مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

"آن که را اسرار حق آموختند مُهرکردند و دهانش دوختند"

07 مرداد 1401 توسط مدیر النفیسه



مولوی با کبکبه و دبدبه، در حالی که مریدانش احاطه اش کرده بودند و آب وضویش را به تبرک بر می داشتند، با شمس برخورد و با تکبر در او نگریست.
شمس گفت : سؤالی دارم ‌.
مولوی گفت : بپرس. .
شمس گفت : بگو بدانم محمد(ص)، پیامبر ما برتر بود یا حلاج، شیخِ ما ؟
مولوی خشمگین شد و گفت : کفر می‌گوئی ؟ !
شمس گفت : پس چرا محمد پس از سال‌ها عبادتِ خدا، هنوز در دعاهایش
این‌گونه می‌خواست که :
“خدایا خودت را به من بشناسان !”
ولی حلاج آن‌قدر در خدا غرق شده‌بود که می‌گفت من خدا هستم و فریاد “انا الحق” می زد ؟
مولوی درماند.
شمس روی برتافت و رفت . مولوی به التماس به دنبالِ وی روان شد و تمنا کرد تا شمس پاسخش گوید .
شمس گفت : چون نمی‌دانی، چرا با این تکبر و تفرعن بر زمین خدا راه می روی ؟
پاسخ این است که محمد(ص) دریانوش بود و هرچه از معرفتِ خدا در جامِ وجودش ریختند، پر نمی شد؛ ولی جامِ حلاج ظرفیت نداشت؛ تا اندکی در آن ریختند، مست شد و به عربده کشی افتاد !

“آن که را اسرار حق آموختند
مُهرکردند و دهانش دوختند”

? پله پله تا ملاقات خدا
? #عبدالحسین_زرین_کوب

 

 نظر دهید »

پوشش والدین در مقابل بچه ها و پوشش بچه ها جلوی یکدیگر و حد و مرز آن

06 مرداد 1401 توسط مدیر النفیسه


موضوع پوشش والدین در مقابل بچه ها و پوشش بچه ها جلوی یکدیگر و حد و مرز آن یکی از چالش هایی است که خیلی از پدر و مادرها با آن درگیرند. بعضی از روانشناس نماها می گویند جلوی بچه هایتان راحت بگردید تا چشم شان عادت کند. اما بالاخره مرزهای این پوشش کجاست؟ 

 چند وقت پیش منزل یکی از دوستان صمیمی ام بودم که دو فرزند دختر و پسر دارد، قدری زودتر از همیشه به خانه شان رفتم، قرار شد بچه ها کمی بیشتر با هم بازی کنند. وقتی رسیدیم با منظره عجیبی رو به رو شدم و دیدم که دوستم، بچه ها را فقط با یک لباس زیر در وان حمام گذاشته تا به قول خودش آب بازی کنند و سرگرم باشند و او هم به کارهایش برسد.

از اینکه دیدم دختر و پسر کوچک را با هم در وان گذاشته، تعجب کردم اما چیزی نگفتم. بعد هم که ما آمدیم سریع آنها را خشک کرد و باز هم جلوی ما برهنه گرداند تا فرصت کند و لباس هایشان را تنشان کند. بچه های من از تعجب دهانشان باز مانده بود، از اینکه بچه ها برهنه در خانه می چرخند، چون ما همیشه در خانه مان به این موضوع مقید بودیم و بچه ها هیچ وقت برهنه در خانه نمی چرخند.

              

در یک فرصتی که بچه ها مشغول بازی بودند، به دوستم گفتم می بینی دختر و پسرهایمان چه زود دارن بزرگ می شن؟بعد بی تعارف به او گفتم : «حالا که بچه ها در حال بزرگ شدن هستند، بهتر نیست یک سری مسایل را بیشتر رعایت کنیم، مثلاً اینکه بچه ها را با هم حمام نفرستیم؟ یا طوری استحمام بچه ها را پیش ببریم که بدن برهنه همدیگر را نبینند؟»

او یک مرتبه با سکوت خیره به من نگاه کرد و بعد زد زیرخنده و گفت: «این حرف ها چیه می زنی، اُمّل شدی ها؟» گفتم: «این موضوع هیچ ربطی به اُمّل بودن نداره، بچه های ما باید حریم خودشان و دیگران را بدانند و بهشان یاد بدهیم که هیچ شخص دیگری جز مادر و پدرشان نباید بدن برهنه آنها را ببیند. حتی از خودت هم خیلی تعجب می کنم که انقدر راحت جلوی بچه ها می گردی!» این بار با لحن ناراحت و رنجیده گفت: «لابد توقع داری جلوشون چادر سر کنم یا مانتو روسری بپوشم؟!» باز به او گفتم: «نه اما نباید این اندازه هم راحت باشیم که نیمه برهنه جلوی بچه هایمان بگردیم.»

موضوع پوشش والدین در مقابل بچه ها و پوشش بچه ها در کنار یکدیگر و حد این پوشش یکی از چالش هایی است که خیلی از پدر و مادرها با آن درگیرند. بعضی از روانشناس نماها می گویند جلوی بچه هایتان راحت بگردید تا چشم شان عادت کند. اما بالاخره حد این پوشش کجاست؟ در گزارش پیش رو به این موضوع چالش برانگیز پرداختیم.

پوشش در خانواده و بلوغ زودرس جنسی
در فرهنگ اسلامی بارها به داشتن عفت و حیا توصیه شده ایم، یکی از مهم ترین موارد داشتن عفت و حیا رعایت نوع پوشش والدین در خانه است، شاید برخی تصور کنند هر طور که دوست دارند می توانند در حضور بچه هایشان بگردند و لباس بپوشند اما اینطور نیست. حریم ها باید حفظ شود و حد و حدودش نیز مشخص است تا بچه ها خدای نکرده به بلوغ زودرس جنسی یا انحرافات مختلف جنسی دچار نشوند. برخی از والدین در سنین نوجوانی و جوانی قادر به کنترل بچه هایشان نیستند و از لحاظ نوع پوشش و رفتار اجتماعی آنها را خیلی با خودشان متفاوت می بینند، درحالی که عموما این بچه ها از خانواده هایی بیرون آمدند که در آنها رعایت خیلی مسائل عفت و حیا نمی شده یا اینکه دوستان نامناسبی داشته اند.

پرهیز از برهنگی یا نیمه برهنگی در خانه
دکتر« مجتبی امین زاده»؛ روانپزشک در این باره می گوید: « در دوران کودکی یعنی از سنین سه سالگی به بعد بچه ها ممکن است کنجکاوی جنسی داشته باشند، بنابراین اگر والدین پوشش مناسب به معنی پرهیز از برهنگی را رعایت کنند، بچه ها دچار تحریک یا کنجکاوی جنسی نمی شوند، متأسفانه برخی والدین تصور می کنند این به معنای متمدن یا مدرن بودن است که هرطور دلشان بخواهد در منزل لباس بپوشند، در حالی که کودک در حال رشد دارند و باید بدانند که پوشیدن لباس های تنگ و چسبان و رعایت نکردن پوشش مناسب ممکن است باعث برانگیخته شدن کنجکاوی بچه ها و از بین رفتن آرامش ذهنی آنها شود.»

آموزش حریم جنسی از چهارسالگی
کودکان باید حریم جنسی خود را از سنین چهار سالگی به بعد بشناسند و رعایت پوشش مناسب در برابر غیر محارم را داشته باشند، این وظیفه والدین است که تفاوت های جنسی را به کودکان تفهیم کنند و یکی از راه هایش هم این است که خودشان حد پوشش را رعایت کنند. والدینی که فرقی بین دختر و پسر نمی گذارند، آنها را با هم حمام می فرستند، برهنه جلوی هم می گردانند و اهمیتی به این مسائل نمی دهند، خودشان زمینه کنجکاوی جنسی بچه ها را فراهم می کنند، وگرنه بچه های کوچک هیچ گناهی ندارند، چون درک و شناختی از این امر ندارند.


امین زاده درباره نکات مهمی که والدین لازم است در زمینه رعایت حریم ها آموزش ببینند، می گوید: «والدین بهتر است به بچه هایشان آموزش دهند که از سنین سه ـ چهار سالگی به بعد بدنشان حریم خصوصی شان محسوب می شود و غیر از پدر و مادر کسی نباید بدن عریان آنها را ببیند، همچنین خودشان جلوی بچه ها برهنه نشوند، مخصوصا مادری که فرزند پسر دارد و پدری که فرزند دختر دارد، نباید جلوی بچه ها برهنه یا نیمه برهنه بگردد.»

تفکیک رعایت حجب و حیا برای فرزندداران دختر و پسر
والدینی که دارای فرزند دختر و پسر هستند ، این مسائل را بیشتر از پدر و مادرهایی که فرزندانی از یک جنس دارند باید رعایت کنند. مثلا دختر و پسرشان را با هم به حمام نفرستند، از سن سه ـ چهار سالگی به بعد پسرها با پدرشان و دختران با مادرشان به حمام بروند یا لباس هایشان توسط والد همجنسشان تعویض شود.

 

البته برخی از والدین هم تصور می کنند که رعایت حجب و حیا و آموزش آن تنها برای دختردارها لازم است، در حالی که برای رعایت حجب و حیا فرقی بین دختردارها و پسردارها نیست، حتی والدین برای استحمام بچه ها هم نیاز هست که در حمام پوششی داشته باشند.چون بچه ها با دیدن تفاوت های جسمی خودشان و بزرگ ترها ممکن است احساس نقص و سرخوردگی کنند و کنجکاوی های جنسی برایشان ایجاد شود.

بچه ای که دائم در خانه برهنگی و نیمه برهنگی می بیند!
کودکی که دو سال دارد، بهتر است در یک اتاق جدا توسط مادرش تعویض لباس و پوشک شود، حتی طوری باید زمینه چینی کنیم که اگر مهمان بودیم یا مهمان داشتیم کسی بدون اجازه وارد اتاق نشود. بهتر است والدین هم جلوی بچه ها لباسشان را تعویض نکنند.

«سارا رحیم زاده»؛روانشناس کودک نیز دراین باره می گوید: «والدین بچه ای که به پنج سالگی رسیده هم باید دقت بیشتری را در زمینه پوشش خود و فرزندش داشته باشد. مثلا بهتر است پوشش پدر در برابر فرزند دختر و پوشش مادر در برابر فرزند پسر متعارف باشد . البته این پوشش در فرهنگ های مختلف متفاوت است اما در هر حال بچه ای که مدام برهنگی و نیمه برهنگی دیده باشد، کنجکاوی ها و جلب توجه اش از کودکی نیز بیشتر می شود و ممکن است در نوجوانی و بزرگسالی دچار آسیب شود.

این تفکر اشتباهی است که برخی والدین می گویند، بگذار تا ببیند و عادت کند، مادری که جلوی پسرش نیمه برهنه می گردد، پسر او چیزهایی می بیند که نباید ببیند یا برعکس پدری که دختر دارد، اینها بعدا بچه ها را اذیت می کند.»

تربیت جنسی با رفتار والدین نه نصیحت های آنها
این نکته همیشه باید یادمان بماند که بچه های ما بیشتر ازاینکه حرف های ما را بشنوند، عملمان را می بینند و به آن دقت می کنند، بنابراین مرزهای ما، رعایت حریم ما با همسر و بچه ها در فضای خانه یک نوع تربیت جنسی برای فرزندانمان محسوب می شود.

 

دکتر مجتبی امین زاده همچنین می گوید: «برخی از والدین هم تصور می کنند، بچه ها نه احساس دارند نه متوجه این مسائل می شوند، در حالی که بچه ها کور و نه کر نیستند. هم خوب احساس می کنند، هم می فهمند و یاد می گیرند و بدان عمل می کنند. شاید بچه دو ساله بیان خوبی نداشته باشد اما حافظه خوبی دارد و همه مناظر و تصاویر را مثل یک دوربین ضبط می کند، پس نوع پوشش مان در خانه را جدی بگیریم.»

منبع: فارس

 نظر دهید »

بهترین ایده‌ها زمانی به سراغ‌تان می‌آیند که دارید می‌نویسید، نه وقتی که فکر می‌کنید

05 مرداد 1401 توسط مدیر النفیسه

بهترین ایده‌ها زمانی به سراغ‌تان می‌آیند که دارید می‌نویسید، نه وقتی که فکر می‌کنید

لطفا دفعه‌ بعد که می‌خواهید تصمیم مهمی بگیرید، به‌دقت روی آن فکر کنید، اما فقط تا مرز نقطه‌ حداکثر تأمل. غافلگیر خواهید شد از اینکه چقدر زود به نقطه‌ حداکثر تأمل می‌رسید. به‌محض رسیدن، چراغ‌قوه‌ خود را خاموش و نورافکن را روشن کنید. 
رولف‌دوبلی*

                                                             

 

اگر قرار باشد در یک جزیره‌ی دورافتاده در وسط اقیانوس یک همراه داشته باشید، چه کسی را با خودتان می‌برید؟ همسرتان؟ دوست‌تان؟ یک مشاور؟ باهوش‌ترین استاد دانشگاه؟ یک‌نفر که سرگرم‌تان کند؟ البته که هیچ‌کدام برای بلندمدت به‌کارتان نخواهد آمد. کسی را با خود ببرید که بتواند یک قایق بسازد.

دوستی دارم که برای راه‌اندازی و تاسیس شرکت داروسازی‌اش ده‌سال وقت گذاشت. او با دقت صدها کتاب در زمینه‌ی کارآفرینی مطالعه کرد، ساعت‌ها صرف یادگیری نحوه‌ عرضه‌ محصولاتش کرد. انبوهی از تحقیقات علمی درباره‌ بازار را بررسی کرد و دوجین طرح برای کسب و کارش نوشت. نتیجه‌ کار؟ فعلا هیچ؟ او همواره به نقطه‌ای می‌رسد که تفکراتش به او می‌گویند:
“ایده‌ خوبی است، اما بستگی به شیوه‌ اجرایی تو و عملکرد رقبایت دارد.”

 
 ما در زمان فکرکردن به یک موضوع، به ‌نقطه‌ای می‌رسیم که دیگر هرچه‌قدر هم که فکر کنیم، حتی یک میلی‌متر هم از این نقطه جلوتر نخواهیم رفت. از این لحظه به بعد، مقدار اطلاعات اضافی که با فکرکردن درباره‌ آن موضوع به‌دست می‌آوریم، به صفر می‌رسد. این همان لحظه‌ای است که “نقطه‌ی حداکثر تأمل” نام دارد.

البته منظورم این نیست که من با فکرکردن روی جزئیات مخالفم. بررسی‌کردن یک ایده حتی برای لحظاتی کوتاه می‌تواند دید فوق‌العاده‌ای به انسان بدهد. با این‌حال بازدهی این فرآیند به‌سرعت کاهش می‌یابد و شگفت‌آور است که چه‌قدر زود به نقطه حداکثر تأمل می‌رسیم.

البته ممکن است لازم شود کمی زمان اضافه هم به خودتان بدهید تا احساسات گذرا، بی‌جهت روی تصمیم‌تان تاثیر نگذارند. اما بعد از آن، فکرکردن، شما را از نتیجه‌ای که گرفته‌اید جلوتر نخواهد برد. اگر به اطلاعات جدید نیاز دارید، بهتر است دست‌به‌کار شوید.

اگر تأمل‌کردن را یک چراغ‌قوه‌ جیبی در نظر بگیریم، عمل‌کردن مانند یک نورافکن به‌معنای واقعی کلمه است. به‌محض اینکه به یک جایگاه جدید و جذاب رسیدید، می‌توانید مجددا چراغ‌قوه‌ خود را روشن کنید.

اما چرا ما عادت داریم بیش از اندازه روی مسائل فکر کنیم، بسیار فراتر از نقطه‌ حداکثر تأمل! چرا؟
چون این‌طور راحت‌تر است. خیلی ساده‌تر است که روی مسائل فکر کنیم تا این‌که ابتکار عمل آن‌ها را به‌دست بگیریم. گمانه‌زنی لذت‌بخش‌تر از عمل‌گرایی است. مادامی که هنوز درحال سبک‌سنگین‌کردن گزینه‌های‌تان هستید، احتمال شکست صفر است؛ اما به‌محض این‌که وارد عمل می‌شوید، خطر شکست‌خوردن به‌مراتب بیشتر خواهد بود. به‌همین دلیل است که مردم فکرکردن و تحلیل‌کردن را ترجیح می‌دهند.

پیکاسو می‌گوید برای اینکه بدانید می‌خواهید چه چیزی بکشید، باید دست‌به‌قلم شوید. در مورد امور زندگی‌تان هم همین‌طور است. برای اینکه بدانید چه می‌خواهید باید دست‌به‌کار شوید. این مطلب ممکن است تلنگری به شما بزند ولی حواس‌تان را جمع کنید که صرفا با فکرکردن به یک زندگی خوب، به آن نمی‌رسید.

لطفا دفعه‌ بعد که می‌خواهید تصمیم مهمی بگیرید، به‌دقت روی آن فکر کنید، اما فقط تا مرز نقطه‌ حداکثر تأمل. غافلگیر خواهید شد از اینکه چقدر زود به نقطه‌ حداکثر تأمل می‌رسید. به‌محض رسیدن، چراغ‌قوه‌ خود را خاموش و نورافکن را روشن کنید. این روش هم در محل‌کار و هم در خانه به‌کارتان خواهد آمد؛ چه مشغول سرمایه‌گذاری روی حرفه‌تان باشید، چه دنبال بهبود زندگی عاشقانه‌تان.

* منبع: هنرخوب‌زندگی‌کردن

 نظر دهید »

سیمای امیرالمؤمنین علی (ع) در خطابه غدیر

27 تیر 1401 توسط مدیر النفیسه


 

در غدیر، خطّ روشن رسالت نبوی به طغرای ولایت علوی کمال یافت و اسلام، دین برگزیده خدا گردید: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا: امروز دینتان را کامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و رضا دادم که آئینتان، اسلام باشد. غدیر، روز تجلّی توحید و نبوت محمد(ص)؛ ولایت علی(ع) است و ذکر دوازده معصوم(ع).

در آن دوران که اعراب جاهلی شبه جزیره عربستان در تاریکی و ظلمت محض به پرستش بت ها مشغول بودند و جنگ و خون ریزی بین قبایل همه جا را فرا گرفته بود، خداوند کاملترین دین را به دست خاتم رسولان و پیامبر رحمت بر مردم عرضه داشت، بعد از تلاش بی وقفه آن حضرت آرام آرام بین مردم بدوی و صحرانشین آن روزگار الفت و همدلی و برابری و برادری ایجاد، و مدینه تبدیل به مدینه فاضله گشت، و همه مردم، مهاجر و انصار به عنوان مسلمان گرد پیامبر جمع شدند، و امّت اسلامی را در آن زمان بوجود آوردند، و گرچه عده‌ای منافق بودند ولی با وجود پیامبر اکرم(ص) جرأت اظهار نیات پلید خویش را نداشتند: ولی بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) همه چیز دگرگون شد و اتفاقاتی رخ داد که پایه و اساس اختلاف در امّت اسلام و در اقلّیت قرار گرفتن اهلبیت عصمت و طهارت(ع) پدید آمد، از مهمترین اتفاقات مسأله رهبری و جانشینی پیامبر اکرم(ص) بود.

امّا از آنجا که پیامبر اکرم(ص) این آینده شوم را می دید از همان آغاز بعثت بارها و بارها علی(ع) را به عنوان شایسته ترین فرد، و منتخب از جانب خداوند برای امر امامت معرّفی نمودند. شاهد این ادّعا احادیث فراوانی است که از آن حضرت در این زمینه رسیده است از جمله: حدیث یوم الدّار(1) حدیث منزلت(2) حدیث معروف ثقلین، و حدیث غدیر که در ضمن خطبه غدیریّه آن حضرت آمده است. آنچه پیش رو دارید نگاهی است گذرا به خطبه غدیر و مطالبی که درباره امیرمؤمنان در آن آمده است:

 

علی خلیفه بعد از من است

بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: «خداوند بر من چنین وحی کرده است: «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، رسالت او را نرسانده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می کند.»(3)

ای مردم! من در رساندن آن چه خداوند بر من نازل کرده کوتاهی نکرده ام، جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام رساند… و مرا مأمور کرد که در این محل اجتماع بپاخیزم و بر هر سفید و سیاهی اعلام کنم «ان علیّ بن ابی طالب اخی و وصیّی و خلیفتی و الامام من بعدی، الّذی محلّه منّی محل هارون من موسی الّا انه لانبیّ بعدی و هو ولیّکم بعد اللّه و رسوله؛ به راستی علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من و امام بعد از من است. کسی که نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسی است، جز اینکه پیامبری بعد از من نیست و او صاحب اختیار شما (و سرپرست شما) بعد از خدا و رسولش می باشد.»(4)

جملات فوق با صراحت تمام اعلام می دارد که خلیفه و امام بعد از پیامبر اکرم(ص) امیرمؤمنان علی(ع) است و این جملات صریح هیچ توجیه دیگری غیر از خلافت را نمی پذیرد.

 آیه ولایت درباره حضرت علی(ع) است

آنگاه فرمود: خداوند درباره ولایت و امامت علی (ع) (آیاتی نازل نمود و از جمله) در آیه ای از قرآنش می فرماید: «انّما ولیّکم اللّه و رسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون؛(5) سرپرست شما فقط خدا و رسول خدا و کسانی هستند که ایمان آورده و نماز را برپا داشته و زکات (صدقه) را در حال رکوع، و علی بن ابی طالب کسی بود که نماز را برپا داشت و صدقه را در حال رکوع (در راه خدا به فقیر) داد. و علی کسی است که در همه حال اراده خدا داشت (و جز رضایت خداوند چیزی نخواست).» و آنگاه در ادامه فرمود: مردم آیه تبلیغ درباره علی(ع) نازل شده است و خدا در آن تهدید کرده اگر ابلاغ نکنم رسالت الهی من ناتمام مانده است.

 اطاعت علی واجب و مخالفت او  ممنوع است

برای تأکید بیشتر مسأله امامت و خلافت فرمود: بدانید ای مردم! «انّ اللّه قد نصبه لکم ولیّاً و اماماً مفترضة طاعته علی المهاجرین و الانصار…و علی البادی والحاضر و علی الاعجمی و العربی و الحرّ و المملوک و الصغیر و الکبیر و علی الابیض و الاسود؛براستی خداوند علی را به عنوان ولی (و سرپرست) شما و امام شما نصب کرده است که اطاعت او بر مهاجر و انصار، بیابانی و شهری، عرب و عجم، آزاده و برده، بزرگ و کوچک، سفید و سیاه واجب است» هرچه بگوید و فرمان دهد واجب الاطاعت است.

«و علی کل موحد ماض حکمه، جائز قوله نافذٌ امره ملعونٌ من خالفه مرحوم من تبعه و من صدّقه فقد غفر اللّه له و لمن سمع منه و اطاع له؛ بر هر خداپرستی حکمش واجب و سخنش لازم و امرش نافذ است. ملعون (و دور از رحمت خدا) است آنکه او را مخالفت کند و مورد رحمت الهی است کسی که او را متابعت و تصدیق نماید. پس خدا ببخشد علی را و کسی را که سخن او را شنید و اطاعت کرد.»(6)

 امامت در نسل علی (ع)

پیامبر اکرم(ص) در غدیر به بیان امامت امیرمؤمنان (ع) بسنده نکرد در چندین مورد مسأله امامت را در طول زمان، و در نسل علی(ع) بیان و تصریح نمود از جمله فرمود: «ثمّ من بعدی علیٌ ولیّکم و امامکم بامر اللّه ربّکم، ثم الامامة فی ذریتی من ولده الی یوم تلقون اللّه و رسوله لاحلال الّا ما احلّه اللّه و رسوله و هم ولا حرام الّا ما حرّمه اللّه و رسوله و هم؛(7) و بعد از من علی صاحب اختیار شما و امام شما به امر خداوند، پروردگار شماست و سپس امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید. حلالی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان (امامان) حلال کرده باشند و حرامی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان حرام کرده باشند…».

 مخالفت با ولایت علی قابل بخشش نیست

برای تحکیم پایه های امامت علی(ع) بارها مردم را از مخالف با آن حضرت ترساند و شدیداً تهدید نمود که اگر کسانی مخالف امامت آن حضرت باشند جرمشان قابل بخشش نیست، به این جهت فرمود: «معاشر النّاس فضّلوه فقد فضّله اللّه، و اقبلوه فقد نصبه اللّه، معاشر النّاس انّه امامٌ من اللّه، ولن یتوب اللّه علی احدٍ انکر ولایته ولن یغفر له حتماً علی اللّه ان یفعل ذلک بمن خالف امره فیه، و ان یعذّبه عذاباً نکراً ابد الابد و دهر الدهور…؛ ای مردم خدا علی (ع) را (بر همه) برتری داده است شما هم او را برتری دهید، و روی آورید به علی(ع) به راستی خدا او را نصب نموده است (برای امامت) ای مردم به راستی او امامی است از طرف خدا، هر کس ولایت او را انکارکند خداوند توبه او را نمی پذیرد و او را نمی بخشد و بر خدا است که همین رفتار را با کسی داشته باشد که با فرمان او مخالفت کند و او را دچار عذاب سختی برای همیشه و ابد نماید.»(8) ممکن است برخی افراد در این سخنان روا دارند که چگونه انکار امامت باعث عذاب ابدی می شود، پیامبر اکرم(ص) برای رد این تردید فرمود: «فمن شکّ فی ذلک فقد کفر کفر الجاهلیة الاولی و من شکّ فی شی ءٍ من قولی فقد شکّ فی الکل منه و الشّاک فی ذلک فله النّار؛ هر کس در این باره شک کند، مانند کفر جاهلیت نخستین کافر شده است و هر کس در چیزی از سخن من شک کند در همه آنچه (بر من نازل شده) شک کرده، و شک کننده در این باره جایگاهش در آتش است.

 علی برترین مردم بعد از من است

در فراز بعدی علاوه بر اثبات فضیلت علی(ع) بر تمام مردم بعد از خود، ولایت تکوینی خود و امامان را به اثبات رسانده لذا فرمود: «معاشر النّاس فضّلوا علیّاً فانّه افضل النّاس بعدی من ذکرٍ و انثی بنا انزل اللّه الرزق و بقی الخلق؛ای مردم! علی را برتری دهید، زیرا او برترین مردم از مرد و زن بعد از من است به (برکت و) وسیله ما خداوند روزی را نازل می کند و (به برکت ماست که هستی دوام دارد) خلقت پایدار است.»(9) این مطلب همان است که در روایات دیگر آمده که اگر لحظه ای هستی از حجّت و امام خالی باشد تمام هستی از هم خواهد پاشید و زمین اهلش را فرو خواهد برد.

 علی(ع) و اهلبیت ثقل اصغرند

در فراز دیگر باز حدیث ثقلین را گوشزد مردم نموده و دوباره همراهی قرآن و اهلبیت را و عدم جدایی آن دو را از هم گوشزد نموده و فرمود: «معاشر النّاس انّ علیّاً و الطیبین من ولدی هم الثقل الاصغر و القرآن هو الثقل الاکبر و کلّ واحد مبنی ءٌ صاحبه و موافقٌ له، لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض؛ ای مردم! براستی علی و فرزندان پاک من ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر الهی است این دو از همدیگر خبر داده و همدیگر را تأیید می کنند، هرگز از هم جدا نمی شوند تا در حوض (کوثر) بر من وارد شوند.»(10)

علی مفسّر قرآن و جامع الکلمات

برای همراه بودن قرآن و اهلبیت وجوه مختلفی بیان شده است که برخی از آنها در جملات فوق مورد اشاره قرار گرفت، یکی از وجوه این است که قرآن را باید اهل بیت تفسیر کنند و هر تفسیری که از غیر اهلبیت منشأ گیرد، تفسیر واقعی قرآن نیست، لذا همیشه حضور امامی از اهلبیت در کنار قرآن لازم و ضروری است، لذا پیامبر اکرم(ص) در فراز بعدی خطبه غدیر فرمود: «معاشر النّاس هذا علیّ اخی و وصیّی و داعی علمی و خلیفتی علی امّتی و علی تفسیر کتاب اللّه عزّ و جلّ و الدّاعی الیه و العامل بمایرضاه و المحارب لاعدائه، و الموالی علی طاعته، و الناهی عن معصیته، خلیفة رسول اللّه و امیر المؤمنین…؛(11) ای مردم این علی برادر و وصی و مخزن علم من، و خلیفه من بر امتم است (جانشین من) در تفسیر کتاب خدای عزیز و جلیل و دعوت کننده به آن است و عمل کننده به آنچه که پسند خدا در آن است و مبارزه کننده با دشمنان خدا، و دوستدار مطیعان خدا، و بازدارنده از معصیت، خلیفه خدا و امیرمؤمنان است.»

امامت علی (ع) باعث کمال دین

راستی دین بی امامت ناقص، و قرآن بی حجّت نامفهوم، و هستی خالی از امام مهدوم و نابود شدنی خواهد بود، در همین راستا پیامبر اکرم(ص) فرمود: «معاشر النّاس انّما اکمل اللّه عزّ وجلّ دینکم بامامته، فمن لم یأتمّ به و بمن یقوم مقامه من ولدی من صلبه یوم القیامة و العرض علی اللّه عزّ و جلّ فاولئک حبطت اعمالهم و فی النار هم خالدون؛(12) ای مردم همانا خداوند با امامت او دین شما را کامل نمود، پس کسی که او را و کسانی که جانشین او هستند از فرزندان من از نسل او تا روز قیامت و زمان عرضه شدن بر خداوند امام نداند اعمالش نابود شده و در جهنم ابدی خواهد بود.»

 رابطه علی (ع) با پیامبر(ص)

عظمت یک فرد در برخورد او با رهبر و پیامبر خویش بخوبی نمایان می شود، علی (ع) در این بخش نیز سرآمد روزگار است چرا که بهترین و بیشترین حمایت را از پیامبر اسلام داشت، و جز در راه رضایت الهی و رسولخدا(ص) قدم برنداشت. خوب است از زبان خود پیامبر بشنویم که فرمود: «معاشر النّاس هذا علیٌّ انصرکم لی واحقکم بی و اقربکم الیّ و اعزّکم علیّ و اللّه عزّ و جلّ و انا عنه راضیان؛ای مردم این علی یاری کننده ترین شما نسبت به من، و سزاوارترین شما نزد من، و نزدیکترین فرد در در پیشگاه من، و عزیزترین شما نزد من می باشد. و خدای عزیز و جلیل و من از او راضی هستیم.» در سطور بعد فرمود: «او یاور دین خدا، دفاع کننده از رسول خدا، پاکیزه و هدایت شده و هدایتگر است، پیامبر شما بهترین پیامبر، وصی شما بهترین وصی و فرزند او برترین اوصیاء هستند.

 علی(ع) در قرآن

همیشه این بحث مطرح بوده که چند آیه از قرآن درباره علی (ع) است؟ دویست آیه، پانصد، یا بیشتر؟ پیامبر اکرم(ص) به این پرسش این گونه پاسخ می دهد: «و ما نزلت آیة رضیً الّا فیه و ما خاطب اللّه الذین آمنوا الّا بدأ به و لا نزلت آیة مدحٍ فی القرآن الّا فیه، ولاشهداللّه فی الجنّة فی «هل اتی علی الانسان» الّا له و لا انزلها فی سواه و لامدح بها غیره؛ هیچ آیه ای درباره خشنودی (خدا) نازل نشده است مگر درباره اوست، و با مؤمنین در قرآن سخن نگفته جز آنکه به او آغاز نموده، و هیچ آیه مدحی وارد نشده است جز آنکه درباره اوست. و شهادت به پاداش بهشت در سوره هل اتی جز برای او نیست و جز درباره او و در مدح او نازل نشده است در فراز دیگر فرمود: «معاشر النّاس القرآن یعرّفکم ان الائمة من بعده ولده و عرّفتکم انه منی و انا منه حیث یقول اللّه عزّ و جلّ «کلمة باقیة فی عقبه»(13) و قلت: لن تضلّو ما ان تمسّکتم بهما؛(14) ای مردم! قرآن به شما معرّفی می کند که امامان بعد از علی فرزندان اوست و من نیز گفتم به شما که علی از من و من از او هستم، قرآن می گوید: «کلمه باقی مانده است در نسل او» و من نیز گفتم: اگر به قرآن و اهلبیت تمسّک جویید هرگز گمراه نمی شوید.

 فرزندان پیامبر(ص) از نسل علی(ع) است

پیامبر(ص) این سنّت خرافی را شکست که فرزند دختر، فرزند انسان شمرده نمی شود چنان که عرب جاهلی چنین بودند که فقط فرزندان پسر را فرزندان خویش می دانستند نه فرزندان دختر را(15) ولی پیامبر اکرم(ص) فرمود: «معاشر النّاس ذریة کل نبیّ من صلبه و ذریتی من صلب علیّ؛(16) ای مردم! نسل هر نبی از صلب خودش بود، ولی ذریه من از نسل علی است.» به همین جهت است که به امامان معصوم (ع) یابن رسول اللّه گفته می شود، و ذریّه رسول خوانده می شوند.

دوستان و دشمنان علی(ع)

علی میزان سنجش الهی است، و دوستی و دشمنی او معرّف شخصیّت واقعی افراد. راستی اگر همه به گرد دوستی علی(ع) حلقه می زدند جهنّم و عذابی در کار نبود، امّا چه می شود کرد که افراد شقی و فاسد همیشه در جامعه حضور داشته و دارند، به این جهت پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الا انّه لا یبغض علیّاً الّا شقیٌ و لا یتوالی علیّاً الّا تقی و لا یؤمن به الّا مؤمنٌ مخلصٌ(17)

بیدار به راستی دشمن نمی دارد علی را جز شقی و دوست نمی دارد علی را جز انسان با تقوی و ایمان نمی آورد به او جز مؤمن بااخلاص.»

در بخش دیگر فرمود: «الا انّ اعداء علیّ هم اهل الشقاق و النفاق و اخوان الشیاطین الّذین یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غروراً؛ بیدار باشید دشمنان علی اهل شقاوت و نفاقند و برادران شیاطین که بعضی بر بعض دیگر سخنان فریبنده از روی غرور القاء می کنند».

آنگاه فرمود: دوستان علی و اهلبیت کسانی هستند که ایمان دارند به خدا و آخرت (18) و ایمان خویش را به ستم نیالوده اند(19) آن ها بدون حساب وارد بهشت می شوند(20) و…(21).

 علی اوّلین وصی و مهدی آخرین آنها

اشاره شد که در غدیر فقط امامت علی (ع) مطرح نبوده بلکه امامت تمامی امامان دوازده گانه مطرح و با تأکید زیاد بیان شده است. از جمله فرمود: «انی نبیّ و علیّ وصیی الا انّ خاتم الانبیاء منّا القائم المهدی؛ براستی من پیامبرو علی وصی من است. بیدار باشید که آخرین امامان مهدی قائم از ماست».(22)

 گرفتن بیعت برای علی(ع) و امامان

حضرت سخنان خویش را ادامه داد تا رسید به جمله معروف «من کنت مولاه فهذا علیٌّ مولاه…؛ هر کس من صاحب اختیار اویم، این علی صاحب اختیار اوست» تا می رسد به اینجا که بدانید که من با خدا بیعت و علی با من بیعت کرده است و من از جانب خدا برای او از شما بیعت می گیرم…

ای مردم! شما بیش از آن هستید که با یک دست و در یک زمان با من دست دهید، و پروردگارم مرا مأمور کرده است «ان آخذ من السنتکم الاقرار بما عقدت لعلیٍّ من امرأةٍ المؤمنین و من جاء بعده من الائمّة…؛ که درباره آنچه برای علی امیرالمؤمنین و امامانی که بعد از او می آیند و از نسل من و اویند منعقد نمودم از زبان شما اقرار بگیرم «فقولوا باجمعکم انا سامعون مطیعون راضون منقادون لما بلّغت عن ربّنا و ربّک فی امر علیٍّ و امر ولده من صلبه من الائمة» سپس همگی چنین بگویید: ما شنیدیم و اطاعت می کنیم و راضی هستیم و سر تسلیم فرود می آوریم درباره آنچه از جانب پروردگار ما و خودت درباره امامت امامان، علی امیرالمؤمنین و امامانی که از صلب او به دنیا می آیند به ما رساندی بر این مطلب با قلبهایمان و با جانمان و با زبانمان و با دستانمان با تو بیعت می کنیم. بر این عقیده زنده ایم و با آن می میریم و با آن محشور می شویم، تغییر نخواهیم داد و تبدیل نمی کنیم و شک نمی کنیم و انکار نمی نماییم و تردید به دل راه نمی دهیم و از این قول بر نمی گردیم و پیمان را نمی شکنیم.»(23)

آنگاه فرمود: «معاشر النّاس فبایعوا اللّه و بایعونی و بایعوا علیّاً امیرالمؤمنین و الحسن و الحسین و الائمة کلمة باقیة؛ای مردم! با خدا بیعت کنید و با من بیعت نمایید و با علی امیرمؤمنان و حسن و حسین و امامان از ایشان به عنوان کلمه باقیه بیعت کنید»(24) و اضافه فرمود: هر کس بیعت را بشکند به ضرر خویش شکسته است و هر کس به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند خداوند به او اجر بزرگی عنایت می فرماید…».

پیشگامان در بیعت

پیشگامان هر کار خیر از ارزش و عظمت خاص برخوردار است، و قرآن نیز دستور داده که در انجام کار خیر پیش قدم باشید «سارعوا الی الخیرات»(25) و پیشگامان در اسلام و جهاد را می ستاید «والسابقون السابقون اولئک المقرّبون»(26) منتهی مهم تر از پیشگامی حفظ پیشگامی است، آیا این پیشگامان تا آخر خط ماندند؟ پاسخ این پرسش را تاریخ بخوبی بیان نموده و در آینده به آن اشاره می کنیم، اکنون باید دید سابقان در بیعت چه کسانی بودند.

مردم به سوی پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) هجوم آوردند و می گفتند: «آری شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و دستمان اطاعت می کنیم» آنگاه به عنوان بیعت با پیامبر(ص) و علی(ع) دست می دادند و به آنها تبریک می گفتند: «فکان اوّل من صافق رسول اللّه (ص) الاوّل و الثانی و الثالث و الرّابع و الخامس و باقی المهاجرین و الانصار و باقی الناس عن آخرهم علی قدر منازلهم؛ پس اوّل کسانی که به پیامبر دست داد اوّلی(ابوبکر)و دوّمی (عمر) و سوّمی (عثمان) و چهارمی و پنجمی بودند، آنگاه مهاجرین و انصار و باقی مردم به ترتیب منزلتشان بیعت نمودند.

 

پیشگامان ثابت قدم رستگارند

انسان ها چهار دسته اند، برخی از اوّل تا آخر خوب و روبراه هستند، گروه دوّم از اوّل تا آخر گمراه و بی راهه می روند، گروه سوم کسانی هستند که از اوّل منحرف و گمراهند، ولی عاقبت هدایت پذیر می شوند، گروه چهارم که از همه بیچاره تر و زیانکارتر است کسانی هستند که از اوّل در مسیر و پیشگامند ولی عاقبت گمراه و منحرف می شوند، و بر صراط مستقیم تا ابد نمی مانند، پیشگامان در بیعت غدیر اگر جزء گروه دوّم نمی باشند، یقیناً مصداق گروه چهارم شدند، همین ها اوّل کسانی بودند که سر از سقیفه درآوردند و پیشگام در بیعت شکنی شدند، لذا پیامبر اکرم(ص) هشدار داد و فرمود: «معاشر النّاس السابقون الی مبایعته و التسلیم علیه بامرة المؤمنین اولئک الفائزون فی جنات النعیم؛ پیشگامان در بیعت با او (علی) و دوستی او و تسلیم شدن به عنوان حاکم مؤمنین (و ماندن بر این بیعت) رستگارند در بهشت نعیم.»(27) و آخرین سخن ما این است که خدایا ما را تا آخرین لحظه بر امامت و ولایت علی و اولادش ثابت قدم بدار.


پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ

1. «هذا اخی و وصیّی و خلیفتی فیکم ؛ این (علی) برادر و خلیفه بعد از من در میان شما است. ر.ک تاریخ ابن اثیر، بیروت دارصادر 1399 هـ،ج 2، ص 63 و بحارالانوار، داراحیاء التراث، ج 38، ص 144.

2. اما ترضی ان تکون بمنزلة هارون من موسی، ای علی راضی نیستی که نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی باشی؛ رـ ک صحیح بخاری، داراحیاء التراث، ج 5، ص 24.

3. سوره مائده، آیه 67.

4. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، داراحیاء التراث، ج 37، ص 206 و عوالم ج 15، ص 307 و الغدیر، ج 1، ص 12.

5. سوره مائده، آیه 55.

1، بحار، همان، ص 207.

6. همان، ص 207 ـ 208.

7. همان، ص 208.

8. همان، ص 208 - 209.

9. همان، ص 209.

10. همان، ص 209.

11. همان، ص 210.

12. همان، ص 210.

13. سوره زخرف، آیه 28.

14. بحار، ج 37، همان، ص 215.

15. این شعر منسوب به دوران جاهلی است که بنونا بنو ابنائنا….

16. بحارالانوار، همان، ج 37، ص 210.

17. همان.

18. سوره مجادله، آیه 22.

19. سوره انعام، آیه 82.

20. سوره مؤمن، آیه 40.

21. بحار، همان 7 ص 213 با تلخیص.

22. همان، ص 213.

23. همان، ص 218ـ 219.

24. همان، ص 219.

25. سوره آل عمران، آیه 133.

26. سوره واقعه، آیه 11.

27. بحار، همان، ج 37، ص 217.

 

 نظر دهید »

آیا می دانید ناظر و حاضر بر اعمال و زندگی شما چه کسانی هستند؟

17 تیر 1401 توسط مدیر النفیسه

آیا می دانید ناظر و حاضر بر اعمال و زندگی شما چه کسانی هستند؟

 هرلحظه و هرزمان چهار دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستند که قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند:

1️⃣ ناظر اول خدا است.

? ألَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؛
‏آیا انسان نمیداند که خدا او را نگاه میکند؟
سوره مبارکه علق آیه ۱۴

2️⃣ ناظر دومملائک مقرب خدا هستند؛

? الله تعالی میفرماید :
ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید؛
از شما حرکتی سر نمیزند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند
سوره مبارکه قاف آیه ۱۸

3️⃣ سومین ناظر زمین است.

? خداوند در قران کریم میفرماید :
یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛
در آنروز زمین هرچیزی که دیده را بیان میکند.
سوره مبارکه زلزال آیه ۴

4️⃣ چهارمین ناظراعضاء و جوارح خود ما می‌باشند.

? الله سبحان میفرماید :
تکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ
در آنروز دست‌ها و پاها شهادت می‌دهند که چه کاری کرده‌اند.
سوره مبارکه یس آیه ۶۵.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 29
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 164
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • ترنم گل

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 20
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 41
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس