مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

تحلیلی بر سخنان سید حسن نصرالله : گسترش حساب شده درگیری ها با سیاست ارعاب و ابهام

12 آبان 1402 توسط مدیر النفیسه

 سخنان سید حسن نصر الله ، افرادی که با سطحی نگری انتظار ادبیات تند و احساسی داشتند را ارضا نکرد. آنها ای بسا انتظار داشتند نصرالله خطاب به نتانیاهو بگوید اگر تا 24 ساعت آینده حمله به غزه را متوقف نکنی، به تل آویو حمله زمینی می کنیم و خاک آنجا را به توبره می کشیم یا دستور ورود گسترده نیروهای حزب الله به شمال سرزمین های اشغالی را صادر کند و ساعتی بعد اولین گردان پیاده نظام با حمایت موشک ها و پهپادهای حزب الله وارد شهرک های شمالی شود

.

چنین سناریویی، هر چند حماسی بود و حتی می توانست در ابتدای امر منجر به پیروزی هایی برای حزب الله شود ولی واقعیت های میدان ممکن است آینده را طوری دیگر رقم بزند. مثلاً فرض کنید اگر اولتیماتوم 24 ساعته اعلام می شد و قبل از پایان ضرب الاجل، اسرائیل دست به حمله گسترده پیشدستانه می زد؛ آیا این به نفع حزب الله و غزه می شد؟

نصرالله در عین حال به صراحت گفت که در روزهای آینده، دامنه درگیری با اسرائیل را گسترش خواهد داد و حزب الله تنها به تقابلات مرزی اکتفا نخواهد کرد. این سخن او از این بابت هوشمندانه است که اولاً یک عملیات روانی با مخاطب نظامیان اسرائیلی و ساکنان سرزمین های اشغالی است و آنها را بیمناک گسترش درگیری ها می کند و ثانیاً نوع و دامنه درگیری های جدید را مخفی نگاه می دارد که این هم از اصول نظامی گری است. دشمن را هم باید ترساند و هم باید در بی اطلاعی نگه داشت. این نکته ای است که خبرنگار بی بی سی در بیروت هم متوجه آن شد و در اولین گزارش خود بعد از سخنرانی نصرالله صراحتاً گفت که او همه را روی هوا نگه داشت.

نکته دیگر سخنان نصرالله ، تاکید بر تقابل نظامی مقاومت اسلامی عراق با آمریکاست. او به آمریکا این پیام واضح را داد که بخشی از هزینه های جنگ غزه متوجه نظامیان آمریکایی است که در منطقه حضور دارند. نصرالله  همچنین از جبهه جدیدی در جنوب اسرائیل خبر داد و گفت که یمنی ها نیز در کنار جبهه مقاومت، بندر ایلات و سایر نقاط اسرائیل را مورد هدف قرار می دهند.

در واقع او از گسترش درگیری ها در سه جبهه عراق ، لبنان و یمن خبر داد ولی به جز یمن که مشخص است به دلیل بُعد مسافت با موشک و پهپاد حمله می کند، درباره نحوه تقابل دو جبهه دیگر با آمریکا و اسرائیل توضیح خاصی نداد و کوشید از سیاست ارعاب و ابهام استفاده کند. یکی از نقاط اصلی استفاده  از این سیاست آنجا بود که گفت اقدامات اسرائیل ممکن است حزب الله را به معادله ” غیر نظامی در برابر غیر نظامی “ سوق دهد. بدین معنا که اگر شهروندان غیر نظامی غزه همچنان در معرض حملات نظامی باشند، حزب الله نیز این حق را برای خود قائل می شود که برای ایجاد بازدارندگی، دامنه حملات خود را از اهداف صرفا نظامی به مقاصد غیر نظامی نیز توسعه دهد.

نصرالله نشان داد که سیاست حزب الله، گسترش حساب شده و هدفمند دامنه نزاع بر مبنای تحولات پیش روست نه بر اساس احساسات حماسی افرادی که انتظار رجز خوانی از او داشتند. از این رو فارغ از ابعاد نظامی موضوع، نصرالله نشان داد که هنوز یک سیاستمدار هوشمند است و مخاطب، به ویژه مخاطب اسرائیلی و زوایای روان او را خوب می شناسد.

گذشته از همه این ها، باید این را هم در نظر گرفت که طرف حزب الله، یکی از ارتش های مجهر دنیاست که مستظهر است به حمایت بی چون و چرای آمریکا و باید همجون شطرنج بازی ماهر، با احتیاط و همه جانبه نگری کامل بازی را پیش برد نه با هیاهو و شعار دادن و بلوف زدن. واقعیت این است که نه می شد قاطعانه تر از این سخن گفت و نه حساب شده تر از این. ضمن این که نصرالله نمی خواست در زمره رهبران ساکت جهان اسلام قرار بگیرد که فقط تماشاچی نسل کشی هستند. او هم سخن گفت و هم، همان طور که در سخنانش اشاره کرد، از فردای طوفان الاقصی، با گرم کردن مرزهای شمالی اسراییل، یک سوم نیروی زمینی، نصف نیروی دریایی و یک چهارم توان نیروی هوایی اسرائیل را معطوف این منطقه کرده است تا عملیات علیه غزه کُندتر و کم توان تر از برنامه پیش برود. توجه به این نکته مهم است که اسرائیل نیاز دارد در زمانی کوتاه به پیروزی مورد نظر خود در غزه برسد و زمان به نفعش نیست.

