به حریمهای شخصی همدیگر احترام بگذاریم
هرگزاجازه ندارید مشقهای کودک را پاره کنید،
اوبرای آنها وقت و انرژی گذاشته،
مثل اینکه همسرتان غذایی که پخته اید رادور بریزدو بگوید،من این غذا رادوست ندارم.
به حریمهای شخصی همدیگر احترام بگذاریم
هرگزاجازه ندارید مشقهای کودک را پاره کنید،
اوبرای آنها وقت و انرژی گذاشته،
مثل اینکه همسرتان غذایی که پخته اید رادور بریزدو بگوید،من این غذا رادوست ندارم.
به حریمهای شخصی همدیگر احترام بگذاریم
سماق لثه راتقویت و ازخونریزی معده جلوگیری میکند!بدلیل داشتن تانن فراوان،قابض وپاک کننده معده میباشد!خوردن تازه آن ایجاد مسمومیت میکند وازنظرطبیعت سرد وخشک است.
مراقبت های لازم حین خارش گوش
با برخی روش های ساده می توانید از شر خارش گوش خلاص شوید، این عارضه در گوش ناشی از انواع مشکلات پوستی از جمله حساسیت های پوستی پدید خواهد آمد . هرگز به صورت مستمر و دائم گوشتان را نخارانید؛ این حالت می تواند عوارض مختلفی از جمله مشکلات شنوایی و تنگ شدن مجرای گوش در بر داشته باشد.
مشکلات پوستی نظیر اگزما و عفونتهای قارچی، از جمله عواملی هستند که میتوانند هریک از ما را به مشکل عذابآوری به نام خارش گوش دچار کنند.
اما گاهی برخی هم از روی عادت و بیهیچ دلیلی گوش خود را میخارانند، در حالی که خاراندن مستمر گوش بخصوص با اشیای خارجی میتواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد.
مجرای گوش از استخوان و یک لایه پوست تشکیل شده است. هنگامی که فرد به طور مداوم گوشش را میخاراند، استخوان مجرای گوش تحریک شده و خونرسانی به آن افزایش مییابد. افزایش جریان خون به افزایش استخوانسازی و رشد این استخوان و در نهایت تنگ شدن مجرای گوش منجر میشود.
رشد استخوان مجرای گوش در میزان شنوایی اختلال ایجاد میکند و تنها راه درمان آن عمل جراحی است.
اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود ،فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت: حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
گفت: من رفتنی ام! گفتم: یعنی چی؟
گفت: دارم میمیرم
گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور رفتی؟
گفت: نه ،همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
گفتم: خدا کریمه، انشاله که بهت سلامتی میده
با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گول مالید سرش.
گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم
کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن
تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم
خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم
اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد
با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن
آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه
سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم
بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم
ماشین عروس که میدیم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم
گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم
مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم
الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم
حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟
گفتم: بله، اونجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
آرام آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر، داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!!
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
گفت: بیمار نیستم!!
هم کفرم داشت در میومد و هم از تعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه! خلاصه حاجی ما رفتنی هستیم کی اش فرقی داره مگه؟
باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد..
قرض دادن نمره!
در مدارس چین برای ڪاهش سطح استرس دانش آموزان در مدارس ، سیستم بانک نمرهای ساختهاند و دانش آموزان در صورت بد دادن امتحان از آن قرض میگیرند و بعدا جبران میکنند!