مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

چرا زنان موافق شوخی‌های مردانه علیه خود هستند؟

08 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

چرا زنان موافق شوخی‌های مردانه علیه خود هستند؟(1)
همه باهم می‌زنند زیر خنده، زنها حتی بلندتر از مردها. مجری با صدای بلند می‌گوید: «خانم‌ها که فقط کارشون خریده…» و چند جمله بعد: «آخ آخ امان از این خانم‌ها که فقط غرمی‌زنن…» رو به میهمان بعدی برنامه: «آقا شغلش چیه؟ خانم هم که معلومه خانه‌دار و…» و چند لحظه بعد: «خانم‌ها که فقط غیبت می‌کنن…» و «خانم‌ها هم که ماشالله باید یک جمله رو 10 بار براشون بگی.» بازهم صدای خنده حضار و بازهم خانم‌ها بلندتر از آقایان.

فضای خنده و شوخی داغ است. در اینستاگرام، توئیترو تلگرام و همان‌ها که این روزها شبکه اجتماعی می‌نامیم‌شان. شوخی های جنسی و جنسیتی گوی سبقت را از بقیه شوخی‌ها ربوده. اصلاً به نظر می‌رسد خیلی‌ها در به در دنبال این گزاره‌ها هستند که بنشینند و بخوانند و تعریف کنند و غش غش بخندند. هرچه رکیک‌تر بامزه‌تر، هر چه وقیح‌تر باحال‌تر. گاهی دخترها پیشتازترند. چرا باید عقب بیفتند از گفتمان مسلط مردانه؟ چرا باید کم بیاورند وقتی می‌توانند با جسارت بیشتری شوخی جنسی و جنسیتی کنند و کلمات جنسیت‌زده به کار ببرند؟ گاهی جملات‌شان شوکه‌ات می‌کنند و از خودت می‌پرسی چرا؟ این همه رکیک بودن برای چه؟

بارها این جمله را شنیده‌ایم که خشونت فقط خشونت فیزیکی نیست، خشونت زبانی هم هست. پس چرا آنقدر دست کمش می‌گیریم؟ چرا این همه در طول روز از واژه‌های جنسیت‌زده استفاده می‌کنیم؟ در گفت‌و‌گوهای دورهمی، در سینما و تلویزیون، در خیابان و…آیا صدا و سیما شگرد بهتری برای جذب مخاطب در آستین ندارد؟

زبان امری اجتماعی است و نمی‌توان نسبت به تأثیرات مهم و بازتاب‌های مکرر آن در جامعه بی‌تفاوت ماند. آیا کلمات و جملات خشونت‌زده به بازتولید خشونت نمی‌انجامند؟ چرا خود زنان هم با وجود دانستن این‌ها باز هم با هر چیزی شوخی می‌کنند؛ با تجاوز، آزارجنسی، متلک و آزار کلامی و… چرا؟ چرا آنها به شوخی‌های جنسیتی بلندتر از مردها می‌خندند؟ آیا همه این‌ها به فضای پر خشونت دامن نمی‌زند؟ خشونت خاموش.

تقلید از زبان مردانه مرسوم، استفاده از شوخی‌های کوچه و بازاری در فضای مجازی نشانه چیست؟ آیا تقلید و استفاده از این واژه‌ها راهی برای برابری خواهی است یا عقب نماندن از قافله مردسالاری؟

عامری، پژوهشگر اجتماعی و نویسنده کتاب در گفت‌و‌گویی با ما در این باره می‌گوید: «تقلید از زبان مردانه، شامل شوخی‌ها، الفاظ، گاهی فحش‌های کوچه و خیابانی، حرکتی در راستای جنسیت‌زدایی و برابری نیست. چراکه ساختاری که از زبان موجود می‌شناسیم به طور کلی «مردساخته» است و هر مقابله به مثل و یا تقلیدی از این موارد، دویدن در زمین سلطه تاریخمند جنسیتی به شمار می‌آید، نه اقدامی رهایی بخش.»