و نهایتاً نباید انتطار داشت نصرالله و حزب الله تحت امر او بار تمام بی عملی دنیای اسلام و جهان عرب را به دوش بکشند هر چند که حزب الله در عمل و نه در سخن، ثابت کرده است که هر گاه نیاز به جنگ همه جانبه باشد، از ورود به میدان نبرد، ابایی ندارد و کسی چه می داند، شاید تحولات روزها و هفته های آتی، به چنین انفجاری بینجامد و درگیری حزب الله و اسرائیل این بار نه در مزارع شبعای لبنان که در شهرک های شمالی اسرائیل رخ دهد و معادلات را به کلی تغییر دهد.

 1 نظر

لطفا ارزشش را داشته باش!

20 مهر 1402 توسط مدیر النفیسه

                                                  لطفا ارزشش را داشته باش!

هر وقت که زمین خوردیم، کمک بخواهیم. در کتاب «پسرک، موش کور، روباه و اسب»، پسرک از اسب می‌پرسد: «شجاعانه‌ترین حرفی که تا حالا زدی چه بوده است؟» اسب پاسخ می‌دهد: «کمک!» 
حدود ده سال پیش، از همه‌جا ناامید شده بودم و نمی‌توانستم زندگی‌ام را جمع کنم. دوره دانشگاه را تازه تمام کرده بودم و کار پیدا نمی‌کردم. پدرم بیمار بود. وضعیت اقتصادی به شدت دشواری داشتیم و صاحبخانه مهلتی را تعیین کرده بود تا خانه را تخلیه کنیم. هیچ چیز برای از دست دادن نداشتم. 

روزی از دانشگاه تماس گرفتند و گفتند: «کتابی که امانت برده‌ای را باید برگردانی!» رفتم کتاب را تحویل دهم. در راه کتابخانه، توجهم به مکالمه‌ی یکی از اساتید با شخصی دیگر جلب شد. از مکالمه فهمیدم که آن شخص، صاحب کارخانه‌ای است که با رشته‌ی تحصیلی من مرتبط بود.
 
آرام پشت سرشان حرکت کردم. بلافاصله که از هم خداحافظی کردند، به سمت آن شخص رفتم. بی‌مقدمه به او گفتم: «لطفا کمکم کنید!» با آرامش در چشمانم خیره شد. تعجب نکرده بود. ظاهرا این نگاه برایش آشنا بود. با حوصله به حرف‌هایم گوش داد و در نهایت گفت: «از فردا بیا سر کار!»
 
فردای آن روز رفتم و در کارخانه مشغول به کار شدم. مشخص بود که به نیرویی احتیاج نداشت و صرفا به خاطر کمک به من، راضی شد سر کار بروم. مرا دید و گفت: «این فرصت در اختیار تو! امیدوارم بتوانی از آن استفاده کنی!» من از همان روز، بی‌وقفه کار کردم. چندبرابر بیشتر از آنچه از من انتظار داشتند، کار می‌کردم. آنچنان تلاش کردم که پس از ده سال، کارخانه‌ی خودم را احداث کردم و اکنون با آن مرد بزرگ، پروژه‌های مشترک زیادی داریم.
 
دیروز پس از پایان یک جلسه به او گفتم: «بعید می‌دانم لطفی که به من کردید را هرگز بتوانم جبران کنم!» گفت: «می توانی جبران کنی!» گفتم: «هر کاری که باشد حاضرم برای شما انجام دهم!» در پاسخ گفت: «برای من نیازی نیست کاری بکنی! برای جبران، دست هرکسی که شجاعانه از تو کمک خواست را بگیر!» این را گفت و رفت. در حالی که من عمیقا در حال لذت بردن از این پاسخ و فکر کردن به آن، میخکوب شده بودم، برگشت و گفت: «البته فراموش نکن که او نیز شایسته‌‌ی این کمک باشد» پرسیدم: «چه کسی شایسته‌ی کمک هست؟» گفت: «کسی که چندین برابر کمکی که تو به او می‌کنی، خودش به خودش کمک می‌کند»
 
سه درس مهمی که من از داستان زندگی خودم گرفتم:


درس اول: هر وقت که زمین خوردیم، کمک بخواهیم. در کتاب «پسرک، موش کور، روباه و اسب»، پسرک از اسب می‌پرسد: «شجاعانه‌ترین حرفی که تا حالا زدی چه بوده است؟» اسب پاسخ می‌دهد: «کمک!»

درس دوم: وقتی از زمین بلند شدیم و شرایط بحرانی را پشت سر گذاشتیم، نقش ما تغییر می‌کند. این بار ما هستیم که باید به کسی که زمین خورده است کمک کنیم.


درس سوم (و شاید مهمترین درس): وقتی کمک گرفتیم، با تمام وجود برای بهبود وضع خودمان تلاش کنیم. یادمان باشد که اگر زمین خوردیم و کسی دستمان را گرفت، خود را روی شانه‌ی او نیندازیم. ما هم تمام تلاشمان را بکنیم تا از زمین بلند شویم. آن کسی که به ما کمک می‌کند، خودش ممکن است در شرایط ایده‌آلی قرار نداشته باشد. پس باید حواسمان باشد که به او آسیب نزنیم. برخی از ما وقتی کسی به کمک می‌آید، خود را کنار می‌کشیم، تمام مسئولیت زندگی خود را به او تحمیل می‌کنیم و او را از پا در می‌آوریم. درست است که ما انسان‌ها نباید همدیگر را تنها بگذاریم، اما این را هم نباید فراموش کنیم که در هر شرایطی هم که باشیم، «هیچکس مسئول زندگی ما نیست!»  
 
در فیلم  «نجات سرباز رایان»، افراد زیادی به خاطر «سرباز رایان» کشته می‌شوند تا او را نجات دهند. در پایان فیلم، فرمانده به «سرباز رایان» می‌گوید: «یادت باشه همیشه طوری زندگی کنی که ارزش کاری که برات انجام شد را داشته باشی!»

 
 
 
منبع: کانال مدرسه توسعه

 2 نظر

به میمنت زادروز پیامبر اسلام احمد در کلام مولانا

11 مهر 1402 توسط مدیر النفیسه

به میمنت زادروز پیامبر اسلام

احمد در کلام مولانا



 

 با اینکه نام احمد تنها یک‌بار در قرآن آمده است (سوره صف، آیه 6) اما در مثنوی معنوی بیش از هفتاد بار به کار رفته است. 

دکتر علی محمدی نویسنده کتاب "تفسیر مثنوی با مثنوی” پژوهش و نکات ارزنده‌ای را در این باره در کتاب مزبور نگاشته است که در تنظیم این یادداشت از آن بهره جسته‌ام.
مولانا می‌گوید نام مصطفی در انجیل آمده بود و حتی به کوچک‌ترین نشانه‌های او (شکل، غزوه‌ها، روزه گرفتن‌ها، خوراک، پوشاک و…) نیز اشاره و همه در انجیل ذکر شده بود.

 طایفه‌ای از نصارا وقتی به نام او می‌رسیدند، به آن نام بوسه می‌دادند و خود را زنهارخواه آن نام می‌دانستند، به همین سبب نسل‌شان تداوم پیدا کرد و نور احمد یار و ناصر آنها گردید.


 اما گروه دیگری که نام احمد را خوار می‌دانستند؛ دین، اعمال و رفتار و احکام‌شان تباه گردید و گرفتار حیله‌ دیگران شدند. 

  مولانا می‌گوید نام احمد قدرت معجزه‌گر دارد، وقتی نامش چنین کند، نورش و حضورش چه می‌کند.

 نام احمد چون حصاری شد حصین
 تا چه باشد ذات آن روح‌الامین

 دست را اندر احد و احمد بزن
 ای برادر واره از بوجهل تن

 نام محمد صلی الله علیه وآله وسلم جاودانی خواهد ماند در حالی که نام شاهان بر روی درهم‌ها فرسوده خواهد شد و به غبار تاریخ سپرده خواهد گشت.

 نام احمد نام جمله انبیاست
 چون‌که صد آمد، نود هم پیش ماست

 شاید از همین جهت است که صلوات بر پیامبر کیمیایی را می‌ماند که مس وجود انسان را تبدیل به زر می‌کند و به تعبیری  قدم در وادی رسول‌الله نهادن و دعوت او را درک کردن همان و جذب راه او و مرید و حامی او شدن همان!

 به گفته مولانا عباس بن عبدالمطلب (عموی پیامبر) برای دشمنی و ستیز با دین احمد آمد اما وقتی دعوت او را درک کرد تا قیامت حامی دین او شد و فرزندان او نیز حامیان دین اسلام  گشتند.

 بسیارند کسانی که با هدف دیگری وارد کاری شده‌اند، اما در میان راه، درِ حقیقت به سوی آنها گشاده شده است.مثل کسی که برای گردش به بیابان می‌رود، ناگاه جمال باغبان او را گرفتار می‌سازد.

  یا چون حضرت موسی که برای آوردن آتش به کوه طور رفت؛ اما با انتساب پیامبری باز گشت یا  عیسی که از دشمنان گریخت و به آسمان را پیدا کرد.

