای چه داخلش راببینم ؟؟ دراین صندوق هیچ چیزی وجود ندارد .
غریبه اصرار کرد چه عیبی دارد؟
نگاهی به داخل صندوق بینداز .
گدا کنجکاو شد و سعی کرد در صندوق را باز کند.
ناگهان در صندوق باز شد و گدا باحیرت و ناباوری و شادمانی مشاهده کرد که صندوقش پر از جواهر است .
من همان غریبه ام که چیزی ندارم به تو بدهم اما می گویم نگاهی به درون بینداز .
نه درون صندوقی، بلکه درون چیزی که به تو نزدیکتراست {درون خویش}
صدایت را می شنوم که می گویی : اما من گدا نیستم !!
گدایند همه ی کسانی که ثروت حقیقی خویش را پیدا نکرده اند .
همان ثروتی که شادمانی از هستی ست.
درونت را بنگر!
وقتے شنیدے کسی
درگوشه اے ازجهان میمیرد
افتاده ترباش
وقتے دیدے کودکی
در گوشه خیابانی ازسرما میلرزد
مهربانتر باش
وقتے آدمهاے محتاج رادیدی
بخشنده ترباش
زیرا
دنیا خیلے زود تمام میشود!