عامری با تأکید بر اینکه این روزها خیلی از زنان از الفاظ جنسی بویژه در فضاهای مجازی استفاده می‌کنند، تأکید می‌کند: «بنابه نتایج پژوهش‌ها، تبعیض‌های حقیقی در جامعه و کلیشه‌های تبعیض‌آمیز جنسیتی در فرهنگ، زمانی رفع می‌شوند که مبانی فکری افراد جامعه تغییر کرده باشد. یکی از شیوه‌های تشخیص اصلاح یا جمود فکری جامعه نیز تحلیل زبانی است. از این رو یکی از وظایف و فعالیت‌های جدی فعالان زن، بویژه در دوره پست مدرن، تحلیل عملکرد زبان جنسیت‌گراست.

براساس پژوهش‌ها، موارد مختلف نمایش فرودستی زنان در زبان، مورد توجه قرار گرفته. واژه‌هایی که عامل به حاشیه رانده شدن زنان معرفی شده‌اند. مثل واژ‌ه های مردانه‌ای که برای مخاطب قرار دادن عموم به کار می‌روند تا واژگان جنسیتی شده و الفاظی که تمرکز بر جنس زن یا بخش‌هایی از بدن زنان با کاربرد نهانی تحقیر، تمسخر، کم ارزش‌انگاری و… دارند.»

به گفته او زبان جنسیت‌زده و مردساخته، نیازمند شالوده شکنی به صورت کاملاً علمی و نه برمبنای برداشت شخصی ماست و تنها با این شیوه، می‌توان از زبانی که کارکرد بازتولید تبعیض و خشونت جنسی- جنسیتی نداشته باشد، استفاده کرد، نه تقابل با روش‌های مردانه و یا همان زبان مردسالارانه و مردساخته.

 نظر دهید »

چگونه حرام‌ها حلال شد؟!

07 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

 

از یک قرن پیش، جامعه شبه‌جزیره عربستان و به تبع آن همه جغرافیای سلفی در یک حصار دینی بسته زندگی می‌کرد. داستان‌های زیادی درباره رنج افراد از فتوا‌های شیوخ وهابی تندرو روایت می‌شود. در یک مرحله‌ای در گذشته هنرها، فناوری‌های جدید، انتقاد از هیئت حاکمه و بسیاری دیگر از نظریه‌های علمی حرام بود. بعضی از این محرمات تاکنون حرام باقی مانده است.

دستگاه دینی عربستان چگونه مهار شد؟

 محرمات در عربستان سه نوع‌اند: اجتماعی، فناورانه و سیاسی. از دهه هشتاد قرن گذشته، حدت و شدت آن دسته از فتوا‌هایی که همه چیز‌های جدید را حرام اعلام می‌کرد، بیشتر شد. اما امروزه این فتوا‌ها بیش از تحریم به حلال‌سازی متمایل است. در آغاز دهه هشتاد، با ظهور “جریان بیداری” فتوا‌های تندرو رایج شد. میلیون‌ها جزوه سخنرانی و کتاب از این جریان به فروش رفت و این امر نشانه‌ای از وجود یک جریان عمومی بود که در این مسیر قرار داده شد.

از زمان تاسیس دولت اول سعودی در سال ۱۷۴۴ یک اتحاد بین دو شخصیت مهم آغاز شد: محمد بن سعود، بنیانگذار هیئت حاکمه و محمد بن عبدالوهاب، مؤسس مذهب وهابی. رابطه بین این دو شخصیت، مسیر تاریخی کشور عربستان را ترسیم کرد.