 آدم به دام گندم افتاد و از بهشت بیرون شد، اما سبب بسیاری از خیرها و برکات شد.  کودک به امید پرنده و کشمش و فندق دبستان رفت، اما به صفت دانشمندی شرافت یافت.

 آمده عباس حرب از بهر کین
 بهر قمع احمد و استیز دین

 گشته دین را تا قیامت پشت ور
 ور خلافت او و فرزندان او

 فرمود: انی ابیت یطعمنی ربی و سیقینی: من شب را به صبح می‌رسانم در حالی که خدا به من طعام می‌دهد و آب می‌نوشاند. در حقیقت از این سخن پیامبر چنین به دست می‌آید که امت احمد(ص) از طعام معنوی تا قیامت برخوردارند. چنان که خود پیامبر از طعام معنوی تغذیه می‌شد. 

مولانا می‌گوید نجات انسان‌ها از بت‌های ظاهری کاری شگرف بود، اما شگرفت‌تر از آن رهایی انسان از بت نفس است که تنها همت پیامبر و اولیا الهی توان رهایندن انسان از این بت بزرگ را دارند.

 گر بگویی شکر این‌رستن بگوی
 کز بت باطن همت برهاند اوی

 مر سرت را چون رهانید از بتان
 هم بدان قوت تو دل را وارهان

کافران احمد را هم چون خویش “بشر” دیدند؛ اما معجزه انشقاق قمر را از او ندیدند. 

عقل احمد از کسی پنهان نشد
روح وحیَش مُدرِک هرجان نشد

یعنی شاید برخی می‌توانستند عقل و دانش و آگاهی پیامبر را بسنجند؛ اما روح وحی او را هیچ‌کس نفهمید.

 به تعبیر مولانا وقتی خورشید حشر عیان می‌شود و رستاخیز فرا می‌رسد، جمادات نیز جنبش پیدا می‌کنند.

 نشانه حرکت آن‌ها این است که ما در این دنیا شنیده‌ایم؛ این‌که ماه اشاره پیامبر را درک کرد و سنگ ریزه به حکم ایشان به حرکت و حتی به زبان درآمده است.

 ماه با احمد اشارت بین شود
 نار ابراهیم را نسرین شود

 سنگ بر احمد سلامی می‌کند
 کوه یحیی را پیامی می‌کند

 ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
 با شما نامحرمان ما خامشیم

 درود و سلام بیکران الهی به پیامبر راستی و درستی که فضل و حلم و اخلاق او جذبه‌ای است که انسان‌های بزرگ و کوچک را به سوی خود می‌کشاند.

پیامبری که صداقت او نه تنها بر ماه تاثیر گذاشت که خورشید درخشان را (در حادثه ردالشمس) تحت تاثیر قرار داد.

عصر ایران؛ سید مهدی حسینی دورود

 

 نظر دهید »

10 پیشنهاد به پدر و مادرهایی که فرزند دانش آموز دارند

08 مهر 1402 توسط مدیر النفیسه

10 پیشنهاد به پدر و مادرهایی که فرزند دانش آموز دارند

 

با آغاز سال تحصیلی، بی مناسبت نیست بدون هیچ مقدمه ای، چند پیشنهاد را با پدر و مادرها در میان بگذاریم:

 

1 - بهترین راه برای درس خوان و مهم تر از آن، کتاب خوان شدن فرزندان تان این است که خودتان هم کتاب بخوانید.
همه مطالعات روانشناسی و حتی تجربیات فردی نشان می دهند که کودکان بیشتر از رفتارهای شما الگوبرداری می کنند تا از حرف ها و امر و نهی های شما.

حتی اگر اهل مطالعه نیستید، می توانید کتابی را در دست بگیرید و تظاهر به مطالعه کنید. این کار به ویژه برای کودکان پیش دبستانی بسیار اثرگذار است.

2 - از باورهای قدیمی دست بکشید. زمانی تمام خوشبختی فرزندان در این تعریف می شد که حتما به دانشگاه بروند و سپس با مدرکی که می گیرند، در یک جای خوب استخدام شوند.

اما امروز این الگو دیگر جواب نمی دهد. اولاً دانشگاه رفتن بسیار آسان تر از قبل شده و ثانیاً دانشگاه تضمین کننده آینده نیست.
بسیاری از افراد موفق در ایران و جهان، یا دانشگاه نرفته اند، یا دانشگاه را رها کرده اند یا در شغلی غیرمرتبط با رشته تحصیلی شان فعالیت کرده اند.

در آینده نیز اهمیت دانشگاه باز هم کمتر خواهد شد؛ بسیار کمتر از آنی فکرش را بکنید. استخدام ها و کارآفرینی ها، نه بر پایه مدرک تحصیلی که بر اساس مهارت های فردی خواهد بود کما این که هم اکنون نیز در بخش خصوصی، چنین روندی وجود دارد

با این الگوی فکری، دیگر به بچه هایتان برای کسب نمرات بالا فشار نیاورید؛ آینده بچه هایتان الزاماً از میان نمره های بالا نمی گذرد. بگذارید آنها در حد توان خود درس بخوانند و نمره بگیرند. در عوض آنها را با زندگی واقعی و مهارت های کاربردی بیشتر آشنا کنید.

3 - به جای فشار بر روی بچه ها برای کسب نمرات بهتر، آنها را به کوشش بیشتر تشویق کنید: “پسرم! دخترم! همین اندازه که می بینم تلاش می کنی برایم ارزشمند است. تو تلاشت را بکن، بعد از آن دیگر مهم نیست چه نمره ای می گیری.”
فرزند شما نباید احساس کند دوست داشته شدنش، تابعی از نمراتی است که در مدرسه می گیرد.

4 - اگر فرزندتان در امتحانی مثلاً 12 (یا حتی نمره کمتر)گرفت، این ادبیات پیشنهاد می شود:
خب! تو در 12 بخش عملکرد خوبی داشتی؛ آفرین. آن 8 نمره ای که نگرفتی، دارند با تو حرف می زنند که نقطه ضعف کارت کجاست. بهتر است، روی این بخش ها بیشتر کار کنی؛ چه خوب شد که 12 گرفتی و فهمیدیم گیر کار کجاست؟ من هم در دوران دانش آموزی گاهی نمرات پایین می گرفتم؛ اشکالی ندارد.
ضمناً اگر بعضی درس ها را دوست نداری، طبیعی است؛ قرار نیست همه ما همه درس ها را دوست داشته باشیم. پس اگر در بعضی درس ها نمره هایت پایین باشد اشکالی ندارد.

5 - بچه ها را هرگز و هرگز و هرگز با دیگران مقایسه نکنید. این کار تزریق سم در روح آنهاست.
بچه ها را با خودشان مقایسه کنید: “تو نسبت به قبل، تلاش کمتری داشتی، یا بیشتر تلاش کردی.”

6 - هیچ اشکالی ندارد در طول سال، گاهی به بچه هایتان اجازه دهید مدرسه نروند؛ مثلاً یک بار صبحی که خیلی خسته اند و یک بار هم زمانی که امتحان کلاسی دارند و درس شان را نخوانده اند. باور کنید آسیب اضطرابی که متحمل می شوند، بیشتر از نرفتن شان به مدرسه است؛ البته که قرار نیست این پیشنهاد به یک رویه دائمی تبدیل شود. نکته مهم این است که آنها باید با شما احساس راحتی کنند، حتی در نرفتن به مدرسه.

7 - در انجمن اولیا و مربیان مصوب کنید که از معلمان، به ویژه در مقطع ابتدایی خواسته شود تا حد امکان از دادن تکلیف شب خودداری کنند یا به حداقل بسنده کنند. همچنین برای روزهای تعطیل تکلیف ندهند. کودکان در ساعات غیر مدرسه، باید بیشتر بازی کنند یا به ارتباطات خانوادگی و اجتماعی بپردازند تا تکرار آنچه در مدرسه آموخته اند.

8 - کیف بچه ها را تا حد امکان سبک کنید. حتی اگر لازم باشد، کتاب های قطور را به دو یا سه قسمت تقسیم و جدا جدا سیمی کنید. به ستون فقرات بچه ها رحم کنید.

9 - بچه ها به ویژه در فصل های مدرسه، بیشتر تحت فشار هستند؛ بنابر این به همدلی و همراهی والدین نیاز بیشتری دارند تا استرس های مدرسه را تخلیه کنند. برایشان وقت بگذارید، حرف بزنید، شوخی کنید و گاهی با هم بیرون بروید. بچه ها باید بدانند که شما پناهگاه شان هستید.

10 - و مهم از همه: کودکی و نوجوانی، شادترین دوران زندگی هر انسان است که دیگر تکرار نمی شود؛ هر کاری که می کنید، ملاک تان این باشد که شادی کودکی و نوجوانی را تباه نکنید. این سخن، به معنای ولنگاری تربیتی نیست؛ اتفاقاً تأکید بر تربیت اصولی کودکان و نوجوانان است زیرا تربیتی که شادی را از دوران کودکی و نوجوانی بزداید، اساساً تربیت نیست، بلکه نابودی امروز و فردای آنهاست.

هیچ کس حق ندارد شادی را از ساحت کودکی و نوجوانی بزداید، حتی پدر و مادرها و معلمان ، حتی پدر و مادرها و معلمان، حتی پدر و مادرها و معلمان.

عصر ایران ؛ جعفر محمدی 

 نظر دهید »

« سازمان وکالت» ؛ تشکیلاتی که امام یازدهم(ع) برای ارتباط با مردم ایجاد کرد

02 مهر 1402 توسط مدیر النفیسه

« سازمان وکالت» ؛ تشکیلاتی که امام یازدهم(ع) برای ارتباط با مردم ایجاد کرد

در جامعه‌ای که ابراز شیعه‌گری، ارتباط و عرض ارادت به خاندان عصمت و طهارت(ع) جرم به حساب می‌آمد و با سخت‌ترین مجازات مواجه می‌شد، امامان معصوم(ع)چگونه با شیعیان خود ارتباط برقرار می‌کردند؟
یکی از مسائلی که نگاه اندیشمندان و محققان علوم اسلامی را به خود جلب کرده چگونگی ارتباط ائمه اطهار (ع) با یاران و شیعیان خود در عصر خفقان سیاسی و اجتماعی است. در جامعه‌ای که ابراز شیعه‌گری، ارتباط و عرض ارادت به خاندان عصمت و طهارت(ع) جرم به حساب می‌آمد و با سخت‌ترین مجازات مواجه می‌شد، امامان معصوم(ع)چگونه با شیعیان خود ارتباط برقرار می‌کردند؟ و اینکه شیعیان و محبان ائمه اطهار(ع) چگونه مسائل و نیازهای خود را با ایشان درمیان می گذاشتند؟ موضوعی است که در این متن به آن اشاره خواهد شد.

ضرورت ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان

 

1-گستردگی و فراوانی مناطق تحت پوشش مسلمانان

باوجود فشارهای سخت سیاسی و اجتماعی ائمه اطهار(ع) توانستند در چند دهه متوالی شاگردان فراوانی را برای شناساندان اسلام ناب محمدی تربیت کنند، به طوری که محققان نقل کرده اند در زمان امام حسن عسکری(ع) که تقریباً اوج فشارهای سیاسی و اجتماعی بر اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بود، تشیع در نقاط مختلفی از جهان همچون: کوفه، بغداد، نیشابور، قم، مدائن، خراسان، ری، یمن، آذربایجان، سامرا، جرجان، بصره، گسترش یافته بودند، گستردگی و همچنین پراکندگی مراکز تجمع شیعیان ضرورت تشکیل یک سازمان منظم ارتباطی بین شیعیان با حوزه امامت را روشن کرده بود، محققان بر این باورند که این نیاز از زمان امام نهم به خوبی احساس می‌شد، همین امر موجب شده بود امامان شیعه در نقاط مختلفی به منظور برقراری ارتباط با شیعیان سیستم و الگوی اطلاع رسانی را طراحی کنند که نیاز شیعیان برطرف شود.

گستردگی و همچنین پراکندگی مراکز تجمع شیعیان ضرورت تشکیل یک سازمان منظم ارتباطی بین شیعیان با حوزه امامت را روشن کرده بود.

2-حکومت نظامی و جو سنگین علیه شیعیان و محبان اهل بیت(ع)
از جمله دلایل مهمی که محققان و پژوهشگران تاریخ و علوم اسلامی برای تشکیل «کانال ارتباطی با شیعیان» مطرح کرده اند، جو سنگین و خفقان سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه بود، امام حسن عسکری(ع) در مدت عمر کوتاه ولی با برکت خود با سه تن از خلفای جنایت‌کار و ستمگر عباسی معاصر بود، خلفای خون‌آشامی که یکی از دیگری بدتر بودند. در واقع خلفای عباسی از هرگونه فشار و محدودیت سیاسی و اجتماعی نسبت به امام یازدهم دریغ نمی‌ورزیدند، چراکه خاندان عباسی و همچنین پیروان آنان به خوبی می‌دانستند که از نسل او شخصی پا به عرصه گیتی خواهد گذاشت که تار و مار کننده دستگاه جور طاغوتیان خواهد بود. حکومت عباسی به قدری از نفوذ و موقعیت اجتماعی امام حسن عسکری(ع) نگران بود که در طول هفته چندین بار ایشان را به دربار احضار می کرد. همه ی این موارد موجب شده بود که شیعیان و محبان اهل بیت (ع) نتوانند در امنیت کامل و به طور آزادانه با ولیّ و امام خود ارتباط بر قرار کنند. [1]

سازمان فوق سری و امنیتی وکالت در عصر امام حسن عسکری(ع)

مسئولیت خطیر امامت ایجاب می‌کرد در شرایط سخت سیاسی و اجتماعی امام، امت خود را رها نکرده و مسیر امن و مطمئنی را با شیعیان و محبان عصمت و طهارت طراحی کنند؛ از این رو امام حسن عسکری(ع) با برگزیدن افراد خاص و مطمئن با عناوینی همچون «وکیل»، «باب» تشکیلات سری، سیاسی و عقیدتی را در جامعه مدیریت و راهبری کردند. البته محققان بر این باوراند که تاریخ و پیشینه این سبک از تشکیلات فوق سری در عصر امام صادق(ع) به وجود آمده است.[2]

 

وظایف مهم و خطیر تشکیلات سری وکالت

1-رتق و فتق امور مالی و اجتماعی
یکی از مهمترین وظایف سازمان وکالت برنامه‌ریزی و مدیریت امور مالی جامعه اسلامی بود، وظیفه اقتصادی و مالی وکلا خود شامل بخش‌های خاصی بود که به آن اشاره خواهیم کرد.

«هر آن کس از شیعیان ما در آن ناحیه که از انحراف به دور و طالب حق است، حقوق ما را به «ابراهیم بن عبده» بپردازد و او نیز به رازی(وکیل ری که بر کار وکلای شرق ایران نیز نظارت داشت) یا به کسی که او معین کرده بپردازد.»

الف) دریافت و تحویل وجوهات شرعی و هدایا
وظیفه اخذ و جمع‌آوری وجوه شرعی و هدایای شیعیان و ارسال و تحویل آنها به امام(ع) از جمله رایج‌ترین فعالیت‌های مالی وکلا به شمار می‌آمد، به طوری که در دستورالعمل‌های صادر از ائمه به وکلا بر این امر تأکید شده است. برای نمونه در منابع نامه‌ای به نقل از امام حسن عسکری(ع) به شیعیان نیشابور بیان شده است: «هر آن کس از شیعیان ما در آن ناحیه که از انحراف به دور و طالب حق است، حقوق ما را به «ابراهیم بن عبده» بپردازد و او نیز به رازی(وکیل ری که بر کار وکلای شرق ایران نیز نظارت داشت) یا به کسی که او معین کرده بپردازد.»[3]

ب)توزیع و مصرف وجوه شرعی و اموالی اهدایی
محققان بر این باورند که اموال تقدیم شده به سازمان وکالت در چهار محور عمده و اساسی مصرف می‌شده است: نخست، رفع نیازهای اقتصادی بیت امامت؛ دوم رفع نیازهای اقتصادی شیعیان و سادات نیازمند و رفع مشاجرات مالی شیعیان، سوم، پرداخت صله و هدیه به شیعیان و افراد تازه مسلمان، چهارم تأمین معیشت وکلا و کارگزاران سازمان وکالت.[4]

در ادامه مطالب یاد شده توجه به این مطلب ضروری است که در وضعیت نابهنجار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شیعه به خصوص در عصر عباسیان، بهترین پناهگاه برای نیازمندان شیعی و علوی و حتی غیر این افراد دامان پرمهر اهل بیت(ع) گرامی بود، شواهد زیادی گویای مراجعات نیازمندان به نزد امامان شیعه دارد. که با پاسخ مناسب و مکفی امامان(ع) مواجه شده اند. بخصوص در عصر امام حسن عسکری(ع) که مواردی در منابع روایی نقل شده است.[5]

2-پل ارتباطی بین امام و شیعیان

پس از نقش مالی یکی از مهمترین نقش‌ها و وظایف تشکیلات وکالت، ایجاد ارتباط بین امام و شیعیان بود، وکلا و کارگزاران امام(ع) علاوه بر جمع‌آوری اموال و وجوه شرعی، مکاتبات و نامه‌های حاوی سؤالات و بیان مشکلات را از شیعیان دریافت می‌کردند، به خدمت امام می‌رساندند.

یکی از مهمترین نقش‌ها و وظایف تشکیلات وکالت، ایجاد ارتباط بین امام و شیعیان بود، وکلا و کارگزاران امام(ع) علاوه بر جمع‌آوری اموال و وجوه شرعی، مکاتبات و نامه‌های حاوی سؤالات و بیان مشکلات را از شیعیان دریافت می‌کردند، به خدمت امام می‌رساندند

3-نقش علمی و ارشادی

یکی دیگر از نقش‌های مهم سازمان وکالت نقش تبلیغی و ارشادی ایشان است، در واقع اعضای سازمان وکالت همچون مبلغان توانا تعالیم و معارف اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را به اقصی نقاط جهان انتقال می‌دادند، البته همه وکلای امام در یک سطح علمی یکسان نبودند؛ چرا که در میان وکلا برخی مقام «بابیت» داشتند که طبیعی است که چنین مقامی اقتضای شناخت معرفتی بالایی داشت.

4-نقش سیاسی و مبارزاتی علیه دستگاه و خلافت جور

با کمی تأمل و بررسی در مجموعه فعالیت‌های تشکیلات فوق سری وکالت، و انگیزه‌های اصلی ائمه(ع) از ایجاد و تقویت این تشکیلات، جای هیچ گونه شک و شبهه‌ای باقی نمی‌ماند، این مجموعه علاوه بر فعالیت اقتصادی و ارتباطی بین مردم و امامان وظیفه روشنگری، بصیرت افزایی و مبارزاتی نیز برعهده داشتند. در واقع در بازه زمانی که امامان در حبس و حصر قرار داشتند علم مبارزه سیاسی و اجتماعی به نوعی بر عهده وکلا نهاده شده بود.

در واقع اقدامات امنیتی وکلا موجب شده بود شیعیان ضمن داشتن ارتباط با ناحیه مقدسه از محدوده نظر جاسوسان حکومتی به دور باشند.

5-نقش حفاظتی، برای امامان شیعه (ع) و سازمان وکالت

از اهداف اصلی تشکیل این سازمان سری این بود که مراجعات مستقیم شیعیان به ائمه(ع) به حداقل ممکن کاهش یابد تا ضریب امنیتی بیشتری هم برای شیعیان و هم برای ائمه(ع) حاصل شود، بر اهل تحقیق روشن است که عصر خفقان عباسیان بخصوص در دوره امام حسن عسکری(ع) جاسوسان دولت آنچنان امام را تحت نظر داشتند که حتی در زندان نیز مراقب ارتباط و حرکات امام بودند. در چنین فضایی سازمان وکالت با مدیریت و راهبرد خاص خود سعی می کردند که بدنه تشیع را از خطرات احتمالی برحذر دارند. در واقع اقدامات امنیتی وکلا موجب شده بود شیعیان ضمن داشتن ارتباط با ناحیه مقدسه از محدوده نظر جاسوسان حکومتی به دور باشند.

دستاوردهای شبکه فوق سری وکلا

با دقت و تأمل در حیطه سازمان و تشکیلات فوق سری «وکلا» به این مطلب می‌توان اشاره کرد که این تشکیلات تنها برای تأمین اهداف و مقاصد سیاسی پایه‌گذاری نشد، و این موضوع مهمی است که این شبکه سرّی را از شبکه‌های سرّی مشابه همچون «شبکه دعوت عباسیان» متمایز و برتر می‌سازد؛ چراکه شبکه سرّی دعوت عباسیان که برای مبارزه با امویان شکل گرفته بود در نهایت به حکومتی منجر شد که نه تنها داعیه اسلام‌گرایی واقعی نداشت، بلکه خود مظهر اشرافیگری، ظلم و استبداد علیه شیعیان و اسلام‌گرایان واقعی بود.

وجه تمایز و برتری سازمان وکلای امامیه در اهداف بالا و چندگانه آن روشن می‌شود، که شامل بخش‌هایی همچون اهداف سیاسی، اهداف فرهنگی، اجتماعی (پاسخگویی به مسائل فقهی و عقیدتی توسط وکلا) و همچنین اهداف اقتصادی و مالی بوده است. از طرفی تلاش هوشمندانه در جهت آن اهداف موجب زنده و پویا نگه داشتن مکتب اهل بیت(ع) در اقصی نقاط جهان شده است. در واقع امامان شیعه با طراحی این شبکه در دوران سرکوب و خفقان سیاسی و اجتماعی تلاش کردند اعتقادات شیعه را به درستی در بین شیعیان زنده نگه دارند و پایه‌های عقیدتی و فکری آن را در بین محبان خود بیش از پیش مستحکم کنند.

شاید به درستی بتوان ادعا کرد در آن عصر رسالت شاخص و اثربخش سازمان وکلا حفظ هویت حقیقی تشیع بوده؛ چراکه در دورانی که آراء مختلفی همچون زیدیه، اسماعلیه؛ غالیان و …شیعه اصیل را تهدید می‌کرد. وجود این سازمان موجب می شد که مردم از نظرات امام و رهبر خود در خصوص آن جریانات فکری و فرهنگی با خبر شوند و فریفته آنان نشوند و کمتر جذب آن فرق شوند.

هر چند محققان در طول تاریخ به سازمان های سری همچون سازمان سرّی دعوت عباسیان نیز اشاره داشته‌اند. ولی با توجه به تفاوت‌های که در اهداف و اصول سازمانی بین این دو شبکه وجود داشت سازمان وکلای امامیه را متمایز و برترمی‌سازد.

پی‌نوشت:
[1]. سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، ص632.
[2]. ر.ک: جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص134؛ راز داران حریم اهل بیت، جواد سلیمانی، انتشارات موسسه امام خمینی(ره)، ص54.
[3]. رجال‏الکشی ص : 579.
[4]. سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، انتشارات موسسه امام خمینی(ره)، محمد رضا جباری، ج1،ص296.
[5].الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 506، ح3.« ضَاقَ بِنَا الْأَمْرُ فَقَالَ لِی أَبِی امْضِ بِنَا حَتَّی …‏»

مطالعه بیشتر:
1-سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، انتشارات موسسه امام خمینی(ره)، محمد رضا جباری
2-رازداران حریم اهل بیت(ع)، جواد سلیمانی، انتشارات موسسه امام خمینی(ره)

منبع: تبیان

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 1248
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • 0marziyeh

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 17
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 30
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 29
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس