زائِراً عَارِفاً بِحَقِّک ؛
✍️ زائِراً عَارِفاً بِحَقِّک ؛
فهم ضرورتِ زیستن زیر سایهی شماست…
برای روزی که ؛
ندایِ ” نَدعوا کُلُّ اُناس بإمامِهِم"، سر میدهند،
و هر کس به همان مقدار با امامش، خواهد بود، که دنیا را در معّیتش گذرانده است !
✍️ زائِراً عَارِفاً بِحَقِّک ؛
فهم ضرورتِ زیستن زیر سایهی شماست…
برای روزی که ؛
ندایِ ” نَدعوا کُلُّ اُناس بإمامِهِم"، سر میدهند،
و هر کس به همان مقدار با امامش، خواهد بود، که دنیا را در معّیتش گذرانده است !
مومیایی نباشید …
وقتی حال خوب و بدت وابسته به رفتار دیگران شود کم کم مومیایی خواهی شد.
اگر منتظر بنشینی تا کسی پیدا شود و تو را خوشبخت کند و به خواسته هایت برساند مومیایی می شوی.
وقتی ازدواج برایت مهمتر از استقلال مالی می شود و منتظری تا مردی بیاید و تو را به هرچه که نداری برساند یعنی مومیایی هستی.
وقتی خواسته های همه را به خودت ترجیح میدهی مومیایی هستی
وقتی سال به سال یک ورق کتاب نمی خوانی و تعداد دفعات آرایشگاه رفتنت بیشتر از سالن های ورزشی می شود مومیایی هستی
وقتی نمی گذاری عقلت رشد کند طبیعی ست که تو آخرین نفری باشی که نظرت را می پرسند و به دنبال مشورتت می گردند و در واقع مومیایی هستی
وقتی برای جلب توجه و خود نشان دادن از اندام و چهره ات که تو نقشی در آنها نداری به جای مغزت که تو در پرورش آن نقش داری استفاده کنی مومیایی هستی.
وقتی یکی از دانشجویان از “مارگارت مید” پرسید نخستین نشانهی تمدن در یک فرهنگ چیست؟
دانشجو انتظار داشت تا “مید” دربارهی سفال یا سنگ آسیاب حرف بزند، ولی “مید” گفت :
نخستین نشانهی تمدن در یک فرهنگِ باستانی استخوان رانی بوده که شکسته شده و دوباره جوش خورده.
“مید” توضیح داد که چنانچه پای شما در یک قلمروی حیوانی بشکند، شما میمیرید. نمیتوانید از خطر فرار کنید، برای نوشیدن به رودخانه بزنید یا برای غذا شکار کنید. شما خوراکی هستید برای جانوران پرسهزن. هیچ حیوانی با پای شکسته آنقدر دوام نمیآورد تا استخوانش جوش بخورد.
استخوان شکستهی رانی که جوش خورده است گواهیست بر اینکه کسی زمان صرف کرده تا با شخص پاشکسته همراهی کند. محل جراحت را بسته، شخص را نگهداری و تیمار کرده تا سلامت و بهبودی پیدا کند.
“مید” گفت: کمک به دیگری در عین دشواری، همان جاییست که تمدن آغاز میشود. ما وقتی در اوج شکوفایی خود هستیم که به دیگران یاری میرسانیم.
سلطان محمود غزنوی از طلحک پرسید :
فکر میکنی جنگ و نزاع چگونه بین
مردم آغاز می شود ..؟
طلحک گفت: ای پدر سوخته
سلطان گفت : توهین میکنی سر از بدنت
جدا خواهم کرد
طلحک خندید و گفت :
جنگ اینگونه آغاز میشود
کسی غلطی میکند و کسی به غلط جواب میدهد ..
عبید زاکانی
شاخص اقتصادی از دید شاه عباس
شاه عباس از وزیرش پرسید: امسال اوضاع اقتصادی کشور چگونه است؟
وزیر گفت: الحمدالله به گونه ای است که تمام پینه دوزان توانستند به زیارت کعبه روند.
شاه عباس گفت:
نادان اگر اوضاع مالی مردم خوب بود میبایست کفاشان به مکه میرفتند نه پینهدوزان، چون مردم نمیتوانند کفش بخرند ناچار به تعمیرش می پردازند، بررسی کن و علت آن را پیدا نما تا کار را اصلاح کنیم…
?هزار و یک حکایت اخلاقی