از همان آغاز، تمایل چموشی برای بستن تمام روزنه‌های جامعه وجود داشت. تا این جامعه از واقعیتی که در آن زندگی می‌کرد، جدا شود. جسدش در زمان حاضر و روحش در تاریخ سیر کند. تمام مسائل مهم زندگی معاصر حرام اعلام شد. تلویزیون، تلویزیون دارای دوربین، گردشگری، بیرون رفتن به قصد تفریح، نزدیک شدن به زن، رانندگی زنان، پخش ماهواره‌ای را حرام اعلام کردند. حتی (اهدای) گل سرخ هم حرام اعلام شد. زیرا این امر شبیه رفتار “کفار” بود. داستان و قصیده حرام شد، زیرا فاسد است، اینترنت حرام اعلام شد، زیرا به فساد منجر می‌شود.

این جنبه از مسائل با زندگی عامه مردم مرتبط بود. جنبه‌ای که بازتاب‌دهنده تصورات ساده‌ای است که از یک طرف دارای دیدگاه متعصبی درباره جهان و واقعیت است و از طرف دیگر واقعیت ویژه‌اش را به سادگی تجربه بسته و محدود بودن، محول می‌کرد. از این مرحله در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ عبور شد. پس از آن بود که دیگر فناوری حرام نبود و هنر‌ها مجال بروز یافتند. اما از دهه پیش، بازگشت تندروی دینی، همه مسائل را به حالت اول بازگرداند.

تندروی دینی که شیوخ وهابی آن را اعمال کردند، لاجرم به چند انفجار پی در پی منجر شد که از سال ۱۹۷۹ هنگام شورش جهیمان العتیبی علیه آل سعود، آغاز شد. این شورش فرصتی برای حرام کردن تظاهرات و تحمیل یک دیدگاه بشدت افراطگرایانه بر جامعه بود. این دیدگاه متکی بر یک قاعده فقهی بود که از آن برای محاصره زندگی مردم سوءاستفاده شد. بر اساس این قاعده “دفع مفاسد بر جلب منافع مقدم‌تر است.”

در مقایسه با آنچه که در چهار دهه گذشته اتفاق افتاد، جامعه شبه‌جزیره، به نوعی توازن دینی را تجربه می‌کرد. این سبک زندگی در مناطق جنوب، حجاز و شرق عربستان ادامه پیدا کرد. زیرا این مناطق به دلیل موقعیت جغرافیایی با دیگر کشور‌ها که غالبا مذاهب مختلفی دارند، تبادل اجتماعی داشتند.

ظهور العتیبی صرفا نتیجه یک تفکر دینی تندرو نبود بلکه بازتابی از رفتار سیاسی عربستان بود. چهار سال قبل از العتیبی، در سپتامبر ۱۹۶۵ شاهزاده خالد بن مساعد، ملک فیصل را در انتقام از کشته شدن برادرش، ترور کرد. برادر این شاهزاده در اعتراض به پخش فیلم و آهنگ از تلویزیون عربستان در حین حمله به ساختمان صداوسیما کشته شده بود.

راه حل دولت این بود که محدودیت‌هایی تحمیل کند که گویی منتظر توجیه آن‌ها بود. هیئت امر به معروف قدرت زیادی کسب کرد و هنگام اوقات نماز، مغازه‌ها را می‌بست و رفتار مردم را کنترل می‌کرد.


شاید عبارت “دین بدون فرهنگ” که اولیوییه روا، پژوهشگر فرانسوی در کتاب “جهل مقدس” آورده، بهترین توصیف ماهیت “جریان بیداری” باشد که در طول چهار دهه گذشته در عربستان سیطره ایدئولوژیک داشت. البته این توصیف، تحولات کنونی عربستان را به عنوان واکنش‌های طبیعی به آن جریانِ متفاوت با دستگاه رسمی دینی، تفسیر نمی‌کند. این تحولات، نشان‌دهنده انتقال از یک دوره خشونت‌زا به یک مرحله جدید است که جای گرفتن علنی در آغوش صهیونیسم را توجیه می‌کند.

آنچه که هم‌اکنون در عربستان اتفاق می‌افتد؛ فقط نتیجه انسداد نظری و تفسیر صوری از مفهوم بیداری نیست. بلکه یک ایجاب خارجی است. تفسیر صوری از مفهوم بیداری بوسیله نوشتجات شبیه به هم و افکار بی‌مایه مبلغان مذهبی شکل گرفت. آنچه که این امر را ثابت می‌کند، دگرگونی سریع مفتی‌ها است. به عنوان نمونه، عبدالعزیر آل الشیخ، مفتی عربستان، ظرف سه هفته از روی همان منبری - در مسجد امام ترکی - که مشارکت زنان در انتخابات شورای شهر را حرام اعلام کرده بود، مشارکت آن‌ها را حلال اعلام کرد. این امر به بسیاری از مردم نشان داد که دستگاه‌های دینی کاملا تابع کاخ پادشاهی است و این دستگاه برای خدمت به منافع و گرایش‌های سیاسی دربار عمل می‌کند. این مسئله باعث از بین رفتن اعتماد مردم و بویژه روشنفکران مستقل به روحانیون شد. آن‌ها معتقدند که تغییر فتوا‌ها ناشی از تغییر دیدگاه مفتی و رسیدن او به یک اجتهاد جدید نیست، بلکه این تغییر را ناشی از تغییر تفکر و گرایش سیاسی حاکم می‌بینند. مفتی نیز چاره‌ای جز همراه شدن با تغییرات جدید ندارد.

مرتبط نکردن این مسیر با یک مسیر دیگر که باعث بوجود آمدن القاعده و داعش شد، غیر ممکن است. این دو گروه بر اساس فتوا‌های تکفیری واپسگرایان، تندروی بی‌نظیری را نشان دادند. پیدایش القاعده با آغاز بازگشت به تندروی - پس مدتی آرامش در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ - همزمان شد. دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل برای اجرای برنامه‌های خونین، مخرب و دردناک از افغانستان گرفته تا عراق و سوریه، از این دو گروه استفاده کردند.


با روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز و پسرش محمد - پرنفوذترین مرد - تصمیم ریشه‌کن کردن میرات فتوا‌های تندروی “جریان بیداری” نه تنها با هدف سکولارسازی کشور بلکه اساسا برای پاسخ‌دهی به خواسته‌های آمریکایی در خصوص موضع در قبال قدس و حق فلسطینی‌ها به عنوان بخشی از آنچه “توافق قرن” نامیده می‌شود، گرفته شد؛ بنابراین طبیعی بود که فتوا‌ها زیر و رو شود. به طوری که ناگهان قدس به یک شهر غیرمهم برای مسلمانان و عرب‌ها تبدیل شد و فلسطین نیز صرفا مشکل خود فلسطینی‌ها شد. فتوا‌ها، بر حرام بودن قتل صهیونیست‌های یهودی تاکید کرد. نمونه این امر، فتوای شیخ وهابی علی الحلبی است. این فتوا‌ها به کاستن از اهمیت قدس و به حاشیه راندن مسئله فلسطین بوسیله سکوت کر کننده رسمی سیاسی و دینی منجر شد. سکوتی که نشکست جز با صدا‌های برخی از نویسندگان سعودی که فلسطینی‌ها را مورد هدف قرار می‌دادند.

منبع: وبگاه شبکه المیادین

ترجمه: وبگاه فرارو

 نظر دهید »

"خدمتگذار" مدنظر امام و رهبر انقلاب

07 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

“خدمتگذار” مدنظر امام و رهبر انقلاب
اشراف رهبری بر واقعیات جامعه امروز ایران در جایگاه عالی ترین مقام نظام، از دیگر نکات برجسته در سخنان ناصحانه ایشان است که با امید به حرکت رو به جلو بیان می شود:"خدمات و صدمات، توام بوده اند، خدمات، تقدیر و صدمات، نقد شوند".
اینکه مسئول محترم بعد از پایان دوره مسئولیت، تبدیل به مدعی شده و اصل پاسخگویی به محاق برود، نه تنها از دید رهبری غیر قابل چشم پوشی است، که برای مردم هم قابل تحمل نخواهد بود.

از نظر مردم، فرد یا افرادی در جمهوری اسلامی ایران داوطلب پذیرش مسئولیت می شوند که ضمن احراز شرایط مصرح که در قانون اساسی به عنوان میثاق ملی ما قید گردیده، اولا نسبت به نقاط قوّت و ضعف کشور، آگاهی کامل و واثق دارند، ثانیا با اراده قوی و جهت گیری صحیح علمی و عملی، مهیای گره گشایی و حرکت سنجیده در مسیرحل مشکلات هستند،[ دراین نوشتار، ریاست جمهوری مد نظر می باشد] .

منتخبان، در تمام دوره ها با کسب رای مردم و اعتماد نظام - به تعبیر رهبری - همه امکانات کشور را در دوره مسئولیت، در اختیار گرفته و زمام امور در یکی از قوای سه گانه به آنها و کابینه شان سپرده می شود؛ آمال و امیدهای عموم مردم، به ویژه اقشار متوسط و محروم بر شانه شان سنگینی نموده و خواه ناخواه، نقش آنان در کیفیت بخشی به زندگی یکایک شهروندان یا خدایی ناکرده تحدید حیات مردم در بخشها و حوزه های مختلف، مهم، محسوس و غیرقابل کتمان خواهد بود…

امام خمینی(ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی، کسانی که عهده دار اداره امور مردم می شوند را بیش از دیگران، نیازمند “مکارم اخلاق” می دانند. در جایی دیگر صریحا خطاب به مسئولین می گویند: “خدمتگذار باشید به این ملتی که آن دستهای خیانتکار را قطع کرد و این امانت را به شما سپرد، ما هرچه داریم از این ملت است".

سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای هماهنگی شورای تبلیغات اسلامی، تداعی کننده همان دغدغه های ناب، همگرا با مردمسالاری و استوار بر اخلاق بود… به ویژه فرازی که اصل “پاسخگو بودن مسئولان” در پیشگاه مردم، چه در زمان مسئولیت و چه بعد از اتمام دوره مسئولیت مورد تاکید جدی معظم له قرار گرفت.

اشراف رهبری بر واقعیات جامعه امروز ایران در جایگاه عالی ترین مقام نظام، از دیگر نکات برجسته در سخنان ناصحانه ایشان است که با امید به حرکت رو به جلو بیان می شود:"خدمات و صدمات، توام بوده اند، خدمات، تقدیر و صدمات، نقد شوند".

تبیین اصلی مهم و درعین حال ساده برای روسای جمهور فعلی و سابق توسط رهبری، قطعا راه بر کم درایتی ها و تندخویی هایی خواهد بست که در صورت تداوم، دشمن را شاد نموده و ناامیدسازی مردم و نسل جوان را به دنبال خواهد داشت.

اینکه مسئول محترم بعد از پایان دوره مسئولیت، تبدیل به مدعی شده و اصل پاسخگویی به محاق برود، نه تنها از دید رهبری غیر قابل چشم پوشی است، که برای مردم هم قابل تحمل نخواهد بود:"نمی‌شود انسان یک دهه همه‌کاره کشور باشد، بعد، دهه بعدی تبدیل شود به مخالف‌خوان کشور. اینها باید پاسخگو باشند.”

“خدمتگذار” مدنظر امام و رهبری که دادن امید و اعتماد نفس به جامعه از تکالیف خطیر اوست و این اتفاق، نه با شعار، سخنرانی و مقاله که در عملکرد مسئول و متعهد به قانون اساسی باید نمود عینی پیدا کند، توسط مردم عمیقا رصد گردیده و مورد سنجش قرار می گیرد.

وقتی رهبر صراحتا می گویند: “دستگاه قضایی ما بدون ایراد نیست، لکن نقاط مثبت را هم ببینیم” و اظهار می دارند که از مشکلات اقتصادی بی اطلاع نیستند، در واقع مسئولان دیروز، امروز و آینده را در عوضِ پرداختن به حواشی بی نتیجه و بازی ناخواسته در زمین دشمن، به تلاش در تعدیل مشکلات مردم فرا خوانده و نوعی اتمام حجت با همه شخصیت ها، نحله ها، جریانها و احزاب وفادار به کشور و دلسوز نظام صورت می گیرد که از حال و روز مردم شریف و قدرشناس که با تمام وجود، پای آرمانهای خود ایستاده، غفلت نورزیده و با احساس مسئولیت، کار کنند.

از سویی، جایگاه رفیع به دست آمده و موهبت خدمتگذاری را قدر دانسته و با وحدت، سعه صدر و تلاش افزونتر، همه ظرفیتهای موجود در جامعه به ویژه جوانان متخصص و باانگیزه را به صحنه آورده و گام هایی موثر در جهت پیشرفت بیشتر کشور بردارند.

عصر خبر- حمید هنرجو

1514449071118740_orig.jpg

 نظر دهید »

نگاه تخم مرغی

06 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

نگاه تخم مرغی
این روزها تخم مرغ، این کالای شکستنی توسط برخی ها و به همت شبکه های اجتماعی به مستمسکی برای شوخی، طنازی و گاهی اوقات ضربه زدن و به ریشخند گرفتن مدیریت کشور تبدیل شده است. کانالهای متعدد تلگرامی که جلب نظر هر چه بیشتر اعضا و افزودن بر آنها برایشان اهمیت فراوانی دارد، تلاش وافری برای پیدا کردن سوژه جدید دارند از این رو با انواع تصاویر، قطعات ویدیویی، متن های طنز و بازخوانی نوشته های قبلی با سوژه تخم مرغ، حجم وسیعی از مطالب مرتبط را منتشر کردند و در این میان برخی هم این کالای مصرفی را رنگ سیاسی زدند. از یک طرف همه بر اهمیت خصوصی سازی، حاکمیت عرضه و تقاضا، رقابتی شدن و … تاکید می کنند و از سوی دیگر انتظار دارند که وقتی کالایی گران شد بالاترین مقام مدیریتی به سرعت وارد شده و مانع از آن شود که قیمت ها متلاطم شوند.

آنفولانزای مرغی آمده و طی سه ماه اخیر یازده میلیون قطعه مرغ معدوم شده اند. تولید تخم مرغ روزانه 600 تن کاهش یافته و با کاهش عرضه و ثابت ماندن تقاضا، طی یک قانون اولیه بازار، قیمت ها بالا رفته است، وارات هم با توجه به هزینه نقل و انتقال، تخم مرغ ارزان در اختیار مردم قرار نمی دهد مگر آن که دولت روی آن یارانه بدهد (یعنی دست بردن مستقیم در نظام عرضه و تقاضا). رویه معمول در این موارد به جز کنترل بیشتر نهادهای نظارتی بر بازار و تسریع در حل مشکل مرغداری ها، کاهش مصرف و استفاده از غذاهای جایگزین تا رفع مشکل بیماری پرندگان و رسیدن تولید به میزان سابق است. اما برخی رسانه ها، این اتفاق به ظاهر ساده در صنعتی که با موجود زنده و بیماری سر و کار دارد را به مشکلی بزرگ در جهت تامین قوت لایموت همه تبدیل کرده و بمبارانی را از مسائل تخم مرغی در جامعه تهیه دیدند. گویی ما دولت را در نقش خان بزرگی می بینیم که باید نفت را فروخته و پول آن را بین همه تقسیم کند، نه مالیات زیاد شود، نه هزینه های مصرفی، نه مسکن و نه خوراکی، جاده بسازد و ریل بکشد و کار ایجاد کند و … اما همه را هم از محل همان نفت بدهد! کدام دولت در کدام کشور اگر نیک بنگریم چنین وظیفه ای دارد؟

صد البته مدیریت بهینه، پیش بینی مشکلات تا حد امکان (مانند ذخیره سازی میوه پیش از دوره های پرمصرف)، اطلاع رسانی قوی و به موقع، تلاش برای ارتقای استانداردهای بهداشتی مرغداری ها و… از وظایف مدیران به شمار می رود اما رسانه های ما هم نباید به مردم این گونه القا کنند که گویی مصیبتی بزرگ گریبان جامعه را گرفته است. رسانه ها باید به دنبال مسئولان مربوطه در بخش خصوصی و دولتی رفته و با کارشناسان مستقل هم گفتگو کنند تا اگر جایی نارسایی هست، آن گره ها را به نمایندگان مردم و خود آنها بگویند و از مردم بخواهند که مصرف خود را تا حل مشکل کاهش دهند، به آنها بگویند چه جایگزینی مصرف کنند و در عین حال هر گونه سستی و ضف را رصد کنند، اما تمسخر، بزرگ نمایی، نگفتن علت این مشکل و تبدیل آن به یک معضل اجتماعی چیزی جز فرسودن دل و القای ناامیدی به جامعه نیست.

در اینجا نمی توان از سیاهی دل برخی سیاسی کارانی که صرفا به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند گذشت، کسانی که از هر وسیله ای سنگی می سازند تا با آن دولت را هدف قرار دهند تا از مردمی که رای داده اند انتقام بگیرند، تا بگویند که امید شما به خاطر گران شدن تخم مرغ نادرست از آب درآمد. برای آنها مهم نیست که در کشورهای به اصطلاح پیشرفته غربی هم مردم عادی برخی اقلام را از سبد غذایی خود حذف می کنند تا بتوانند مقداری در هزینه ها صرفه جویی کنند. مسلم است هر دولتی باید نظارت عالیه بر حسن گردش امور داشته باشد اما این حد از انتظار عملا موجب می شود تا به جای آن که عرضه و تقاضا روال طبیعی امور و سمت مصرف را در جامعه شکل دهد، بخش مهمی از وقت مدیران ارشد به پاسخگویی این نیازها معطوف شود.

حمید مقیمی گروه تعاملی سایت الف

151436193922612.jpg

 نظر دهید »

برخی از روحانیون، با سخنانشان چه بلایی سر دین مردم می آورند؟

04 دی 1396 توسط مدیر النفیسه

برخی از روحانیون، با سخنانشان چه بلایی سر دین مردم می آورند؟

از اقرار بادمجان به ولایت تا دریاهایی که شیعه و سنی هستند!

هر معدنی که ولایت حضرت امیرالمومنین را قبول کرد، ارزشمندتر شد. نخستین معدنی از فلزات یا عناصر که ولایت امیرالمومنین را قبول کرد، معدن طلا بود…ما توی دریا آب شیعه داریم، سنی هم داریم/ «اولین روییدنی که اقرار به ولایت کرد، بادمجان بوده، لذا تأکید می کنند که زیاد بخورید. ما داریم اینها رو!»

گسترش تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی، خدمات انکارناشدنی به بشریت کرده است، به گونه ای که در کسری از ثانیه، امکان انتقال یک پیام را به دورترین نقاط جهان فراهم کرده اند. در میان این همه پیشرفت در تکنولوژی های ارتباطی، پیامی هم که توسط عامل انسانی تهیه و توسط این ابزار منتقل می شود، اهمیت فراوانی دارد. با این پیشرفت ها دیگر پیامی که منتقل می شود، در حد یک مسجد در یک روستای دورافتاده باقی نمی ماند. امروزه هر پیامی که حتی به قصد انتقال از یک نفر به نفر دیگر منقل می شود، بالقوه مخاطبی جهانی دارد و نمی توان گستره پیام را محدود کرد.

به گزارش «تابناک»؛ یکی از مؤثرترین گروه های فکری که در جامعه ایران، همواره تبلیغ و گسترش پیام دینی و اخلاقی را از وظایف بنیادین خود می دانست و می داند، روحانیت بوده و هنوز هم هست. اصولا دین اسلام یک دین تبلیغی است و مخاطب عام دارد. دین اسلام مبتنی بر اصالت خون نیست که عده خاصی را مخاطب خود بداند. مخاطب عام در همه گیتی را هدف پیام خویش می داند و از این روی، رساندن پیام برای سرتاسر جهان را از اولویت های اساسی مبلغان خود می داند.

با پیشرفت های اخیر در حوزه علوم ارتباطات، دقت در انتخاب محتوای پیام، توسط روحانیت اهمیت بیش از پیش یافته است. با وجود این، بی دقتی به انتخاب محتوا در ماه ها و سال های اخیر باعث شده که مطالبی در رسانه ها منتشر شود که جز هزینه و خسارت، ثمره ای دیگری برای دین مبین ندارد و به نظر می رسد، لازم است نظارت دقیق تری بر انتخاب محتوای پیام های روحانیت در عصر حاضر صورت بگیرد.

به چند نمونه از این اظهارات توجه کنید:

«هر معدنی که ولایت حضرت امیرالمومنین را قبول کرد، ارزشمندتر شد. اولین معدنی از فلزات یا عناصر که ولایت امیرالمومنین را قبول کرد، معدن طلا بود، یا مثلا اولین کوه یا سنگی که ولای حضرت امیر را قبول کرد، کوه عقیق بود، ما توی دریا آب شیعه داریم، سنی هم داریم. دریاهایی که ولای امیرالمومنین را قبول کردند، شیرین هستند. اقیانوس هایی که ولایت امیرالمومنین را قبول نکردند تلخ و شور هستند. هواها هم همین طورند هر کدام خواص خود را دارند».

«اولین روییدنی که اقرار به ولایت کرد بادمجان بوده، لذا تأکید می کنند که زیاد بخورید. ما داریم اینها رو!»

«در هوای گرم عقد نکنید؛ گرمی هوای در عقد ازدواج تأثیر دارد. گرمی هوا در عقد اثر دارد؟ بله. چه اثری دارد؟ من چه می دونم!اجرای صیغه عقد را زمانی بکنید که هوا گرم نشده باشد، خنک باشد!»

کلیپ سخنانی با چنین محتواهایی توسط برخی از روحانیت، به صورت روزمره بین مردم رد و بدل می شود و نه تنها باعث وهن و تمسخر اسلام و روحانیت می شود، بلکه در مواردی مانند مورد نخست، آسیب های جدی به وحدت و یکپارچگی مسلمانان ایرانی می زند و در آن سو هم مستمسکی می شود که در اختیار رسانه های به ویژه وهابیت قرار می گیرد و با استفاده از آنان، به تمسخر دین مبین و مذهب شریف می پردازند.

شاید زمان آن رسیده به همان اندازه که حساسیت و نظارت بر تولید محتوای در رسانه های رسمی صورت می گیرد، به همان اندازه هم نسبت به پیام هایی که با محتوای مذهبی، توسط برخی از روحانیون، در منابر عمومی و تریبون های رسمی منتقل می شود، حساسیت و نظارت صورت پذیرد. فراموش نکنیم که هنوز هم این روحانیت است که دین و تعلیمات دین را به مردم آموزش می دهد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 138
  • 139
  • 140
  • ...
  • 141
  • ...
  • 142
  • 143
  • 144
  • ...
  • 145
  • ...
  • 146
  • 147
  • 148
  • ...
  • 164
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ
  • مرضیه امین الاسلامی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 20
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 41
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس